اهمیت هاب ترانزینی ایران؟
مسائل ژئواکونومیک اصلیترین موضوع دو نشست مهم هفته گذشته شامل نشست دو جانبه میان روسای جمهور روسیه و ترکیه در سن پترزبورگ و نشست سه جانبه میان روسای جمهور روسیه، ایران و جمهوری آذربایجان در باکو بودند.
ورلد پلیتکس ریویو در این باره نوشت: اگرچه موضوعات جنگ و صلح شامل منازعه به بن بست رسیده در ناگورنو-قره باغ و ادامه جنگ در سوریه در نشستهای مذکور مطرح شد اما تمرکز اصلی دو نشست بر اطمینان از اتصال به اقتصاد جهانی بود. نگاهی به ایران نشان میدهد این کشور از زمانی که توافق هسته ای را با قدرتهای جهانی امضا کرده است، یک هدف استراتژیک ژئواکونومیک جامع را دنبال کرده که جلوگیری از جدا شدن مجدد از اقتصاد جهانی است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتهایی که در ایران بر سر کار آمدند همواره بر این فرض تکیه داشتند که با وجود خصومت آمریکا، موقعیت ایران به عنوان یک تامین کننده بزرگ انرژی برای جهان همیشه نوع تحریمهایی که واشنگتن می تواند کشورهای دیگر را به اجرای آنها علیه تهران وادار کند، محدود خواهد بود. تا اواسط دهه ۲۰۰۰ حتی متحدان نزدیک آمریکا در اروپا و همچنین سایر شرکای بزرگ این کشور در آسیا مانند ژاپن و کره جنوبی هرگز آماده نبودند روابط اقتصادی با ایران را به طور کامل قطع کنند. این تصور وجود داشت که ذخایر عظیم نفت و گاز ایران توانایی آمریکا برای استفاده از تحریمها به عنوان سلاح را محدود میکند.
دولتهای کلینتون، بوش و اوباما به تدریج موفق شدند راههایی را برای محدود کردن این برتری ایران پیدا کنند. تحریمهای بیشتر علیه تهران در صورت وجود منابع انرژی جایگزین امکان پذیر می شد. کشورهای جنوب اروپا مانند ایتالیا و یونان که بیش از این به نفت ایران متکی بودند، شرکتهای روسیه را به عنوان تولیدکنندگان جایگزین یافتند، در حالیکه فناوری فرکینگ، ذخایر وسیع جدیدی از نفت و گاز را در آمریکای شمالی گشود که پیش از این قابل دسترس نبودند.
آمریکا در اعمال فشار بر سایر کشورها به منظور متوقف کردن خرید نفت ایران خبرگی بیشتری پیدا کرد و از درخواستهای قبلی از سایر کشورها مانند هند برای قطع یکباره خرید دست برداشت و در عوض با کاهش تدریجی خرید به مرور زمان موافقت کرد. سرانجام تحریمهای جدید علیه صنعت انرژی ایران، بهره وری یا بهره برداری از منابع جدید را برای این کشور دشوار کرد. پس از سال ۲۰۰۸ تولید نفت ایران دچار کاهش مستمر شد و تا سال ۲۰۱۴ که فشار بینالمللی تشدید شد، اُفت چشمگیری پیدا کرد و همه اینها بدون اینکه مشتریان نفتی ایران برای یافتن منبع تامین جایگزین به زحمت بیافتند، اتفاق افتاد.
از زمانی که تحریمها در راستای برجام برداشته شده اند، ایران در چند ماه گذشته تلاش کرده است تولید نفت را به سطح پیش از تحریمها در سال ۲۰۱۲ افزایش دهد، اما در بازاری که دچار اشباع عرضه و ریزش قیمتها شده است، ایران نمی تواند به عنوان یک تولید کننده انرژی، نفوذ خاصی داشته باشد تا خود را به بخش ضروری از اقتصاد جهانی مبدل کند.
در عوض ایران توجه خود را به اتصال پذیری معطوف کرده است. ایران باید خود را به یک مرکز حیاتی در مسیر حمل کالاها و منابع در سراسر جهان تبدیل کند تا تلاشهای آتی برای منزوی کردن این کشور از اقتصاد جهان، از نظر اقتصادی و سیاسی پرهزینه شود. این امر توضیح دهنده اولویتی است که تهران برای پروژه معروف به کریدور شمال-جنوب قائل شده است و از بنادر خود در مجاورت خلیج فارس و اقیانوس هند به خصوص بندرعباس و چابهار و همچنین توسعه زیربناهای جدید شامل راه آهن، بزرگراهها، کانالها و سایر خطوط حمل و نقل برای اتصال جنوب و شرق آسیا با اوراسیا و اروپا استفاده می کند. این کریدور زمان حمل کالاهای مصرفی آسیایی، منابع طبیعی آسیای مرکزی و صادرات اروپایی را کاهش خواهد داد.
