۱۰ توصیه کاربردی برای یادگیری زبان جدید
یادگیری زبان جدید را همه دوست دارند. ولی انجام این کار اصلا ساده نیست. با شروع سال نو هزاران نفر با خودشان عهد میبندند یک زبان جدید یاد بگیرند. ولی اکثرشان هیچوقت این کار را نمیکنند.
در دنیایی که فقط زبان مادری ۱.۵% از جمعیتاش فارسی است، چندزبانه بودن مهارت شخصی و حرفهای ارزشمندی است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از بازده، چه بخواهید رزومهیتان را بروزرسانی کنید چه بخواهید تعطیلات بهتری بگذرانید، بالاخره میتوانید با این توصیهها یک زبان جدید یاد بگیرید.
۱. هدفتان را از یادگیری زبان جدید مشخص کنید.
دلتان میخواهد بتوانید کتاب “کاندید”را به زبان فرانسوی بخوانید، یا فقط دوست دارید در کافههای پاریس مخ بزنید؟ مشخص کنید چه مقدار زبان میخواهید یاد بگیرید، و تا کِی میخواهید آن را یاد بگیرید. بعد، رو به عقب برشد و مراحل مهم برنامهیتان را که باید اجرا کنید تعیین کنید، و هرچیزی را که در رسیدن به هدفتان به شما کمک میکند اولویتبندی کنید. اگر میخواهید با ادبیات فرانسه بهخوبی آشنا شوید، در نخستین فرصت ممکن با خواندن کتاب کودک شروع کنید.
۲. از اشتباه کردن نترسید.
شما مرتکب اشتباهاتی خواهید شد، و ترسیدن از آن اشتباهات بدترین کاری است که میتوانید انجام دهید. برای رسیدن به یک حالت ذهنی شاد (حالت آلفا) تلاش کنید؛ حالتی که در آن در عین آرامش، کنجکاو و مشتاق آموختن هستید. وقتی اشتباه میکنید، فورا جملهی درست را تکرار کنید. اینکار مغز شما را دوباره برنامهریزی میکند و مانع از آن میشود که یک اشتباه را دوبار تکرار کنید.
۳. تا حد ممکن به زبان جدید گوش بدهید.
برای یادگیری زبان جدید باید یاد بگیرید صداهایی را که در زبان مادریتان وجود ندارند یاد بگیرید. از طریق شگردی به نام “اشباع مغزی” تا حد ممکن به زبان هدفتان گوش بدهید. معانی مهم نیستند؛ فقط خودتان را با لهجهها، سرعتها و تلفظها آشنا کنید. موقع انجام کارهای دیگر سعی کنید موج رادیو را روی ایستگاه زبان هدفتان تنظیم کنید.
۴. مشخص کنید چگونه میخواهید الفبا را یاد بگیرید.
تابهحال توجه کردهاید خواندن به یک زبان چقدر میتواند گیجکننده باشد؟ انگلیسی را درنظر بگیرید: though و thought تقریبا یکسان به نظر میرسند ولی تلفظی کاملا متفاوت دارند. به همین جهت بعضی از کارشناسان زبان توصیه میکنند ابتدا آواشناسی یک زبان را یاد بگیریم، بهخصوص درمورد زبانهایی مثل ژاپنی و کرهای. ولی اگر زبانی یاد میگیرید که از الفبای لاتین استفاده میکند، شناخت الگوهای تلفظی مختلف که با هجیهای مختلف آمیختهاند میتواند به نحوی باورنکردنی کمککننده باشد. بر اساس زبان هدف و هدف نهاییتان تصمیمی آگاهانه بگیرید.
۵. واژگان را هوشمندانه یاد بگیرید.
۱۰۰۰ رایجترین واژهی هر زبان در ۹۰% متنها استفاده میشوند و دانستن ۳۰۰۰ واژه شما را قادر میسازد ۹۵% بیشترِ مکالمهها را متوجه شوید. پس اول روی یادگیری آنها تمرکز کنید. ولی آنها را از طریق ترجمه از زبان مادریتان یاد نگیرید، چون میخواهید به محض امکان بتوانید به زبان هدف تفکر کنید. درعوض، از فنون ارتباط تصویری آنگونه که در این جا توضیح داده میشود استفاده کنید، و مثلا واژهی معادل “مرد” را، به جای نگاه کردن به خود واژه، با نگاه کردن به تصویر یک مرد یاد بگیرید. وقتی دانشی پایهای از زبان بهدست آوردید، معنی واژهها را در یک فرهنگواژگان تکزبانه جستوجو کنید. و یادتان باشد- یک آدم بالغ برای یادگیری درست هر واژه باید حدود ۱۵۰ بار آن را تکرار کند. پس سعی کنید واژگان را با استفاده از تکرارهای زمانبندی شده با ابزارکی مثل Anki از بر کنید.
