معاون اجتماعی وزیر بهداشت:
۱۲ درصد مردم افسردگی دارند
وضع آسیبهای اجتماعی آنقدر در جامعه شدت گرفت و آنقدر آمار اعتیاد و کارتنخوابی، طلاق و خودکشی و... بالا رفت و نگرانکننده شد که سازمانها و وزارتخانهها یک به یک، به تکاپو افتادند تا راه چارهای برای آسیبهای لجام گسیختهای که هر روز به تعدادشان افزوده میشود، بیندیشند.
حالا کمی بیش از پنج ماه از ایجاد معاونت اجتماعی در وزارت بهداشت میگذرد، معاونتی که توجه ویژهای هم به آسیبهای اجتماعی داشته و در همین چند ماه به موضوعات خودکشی، طلاق، اعتیاد نوزادان و... ورود پیدا کرده است. بخشی که به سید محمدهادی ایازی، باید ٣١سال پیش ایجاد میشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، ایازی از دو سال پیش تا اواخر فروردینماه امسال قائممقام وزیر بهداشت در امور مشارکتهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد بود که با دستور وزیر بهداشت از فروردین ماه بر صندلی معاونت اجتماعی وزیر بهداشت در طبقه چهاردهم ساختمان بلندمرتبه این وزارتخانه تکیه زد. او اواخر شهریورماه در گفتوگویی از عقبماندگیهای حوزه آسیبهای اجتماعی و مسئولیتهایی که به عهده معاونت نوپای اجتماعی وزارت بهداشت است، گفت و تأکید کرد که وزارت بهداشت به جز در بخش درمان، ورود و مسئولیت مستقیمی در آسیبهای اجتماعی ندارد شد.
چه اتفاقی افتاد که وزارت بهداشت به فکر ایجاد معاونت اجتماعی افتاد؟ قبل از آن شما بهعنوان قائممقام وزیر در امور مشارکتهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد فعالیت میکردید، چه چیزی در وزارت بهداشت احساس شد که معاونت اجتماعی شکل گرفت؟
ببینید در سال ٦٤ یعنی حدود ٣١ سال قبل که قانون ایجاد وزارت بهداشت در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، در ماده ١٠ آن وزارت بهداشت مکلف شد تا برای تسهیل و تسریع و نظارت بر خیریهها یک موسسه یا سازمان یا حتی بنیادی را به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد دهد. ٣١سال از این موضوع گذشت، اما این اتفاق نیفتاد، سوال این بود که چرا در این مدت چنین سازمان یا بنیادی تشکیل نشد؟
ماجرا این بود که در سالهای گذشته، تأکید فراوانی بر گستردهتر نشدن دولت میشد، به این معنی که نباید سازمان جدیدی ایجاد شود؛ ایجادنشدن سازمان جدید با این موضوع، منجر شد تا خیریهها بلاتکلیف بمانند، این در حالی بود که بخش عمدهای از نیاز زیرساختی در حوزه سلامت از طرف خیران و مردم تأمین میشد اما مرجعی در وزارت بهداشت وجود نداشت که متولی این کار شود. نزدیک به سه دهه از تشکیل وزارت بهداشت میگذشت بدون اینکه چنین بخشی در این وزارتخانه ایجاد شود، این در حالی بود که وزارت آموزش و پرورش یا بهزیستی و سایر وزارتخانه و سازمانها در درون خودشان معاونت جداگانهای در این حوزه داشتند.
یعنی این معاونت شکل گرفت تا به نوعی به خیریههای سلامت سروسامان دهد؟
یکی از اهداف این بود، ما انجمنهای زیادی در بخش سلامت داریم که به دلیل نداشتن متولی حمایت هم نمیشدند؛ ازجمله انجمن حمایت از بیماران کلیوی که در کشور حدود ١٧٠ شعبه دارد یا انجمن دیابت با ٢٧ شعبه یا انجمن اماس. موضوع دیگر عوامل موثر بر سلامت بود که مورد بیتوجهی قرار گرفته بود.
