بانکداری ما ربوی است
بانکداری بدون ربا یا همان بانکداری اسلامی از ۵۰ سال پیش مطرح شده است، اما هنوز با همان ساز و کارهای ۵۰ سال پیش فعالیت میکند.
ابتدا باید مفاهیم را در بانکداری اسلامی مورد بررسی قرار دهیم تا بیشتر با ساز و کار بانکداران رباخوار آشنا شد. یکی از تحلیلگران بانکی و مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی نظام بانکداری کشورمان را ربوی میداند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، نیما امیرشکاری میگوید: «در نظر داشته باشید که تنها ملاک بانکداری ربوی و فوق ربوی پایین بودن درصدها نیست. به طور کلی اقتصاد ایران نمیتواند مدل بانکداری جهانی را در خود هضم کند.»
بانکداری بدون ربا موضوعی است که سالها کشورمان با آن درگیر بوده و کشمکشهای بسیاری متوجه آن شده است. اگر بخواهیم مفاهیم موردنظر میان مردم، کارشناسان و بانکها را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم یک نوع پیچیدگی و سردرگمی میان سود و بهره وجود دارد. شما این موارد را چطور ارزیابی میکنید؟
بیشتر سعی بر این است که در بانکداری بدون ربا از واژه بهره استفاده نشود. بهره چیزی است که بدون هیچ قید و شرطی باید مبلغ مورد نظر پرداخت شود، اما سود مبلغی است که اصل حفظ میشود. به عبارت دیگر سود عبارت است از تفاوت میان درآمد و هزینه، اما بهره کاملا با این واژه فرق میکند. با این تفاسیر بانک مرکزی ترجیح میدهد از واژه سود استفاده کند. واقعیت این است تغییر الفاظ در عمل بیشتر خود را نشان میدهد. با وضعیت عملکردی که بانکها در شرایط کنونی دارند، این موضوع منحرفکردن اهداف است و ما در حال ورود به بانکداری ربوی هستیم.
یعنی بانکهای ما رباخوار نیستند و ما تازه در حال ورود به بانکداری ربوی هستیم؟
باید توجه داشته باشیم که مقدار زیادی سندسازی در بانکداری ما اتفاق میافتد. به نظر میرسد فاصله و شکافی میان سود سپردهها و بهرههای وامی وجود دارد. به طور کلی مدیریت بانکهای ما به سمتی میرود که نمیتوانیم سود و بهره را از هم تفکیک کنیم و باید فکر دیگری بکنیم.
باتوجه به اینکه شما در حوزه بانکداری الکترونیک فعالیتهای گستردهای داشتید، فکر نمیکنید الکترونیکی شدن بانکداری باعث ربویترشدن بانکداری اسلامی شده است؟
بله. وقتی شما یک نهال را از ساقه کج کنید، درخت یا نهال هر چقدر رشد میکند تنه کج و کجتر میشود. بنابراین الکترونیکی شدن بانک فقط بانکداری به سبک و سیاق گذشته را سرعت بخشیده است. به عبارت دیگر ما با بانکداری الکترونیک عملیات بانکی کشورمان را سرعت بخشیدیم، غافل از آنکه رویه کج و معوج آن را بیشتر کردهایم. وقتی عملیات از پایه و اساس دچار مشکلات عدیده باشد، پیشرفتهکردن آن فقط شکاف را بیشتر کرده و موجب زشتتر شدن نظام کج میشود. از طرف دیگر به تبع تعداد معاملات بانکداری الکترونیک بیشتر میشود و معاملات اشتباه به طرز غیرمتعارفی افزایش پیدا میکند.
منظورتان این است که پیشرفت بانکداری الکترونیک موجب بدتر شدن وضعیت بانکداری و ربوی تر شدن آن شده است؟
نمیتوان اینطور نتیجه گیری کرد. به این دلیل که بانکداری الکترونیک لاجرم اتفاق میافتاد، اما ما باید پایه و اساس و بنیههای بانکداری را اصلاح میکردیم، سپس با الکترونیکی شدن به آن سرعت میدادیم. در حال حاضر الکترونیکی شدن بانکداری یک نظام از ریشه غلط را سریع میکند. مانند این است که بگوییم عمل پولشویی در زمانی که بانکداری الکترونیک وجود نداشت دیر انجام میشده، اما امروز با پیشرفت فناوریهای بانکی شدت گرفته است. الکترونیکشدن به خودی خود مثبت است و آن ریشه و اساس است که مشکل دارد. به علاوه ما با سرعت الکترونیکی شدن بانکداری مان نتوانستیم نظارتهایمان را تقویت کنیم.
