چرا رمالها و دعانویسها چند میلیون مشتری دارند؟
دانستن اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد برای هر انسانی جذاب است. همه ما دوست داریم به هر طریقی آیندهمان را بدانیم و برای همین عدهای که نه قدرت ماورایی دارند و نه افراد خاصی هستند تنها با اتکا به قدرت بیان بالایشان، کسبوکار فالگیری به راه میاندازند.
براساس آخرین آماری که در سال ٩٣ وزارت بهداشت درخصوص این موضوع منتشر کرد ١٠درصد جمعیت کشور طی یکسال نزد افراد غیرمتخصص و بیصلاحیت مانند دعانویس و رمال رفتهاند. آمارها نشان میداد ٦٨درصد از دختران در فاصله سنی ١٨ تا ٢٦سال دستکم یکبار به فالگیر مراجعه کردهاند، ٥٠درصد نیز چندبار مراجعه کردهاند و ٨٣درصد از دانشجویان حرفهای فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفتهاند. این مطالعه ملی با کمک ٣هزار روانشناس و ٨هزار نفر در جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند، آماری که نشان داد بیش از هفتونیممیلیون نفر ایرانی در سال ٩٣ مشتری فالگیرها، رمالها و دعانویشها بودهاند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه شهروند نوشت: هفتهای صدهزار تومان خرج قهوه، گلاب و شمع و تاروت میکند تا دست آخر، آن چند وعدهای که فالگیر به او وعده میدهد یکبار به حقیقت بپیوندد. هربار تنها شنیده که ٥وعده دیگر ازدواج میکند یا دانههای درشت ته فنجان قهوهاش یک کوه بلند را نشان میدهد که معنیاش از بین رفتن موانع سخت یا تحققیافتن آرزوهاست. اما هنوز آن پنج وعده که ٥ساعت، ٥روز، ٥هفته، ٥ماه و ٥سال هم ممکن است زمان ببرد فرانرسیده. فالش میگوید چند تا دشمن هم هستند که مدام زندگیاش را میپایند و باید حواسش را جمع کند تا در تله آنها نیفتد. از همه اینها گذشته فالگیر هر بار حروف نام پسر مورد علاقهاش را از زیر لکههای ریز و درشت ته فنجان قهوهاش بیرون میکشد و اینقدر حروفها را به هم میچسباند تا بالاخره اسمش دربیاید «میم، نون، الف، ر؛ رامین.»
ساناز مشتری پروپاقرص فالگیرهاست. یک جای ثابت هم نمیرود، به قول خودش میخواهد ناشناس بماند و برای همین هر بار بهسراغ یک فالگیر جدید میرود تا اسرار دلش و آیندهاش را پیشگویی کند: «من یکجورایی معتاد فالگیری شدم وگرنه تو این همهسال بهم ثابت شده که همش دروغه. این همهسال رفتم فقط پولم خرج شد و هیچ گرهای از کارم باز نشد ولی خب میدونی فالگیر حس خوبی به آدم میده. چون هرکسی میره پیششون قطعا مشکل و گرهای توی زندگیش داره و فالگیرها هیچوقت ناامیدت نمیکنن. اگر هم حرفهای ناامیدکننده بزنن باز یک جای دیگه جبرانش میکنن. یعنی درنهایت مشتریشونرو راضی از در میفرستن بیرون.»
فالگیری از راه دور
مشتری اینور خط نیت میکند و فالگیر آن طرف خط قهوه را به جای او مینوشد تا بخت و اقبالش بیفتد ته فنجان. از همان پشت تلفن حرفهایی میزند که مشتریهایش کیفور شوند. هر تماس هم یک ربع زمان میبرد و با قهوهاش درمیآید ١٥هزار تومان. فالگیری بیشتر یک کار زنانه و زنانهپسند است تا مردانه. المیرا هم مثل بیشتر مشتریان فالگیرها، یک زن است. زنی که چندسال پیش در ازدواج شکست خورده و حالا حرفهای دلش را از زبان فالگیرها میشنود: «آخه مگه میشه، تمام گذشتهامرو میدونست. اصلا منرو نمیشناخت و حتی اسم منرو هم نمیدونست. شمارهاشرو از یکی از دوستام گرفته بودم که تازه اون دوستمم زیر و بم زندگیمرو نمیدونه. ولی به محض اینکه نیت کردم و از اون طرف خط قهوهرو به جای من سر کشید همه پتهامرو ریخت روی آب.»
