اعتراف صریح بهمنی درباره برجام
یکی از نیروهای اقتصادی دولت پیشین و از معدود نفراتی که تا روزهای پایانی عمر دولت دهم سمت خود را حفظ کرد، محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی بود. او علاوه بر ریاست بانک مرکزی در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد سابقه همکاری با تمام دولتها را در کارنامه خود دارد ولی ادعا میکند که در سختترین و بحرانیترین شرایط کشور ریاست بانک مرکزی را به عهده داشته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ماهنامه دیار، نماینده کنونی مجلس در یک گفتوگو حرفهای جالبی زده و از جمله به دفاع از برجام پرداخته است. این در حالی است که طیف سیاسی حامی او از منتقدان جدی برجام و توافق هستهای بوده است.
متن این پرسش و پاسخ در زیر میآید:
با توجه به این که سالروز اجرایی شدن توافق برجام را به تازگی پشت سر گذاشتهایم، شما به عنوان رئیس پیشین بانک مرکزی اعتقاد دارید اگر برجام رقم نمیخورد، اقتصاد امروز کشور شاهد چه وضعیتی بود؟
ما در داخل همواره در ذهن خودمان تخیلاتی را ایجاد کردهایم که برای مثال اگر برجام محقق و اجرایی شود، کشور گلستان خواهد شد در حالی که برجام درآمد مستقیمی برای کشور ندارد. باید توجه داشت که حتی این کشورهایی که امروز به سمت ایران هجوم آوردهاند، قصد انتقال تکنولوژی و خرید محصولات ایرانی و سرمایهگذاری را ندارند بلکه میخواهند کالاهای ساخته شده خود را به ما بفروشند و ارز از کشور ما خارج کنند.
یعنی معتقدید برجام هم نبود، اتفاق ناخوشایندی متوجه کشور نمیشد؟
نه. منظور من این نبود. منظورم نیت کشورهای مقابل بود. اما باید پذیرفت که برجام مزایای مهمی برای کشور دارد که روابط ما را با دنیا عادی میکند و این عادی شدن روابط در برهه زمانی فعلی به سود کشور است، زیرا امروز که نفت با قیمتی حدود بشکهای ۳۵ تا ۴۰ دلار به فروش میرسد، میتواند به میزان فروش نفت کشور کمک شایانی کند تا درآمد ارزی افت چشمگیری نداشته باشد.
به طور مشخص پاسخ ما را ندادید. به طور صریح میپرسیم حال اگر برجام هیچگاه اجرایی نمیشد، چه اتفاقی برای اقتصاد کشور میافتاد؟
اول این که اگر توافق فعلی عملی شود، اوضاع بسیار بهتر از قبل خواهد شد و سپس باید اذعان کرد که ادامه وضع قبلی برای کشور بسیار سخت بود. دقیقا به همین دلیل بود که بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شد تا اگر روزی تمام درهای دنیا روی ما بسته شود، بتوانیم روی پای خود بایستیم.
ادامه تحریمها و عدم توافق هستهای چه تبعاتی به همراه داشت؟
اگر تحریمها ادامه پیدا میکرد، بیتردید قیمت ارز در کشور بالاتر میرفت. اگر برجام نبود، فروش نفت باز هم کمتر میشد و ممکن بود شرایط بحرانیتر از آن چه تصور میشد، بشود. آثار روانی توافق برجام باعث شد که اقتصاد ایران نیز احساس آرامش کند و این موضوع موجب شد که ما بتوانیم سادهتر به واردات و صادرات کالا و صدور نفت اقدام کنیم.
آیا شما مانند همفکران دولت پیشین و منتقدان تندروی برجام معتقدید که باید روند اجرایی برجام متوقف شود؟
خیر من چنین اعتقادی ندارم. در این شرایط باید با تمام قوا و قدرت نسبت به آنچه توافق کردهایم، برسیم و خارج شدن از برجام مشکلی را حل نمیکند. در این شرایط باید از دولت حمایت کرد و دولت ما، دولت نظام جمهوری اسلامی ایران است. موفقیت دولت، موفقیت نظام است و همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: «باید بین مردم و دولت، همدلی و همزبانی باشد.»
از برجام بگذریم! در دوره مسئولیت شما در بانک مرکزی نرخ ارز تغییرات عجیب و غریبی داشت. علت آن چه بود؟ «جمشیدبسمالله» چقدر در قیمت ارز تأثیرگذار بود؟
امثال «جمشید بسمالله» و ... در بازار نقشی نداشتند. دلیل اصلی بالا رفتن قیمت ارز، کاهش فروش نفت از ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه به ۷۰۰ هزار بشکه بود و این درآمد ارزی کشور را کاهش داد. در عین حال باید کشور را با همین درآمد اداره میکردیم. در آن دوران بانک مرکزی درآمد ارزی نداشت که بخواهد به هر کس بدهد تا هر چه میخواهد وارد کند. بنا بر این تمرکز در آن دوران روی واردات کالاهای اساسی و ضروری بود و چون همه گونه تقاضا در بازار وجود داشت، قیمت ارز روز به روز بالاتر میرفت.
