بستنی پسته در دستان نتانیاهو؟
ایران و آمریکا دو غول بزرگ تولید و صادرات پسته در جهان هستند که اکنون بیش از سه دهه است، به لحاظ سیاسی با یکدیگر رقابت دارند؛ اما اکنون و پس از مطرح شدن مسائلی درباره پسته در ایران و ممنوعیت صادرات این محصول، داستان جالبتر میشود...
نتانیاهو و دسر بستنی پستهای آقای نخستوزیر، به رقابت میان ایران و آمریکا جنبهای جدی میدهد! «پاول پیلار» از مقامات سابق سیآیای آمریکا، که در بیست و هشت سال دوره خدمت خود در این نهاد اطلاعاتی، یکی از بزرگترین و مطرحترین تحلیلگران بوده و اکنون استاد دانشگاه جورج تاون است، میخواهد در یک تحلیل بسیار جالب و خواندنی، نمایی دیگر از تعارض در عرصه سیاسی و اقتصادی را نشان دهد. وی در مطلبی با نام «ژئوپولیتیک پسته» آورده است: پسته در سالیان دراز، یکی از مهمترین و پیشگامترین صادرات ایران پس از نفت بوده است. بنابراین، در نتیجه زمانی که کلینتون در آخرین سال مسئولیت خود در وزارت خارجه، تصمیم به خنجر زدن به روابط حسنه با ایران گرفت، پسته در این میان و در این طرح پیشگام بود! در این گزارش آمده است، «مادلین آلبرایت» چند سال قبل در یک سخنرانی، به رغم تضادهای سیاسی میان ایران و آمریکا، اعلام کرد که ممنوعیت واردات پسته، خاویار و قالی و فرش از ایران برداشته میشود؛ هرچند این سخنرانی، منجر به آن نشد که عملاً اقدام به واردات پسته از ایران به جایی برسد، اهمیت این امر برای ایران را نشان میداد. اما سیزده سال بعد و پس از تحریمهای بسیار، واقعاً جای شگفتی داشت که شنیدیم در ایران صادرات پسته برای شش ماه متوقف شده است. توضیح مقامات ایرانی برای این کار، آن بود که درصددند تا بهای پسته در این کشور را کاهش دهند. اکنون بهای آجیل و پسته در ایران و در این روزها، بسیار اهمیت دارد، زیرا با نزدیک شدن به سال جدید ایرانیان، پسته یکی از اقلامی است که ایرانیان آن را خریداری میکنند. البته یک تحلیل دیگر آن است که دولت و مقامات ایرانی، تصمیم گرفتند با این کار و با در فشار گذاردن تولیدکنندگان پسته آنها را قانع کنند تا بهای این محصول را داوطلبانه پایین بیاورند. این ممنوعیت صادرات اهرمی برای تحت فشار گذاشتن تولید کنندگان سرکش بود. البته پس از مدتی دولت به این نتیجه رسد که ممنوعیت صادرات پسته خودزنی است و گزارشهای بعدی، حاکی از آن بود که این ممنوعیت لغو شده است. تولید کنندگان ایرانی هشدار دادند که حتی توقف کوتاه مدت صادرات پسته به معنی از دست رفتن بازارهای عمده صادراتی ایران است. دومین رقیب در این بازار، آمریکاست که البته در سالهای اخیر بسیار تلاش کرده که جایگاه ایران را به عنوان نخستین تولید کننده و صادر کننده پسته به دست آورد؛ دو کشوری که اکنون به شدت در مسائل امنیتی در رقابت هستند، در پسته نیز با هم رقابت میکنند. اما این تصویر هنگامی جالبتر میشود که پای رژیمی به میان کشیده میشود که بیشترین مصرف سرانه پسته در جهان را دارد؛ رژیمی که حتی بیشتر از آمریکا جوش برنامه هستهای ایران را میزند: یعنی اسرائیل. جالب و در عین حال عجیب است که بدانید، به رغم آنکه این روزها اسرائیل پایه ثابت فشار و منزوی کردن ایران است، در سالهای اخیر این همواره آمریکا بوده که با اسرائیل برای جلوگیری از واردات پسته ایرانی مذاکره و لابی کرده است! البته اسرائیل هیچ گاه مستقیم چیزی از ایران وارد نکرده، ولی پسته از این قاعده جداست که راه