همانطور که میدانید ما بانکداری را از کشورهای توسعهیافته و غالبا غربی وام گرفتهایم. به عبارت دیگر ما در همان ظرف غربی بانکداری خود را بنا نهادیم. با چنین شرایطی وقتی آن بانکداری را بررسی میکنیم، میبینیم بانکداری غربیها و کشورهای اروپایی ربوی نیستند، اما بانکداری ما فوق ربوی است. به نوعی ما بانکداری فوق ربوی را اختراع کردیم. نظر شما چیست؟
در نظر داشته باشید که تنها ملاک بانکداری ربوی و فوق ربوی پایین بودن درصدها نیست. به طور کلی اقتصاد ایران نمیتواند مدل بانکداری جهانی را در خود هضم کند. بانکداری یک موضوع جدا از جامعه نیست، بلکه نظامی است که با اقتصاد، حقوق مدنی، فرهنگ جامعه و تمام مسائل دیگر گره خورده است. ما نمیتوانیم بگوییم بانکداری اسلامی را به اجرا در میآوریم، اما موارد بالایی را نداشته باشیم. به بیان دیگر ما نظامی را از دیگران اقتباس کردیم، اما بقیه ارکان مربوط به آن را در راستای آن پیش نبردیم. اقتصاد ما تورم و رکود بسیار بالایی داشته است.
تا چه اندازه نقش شورای فقهی را در غیرربوی کردن بانکها تاثیرگذار میدانید؟
نمیتوانیم به فعالیتهای شورای فقهی ورود کنیم. بالاخره کارشناسان شورای فقهی هم به جمعبندیهایی رسیدهاند. به عبارت دیگر برای اینکه بتوانیم بانکداری اسلامی را به درستی پیاده کنیم، لازم است شوراهایی مانند شورای فقهی فعالیت داشته باشند. بدون شک سفارشیکردن بانکداری اسلامی و غیراسلامی منطقیتر است تا اینکه اجبار کنیم که در هر شرایطی و در هر وضعیت درست یا نادرستی مجبور باشیم اسلامی بودن را حفظ کنیم. اسلامی بودن فقط به این قضیه مربوط نمیشود که سندهایمان را اسلامی بدانیم. ما باید کارمندانی تربیت کنیم که به بانکداری اسلامی اعتقاد داشته باشند. ما باید مدیرانی داشته باشیم که به دروغ نگفتن و ربا نخوردن و مبارزه با فساد اعتقاد داشته باشند. وقتی فرهنگ سازمانی کشورمان در بسیاری از موارد نادرست است و در برخی سازمانها شاهد فساد اداری هستیم، نمیتوانیم توقع داشته باشیم بانکداری اسلامی ساخته شود.
فقها درباره بانکداری ربوی و حرام بودن پولی که بانکها از مردم میگیرند، هشدار میدهند. در این شرایط بانکها اسنادی به فقها ارائه میدهند که حتی آنها هم قانع میشوند. چطور است که بانکها امروز به قدرتی دست پیدا کردهاند که هیچکس نمیتواند جلو رباخواری آنها را بگیرد؟
به طور کلی روی کاغذ اتفاقات زیادی رخ میدهد. ما باید در عمل این معضل را بررسی کنیم. اسلامیکردن بانکها موضوعی غیرممکن است. یعنی ما اقدامات نشدنیای از بانکداران طلب میکنیم. وقتی بانکهایمان را مجبور کنیم به قالبی که ما میخواهیم بروند چند سال دیگر همه بانکها ورشکست میشوند. معتقدم زمانی که بانکها را به داشتن بانکداری اسلامی و بدون ربا مجبور کردیم، بسیاری از موارد را کنار یکدیگر ندیدیم و آنها دچار مشکل شدهاند. ما به دلیل اینکه بر اسلام پافشاری میکنیم، مجبوریم برای پاسخگویی کاغذسازی کنیم و اعداد و ارقام را تغییر دهیم. به عبارت دیگر، نه این طرف گناه دارد، نه آن طرف. در نتیجه باید از ریشه نظام بانکداری را عوض کنیم.
وقتی ما قراردادهایی را که میان بانک و مردم منعقد میشود میبینیم فقط یک قرارداد موجود است و آن هم در دست بانک است. نه مردم و نه هیچکس دیگری از ریز قرارداد باخبر نیست. شما فرمودید که بانکها مجبورند. چه اجباری است که همه مزایا در اختیار آنهاست و هیچ مدرکی به اشخاص داده نمیشود؟
وقتی پول در اختیار بانک است و مردم گرفتار، نیازمند آن پول هستند، زیر بار هر قراردادی میروند، در حالی که مشکل از جای دیگری آب میخورد.