روایت «جنابخان» از بیماریاش در آغاز مهرماه!
«خندوانه» در شبی دیگر با حضور دو تن از والیبالیستهای کشورمان مهمان خانههای مردم شد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فردا، مجتبی میرزاجانپور و فرهاد قائمی، والیبالیستهای تیم ملی کشورمان مهمان این قسمت از «خندوانه» شدند.
در ابتدای حضور این دو ورزشکار، میرزاجانپور از همسرش که مربی تیم ملی بانوان ایران است و سه سال زندگی مشترک با او گفت.
پس از آن قائمی در پاسخ به سوال جوان، از سوارکاری به عنوان یکی از تفریحاتش تعریف کرد و با اشاره به رواج این ورزش در شهر گنبد افزود: تقریباً هیچ گنبدی پیدا نمیکنید که والیبال و سوارکاری بلد نباشد.
در ادامه هر یک از این دو ورزشکار دورترین خاطرههایشان که غالب آنها به کودکی و شیطنتهای آن موقع بر می گشت را تعریف کردند و بعد بحث دوستی و آشنایی به میان آمد. در اینجا قائمی در خصوص دوستی با میرازجانپور اظهار کرد: تا قبل از همکاریمان من قبلا با مجتبی لج بودم و از او بدم میآمد تا اینکه هم تیمی شدیم و این آشنایی آنقدر پیش رفت که به دوستی صمیمی رسیدیم.
بعد از این اعترافات، فضا با خواندن قطعهای محلی ابتدا توسط میرزاجانپور و بعد با صدای قائمی عوض شد. در ادامه موضوع آشپزی پیش کشیده شد، هنری که گویا هیچ کدام از این دو مهمان در آن استعدادی نداشتند و به همین جهت خیلی زود رد شدند.
پس از آن رامبد با «جناب خان» که سرماخورده بود تماس گرفت و جناب خان اظهار کرد که معمولأ از ابتدای مهر تا 31 خرداد به شدت مریض میشود و بعد کاملا بهبود مییابد!
اما بعد از یک رفت و آمد رسانهای، قائمی به استقبال قابل توجه نوجوانان و جوانان از والیبال اشاره کرد و افزود: امیدوارم با تشویق و رسیدگیهای لازم این اشتیاق ماندگار شود نه اینکه مثل یک ماجرای گذرا متوقف شود.
رامبد در بخش دیگری از این گفتگو از پر استرسترین بازی که این دو ورزشکار داشتند پرسید.
میرزاجانپور در این باره گفت: بازیهای المپیک از مجموعه پرفشارترین بازی هایی بودند که وجود داشتند، استرسی که تا پایان کار مدام همراه ما بود.
قائمی هم با تایید این موضوع در بخش دیگری از سختی دوری از گنبد و خانواده اش تعریف کرد.
پس از این ها نوبت به لبخند20 ثانیه ای رسید و بعد هم رضا احسان پور به عنوان کمدین وارد صحنه شد و خاطراتی از خواستگاری، قضاوتها و حرف های مردم گفت.
در آخر هم برگی دیگر از دفتر «خندوانه» با آرزوی شادی، سلامتی و پرروزی بودن برای همه مردم ایران توسط رامبد و مهمانانش ورق خورد و این قسمت هم به پایان رسید.