بررسیها نشان میدهد که ٧٥درصد موضوعات مربوط به نظام سلامت خارج از مدیریت این نظام است؛ مثل حوادث ترافیکی یا آلودگی هوا و... اما پیامدهای بعدی آن مربوط به نظام سلامت میشود. بنابراین باید تلاش میشد که مردم نیازی به نظام سلامت پیدا نکنند. موضوع دیگر بحث آسیبهای اجتماعی بود؛ با توجه به تأکیداتی که در سالهای ٩٤ و ٩٥ شد، تمام دستگاهها در این زمینه ورود جدی پیدا کردند، وزارت بهداشت هم با توجه به نقشی که در برخی از حوزههای مربوط به آسیبهای اجتماعی دارد، در این زمینه وارد شد. البته این وزارتخانه در بخشهایی نقش مستقیم و در بخشهایی بهطور غیرمستقیم نقش دارد مانند اختلالات روانی، سلامت روان یا خودکشی و ایجاد نشاط و انبساط در جامعه. ما اگر بتوانیم فقر را در جامعه کاهش دهیم، میتوانیم به نشاط اجتماعی برسیم.
ورود مستقیم وزارت بهداشت به آسیبهای اجتماعی در کدام بخشهاست؟
ما در بخشهایی که مربوط به نظام سلامت میشود، بهطور مستقیم وارد میشویم؛ اگر معتاد را بیمار تلقی کنیم، درمانش به ما مربوط میشود یا در زمینه طلاق، ما شبکههای مشاوره روانشناسی و روانپزشکی داریم که کمک به کاهش موارد طلاق میکند یا در زمینه حاشیهنشینی، وزارت بهداشت در توسعه شبکه بهداشت مناطق حاشیهنشین نقش داشت.
بهطورکلی ١٩ محور در زمینه آسیبهای اجتماعی وجود دارد که به تصویب شورای اجتماعی کشور رسیده و وزارت بهداشت در ١٣ تا ١٤ مورد آن نقش ایفا میکند. ما حتی در معاونت اجتماعی وزارت بهداشت محور دیگری هم داریم که آن مربوط به بحثهای امنیت غذایی میشود، حالا قرار است دبیرخانه شورایعالی سلامت و امنیت غذایی هم در معاونت اجتماعی ایجاد شود. معاونت اجتماعی در زمینه مسئولیت اجتماعی هم نقش دارد، منظور هم بیشتر فعالیتهای اقتصادی داخلی و خارجی است که مخاطراتی برای مردم ایجاد میکند؛ مثلا یک پروژه، ممکن است سلامت مردم یک منطقه را به خطر بیندازد که باید مسئولان آن پروژه در کنار فعالیتشان، توسعه شبکه اجتماعی و درمان را هم در نظر بگیرند، ما هم این موضوع را پیگیری میکنیم. در گذشته همه اینها بلاتکلیف بود که حالا ساماندهی شد و ستاد آسیبهای اجتماعی را ایجاد کرد.
با توجه به گستردگی وظایفی که به آن اشاره شد، چرا در طول ٣١سال گذشته چنین معاونتی ایجاد نشده بود؟
ببینید مسأله آسیبها قبل از این هم در اداره کل سلامت روان و اعتیاد تا حدودی دنبال میشد اما هماهنگی زیادی بین آن وجود نداشت. من از روز اولی که از شهرداری به وزارت بهداشت آمدم، بحث آسیبها مطرح نبود و من در بخش خیریهها فعالیت میکردم، بعد به این نتیجه رسیدیم که این بخش باید نظاممند شود، به همین دلیل پس از دو سال فعالیت در بخش مشارکتهای مردمی، معاونت اجتماعی ایجاد شد تا در دورههای بعد، معاونت اجتماعی مانند سایر معاونتها در وزارت بهداشت جایگاه ثابتی داشته باشد.
این معاونت با توجه به تعدد وظایف، با سایر معاونتهای وزارت بهداشت همپوشانی ایجاد نمیکند؟
خیر، ما در بحث آسیبهای اجتماعی، ستاد هماهنگی داریم، در حوزه اجرا هم موضوع به هر معاونتی مربوط شود، از سوی همان بخش پیگیری میشود یا اگر لازم باشد سازمان بهزیستی و وزارت رفاه، به آن ورود پیدا میکنند. این ستاد برای همین فعالیتها در نظر گرفته شده است.
