x
۲۴ / مرداد / ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶

گاف های مجری ها تمامی ندارد!

گاف های مجری ها تمامی ندارد!

مروری بر ادبیات و اشتباهات مجریان و کارشناسان تلویزیون که این روزها حواشی زیادی را به وجود آورده و بحرانی ناخواسته به تلویزیون تحمیل کرده است.

کد خبر: ۱۴۰۲۹۵
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، احترام به مخاطب، ادبیات مناسب، درنظر گرفتن ذائقه مخاطب، خوراک فکری مناسب و... اینها اصول اولیه برای یک رسانه است تا مخاطبش را راضی نگه دارد؛ اتفاقی که مدتی است در رفتار گوینده های تلویزیون دیده نمی شود.

اینکه مجری و کارشناسی که هدایت یک برنامه را برعهده دارد چه اندازه برای مخاطبش ارزش قائل است و چه قدر نسبت به استفاده از کلمات و موضوعاتی که در برنامه مطرح می کند آگاهی دارد موضوعی است که بیشتر به بحث نظارت بر رسانه برمی گردد.

نظارت بر برنامه های زنده حساسیت بیشتری نسبت به برنامه های تولیدی دارد؛ مسئولین رسانه ملی در دوره هایی برای کم شدن این حساسیت ها طرح هایی دادند که عملا شدنی نبود. اما اتفاقی که به تازگی در رفتار و بیان مجری های برنامه های زنده می افتد جدای از بحث نظارت کمی به توجیه نبودن نسبت به جایگاه رسانه ای که در آن قرار دارند برمی گردد.

در ادامه چند مورد از اتفاقات اخیر که به سبب رفتار مجری های تلویزیون حاشیه ساز شده را مرور می کنیم:

رضا رشیدپور و نامه جعلی

بازگشت رضا رشیدپور به تلویزیون اتفاق خوبی بود، اما رشیدپور از زمان بازگشتش آن طور که توفع می رفت نتوانست مخاطب را همراه کند، شاید ساعت پخش برنامه بی تأثیر نباشد اما رشیدپور که معمولا از حواشی و جنجال ها برای جذب مخاطب استفاده می کند تا به الان این حواشی کار دستش داده:

درست است که تلویزیون ملی ما متأسفانه روز به روز ضعیف تر می شود و رسالت رسانه بودنش کمرنگ شده، اما همچنان به عنوان رسانه رسمی و معتبر شناخته می شود که خیلی ها خوراک خبری و فکری خود را با دیدن برنامه های تلویزیون تأمین می کنند و هراندازه هم مخاطبش کم شده باشد بازهم مرجع رسانه ای محسوب می شود

اتفاق اول: عکسی در تلگرام با عنوان شیهد مدافع حرمِ ارمنی دست به دست می شود در حالیکه تصویر واقعی مربوط به سربازی در مشهد است که با فتوشاپ دست کاری شده. رشید پور که ظاهرا خوراک خبری اش را از تلگرام می گیرد بدون تحقیق درباره صحت یا رد ماجرا همان ژس را با عنوان شهید مدافع حرم در برنامه نمایش میدهد.

اتفاق دوم: به فاصله چند روز نامه ای در برنامه نمایش داده می شود که از طرف شخصی به نام صفرعلی که بازنشسته تأمین اجتماعی است خطاب به سعید مرتضوی نوشته شده و درخواست وام سه میلیونی دارد. ده نفر بی نام و نشان پایین نامه را امضا کرده اند و در قسمتی نوشته شده که درخواست کننده فوت کرده. در نهایت با پرداخت 200 هزار تومان موافقت می شود؛ اما واقعیت ماجرا نامه طنز امید مهدی نژاد است که سال 92 منتشر شده و حالا رشید پور آن را در برنامه اش نمایش می دهد و مخاطبینش با صفرعلی همدردی می کنند. بعد ازچند روز تأمین اجتماعی با دلایلی جعلی بودن نامه نمایش داده شده را اعلام کرد.

سرهنگ علیفر و امیر دولاب

سرهنگ علیرضا علیفر که بارها نوع گزارشش در شبکه های اجتماعی با نقد، شوخی و اعتراض مخاطب همراه بوده این بار در گزارش بازی لهستان و ایرلند شمالی ، مثل روال همیشگی اش ، در اطلاعات بازی سعی می کند مشخصات استادیوم شهر نیس فرانسه را بگوید: «این استادیوم را «دولاب امیر» ساخته». اما ساعتی بعد این خبر در فضای مجازی می پیچد که سرهنگ علیفر رودست خورده. پسر جوانی این تغییر را در ویکی پدیا داده؛ او در پیامی می گوید چون می دانسته علیفر از ویکی پدیا اطلاعاتش را می گیرد ، وقتی متوجه شده بازی را گزارش می کند، به بخش ویرایش ویکی پدیا رفته و اسم سازنده ورزشگاه را تغییر داده و نام خودش را گذاشته.

علیفر که به نظرش اصلا اتفاق عجیبی رخ نداده می گوید: «فکر می کنم همه گزارشگر های دیگر دنیا هم اطلاعات مربوط به مسابقه ای که قرار است گزارش کنند را از سایت های مرجع اطلاعاتی در دنیا می گیرند. یکی از این منابع سرشناس هم همین ویکی پدیا است. من هم مثل خیلی های دیگر از همین طریق اطلاعات را می گیرم».