این وضعیت در دولت کنونی چگونه است؟ دولت یازدهم توانسته قیمت ارز را ثابت نگاه دارد؟
شرایط امروز کشور به گونهای است که با اینکه نفت با قیمت ارزانتر (نوسان قیمتی بین بشکهای ۳۵ تا ۴۵ دلار) به فروش میرسد ولی صادرات ما طبق گفته مسئولان وزارت نفت به ۲.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است و در مجموع درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت در دولت قبل و فعلی خیلی تفاوت نمیکند.
یکی از موفقیتهای دولت فعلی ایجاد انضباط مالی در اقتصاد کشور است اما منتقدان تاکید دارند که این نوع مدیریت موجب رکود در اقتصاد کشور شده است. آیا نگاه منتقدان این است که در چنین شرایطی فردی مثل احمدینژاد میتواند منجی باشد؟ احمدینژادی که نتایج حضورش در دولت نهم و دهم بر همگان روشن است...
من به دولتها کاری ندارم. به این سوال شما از زاویه فنی نگاه میکنم. این که تورم را به صفر برسانیم و رشد اقتصاد، منفی یا صفر باشد، فایدهای برای کشور ندارد و هیچگونه اشتغال و تحرکی در اقتصاد کشور ایجاد نمیشود. برای خروج از بحرانها و رکود نیاز است که به صورت کنترل شده به بازار نقدینگی تزریق شود و این راهی است که اروپاییها و آمریکاییها نیز رفتهاند. آنها در زمان بحران صنعتی خود سهام کارخانجات را خریدند، مالیات را حذف کردند و تسهیلات نیز به بخش صنعت ارائه دادند؛ در حالی که ما هم مالیاتها را افزایش دادیم و هم شرایط ورشکستگی کارخانجات را فراهم کردیم.
شما نسخهای را تجویز میکنید که خودتان میتوانستید در دوره مدیریت بر بانک مرکزی در اجرای آن نقش داشته باشید اما در آن دوران شاهد رکود وحشتناک و ورشکستگی کارخانجات بودیم.
بیشترین تورم در دوره مسئولیت بنده به عنوان رئیس بانک مرکزی طبق سرشماری مرکز آمار و بانک مرکزی در پایان سال ۱۳۹۱ برابر ۳۰.۵ بود و ما اعتقاد داریم که تورم معقول به مراتب بهتر از رکود مطلق در اقتصاد است. (تورم را در پایان سالها با هم مقایسه میکنند.)
آیا ضعفهای اقتصادی دولت پیشین را قبول دارید؟
قطعا همینطور است. باید گفت همه دولتها نقاط ضعف و قوت دارند.
یکی از ضعفهای بزرگ دولت گذشته همین مسکن مهر بود. به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصاد مملکت به دلیل این طرح دچار مشکلات فراوانی شد.
هرگز! مسکن مهر از طرحهای خوب دولت قبل بود که با تمام کاستیهایش به وضعیت نا به سامان حاشیهنشینی شهرها بهبود بخشید. از سوی دیگر همین طرح مسکن مهر موجب شد که بسیاری از کارخانجات مثل کارخانجات سیمان با ظرفیت بالا شروع به فعالیت مجدد کنند و از این طریق صنایع وابسته اشتغالزایی فراوانی داشتند.
شما معتقدید که مسکن مهر طرح خوبی بود اما در همین دوره که مسکن مهر در نقاط دور و نزدیک و حساب شده و حساب نشده در حال ساخت بود، شاهد افزایش به یک باره قیمت مسکن و ثبات قیمتهای بالا در دولت آقای احمدینژاد بودیم. شما میگویید مسکن مهر مردم را خانهدار کرد اما تحولات اقتصادی بسیاری از مردم را بیخانمان کرد.
در پاسخ به اظهار نظر شما به این نکته اکتفا میکنم که به طور کلی هر زمان که سرمایههای سرگردان احساس امنیت کنند، به سراغ امنترین سرمایهگذاری یعنی مسکن میروند. بنابراین در دولت اول احمدینژاد که زمان تحریمی نبود و شرایط اقتصادی امن بود مسکن رونق گرفت و قیمتها رشد پیدا کرد. به همین دلیل سرمایههای سرگردان به سمت مسکن سوق پیدا کرد ولی در زمان شروع تحریمها دیدیم که این سرمایهها به بازار ارز و سکه آمد و سوداگری در این بازارها پا گرفت. به اعتقاد من اگر برجام نیز به سرانجام برسد، میزان سرمایهگذاریهای ثابت و قیمت مسکن رشد خواهد کرد.
دومین طرح مشکلساز دولت احمدینژاد اجرای طرح هدفمندی یارانهها بود.
اجرای هدفمندی یارانهها که مصوب مجلس بود، بسیار مهم و قابل توجه بود. شیوه اجرای هدفمندی یارانهها میتوانست بهتر باشد و هنوز هم اعتقاد دارم این طرح میتواند به گونهای بهتر اجرا شود.
