بازاریابی شبکهای یا بازاریابی کالاهای وارداتی؟
آیا فعالیت شرکتهای بازاریابی شبکهای به نفع اقتصاد کشور است و ضرر اولیه که در شرکتهای هرمی وجود داشت در بازاریابی شبکهای رفع شده است؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی پس از آشکار شدن ناکارآمدی شرکتهای هرمی و نابودی آنها با مجوزهای قانونی و ساختاری جدید شروع به کار کردند. تفاوت شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی با شرکتهای هرمی در این است که دیگر به ازای پول به بازاریاب سکههای اعتباری و یا اعتبارنامههای بیاساس داده نمیشود بلکه به بازاریاب کالای مصرفی تحویل داده می شود.
حال بعد از گذشت قریب به 5 سال از اینکه شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی با مجوز رسمی وزارت صنایع و معادن و تجارت شروع به کار کردهاند با وجود تمام بدبینیهایی که به شرکت های هرمی و به تبع آن به مجموعههای شبکهای یا چند سطحی وجود داشت توانسته اند جوانان بسیاری را به سمت خود جذب کنند.
دور از ذهن نیست که شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در شرایط کنونی که کشور با نرخ بیکاری 11 درصد رو به رو است، ادعا کنند که روزانه بین 200 تا 250 نیرو را در تابستان امسال به بدنه بازاریابان خود اضافه کرده اند، شغلی که نه احتیاج به دانش فنی و علمی خاصی دارد و نه سرمایه چندانی را درگیر میکند.
اما آیا بازاریابی شبکهای یا چندسطحی تمام مشکلات شرکت های هرمی را حل کرده است؟ یا اینگونه فعالیتها باعث پیشرفت اقتصادی در کشور میشود؟
آیا مشکل «ضرر اولیه» در بازاریابی شبکه ای قانونی حل شده است؟
اصلی ترین ایراد وارد به شرکت های هرمی «ضرر اولیه» بود، ضرر اولیه یعنی خدمات و یا کالایی که بازاریاب در مقابل هزینه خود دریافت میکرد بسیار ناچیز بود، اما امروزه شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در مقابل پرداخت هزینه به بازاریاب خود کالا میدهند،اما کالایی که بازاریاب ارزش واقعی ریالی و کیفیتی آن را نمیداند، زیرا مرجع اصلی تایید قیمت کالا که بازار باشد چنین محصولی را ارائه نمیدهد و به صورت علمی قیمت گذاری اجناس با مقایسه با بازار و شرایط حال ممکن است ولی در اغلب موارد کالاهای ارایه شده در بازاریابی شبکه ای به کلی در بازار آزاد نمونه قابل قیاسی ندارند.
این یعنی همان ضرر اولیه که در شرکتهای هرمی به نوع دیگر وجود داشت. ناگفته نماند در آمریکا که مهد شکل گیری این مدل بازاریابی است، این اقدام به کلی خلاف قانون است، یعنی محصولی که در شرکت بازاریابی شبکهای یا چند سطحی عرضه میشود باید در بازار آزاد نیز عرضه شود تا بازاریاب و یا مشتری قدرت مقایسه داشته باشند و در غیر این صورت فروش آن کالا برای بازاریاب ممنوع است.
بزرگ شدن هرم در بازاریابی شبکهای باعث فروپاشی کل هرم میشود
با در نظر گرفتن مسئله تصاعد، تعداد زیر شاخههای هر نفر در شرکتهای بازاریابی شبکهای یا هرمی میتواند به سرعت افزایش پیدا کند. در واقع به سرعت میتوان در این شرکتها به تعداد زیادی مشتری که همان فروشندگان جزیی هستند رسید. اگر تعداد زیر شاخههای هر نفر را چهار تن در نظر بگیریم و نفر اول هرم ده لایه زیر شاخه داشته باشد تعداد زیر مجموعهها به رقم باور نکردنی یک میلیون زیر شاخه میرسد. سوالی که در این جا خودنمایی میکند این است که آیا شرکتهای بازاریابی شبکهای با حوزه کار محدود و محصولات تخصصی و شرایط رکود اقتصادی ایران میتوانند یک میلیون بازاریاب آن هم با شرایط رسیدن به سود مکفی داشته باشند؟!