در بخشی از توضیحهایی که درباره وظایف معاونت دادید، به فعالیت سازمانهای مردمنهاد اشاره کردید، حالا قرار است تمام این سازمانهای مرتبط با سلامت، زیر نظر معاونت اجتماعی وزارت بهداشت فعالیت کنند؟
کارهای نظارتی بر سازمانهای مردمنهاد از سوی وزارت کشور که مجوز آنها را میدهد، دنبال میشود؛ ما بخش هماهنگی را به عهده داریم؛ مثلا ما در حوزه دیابت، سرطان و... سازمانهای متعددی داریم، برخی هم ممکن است اصلا سازمان مردمنهاد نداشته باشند، مثل بیماری سلیاک. ما نقش حمایت از این سازمانها را به عهده داریم تا در تمام استانها توسعه پیدا کنند. بررسیهای ما نشان میدهد در حال حاضر ٦٢٠ سازمان مردمنهاد سلامت در کشور فعالیت میکند.
از این سازمانها حمایت مالی هم میکنید؟
خیر، چون دولت بودجهای برای آن پیشبینی نکرده است. البته برخی از سازمانهای مردمنهاد مانند بنیاد بیماریهای خاص یا مجمع خیران سلامت بودجه دولتی دارند؛ اما مابقی از سوی مردم حمایت میشوند.
فعالیت قبلی شما در وزارت بهداشت مربوط به امور مشارکتهای اجتماعی در حوزه سلامت بود، در آن دوره و حالا در معاونت اجتماعی، خیران سلامت، چقدر به این حوزه کمک کردهاند؟
نزدیک به هزارمیلیارد تومان تنها در سال ٩٤ از سوی خیران به بخش سلامت کمک شده است. اینها تنها کمکهای ریالی است، اگر کمکهای غیرنقدی را هم در نظر بگیریم، عدد بسیار بیشتری میشود.
برنامهای برای ساماندهی این کمکها دارید؟
بله، ما اکنون نزدیک به ٧٠٠ خیریه در کشور داریم، البته ما بهدنبال این هستیم تا برای هر بیمارستان یک بخش خیریه ایجاد کنیم تا مردمی که به این بیمارستانها مراجعه میکنند و کمبودهای آن را میبینند در صورت تمایل به برطرف کردن مشکلات کمک کنند، بر همین اساس هم با وزارت کشور هماهنگیهایی انجام داده و سامانهای به نام yas١٩٠.ir ایجاد کردهایم تا افراد با مراجعه به این سامانه، وارد بیمارستان مورد نظرشان شوند و مثلا برای ساخت یک اتاق عمل یا اضافه شدن تخت به بخش آیسییو و ... اقدام کنند.
بیشتر پولهای اهدایی خیران به نظام سلامت، صرف چه بخشی میشود؟ ساخت بیمارستان، بهداشت مناطق محروم یا بخشهای دیگر؟
بیشترین کمک به بخش درمان میشود، مثل ساخت بیمارستان و پلیکلینیک و درمانگاه، اما آنچه برای ما مهم است هزینه کردن در فعالیتهای پژوهشی، تولید واکسن و افزایش فعالیتهای بهداشتی و فرهنگی در حوزه سلامت است، اینها اولویتهای ماست، اما شاید بیش از ٩٠درصد کمکها در بخش درمان صورت میگیرد. بههرحال مردم دوست دارند نتیجه کمک خود را به صورت عینی و سریعتر ببینند، به همین دلیل این بخش نیاز به فرهنگسازی دارد.