واکنش های تند بهروز افخمی

اما در مورد بهروز افخمی ماجرا شکل دیگری دارد. افخمی برای منابع خبری اش رصد نسبتا خوبی دارد اما آنچه افخمی را در بین مجریان توجیه نشده قرار می دهد استفاده از جملاتی است که خطاب به منتقدینش استفاده می کند؛ بدون در نظر گرفتن بار مثبت و منفی کلمات.

او که سومین مجری گرداننده برنامه هفت است از ابتدای شروع سری جدید به بهانه های مختلف درصدد پاسخگویی به رسانه ها و منتقدینش بوده و در این پاسخگویی معمولا اِبایی از به کار بردن کلمات نامناسب ندارد. اما در برنامه اخیرش کلماتی را به کار برد که نه تنها برای رسانه آن هم در یک برنامه فرهنگی که در محافل غیر رسمی هم توجیه خوبی ندارد.

مسعود فراستی و تعبیر دیاثت فرهنگی!

نقد تند فیلم ها و ادبیات خاص مسعود فراستی در برنامه هفت بارها مورد نقد و اعتراض گرفته اما دو مورد هیچ جای دفاعی برای فراستی باقی نگذاشت ؛ یک بار برای توصیف فیلم جرم و کارگردانش از واژه ای دور از عرف استفاده کرد که نتیجه اش نبود فراستی در چند برنامه بود و حتی تلویزیون مجبور به عذرخواهی رسمی از کیمیایی شد؛ چندی پیش هم با بکارگیری دیاثت فرهنگی برای «دونده زمین» کمال تبریزی حاشیه آفرید، فراستی تبریزی را با تکیه بر این فیلم متهم به بی غیرتی فرهنگی کرد و تعبیر «دیاثت فرهنگی» را برای تبریزی به کار برد!

 

مجریان سیما

 

خبر فوت احسان علیخانی از زبان مهدی توتونچی

هفته پیش هم زمان با پخش مسابقات المپیک مهدی توتونچی گوینده شبکه ورزش یک باره در حین اجرای برنامه خبر از فوت احسان علیخانی می دهد و تأسف بار تر اینکه می گوید نمی دانم چه قدر این خبر صحت دارد یا خیر، امیدوارم درست نباشد. در واقع مجری محترم ظاهرا نمی داند برای اعلام خبر فوت قطعیت لازم است و نمی دانم گزینه مناسبی نیست. بلافاصله بعد از این اتفاق شبکه های اجتماعی پر شد از اخباری برای رد این شایعه.

اما واقعیت ماجرا بازهم به شبکه های اجتماعی به خصوص تلگرام برمی گشت؛ شایعه فوت علیخانی که چند هفته ای در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد با اعلام رسمی گوینده تلویزیون آنقدر جدی می شود که تمام سایت ها و منابع رسمی به کمک رد این شایعه می آیند.

ماجرا به همین جا ختم نمی شود؛ اتفاق بدتر اینکه وقتی احسان علیخانی روی خط برنامه «مردم چی میگن؟» آمد تا در مورد حواشی این شایعه صحبت کند پیمان طالبی مجری برنامه در آخر گفت مردم نباید به شایعات و اخبار غیر موثق اطمینان کنند و باید دنبال منابع رسمی باشند، سوالی که باید پرسید این است: آیا تلویزیون خودش جزء منابع رسمی و موثق محسوب نمی شود که اخبار تایید نشده را تکرار می کند؟

توهین احسان مهاجر

آخرین مورد مربوط است به کارشناس ویژه برنامه المپیک شبکه ورزش که لیلا رجبی را تلویحا بی غیرت خوانده است. بعد از نمایش چت کردن یکی از عوامل برنامه روی آنتن زنده و خبر فوت علیخانی نوبت به لیلا رجبی ورزشکار پرتاب نیزه رسید. رجبی که در المپیک ریو حاضر شده بود نتوانست امتیاز قابل قبولی کسب کند، اینکه رجبی به هر دلیلی موفق به کسب امتیاز نشده در ورزش اتفاق دور از ذهن و عجیبی نیست اما برخورد مجری و کارشناس شبکه ورزش برای رسانه ملی دور از ذهن است؛ کارشناس برنامه احسان مهاجر شجاعی با همراهی و خنده مجری برنامه بعد از عدم موفقیت لیلا رجبی او را با الفاظ زشتی مثل بی غیرت خطاب کردند.

درست است که تلویزیون ملی ما متأسفانه روز به روز ضعیف تر می شود و رسالت رسانه بودنش کمرنگ شده، اما همچنان به عنوان رسانه رسمی و معتبر شناخته می شود که خیلی ها خوراک خبری و فکری خود را با دیدن برنامه های تلویزیون تأمین می کنند و هراندازه هم مخاطبش کم شده باشد بازهم مرجع رسانه ای محسوب می شود.

مخاطب رسانه ملی وقتی خبر فوت احسان علیخانی را که چندین بار در فضای مجازی دیده از مجری یک برنامه زنده می شنود، باور می کند؛ وقتی در قاب تلویزیون می بیند بازنشسته ای برای دریافت وام چه مراحل سختی را گذرانده برایش دلسوزی می کند؛ وقتی ادبیات زننده و دور از شأن مجری ها و کارشناسان تلویزیون را در برنامه های زنده می شنود کم کم قبح کلمات برایش از بین می رود و ...

اینها آفت های شبکه های اجتماعی تازه وارد نیست، صحبت از تلویزیون ملی خودمان است با سابقه ای نزدیک به 60 سال فعالیت که زمانی از آن به دانشگاه مردم ساز تعبیر شده؛ رسانه ای که اگر با همین روال پیش رود همین اندک جایگاه را هم از دست خواهد داد...

نوبیتکس
ارسال نظرات
x