المیرا هم با اینکه مشتری فال و فالگیری است اما همیشه بر سر دوراهی شک و تردید به پیشگوییها قرار میگیرد و به قول خودش هر اتفاقی که در زندگیاش میافتد را به حرفها و وعدههای فالگیر ربط میدهد. همین هم شده که نمیتواند از فالگیری دست بکشد.
دانستن اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد برای هر انسانی جذاب است. همه ما دوست داریم به هر طریقی آیندهمان را بدانیم و برای همین عدهای که نه قدرت ماورایی دارند و نه افراد خاصی هستند تنها با اتکا به قدرت بیان بالایشان، کسبوکار فالگیری به راه میاندازند.
براساس آخرین آماری که در سال ٩٣ وزارت بهداشت درخصوص این موضوع منتشر کرد ١٠درصد جمعیت کشور طی یکسال نزد افراد غیرمتخصص و بیصلاحیت مانند دعانویس و رمال رفتهاند. آمارها نشان میداد ٦٨درصد از دختران در فاصله سنی ١٨ تا ٢٦سال دستکم یکبار به فالگیر مراجعه کردهاند، ٥٠درصد نیز چندبار مراجعه کردهاند و ٨٣درصد از دانشجویان حرفهای فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفتهاند. این مطالعه ملی با کمک ٣هزار روانشناس و ٨هزار نفر در جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند، آماری که نشان داد بیش از هفتونیممیلیون نفر ایرانی در سال ٩٣ مشتری فالگیرها، رمالها و دعانویشها بودهاند.
جرایمی که از طریق فالگیری اتفاق میافتد
کاش تنها مشکلات به هدر رفتن وقت، پول و فرهنگ جامعه ختم میشد. مشتریان فالگیرها تنها جیبشان خالی نمیشود، چراکه سالهاست خبرهای کلاهبرداری و اغفال در پوشش فالگیری از یک روی دیگر این بازی خبر میدهد. همین چندسال پیش یک مرد ٣٢ساله به بهانه انرژیدرمانی و قدرتهای ماورایی به ٢٠ زن تجاوز کرد. یا زن و شوهری که با همدستی چند نفر از اقوامشان باند رمالی به راه انداخته بودند و در زمان مناسب وسایل مشتریانشان را سرقت میکردند.
حالا با پررنگشدن نقش فضای مجازی در زندگی مردم این شغل زیرزمینی به دنیای اینترنت نیز کوچ کرده است و بسیاری از رمالان و فالگیرها یا پیج اینستاگرام دارند یا تلگرام. کافی است نام فالگیر را در اینستاگرام سرچ کنید تا با فالگیرها و فالوئرهایشان آشنا شوید. فضای صفحههای آنها نشان میدهد مردم کسبوکار فالگیرهارو میپسندند و همیشه دلشان میخواهد یکی باشد که در سختترین شرایط نویدی از آینده خوش بدهد؛ اما اینکه چه کسانی از فالگیری و رمالی جواب گرفتهاند؛ خدا میداند.
«میخوای بدونی حسش به تو چیه؟میخوای بدونی به ازدواج باهات فکرمیکنه؟میخوای بدونی آدم دیگه ای تو زندگیش هست؟ فقط دایرکت جواب داده میشه.»
این بیوگرافی یکی از پیج های اینستاگرام است. تبلیغی که مشتری های فال و فالگیری را مشتاق دانستن و پیشگویی می کند. کسب و کارهای اینستاگرامی تنها بازارشان به تولید محصولات و عکاسی خلاصه نمی شود این روزها فالگیرها هم بساط شان را در فضای مجازی پهن کرده اند و برخی های شان مدعی شده اند که از همان پشت مانیتورها و تلفن های هوشمند می توانند آینده تان را حدس بزنند.
یکی از این پیجها با ٤٦K فالوئر از آن پیجهای جلب توجهکننده است. ادمین این پیج با نام «رمز بار» یک آدرس تلگرامی دارد و کسانی که میخواهند فالشان را بگیرد برای ارتباط با او باید به تلگرامش پیغام دهند. مردم زیر عکسهایش کامنت گذاشتهاند و هرکس که از نتیجه فالش راضی باشد کامنتش هم زیر عکسها مانده.