شما در صحبتهایتان به موضوع آسیبهای اجتماعی اشاره کردید، موضوعی که در ماههای اخیر، بسیار هم درباره آن صحبت شده؛ هم از سوی وزارت بهداشت هم سازمانها و وزارتخانههای دیگر. خودتان زمانی که بهعنوان معاون اجتماعی وزارت بهداشت منصوب شدید، با چه آسیبهای اجتماعی در این حوزه مواجه شدید؟ چه وضع نگرانکنندهای را شاهد بودید؟
واقعیتی که وجود دارد این است که ما در حوزه مسائل اجتماعی دچار عقبماندگی هستیم. این دغدغه هم به صورت اساسی وجود دارد؛ مثلا اکنون اعتیاد سرمنشأ بسیاری از مسائل شده، آمارش کم نشده که افزایش هم پیدا کرده است. سن اعتیاد پایین آمده، تعداد زنان معتاد بالا رفته، همین هم شده تا ما با مسأله نوزادان معتاد مواجه شویم، کارتنخوابی زیاد شده، اگر قبلا فقط مردان کارتنخواب بودند، الان زنان کارتنخواب و کودکان و نوزادان کارتنخواب هم داریم. در کنار همه اینها معضل حاشیهنشینی هم وجود دارد. روستاها درحال تخلیه شدن هستند، خشکسالی و بیکاری، انگیزه ماندن در روستاها را در میان جوانان از بین برده است. آنها زمانی که طعم زندگی در شهر را میچشند دیگر حاضر نمیشوند به روستاها برگردند. وقتی به شهر میآیند چون از نظر اقتصادی ناتوان هستند، به حاشیه کشیده میشوند. حاشیهنشینی هم تبعات خود را دارد که یکی از آنها اعتیاد است، همینطور طلاق، خودکشی و مسائل دیگر. با همه اینها ما متولی مستقیم آسیبها نیستیم.
آن چیزی که شما در این بخش با آن مواجه شدید، نگرانکننده بود؟
ببینید، آنقدر موضوعات دیگر برای ما اولویت داشته است که آسیبهای اجتماعی را فراموش کردهایم. متاسفانه نهادی وجود ندارد که بهطور ویژه به این بخش بپردازد، قطعا این بخش دغدغه ماست. باید دغدغه تمام دولتمردان هم باشد. الان نخستین دغدغه مردم، اعتیاد است، کارتنخوابی است. حل این مسائل زمانبر است. اگر همه سازمانها خودشان را مسئول بدانند و مردم هم مشارکت کنند، میشود مشکلات را برطرف کرد.
شما گفتید که وزارت بهداشت متولی مستقیم آسیبهای اجتماعی نیست، اما نحوه ورودتان به این بخش چگونه است؟
جایی که مسئولیت داشتیم مثل ماجرای نوزادان معتاد، ورود پیدا کردیم و این نوزادان به بهزیستی منتقل شدند و شرط کردیم تا زمانی که مادر ترک نکند، نوزاد را به او تحویل نمیدهیم. در این زمینه خیریهها میتوانند به ما کمک کنند تا بخشی از نیازها برطرف شود یا مثلا در بخش حاشیهنشینها، برای ساکنان این مناطق، پرونده سلامت تشکیل دادیم. اینگونه نیست که بگوییم ما همه مسائل را باید حل کنیم. به آن بخشی که در حوزه اختیارات ماست ورود پیدا میکنیم. جایی که دستگاههای دیگر مثل وزارت رفاه، شهرداری، بهزیستی و ... مسئولیت دارند، خودشان ورود پیدا میکنند. ما میتوانیم دغدغهها را بیان کنیم، اما ممکن است مسئولیتی در آن بخش نداشته باشیم.
یعنی وزارت بهداشت در معاونت اجتماعی بیشتر سعی در بیان مشکلات و آسیبها دارد تا ورود به آنها؟
اگر آن بخش، مربوط به اقدامات بهداشتی و درمان باشد، ما ورود پیدا میکنیم. بههرحال در بخش آسیبها دستگاههای دیگری هستند که مسئول این کار هستند، مثل وزارت رفاه یا کمیته امداد و ...
به نظر شما این دستگاهها وظیفهشان در ورود بهموقع به آسیبها را بهدرستی انجام میدهند؟
این را باید از خودشان سوال کنید.
شما بهعنوان معاون اجتماعی وزارت بهداشت چه نظری دارید؟
به اعتقاد من بههرحال ما کمبودهایی در این بخش داریم.