برای روسیه و جمهوری آذربایجان که دو تولیدکننده بزرگ انرژی اوراسیا به شمار می روند و با مشکلات خاص خودشان برای دسترسی به حوزه اقیانوس هند مواجه هستند، ایران ارزانترین راه برای حمل نفت و گاز است. در نشست سه جانبه باکو، پوتین، علیاف و روحانی متعهد شدند برای متصل کردن مسیرهای حمل و نقل کشورهای مطبوعشان و ادامه یکپارچگی شبکههای نیرویشان سریعتر اقدام کنند.
به دنبال سفری که نارندرا مودی، نخست وزیر هند اوایل سال جاری به ایران داشت و دهلی نو با سرمایه گذاری قابل توجه در توسعه کریدور شمال-جنوب موافقت کرد، ایران مهیای تبدیل شدن به یک مهره کلیدی در تجارت جهانی با مزایای استراتژیک مهم ظرف چند سال آینده است. اگر رفتار ژئوپلیتیک ایران در آینده دردسرساز شود، اعمال تحریمهای جدید علیه تهران که یکپارچگی بیشتری با اقتصاد جهانی پیدا کرده است، دشوارتر خواهد بود. سایر کشورها هم به دلیل واهمه از به خطر افتادن این اتصالات تجاری، انگیزه بیشتری برای حمایت از ثبات برای تهران دارند.
برای اردوغان سفر هفته گذشته به سن پترزبورگ که طی آن بابت سرنگونی یک جنگنده روسی که نوامبر گذشته در سوریه اتفاق افتاد عذرخواهی کرد، منعکس کننده ارزیابی وی از آینده ترکیه و دوام دولتش است که در گرو تبدیل شدن ترکیه به یک کشور ترانزینی برای تامین انرژی اروپاست. ریسک سردی روابط با روسیه نه تنها برنامهها برای ساخت خط لوله جدید ترکیه برای حمل گاز از روسیه به اروپا از طریق این کشور را متوقف کرد، بلکه همچنین پرسشهایی درباره امنیت خط لوله ترانس آناتولی که گاز آذربایجان را به بازارهای اروپایی منتقل می کند، مطرح کرد. از سوی دیگر بدنبال کودتای نظامی نافرجام در ترکیه، این نگرش در پایتختهای غربی شکل گرفت که آنکارا شریک قابل اعتمادی نیست و خود اردوغان بخشی از مشکل است از این رو رییس جمهور ترکیه باید دلایل جدیدی پیدا کند تا حمایت و علاقه غرب را همچنان حفظ کند.
رویای ترکیه این است که تامین کنندگان انرژی متعدد از این کشور به عنوان هاب انتقال انرژی خود استفاده کنند. جمهوری آذربایجان در این زمینه تعهداتی داده است و اردوغان احتمالا تلاش می کند تا نظر ایران را برای استفاده از ترکیه به عنوان راهی برای صادرات گاز به غرب جلب کند. ترکیه خط لوله ترک را به روسیه عرضه کرده که به مسکو اجازه می دهد برنامه خود برای حذف اوکراین به عنوان یک کشور ترانزیت انرژی تا سال ۲۰۱۹ را اجرا کند. آنکارا اکنون تلاش می کند رژیم صهیونیستی را متقاعد کند به نفعش است تا گاز طبیعی فراساحلی خود را از طریق ترکیه به اروپا صادر کند. اگر همه این طرحها تا پایان دهه جاری محقق شوند، تحریم ترکیه به هر دلیلی خواه رفتار داخلی یا سیاست خارجی این کشور، مشکل سازتر خواهد شد.
در این بین روسیه هم مایل است تضمین کند که همواره مسیرهای صادرات دوستانه ای برای انرژی خود خواهد داشت و وابستگی به اوکراین به عنوان یک واسطه برای مشتریان اروپایی خود را پایان دهد. در مقابل کمیسیون اروپا و بعضی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا مانند لهستان دریافته اند پروژههایی مانند خط لوله ترک یا خط لوله نورد استریم که روسیه و آلمان را مستقیما به هم متصل میکند، بخشی از کنترل بر روسیه را که با حمل انرژی از طریق اوکراین و بعضی از کشورهای اروپای مرکزی وجود داشت، خاتمه می دهد. بحران در اوکراین و تحریمهای غربی علیه روسیه بر سر الحاق شبه جزیره کریمه نشان داده اند که روسیه نسبت به محدودیتهای جغرافیایی در مسیرهای صادراتش آسیب پذیر مانده است.
سرانجام برای جمهوری آذربایجان، آینده اقتصادی این کشور در گرو یک مسیر صادراتی برای صادرات انرژی خود است. امکان صادرات گاز از سمت غرب به ترکیه، مستلزم روابط خوب با مسکو است تا همواره به خطوط صادرات روسیه دسترسی داشته باشد. همچنین با رفع تحریمها علیه ایران، آذربایجان گشایش فرصت دیگری را برای توسعه یک مسیر جنوبی به خلیج فارس می بیند.
طرحهایی که در باکو و سن پترزبورگ تحت مذاکره قرار گرفتند بلندپروازانه هستند و اگر اجرایی شوند، روسیه، ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان در موقعیت بسیاری قویتری خواهند بود که مانع از این خواهد شد آمریکا یا هر کشور دیگری از ابزار تحریمهای اقتصادی علیه آنها استفاده کنند.