۱+۳ نکته در خلق چشمانداز برای یک کسبوکار
وقتی کسبوکاری را راه میاندازید، باید به تبعات مثبت و بزرگی فکر کنید که این کسبوکار به وجود خواهد آورد. این همان مفهومیست که بسیاری از معلمان کسبوکار از آن به عنوان بزرگ فکرکردن یاد میکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از پنجره خلاقیت، در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی وقتی در حال تحصیل در انگلستان در رشته برق و الکترونیک بودم، برای اولین بار با یک لامپ کممصرف مواجه شدم. این لامپ را شرکت فیلیپس به قیمت ۲۰پوند تولید کرده بود و در نگاه اول، برایم عجیب بود و میپرسیدم چه کسی ممکن است چنین مبلغی را برای خرید یک لامپ اختصاص دهد؟ نمیدانستم که این مشاهده جرقهای خواهد بود که من را وارد حیطه کارآفرینی در حوزه صنعت روشنایی خواهد کرد. از سوی دیگر در دوران تحصیل، یکی از مسائلی که همواره به آن اشاره میشد مقوله محیطزیست و حفظ محیطزیست بود که به شکل سلسلهوار و متناوب در رسانههای مختلف به آن میپرداختند. مصرف انرژی و تاثیری که بر شرایط زیستمحیطی میگذارد از جمله مسائلی بود که همواره با آنها مواجه میشدم و در موردشان مطلب میخواندم و میشنیدم. از همین جا دغدغههای حفظ محیطزیست و انرژیهای همسو با طبیعت در من شکل گرفت؛ به گونهای که سالها بعد این دغدغه را در حوزه صنعت و در قالب کارآفرینی دنبال کردم. چند سال باید میگذشت تا بار دیگر با یک لامپ کممصرف مواجه شوم که اینبار قیمت بسیار ارزانتری داشت و بسیار کارآتر به نظر میرسید. همین دو مواجهه باعث شد من روندی را در صنعت تشخیص بدهم که بر اساس آن بهرهوری انرژی و کاهش مصرف به عنوان یک اصل اساسی در روندهای صنعتی جهان هدفگذاری و مطرح میشد. کارآفرینی من در حوزه برق و الکترونیک و در قالب گروه افراتاب بر اساس چنین چشماندازهایی شکل گرفت. الان که به راه طی شده نگاه میکنم و این مطلب را برای شما خوانندگان مجله خلاقیت مینویسم، چگونگی خلق یک چشمانداز توسط کارآفرین را یکی از مهمترین بخشها در حیطه راهاندازی یک کسبوکار میدانم. خلق چشمانداز برای یک کسبوکار، ویژگیهایی دارد که تلاش میکنم بر اساس آموختهها و تجربیاتی که اندوختهام به مواردی از آن در این یادداشت اشاره کنم:
به تبعات بزرگ فکر کنید
اگر قرار است بزرگترین آرزوهای خود را در قالب یک کسبوکار بیاورید، جای آن در مرحله خلق چشمانداز است. روزی که خواستیم کارخانه خودمان را تاسیس کنیم، یک سوله ۳هزار متری را برای کار در نظر گرفتیم و در حینی که آن را آماده میکردیم، این سوله به چشم من بسیار بزرگ آمد و با خودم گفتم مگر چقدر میخواهیم کار ایجاد کنیم تا این سوله ۳هزار متری پر شود. خیلی زود و به فاصله ۵-۴ سال، آن محل ۳هزار متری برای کارخانه ما کوچک شد و مجبور به توسعه فضای کار و انبار شدیم تا این محدودیت را از سر راه برداریم. اگر من در آن زمان چشماندازی بزرگتر برای خود در نظر میگرفتم و مثلا سولهای ۱۰هزار متری را برای کار تصور میکردم، شاید آن محدودیت برای توسعه کار در پاسخ به استقبالی که از آن شده بود، چند سال بعد از آن پیش نمیآمد. هر چند که معتقدم از خیلی از کسانی که بعدها وارد این صنعت شدند، چشمانداز بزرگتری داشتم، ولی بعد از سالها فعالیت کارآفرینانه به این نتیجه رسیدهام که در خلق چشمانداز محدودیتی وجود ندارد و هر چقدر بزرگتر فکر کنید، احتمال موفقیت چشمگیر خود را افزایش دادهاید.
موردپژوهی کنید
شما قرار است در یک صنعت خاص به فعالیت بپردازید. چه خوب است که اطلاعات جامعی از آن صنعت به دست بیاورید. مثلا پای صحبت بزرگان آن صنعت بروید و تجربیاتشان را ثبت و ضبط کنید. یا از کارخانهها و شرکتهای بزرگ آن صنعت در صورت امکان بازدید به عمل آورید. در حول و حوش هر صنعت رشتههای دانشگاهی مرتبط وجود دارد که هر کدام مجامع و گردهماییهای خاص خودشان را دارند و چه خوب است که در این گردهماییهای علمی حاضر شوید و اطلاعاتی بهروز از آن صنعت کسب کنید. چنین فعالیتهایی به خلق جایگاه متفاوتی که در آن صنعت در نظر دارید، بسیار کمک میکند. در سطرهای پیشین نوشتم که برای شروع کار کارخانهمان سوله ۳هزار متری به چشمم بزرگ آمد و چند سال بعد فهمیدم که چقدر کم فکر کردهام. اگر در همان زمان تحقیقات بازار گستردهتری در قالب بازدید از کارخانههای مشابه و حضور بیشتر در گردهماییهای مرتبط با آن صنعت به عمل میآوردم، شاید پیشبینی استقبال روزافزون مشتریان را میکردم و از همان ابتدا فضای بزرگتری را به کارخانه اختصاص میدادیم.
پول را در چشمانداز دخالت ندهید
اغلب کارآفرینان نامی جهان در مرحله راهاندازی کسبوکار به کسب درآمدها و پولهای آنچنانی اهمیت ندادهاند و چیزی که برایشان مهم بوده در مقوله «اثرگذاری» خلاصه میشده است. این اثرگذاری از جنس باقیگذاشتن یک میراث در اجتماع است و چیزی که انگیزه آنها برای تحرک بیشتر میشود، همین مساله است و نه کسب پول بیشتر و بیشتر. پول شاید نتیجه بعدی باشد که از آن کسبوکار اثرگذار به دست خواهد آمد و بنابراین در مرتبه بعدی اهمیت قرار میگیرد.
داستان شما چیست؟
هر کارآفرینی داستانی در زندگی خود دارد. این داستان از عناصری شکل میگیرد نظیر: کجا متولدشدن؟ کجا درسخواندن؟ چگونه تربیتشدن؟ با چه کسانی حشر و نشر داشتن؟ و… همینهاست که داستان زندگی یک کارآفرین را شکل میدهد و این داستان تاثیر مستقیمی روی خلق چشمانداز توسط کارآفرین برای کسبوکارش میگذارد. اگر دغدغه محیطزیست و رفتن سراغ انرژیهای همسو با طبیعت در من به واسطه آموختهها و اندوختههایم وجود نداشت، شاید از کنار آن لامپ کممصرف هم مثل خیلی دیگر از محصولات به سادگی میگذشتم و جرقهای در ذهنم برای ایجاد یک کسبوکار شکل نمیگرفت. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که به داستان زندگیتان و مشاهداتی که برایتان سوال ایجاد میکنند، اهمیت دهید. شاید در دل آنها کسبوکاری موفق و اثرگذار نهفته باشد…