یعنی از نظر شما در آسیبهای اجتماعی، بخشهایی هستند که رها شدهاند و وزارت بهداشت در تلاش است تا نظر سایر دستگاههای مسئول را به سمت آنها جلب کند؟
دستگاههای متولی مسئولیت دارند؛ مثلا اگر فقری وجود داشته باشد، ما متولی برطرف کردن فقر نیستیم. قبلا اعلام میشد که هرسال ٨٠٠هزار نفر به دلیل هزینههای نظام سلامت فقیرتر میشوند. با اجرای طرح تحول نظام سلامت، این عدد کاهش پیدا کرد، اما اینکه چه مرجعی متولی فقر مردم است، دستگاههای دیگر وظیفه دارند. آن چیزی که ما شاهدش هستیم این است که فاصله زیادی میان نیاز و میزان کاری که انجام میشود، وجود دارد. این فاصله را باید آن دستگاههای مسئول کم کنند.
در معاونت اجتماعی وزارت بهداشت، کارهای تحقیقاتی در زمینه آسیبها هم انجام میشود؟
آن حوزهای که مربوط به خودمان است، مثل اختلالات روانی، سلامت روان، خودکشی، محیطهای دانشجویی، طلاق در نظام مشاوره، درمان معتادان و حاشیهنشینی، کارهایی را انجام دادهایم. ما ٢٧ مرکز تحقیقاتی در سراسر کشور داریم، با موسسه ملی تحقیقات سلامت هم وارد مذاکره شدهایم تا بتوانیم تحقیقاتی را انجام دهیم.
چندی پیش آمار سمزدایی از ١٨٠ نوزاد مادران معتاد را اعلام کردید. آخرین آماری که از این نوزادان دارید، چیست؟
ما آمار دقیقی را نتوانستیم جمعآوری کنیم. این آمار براساس اطلاعاتی بود که در یک مرحله جمعآوری شد. ما در سال نزدیک به یکمیلیون و ٥٧٠ تولد داریم که این عدد ١٨٠ در برابر آن قابل توجه نیست، اما ما میگوییم یک مورد آن هم زیاد است.
در زمینه آسیبهای اجتماعی آماری دارید؟
ما دستگاه مسئول این حوزه نیستیم. دستگاههای مسئول باید آمار اعلام کنند. ما هم آمار جدیدی نداریم، اما کاری که از سوی معاونت اجتماعی انجام شده، ایجاد کمیتههایی مانند کمیته حاشیهنشینی، کمیته اعتیاد، اختلالات روانی، سلامت روان و ... است که خود کمیتهها هر یک کارگروههایی در زیرمجموعهشان دارند، مثلا در زمینه نشاط اجتماعی، سلامت جنسی، خودکشی و ... ما اکنون ١٠ کارگروه و کمیته داریم که کارهای خوبی را دنبال میکنند و افراد صاحبنظری هم مسئولشان هستند.
در این مدتی که بهعنوان معاون اجتماعی وزارت بهداشت فعالیت میکنید، براساس نتایج بررسی کارگروهها و کمیتهها، بهویژه در بخش سلامت روان، ایرانیها را دارای چه ویژگی مشخصی میبینید، ویژگیای که نیاز به آسیبشناسی دارد؟ مثلا میشود گفت با توجه به شیوع اختلالات روانی، ایرانیان افرادی هستند که به شادی بیشتری نیاز دارند یا مثلا افراد ناراحتی هستند؟
ببینید آمارها نشان میدهد میزان شیوع اختلالات روانی در کشور، ٢٣,٥درصد است و از این میان اعلام میشود که ١٢درصد مردم افسردگی دارند، به همین دلیل باید کاری کنیم که مردم شاد باشند، شادی متناسب با عرف جامعه. در کنار این موضوع باید این را هم گفت که مردم در کشور، نگران هستند، نگران اشتغال خود و فرزندشان، ازدواج فرزندانشان. این نگرانی روی استرس مردم تأثیر گذاشته، استرس هم مادر بیماریهاست و یکی از آنها هم اختلالات روانی است. ما باید تلاش کنیم این استرس و نگرانی را کاهش دهیم و فضای امنی برای زندگی مردم ایجاد کنیم.
ارسال نظرات