قانون بنیادی علم اقتصاد یعنی عرضه و تقاضا بیان میکند که با افزایش عرضه، تقاضا کاهش مییابد، اما در این مدل بازاریابی با افزایش تعداد فروشندگان عرضه محصول زیاد می شود.
به این اصل نیز باید توجه داشت که هیچ محصولی نمیتواند تمام سهم بازار را به دست آورد، چنانکه یک محصول هر چقدر هم که با کیفیت و حاوی عناصر خلاقانه باشد باز هم سهم محدودی از بازار دارد.
با در نظر گرفتن این مسئله، بازار پس از مدتی به تعداد زیادی فروشندگان پاسخ مثبت نمیدهد و سرانجام این هرم تصاعدی شروع به ریزش از لایه های زیرین میکند. در این حالت تعداد بازاریابها از حد کشش بازار عبور کرده و تعداد زیادی بازاریاب تازه کار که قصد کسب درآمد دارند نمیتوانند فروش مناسبی داشته باشند و به این ترتیب پس از مدتی سود زیادی از بابت خریدهای اول و دوم این بازاریابها و انصرافشان از هرم نصیب سر شاخه های اصلی میشود.
سود بیشتر در فروش جنس خارجی
طبق آمارهای ثبت شده از 50 شرکت برتر در عرصه بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در جهان تمام این شرکتها با وجود رقابتی که بین آنها است از یک خانواده محصول مشترک بهره میبردند که آن محصولات آرایشی و بهداشتی است، یعنی محصولات آرایشی و بهداشتی کالای مشترک در تمام این 50 شرکت برتر بازاریابی چند سطحی در تمام دنیا به حساب میآید که در اغلب موارد نیز این سبد کالایی بخش عمده فروش این شرکتها را تشکیل میدهد.
این اتفاق در شرکتهای مطرح بازاریابی شبکهای یا چند سطحی که در ایران فعالیت دارند نیز رخ داده است، به صورتی که 30 درصد فروش بازاریابان شبکهای در ایران مختص همین محصولات آرایشی و بهداشتی است. مسئله زمانی اهمیت پیدا میکند که متوجه شویم که بیش از 60 درصد این محصولات کاملا وارداتی هستند و این در حالی است که برای اغلب این کالاها مشابه ساخت داخلی وجود دارد. این اتفاق در گروههای کالایی همچون پوشاک، ساعت و لوازم ورزشی بحرانیتر میشود زیرا این محصولات در بازاریابی شبکهای یاچند سطحی 100 درصد وارداتی هستند. آن هم در شرایطی که ما در سالهای اخیر به دلیل رکود شاهد از بین رفتن صنایعی همچون نساجی هستیم.
این گزارش حاکی است در شرکتهای بازاریابی شبکهای محصولات داخلی نیز عرضه میشود، ولی چرا بازاریابان شبکهای تمایل به فروش محصولات آرایشی دارند که در اکثر موارد خارجی هستند؟ دلیل آن است که شرکتهای بازاریابی شبکهای خواسته و یا ناخواسته به اجناس خارجی خود امتیاز بیشتری میدهند. به عبارت دقیقتر، سودی که بازاریاب از فروش محصولات آرایشی خارجی به دست میآورد به مراتب بیشتر از سودی است که فروش دیگر محصولات میتواند به دست بیاورد، برای مثال سود حاصل از فروش تن ماهی و یا چای یک سوم سود حاصل از فروش جنس خارجی اسپری بدن و رنگ مو است که خود این امر باعث می شود طبیعتا بازاریاب به سمت چنین کالاهایی برود به جای اینکه وقت خود را صرف سودهای کمتر کند.