۶. از آن چه فکر میکنید، میتوانید سریعتر شروع به صحبت کنید.
آیا هیچ دبیرستان اسپانیایی زبانی را به خاطر میآورید؟ اگر پاسختان منفی است احتمالا بهخاطر این است که هیچوقت عملا اسپانیایی حرف نزدهاید. صحبت کردن به یک زبان فرآیندی خلاقانه است، چون باید قطعههای واژگانی و دستورزبانی را کنار هم بگذارید و با آنها جملههای قابل درک بسازید. مثل هر اقدام خلاقانهی دیگری، این کار را هم تنها با انجام دادن میتوان یاد گرفت. پس به محض امکان، از طریق مسافرت یا وبگاههایی مانندItalki و MyLanguageExchange، با یک گویشورِ بومی صحبت کنید. همچنین میتوانید هنگام دوش گرفتن با خودتان صحبت کنید و سناریوهای مختلفی را بازی کنید(مثلا سناریوی تاجر و خریدار). اینکار شما را برای مکالمههای واقعی که ممکن است در آینده داشتهباشید آماده میکند و ضعفهای دانش زبانی شما را مشخص میسازد.
۷. همصحبتهای مختلفی داشته باشد.
وقتی با گویشوران بومی زبان هدف روابط خود را گسترش میدهید، به دنبال دو نوع خاص از آدمها باشید. اول، یک “سرپرست زبان” بیابید. مثل یک سرپرست واقعی که به بچهاش صحبت کردن یاد میدهد، یک سرپرست زبان هم برای اینکه از او بیاموزید پایگاه امنی فراهم میکند. سرپرست زبان خیلی تند و زننده اشتباهات شما را اصلاح نمیکند، بلکه سعی میکند بفهمد چه میگویید و به آرامی و با سرعتی ملایم واژگان جدید را به شما میآموزد. وقتی در فرآیند یادگیری زبانتان احساس راحتی کردید، یک شخص “پیگیر” بیابید، یعنی کسی که از اصلاح کردن بیوقفهی اشتباهات شما ابایی ندارد. سرپرست و پیگیر زبان میتوانند هر دو یک شخص باشند- ولی نه به طور همزمان.
۸. درک کنید که یادگیری زبان جدید فرآیندی فیزیکی است.
آیا میدانستید در صورتتان ۴۳ عضله وجود دارد؟ علت عدم تواناییتان در تلفظ بعضی از صداهای یک زبان خارجی این است که هرگز یاد نگرفتهاید چگونه از عضلههایتان در آن راستا استفاده کنید. با این که گوش دادن به یک زبان و تقلید کردن صداها کمککننده است، باید رودررو نیز با یک شخص بومی آن زبان صحبت کنید تا بتوانید حرکات چهرهاش را تقلید کنید. پس اسکایپ را باز کنید و شروع به صحبت کنید- اگر بعد از چند ساعتی صورتتان درد گرفت، دارید درست پیش میروید.
۹. به صحبت کردن ادامه دهید.
وقتی به هدف نهاییتان برسید ممکن است خیلی راحت از مطالعهی زبان دست بکشید. ولی اگر کتاب “کاندید” را به فرانسوی بخوانید و بعد دیگر هیچوقت رمانی نخوانید، زبان یادتان خواهد رفت. نگذارید تمام تلاشهای سختتان هدر برود. برای خواندن یا صحبتکردن به زبان هدفتان وقت بگذارید. راحتترین روش برای انجام این کار حفظ دوستیتان با شخص سرپرست یا پیگیر زبان است.
۱۰. به آن جنبهی سرگرمی بدهید.
اگر یادگیری یک زبان جدید به نظرتان خستهکننده بیاید، هرگز به هدفتان نخواهید رسید. پس به آن جنبهی سرگرمی بدهید. فیلم تماشا کنید و به مسافرت بروید. بهخصوص اگر در شهری چند نژادی زندگی میکنید، به رستورانهای قومی بروید و مهارت زبانیتان را از طریق صحبتکردن با کارکنان آنها امتحان کنید. و اتاقی از منزلتان را فقط به صحبت کردن به همین یک زبان اختصاص بدهید.