خود را به بازار اسرائیل از طریق ترکیه یا دیگر راهها پیدا کرده است؛ موردی که مادلین آلبرایت در جریان آن بوده است. سه سال پیش از آن سخنرانی معروف وی، مبنی بر عدم ممانعت واردات پسته و خاویار و فرش ایرانی، دستورالعملی به سفارت آمریکا در اسرائیل فرستاده شده بود به این شرح که: گزارشهای مبنی بر واردات پسته ایرانی به اسرائیل، یکی از مهمترین دغدغهها را تشکیل میدهد. بر پایه این منطق که اسرائیل در مقامی است که خواهان افزایش فشار بینالمللی بر ایران و منزوی کردن این کشور است، یک چنین وارداتی از ایران حتی غیر مستقیم پذیرفته نیست. البته لابی آمریکا با اسرائیل بر سر این قضیه، تنها این نبود، بلکه این امر همزمان شد با لابی مقامات آمریکایی با تولید کنندگان پسته در منطقه سان ژاکوین کالیفرنیا که بتوانند با افزایش تولید، بازار پر سود اسرائیل را به دست آورند. اسرائیل در پاسخ به این انتقاد آمریکا ـ البته منکر شد که این امر مشکلزا برای آمریکاست ـ اما به هر حال اقداماتی در راه واردات غیر قانونی آجیل از ایران صورت داد. همچنین یک تعرفه وارداتی شدید بر همه پستههای غیر آمریکایی قرار داد تا رقابت قیمتی میان پسته ایرانی و آمریکایی را نابرابر سازد. با همه اینها، این لابیها و اقدامات پاسخگو نبود و باز در دوران جورج بوش موضوع واردات پسته ایرانی به اسرائیل مورد انتقاد آمریکا قرار گرفت، زیرا حتی با وجود بهای بالا، بسیاری از اسرائیلیها، پسته ایرانی و انواع آن را به پسته آمریکایی ترجیح دادند. راز بزرگی در این امر نیست: پسته ایرانی به مراتب لذیذتر از پسته آمریکایی است. اما دسر قضیه هنوز مانده است! این دسر اخباری است که این آخر هفته از سوی بسیاری از نشریات اسرائیلی منتشر شد که نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، بودجهای سالانه به مبلغ ۲۷۰۰ دلار برای بستنی خوردن در محل اقامت خود دارد! این بستنی از سوی یک مغازه نزدیک محل اقامت وی میآید و جالب آن که طعم مورد علاقه نخست وزیر پسته است! داستان آن گونه مورد بهرهبرداری مخالفان سیاسی نتانیاهو در اسرائیل قرار گرفت که این یک افراط گرایی و تمایز است که در حالی که سایر اسرائیلیها باید برای پسته ریاضت بکشند، آقای نخست وزیر بستنی پسته میل میکند. البته موضوع ایران چندان مورد توجه قرار نگرفت و گزارش نیویورک تایمز نیز اشاره کرده بود که «احتمالاً این بستنیهای پستهای با پسته ایرانی ساخته نمیشود». اما نگاهی به وضعیت مصرف پسته در اسرائیل و موارد بسیاری از رسوخ و رخنه پسته ایرانی در خاک اسرائیل و استقبال از طعم و مزه آن، باعث میشود که بسیاری این توجیه را باور نکنند. بسیار جالب توجه است که این احتمال هست که اکنون رهبر سیاسی که خود بلندترین فریاد را علیه ایران سر داده است، پس از ناهار هر روزه خود، دسری را میل میکند که با مخلفات آنجایی در استان کرمان تهیه شده! درس روشنی در این داستان نیست، ولی میتوان یکسری مشاهدات را بیان داشت و به ذهن رساند. به هم ریختن یک بازار آزاد با اهداف سیاسی، میتواند نتایج عجیبی داشته باشد. تحریم میتواند نتایج عجیبی داشته باشد یا منجر به پاسخهای معکوس شود. سیاستهایی که احتمالاً اهداف بزرگ دیپلماتیکی را پشت خود دارند، بیشتر ناشی از منافع کوتهبینانه هستند و به ویژه در حوزه سیاستهای اقتصادی این امر بروز دارد و شاید پسته، میتواند مانند سیاست، خطوط موازی تعارض و همکاری را رقم بزند.