در این باره دبیر خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی گفته است: کمتر از 10 درصد از کالاهایی که توسط شرکتهای بازاریابی شبکهای در این استان عرضه میشود به کالاهای ایرانی اختصاص دارد.
از بین بردن نیروی کار جوان
امروزه در سرتاسر دنیا نیروی انسانی جوان و با استعداد را بزرگترین و اصلیترین سرمایه یک جامعه میدانند. تمام کشورهای پیشرفته در تلاش هستند تا از ظرفیت جمعیت جوان داخل کشور خود در مسیر تولید و صنعت استفاده کنند. در عین حال طراحی بازاریابی شبکه ای یا چند سطحی از ابتدا به گونهای بوده است که زنان خانهدار و یا افرادی که به نوعی توان فعالیت تولیدی و یا خدماتی ندارند وارد این حرفه بشوند. حتی در اکثر موارد بانوان چندین برابر آقایان به این کار تمایل نشان میدهند،اما متاسفانه در داخل ایران این موضوع صدق نمیکند و از ابتدای پیدایش شرکت های هرمی تا شرکت های بازاریابی شبکهای یا چند سطحی شاهد آن بودهایم که جوانان بخش قابل توجهای از بدنه بازاریابان را تشکیل می دهند.
در واقع نیروی کار داخلی ما که باید در مسیر تولید کشور قرار گیرد در شرکت های بازاریابی شبکه ای یا چندسطحی دلال محصولات مصرفی کشورهای خارجی میشود که با این اتفاق ضمن اینکه ما از نیروی کار جوان محروم می شویم حتی صنایع خود را نیز به نابودی می کشانیم.
با این توضیحات و گزارش قبلی فارس در این باره که به میانگین درآمد ماهانه 20 هزار تومانی بازاریابان در ایران و شیوه اغواگرانه عضوگیری در این مجموعهها پرداخته بود میتوان نتیجه گرفت که بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در ایران نه تنها برای شخص بازاریاب سودی در بر نخواهد داشت بلکه با شیوهای که در حال حاضر در ایران انجام میشود میتواند صدمات جدی را به اقتصاد ملی کشورمان وارد کند.
شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی پس از آشکار شدن ناکارآمدی شرکتهای هرمی و نابودی آنها با مجوزهای قانونی و ساختاری جدید شروع به کار کردند. تفاوت شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی با شرکتهای هرمی در این است که دیگر به ازای پول به بازاریاب سکههای اعتباری و یا اعتبارنامههای بیاساس داده نمیشود بلکه به بازاریاب کالای مصرفی تحویل داده می شود.
حال بعد از گذشت قریب به 5 سال از اینکه شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی با مجوز رسمی وزارت صنایع و معادن و تجارت شروع به کار کردهاند با وجود تمام بدبینیهایی که به شرکت های هرمی و به تبع آن به مجموعههای شبکهای یا چند سطحی وجود داشت توانسته اند جوانان بسیاری را به سمت خود جذب کنند.
دور از ذهن نیست که شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در شرایط کنونی که کشور با نرخ بیکاری 11 درصد رو به رو است، ادعا کنند که روزانه بین 200 تا 250 نیرو را در تابستان امسال به بدنه بازاریابان خود اضافه کرده اند، شغلی که نه احتیاج به دانش فنی و علمی خاصی دارد و نه سرمایه چندانی را درگیر میکند.
اما آیا بازاریابی شبکهای یا چندسطحی تمام مشکلات شرکت های هرمی را حل کرده است؟ یا اینگونه فعالیتها باعث پیشرفت اقتصادی در کشور میشود؟
آیا مشکل «ضرر اولیه» در بازاریابی شبکه ای قانونی حل شده است؟
اصلی ترین ایراد وارد به شرکت های هرمی «ضرر اولیه» بود، ضرر اولیه یعنی خدمات و یا کالایی که بازاریاب در مقابل هزینه خود دریافت میکرد بسیار ناچیز بود، اما امروزه شرکتهای بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در مقابل پرداخت هزینه به بازاریاب خود کالا میدهند،اما کالایی که بازاریاب ارزش واقعی ریالی و کیفیتی آن را نمیداند، زیرا مرجع اصلی تایید قیمت کالا که بازار باشد چنین محصولی را ارائه نمیدهد و به صورت علمی قیمت گذاری اجناس با مقایسه با بازار و شرایط حال ممکن است ولی در اغلب موارد کالاهای ارایه شده در بازاریابی شبکه ای به کلی در بازار آزاد نمونه قابل قیاسی ندارند.