خرافات زندگی مشترک را از هم میپاشد
فریال شوشتری/ مشاور خانواده
خرافات و اعتقاد به مسائلی که ریشه علمی و منطقی ندارند در زندگی همه انسانهای امروزی دیده میشود.
شاید تنها شدت و ضعف داشته باشد. مثلا اعتقاد به نحسبودن عدد سیزده از کودکی در ذهن خیلیها نهادینه میشود.
براساس تعریف جامعهشناسان؛ خرافه، نوعی از باور و اعتقاد است که پایه علمی و منطقی ندارد و براساس دانستههای قبلی و اطلاعات ثابت شده مطرح نمیشود. خرافات در زندگی زناشویی تاثیرات جبرانناپذیری میگذارد.
در بین مراجعانی که برای مشاوره به دفتر من میآیند بعضا زنها و شوهرهایی زندگیشان به بنبست رسیده که مسألهای خرافی را وارد ارتباطات زناشوییشان کردهاند. این موضوعی است که پیامدهای بهشدت مخربی بر زندگی مشترک میگذارد.
بهعنوان مثال یک زن برای نگهداشتن همسرش پیش یک دعانویس رفته و از او خواسته بود که با یک دعا مهر او را در دلش جاودانه کند و بعد از گرفتن این نوشته از دعانویس؛ کاغذی با یک نوشته عجیبوغریب را در داخل بالشت شوهرش گذاشته بود. وقتی همسرش بهصورت اتفاقی کاغذی که حاوی نوشتههای دعانویس بود را از داخل بالشتش پیدا کرده بود به شدت دچار تنفر از همسرش شده بود.
درواقع این کار زن نهتنها مهر او را بیشتر در دل شوهرش نینداخت، بلکه بعد از این ماجرا مرد با نگاهی بدبینانه به شخصیت زنش او را موجودی ترسناک و خرافی و غیرقابل اعتماد تصور میکرد. اعتقاد به دین و مذهب و خدا یکی از راهحلهای دوری از خرافات است، زیرا افرادی که به هیچچیزی اعتقاد ندارند در مواقع سختی نیز با مشکلاتشان ذوب میشوند و بدون هیچ پناهی سعی میکنند برای خودشان یک دستاویز پیدا کنند.
با این حال نقش رسانهها برای از بین بردن خرافات در بین مردم و نهادینهکردن فرهنگی که باورهای غلط را پرورش ندهد، بسیار مهم است.
همچنین نهادهای آموزشی و فرهنگی میتوانند آموزشهای درست و باورها و اعتقادات ریشهای و منطقی را از پایه به کودکان آموزش دهند.
انتقال خرافات از خانواده به جامعه
دکتر سعید خراطها/ آسیبشناس اجتماعی
برخی از خرافاتها اغواکننده هستند همین هم میشود که طرفداران عالم فالگیری حتی اگر در این راه چندین بار شکست بخورند و پولهایشان هدر برود باز هم دست از تلاش برنمیدارند. اینکه میگوییم خرافات اغواکننده به این معنی است که برخی فالگیرها با متوسلشدن به اصول مذهبی سعی میکنند طعمههای سادهلوح خود را ترغیب کنند. افرادی که به فالگیرها و رمالها مراجعه میکنند، معمولا دچار یک مشکل خانوادگی و کاری هستند و گاهی برای رفع مشکلات جسمی خود و اطرافیانشان به خرافات روی میآورند. خرافات درواقع یک نوعی باور است که ریشه و علمی ندارد و براساس منطق نیست و معمولا افرادی که حس ششمهای قوی و قدرت بیانهای خوبی دارند بهترین افراد برای فالگیری و رمالی هستند. به همین خاطر بسیاری از مردمی که حتی به خرافات و رمالی اعتقادی ندارند وقتی بهطور اتفاقی با فالگیرها برخورد میکنند، باورهایشان دچار تزلزل میشود.