نظرتان درباره ماجرای برداشت ۲ میلیارد دلاری از اموال ایران چیست؟ پیکان انتقادات به سمت شما و دولت قبل است.
میزان پولی که در بانکهای آمریکا وجود داشت، پیش از شروع تحریمها بسیار بیشتر از این ارقام (۲ میلیارد دلار) بود که این اموال نه در دولت دهم و نهم که پیش از اینها راهی آمریکا شده بود. البته نیت مسئولان وقت خیر بود که درآمد حاصل از نفت مانند تصمیماتی که در همه جای دنیا گرفته میشود، راکد نباشد و به آن سود تعلق گیرد. زمانی که در دولت آقای احمدینژاد تحریمها اجرایی شد، این پولها از آمریکا سریعا به کشور برگردانده شد و با آن مقدار زیادی طلا خریداری و وارد خزانه کشور کردیم و تنها رقم ۲ میلیارد دلار از این پول باقی ماند زیرا با آن اوراق قرضه خریداری شده بود که زمان سررسید آن نیز فرا نرسیده بود و ما نتوانستیم در دولت قبل این پول را آزاد کنیم. در ماجرای برداشت ۲ میلیارد دلاری آمریکا نمیتوان دولتی را مقصر دانست؛ چرا که کسی تصور نمیکرد که قرار است در آینده چه اتفاقی رخ دهد و ایران تحریم شود.
نظر شما درباره فیشهای حقوقی نجومی چیست؟
در این باره باید هر مورد به طور جداگانه و مورد به مورد بررسی و ارزیابی شود. مجلس نیز به تازگی در همین راستا طرح یک فوریتی را به تصویب رساند تا کف و سقف حقوق مدیران به طور شفاف و مشخص واضح شود. این موضوع را باید در نظر گرفت که آیا این مدیران خود برای خود حقوق تعیین کردهاند یا فرد دیگر و آیا اختیار تعیین حقوق به مدیر مورد بحث داده شده است. این موارد باید مورد به مورد بررسی شود تا بتوان قضاوت کرد.
با توجه به وضعیت لیست امید که پیشبینی میشد رای قابل توجهی در تهران داشته باشند، شما هوشمندانه از حوزه انتخابیه ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان آمدید؟
خیر. من علاقه داشتم که خدمتم به مردم ملموس باشد و در شهرستانها شرایط برای خدمت به مردم بیشتر فراهم است تا تهران. در تهران باید بیشتر فعالیتهای سیاسی، عمومی و کلان کرد و بنده، فعالیتهای ملی و فراملی فراوانی در کارنامه کاری خود دارم و دیگر نیازی به حضور در این بخش ندارم.
کابینه دولت تدبیر و امید را نیازمند تغییر میدانید؟ این تغییر در کدام وزارتخانهها باید صورت گیرد؟
به اعتقاد من برای تغییر دیر هم شده است! پس از گذشت دو سال آقای روحانی باید برآوردی انجام میداد و تغییراتی اعمال میکرد و چون همه وزرا از دوستان ما هستند، از بردن نام آنها برای تغییر معذورم.
آیا فکر میکنید آقای احمدینژاد در دور بعدی انتخابات ریاستجمهوری کاندیدا شود یا خیر و اگر او رئیسجمهور شود حاضرید دوباره با وی همکاری کنید؟
دقیقا نمیدانم دکتر احمدینژاد نامزد ریاست جمهوری شود. کسی که بخواهد برای وطنش کار کند، کاری به دولتها و جناحهای سیاسی ندارد و در هر شرایطی که زمینه برای خدمت مهیا باشد، در صحنه حاضر خواهد بود همان طور که بنده در سوابقم با همه دولتها همکاری داشتهام. حتی اگر دولت فعلی نیز علاقهمند بود با تمام توان در خدمت به کشورم کوتاهی نمیکردم.
در حاشیه
دکتر روحانی - رئیسجمهور:
خیلی علاقهمند به خدمت
دکتر ظریف - وزیر امور خارجه:
زحمت زیادی کشیده است
دکتر علی لاریجانی - رئیسمجلس:
مجلس را خوب اداره میکند و به سرانجام میرساند
دکتر طیبنیا - وزیر امور اقتصادی و دارایی:
بسیار فرد علمی و زحمتکش
دکتر سیف - رئیس کل بانک مرکزی:
در حد خودش خوب کار کرده است
سردار سلیمانی - فرمانده سپاه قدس:
فوقالعاده
اوباما - رئیسجمهوری آمریکا:
از نظر ما ایرانیها، بدقول
ترامپ - کاندیدای ریاستجمهوری آمریکا:
بسیار تندرو
پوتین - رئیسجمهوری روسیه:
بسیار سیاستمدار
جلیلی - دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی:
قابلاعتماد
احمدینژاد - رئیسجمهور سابق:
جسور
محمود بهمنی:
همواره سعی کرده توانی که داشته را به کار بگیرد. قضاوت با مردم فهیم کشور است.