این یعنی همان ضرر اولیه که در شرکتهای هرمی به نوع دیگر وجود داشت. ناگفته نماند در آمریکا که مهد شکل گیری این مدل بازاریابی است، این اقدام به کلی خلاف قانون است، یعنی محصولی که در شرکت بازاریابی شبکهای یا چند سطحی عرضه میشود باید در بازار آزاد نیز عرضه شود تا بازاریاب و یا مشتری قدرت مقایسه داشته باشند و در غیر این صورت فروش آن کالا برای بازاریاب ممنوع است.
بزرگ شدن هرم در بازاریابی شبکهای باعث فروپاشی کل هرم میشود
با در نظر گرفتن مسئله تصاعد، تعداد زیر شاخههای هر نفر در شرکتهای بازاریابی شبکهای یا هرمی میتواند به سرعت افزایش پیدا کند. در واقع به سرعت میتوان در این شرکتها به تعداد زیادی مشتری که همان فروشندگان جزیی هستند رسید. اگر تعداد زیر شاخههای هر نفر را چهار تن در نظر بگیریم و نفر اول هرم ده لایه زیر شاخه داشته باشد تعداد زیر مجموعهها به رقم باور نکردنی یک میلیون زیر شاخه میرسد. سوالی که در این جا خودنمایی میکند این است که آیا شرکتهای بازاریابی شبکهای با حوزه کار محدود و محصولات تخصصی و شرایط رکود اقتصادی ایران میتوانند یک میلیون بازاریاب آن هم با شرایط رسیدن به سود مکفی داشته باشند؟!
قانون بنیادی علم اقتصاد یعنی عرضه و تقاضا بیان میکند که با افزایش عرضه، تقاضا کاهش مییابد، اما در این مدل بازاریابی با افزایش تعداد فروشندگان عرضه محصول زیاد می شود.
به این اصل نیز باید توجه داشت که هیچ محصولی نمیتواند تمام سهم بازار را به دست آورد، چنانکه یک محصول هر چقدر هم که با کیفیت و حاوی عناصر خلاقانه باشد باز هم سهم محدودی از بازار دارد.
با در نظر گرفتن این مسئله، بازار پس از مدتی به تعداد زیادی فروشندگان پاسخ مثبت نمیدهد و سرانجام این هرم تصاعدی شروع به ریزش از لایه های زیرین میکند. در این حالت تعداد بازاریابها از حد کشش بازار عبور کرده و تعداد زیادی بازاریاب تازه کار که قصد کسب درآمد دارند نمیتوانند فروش مناسبی داشته باشند و به این ترتیب پس از مدتی سود زیادی از بابت خریدهای اول و دوم این بازاریابها و انصرافشان از هرم نصیب سر شاخه های اصلی میشود.
سود بیشتر در فروش جنس خارجی
طبق آمارهای ثبت شده از 50 شرکت برتر در عرصه بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در جهان تمام این شرکتها با وجود رقابتی که بین آنها است از یک خانواده محصول مشترک بهره میبردند که آن محصولات آرایشی و بهداشتی است، یعنی محصولات آرایشی و بهداشتی کالای مشترک در تمام این 50 شرکت برتر بازاریابی چند سطحی در تمام دنیا به حساب میآید که در اغلب موارد نیز این سبد کالایی بخش عمده فروش این شرکتها را تشکیل میدهد.