براساس تحقیقاتی که در رابطه با فالگیری در سطح جهان انجامشده مشخص شده است که زنان بیشتر از مردان به خرافات اعتقاد دارند. همچنین وسایل ارتباط جمعی و گسترش شبکههای ماهوارهای، اینترنت و تبادل اطلاعات غلط میتواند در انتقال مفاهیم نادرست و خرافه نقش بسزایی داشته باشد. در کنار اینها سن نیز نقش مهمی در میزان خرافات در افراد مختلف دارد. مثلا خرافات در افراد مسن بیشتر نمود دارد، به این معنی که مسائل خرافی نسلبهنسل و سینهبهسینه به افراد مختلف میرسد اما نسلهای جدید بهخاطر سبک زندگی و ادغام زندگیشان با مدرنیته کمتر درگیر مسائل خرافی میشوند. به همینخاطر است که اکثر کسانی که به فالگیرها مراجعه میکنند در زمانی است که در روابط اجتماعیشان به بنبست خوردهاند و شاید میخواهند به نوعی با استفاده از تجربیات قدیمیترها به نتیجه برسند. سطح فرهنگی و سواد در خانواده میتواند برای تربیت فرزندان و عدم گرایش آنها به مسائل خرافی تاثیرگذار باشد.
وقتی پدر و مادر مسائل و مشکلات زندگیشان و گره کارهایشان را در مقابل چشمان فرزندانشان با خرافات و مسائل اینچنینی حلوفصل کنند، میزان گرایش کودکان آنها نیز در آینده بیشتر خواهد شد.
تاریخچه جادوگری و فالگیری
امانالله قراییمقدم / جامعهشناس
ریشه فال و فالگیری از دیدگاه مردمشناسی برمیگردد به هزاران سال قبل. از زمانی که انسانها دور هم جمع شدند اجتماعات تشکیل شد و بعد به اصطلاح «کلان» که کوچکترین واحد اجتماعی و متشکل از چند خانواده است برای تبادلنظر و بیان مشکلات و اتفاقهای پیرامونشان با یکدیگر به گفتوگو نشستند. اصولا در طول تاریخ زندگی بشریت، انسان به دنبال آرامش خیال و تبیین مسائل است. انسانهای اولیه چون نمیتوانستند جوابی برای زلزله، خواب و مسائل مختلفی که پیرامونشان رخ میداد، پیدا کنند، فکر کردند و رفتهرفته به تفکرات خرافی روی آوردند. تفکری که باعث شد آنها تصور کنند در هر چیزی یک نیرویی وجود دارد و نام این نیرو را نیز «مانا» نامگذاری کردند. به این معنی که این نیرو از ازل تا ابد ماندگار است. بنابراین جادوگرها و شمنها شکل گرفتند. آنها ادعا میکردند میتوانند بدی را دور کنند و خوبی را به سمت انسانها بیاورند. رفتهرفته با تکامل جوامع بشری اشکال مختلف جادوگری شکل گرفت، اشکالی که اینروزها به شکل فالگیری و رمالی درآمده است. البته این موضوع تنها مربوط به کشور ما نیست، در بسیاری از کشورها خرافهگرایی وجود دارد؛ هندوستان، پاکستان، انگلستان و حتی احضار روح در آمریکا در زمره این کشورها قرار میگیرند. اما تفاوتی که برخی از کشورها در خرافهپرستی و فالگیری با یکدیگر دارند در این است که در کشورهای پیشرفته که شهروندانش از سطح سواد بالایی برخوردار هستند، تلاش میکنند براساس سطح سواد و آگاهیهایشان با مسائل پیرامونشان برخورد کنند و برای حل چراییهای ذهنشان به سراغ علوم مختلف میروند، بنابراین رمالی و خرافات کمتر در زندگیشان ورود پیدا میکند.
با این حال باید بدانیم در جوامعی که احساس نگرانی نسبت به آینده وجود داشته باشد روی آوردن به این امر بیشتر میشود. اینکه فردی با مراجعه به فالگیر و شنیدن پیشگوییهای او انرژی مثبت دریافت کند و دچار آرامش خاطر شود شاید در ظاهر اتفاق خوشایندی باشد اما اعتقاد به این موضوع کمکم باعث آسیبهای بزرگی در اجتماع میشود و روی آوردن به فالگیری و خرافات انسانها را منفعل میکند. به این معنی که وقتی فرد احساس کند نقشی در تقدیر و سرنوشتش ندارد از کارکردن و تلاش برای آیندهاش دست برمیدارد و درواقع خودش را به دست تقدیر میسپارد.