این اتفاق در شرکتهای مطرح بازاریابی شبکهای یا چند سطحی که در ایران فعالیت دارند نیز رخ داده است، به صورتی که 30 درصد فروش بازاریابان شبکهای در ایران مختص همین محصولات آرایشی و بهداشتی است. مسئله زمانی اهمیت پیدا میکند که متوجه شویم که بیش از 60 درصد این محصولات کاملا وارداتی هستند و این در حالی است که برای اغلب این کالاها مشابه ساخت داخلی وجود دارد. این اتفاق در گروههای کالایی همچون پوشاک، ساعت و لوازم ورزشی بحرانیتر میشود زیرا این محصولات در بازاریابی شبکهای یاچند سطحی 100 درصد وارداتی هستند. آن هم در شرایطی که ما در سالهای اخیر به دلیل رکود شاهد از بین رفتن صنایعی همچون نساجی هستیم.
این گزارش حاکی است در شرکتهای بازاریابی شبکهای محصولات داخلی نیز عرضه میشود، ولی چرا بازاریابان شبکهای تمایل به فروش محصولات آرایشی دارند که در اکثر موارد خارجی هستند؟ دلیل آن است که شرکتهای بازاریابی شبکهای خواسته و یا ناخواسته به اجناس خارجی خود امتیاز بیشتری میدهند. به عبارت دقیقتر، سودی که بازاریاب از فروش محصولات آرایشی خارجی به دست میآورد به مراتب بیشتر از سودی است که فروش دیگر محصولات میتواند به دست بیاورد، برای مثال سود حاصل از فروش تن ماهی و یا چای یک سوم سود حاصل از فروش جنس خارجی اسپری بدن و رنگ مو است که خود این امر باعث می شود طبیعتا بازاریاب به سمت چنین کالاهایی برود به جای اینکه وقت خود را صرف سودهای کمتر کند.
در این باره دبیر خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی گفته است: کمتر از 10 درصد از کالاهایی که توسط شرکتهای بازاریابی شبکهای در این استان عرضه میشود به کالاهای ایرانی اختصاص دارد.
از بین بردن نیروی کار جوان
امروزه در سرتاسر دنیا نیروی انسانی جوان و با استعداد را بزرگترین و اصلیترین سرمایه یک جامعه میدانند. تمام کشورهای پیشرفته در تلاش هستند تا از ظرفیت جمعیت جوان داخل کشور خود در مسیر تولید و صنعت استفاده کنند. در عین حال طراحی بازاریابی شبکه ای یا چند سطحی از ابتدا به گونهای بوده است که زنان خانهدار و یا افرادی که به نوعی توان فعالیت تولیدی و یا خدماتی ندارند وارد این حرفه بشوند. حتی در اکثر موارد بانوان چندین برابر آقایان به این کار تمایل نشان میدهند،اما متاسفانه در داخل ایران این موضوع صدق نمیکند و از ابتدای پیدایش شرکت های هرمی تا شرکت های بازاریابی شبکهای یا چند سطحی شاهد آن بودهایم که جوانان بخش قابل توجهای از بدنه بازاریابان را تشکیل می دهند.
در واقع نیروی کار داخلی ما که باید در مسیر تولید کشور قرار گیرد در شرکت های بازاریابی شبکه ای یا چندسطحی دلال محصولات مصرفی کشورهای خارجی میشود که با این اتفاق ضمن اینکه ما از نیروی کار جوان محروم می شویم حتی صنایع خود را نیز به نابودی می کشانیم.
با این توضیحات و گزارش قبلی فارس در این باره که به میانگین درآمد ماهانه 20 هزار تومانی بازاریابان در ایران و شیوه اغواگرانه عضوگیری در این مجموعهها پرداخته بود میتوان نتیجه گرفت که بازاریابی شبکهای یا چند سطحی در ایران نه تنها برای شخص بازاریاب سودی در بر نخواهد داشت بلکه با شیوهای که در حال حاضر در ایران انجام میشود میتواند صدمات جدی را به اقتصاد ملی کشورمان وارد کند.