خودرو، کالای سرمایهای یا مصرفی؟
چند سالی میشود که نقش خودرو بهعنوان دارایی کاهش یافته و نقش مصرفی آن افزایش یافته است این در شرایطی است که پیش از این، خودرو نقش جذابی بهعنوان دارایی ایفا میکرد.
در حالی این موضوع مطرح است که خودرو در برخی مقاطع زمانی نقش کالای سرمایهای و مواقع دیگر حکم کالای مصرفی را در بازار داشته است. آنگونه که کارشناسان میگویند تغییر نقش خودرو از سرمایهای به مصرفی یا بالعکس با فرازونشیبهای بازار خودرو ارتباط مستقیم داشته است؛ بهطوریکه کاهش و افزایش عرضه و تقاضا در بازار موجب تغییر نقش خودرو در بازار میشود. مثلا در سال 91 همزمان با تشدید تحریمها و کاهش عرضه، خودرو حکم کالای سرمایهای پیدا کرد یا مثلا در دوران جنگ تحمیلی خودرو حکم کالای سرمایهای را پیدا کردو تا اواسط دهه 70 نیز همچنان این روند ادامه داشت. به اعتقاد کارشناسان عامل موثر در سرمایهای بودن خودرو به دخالت خودروسازان در بازار و همچنین عرضه، ارتباط مستقیم داشت.
بهدلیل اینکه تفاوت قیمت کارخانه و بازار خودروهای داخلی در آن دوران بسیار زیاد بود، وزارت صنعت، معدن و تجارت وقت تصمیم گرفت نرخ کارخانه و بازار را به هم نزدیک کند. از همین رو بود که کمیته قیمتگذاری خودرو بهعنوان مرجعی برای تعیین قیمت تشکیل شد. بنابراین قیمت خودرو براساس حاشیه بازار تعیین و این موضوع موجب شد که از اوایل دهه 80 به بعد خودرو تبدیل به کالای مصرفی شود. به گزارش دنیای اقتصاد ، روند قیمتگذاری بر اساس حاشیه بازار تا سال 1390 ادامه داشت و همین موضوع موجب شد که قیمت خودرو در کارخانه و بازار تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشد. با این وجود دولت دهم با آشفتگی بازار خودرو در تصمیمی سازمان حمایت را مسوول این قضیه قرار داد. این سازمان نیز در سه مرحله اقدام به افزایش قیمت خودرو کرد و این موضوع مصادف با روزهای تحریم و کاهش عرضه خودرو در بازار بود. همین موضوع موجب شد که قیمت بازار و کارخانه باز هم فاصلهای فاحش پیدا کند و بار دیگر خودرو به کالای سرمایهای تبدیل شود. کمی بعد از این اما شورای رقابت وارد حیطه قیمتگذاری شد و این شورا تاکنون توانسته فاصله قیمتی میان بازار و کارخانه را از بین ببرد. در طول سالهای اخیر نیز با وجود آنکه تولید خودروسازان با افت و خیز همراه بوده اما خودرو همچنان کالای مصرفی بوده است. براین اساس کارشناسان معتقدند، در شرایط کنونی دیگر خودرو به کالایی مصرفی تبدیل شده که این موضوع منطبق با اصول و چارچوبهای جهانی است. در این زمینه اما کارشناسان در بررسی دلایل تغییر مسیر سرمایهای بودن این کالا به مصرفی را در عواملی چون عرضه و تقاضا و تغییر شکل بازار حائز اهمیت میدانند.
عامل اثرگذار بر عرضه و تقاضا
هرچند روند پرفراز و نشیب خودروسازی، نقش خودرو بهعنوان کالای سرمایهای یا مصرفی را رقم زده است، اما آنگونه که مشخص است، تعیینکنندهترین عامل در این میان بحث عرضه و تقاضا است. بهطوریکه مشخص است دخالت در عرضه خودرو در بسیاری از مواقع یکی از سیاستهایی بوده که برخی دولتها بهمنظور پیگیری اهداف خود از آن بهره بردهاند. بر همین اساس نیز کارشناسان معتقدند که در شرایط کنونی عرضه و تقاضای خودرو در بازار بهگونهای است که موجب شده فاصله قیمتی میان کارخانه و بازار بسیار به هم نزدیک باشد؛ بنابراین خرید خودرو بهعنوان کالایی سرمایهای بهصرفه نیست.
حسن کریمی سنجری، کارشناس صنعت خودرو در گفتوگویی با اشاره به اینکه از آن روزهایی که خودرو بهعنوان یک محصول فانتزی شناخته میشد، سالها میگذرد، میگوید: امروز برای خیلی از مردم تجربه زندگی بدون خودرو، محال است. اقتصاد کشور نیز در مسیر یک جامعه مبتنی بر سرمایهداری است البته با این تفاوت که حجم عظیمی از اختیارات این نظام سرمایهداری در دست دولت است و همین موضوع نوعی انحصار در میزان و تنوع ورود محصول به بازار مصرف را به وجود آورده است؛ بهطوریکه تقریبا میتوان گفت 90 درصد مسیر عرضه خودرو از دو شرکت بزرگ خودروساز داخلی با مدیریت دولتی میگذرد.
کریمی سنجری تاکید میکند: شاید یکی از دلایل تغییر خودرو از یک کالای سرمایهای به یک کالای مصرفی نحوه تعامل این دو شرکت بزرگ خودروسازی با بازار مصرف باشد. در واقع هر زمان که بهدلایلی عرضه خودرو توسط این دو شرکت نسبت به تقاضای آن پیشی گرفته بازار قیمت متعادلتر و بدون نوسانی را تجربه کرده؛ بهطوریکه تقریبا مزیت دلالی در خرید و فروش خودروهای صفر کیلومتر منتفی شده است.
این کارشناس خودرو ائتلاف دلالان با شرکتهای خودروساز را در مواقعی خاص یکی از مهمترین دلایل تبدیل شدن خودرو به یک کالای سرمایهای در یک بازار انحصاری مانند ایران میداند و معتقد است به دو دلیل عمده این ویژگی از بازار امروز خودرو رخت بر بسته و باید امیدوار بود که همچنان خودرو یک کالای مصرفی باقی بماند. اولین دلیل عرضه متعادل خودرو متناسب با نیاز و تقاضای بازار و دومین افزایش تنوع از محصولات عرضه شده به بازار بهخصوص حضور چینیها که از قیمت نسبتا متعادلتری برخوردار هستند.
تغییر شکل بازار
کارشناسان معتقدند، سود حاصله از سرمایهای بودن این کالا به جیب تولیدکننده نرفته و نخواهد رفت. به عبارت بهتر تفاوت قیمت تمام شده یک خودرو با آنچه در بازار به فروش میرسد در شرایطی که خودرو یک کالای سرمایهای باشد، تنها و تنها به جیب دلالان در دوطرف تعامل چه در بدنه خودروساز و چه در خارج از آن خواهد رفت. با این وجود عامل مهم دیگری نیز در این میان وجود دارد که از کاهش تقاضا در بازار نشات گرفته است و آن شیوه خرید خودرو توسط مشتریان است؛ بهطوریکه شرکتهای خودروساز با ارائه روشهای مختلف فروش سعی دارند، خریداران واقعی خودرو را ترغیب به خرید کنند. در همین زمینه آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید: در شرایط کنونی چون بازار باکاهش تقاضا مواجه است؛ بنابراین مشتریان واقعی خودرو به خرید میپردازند که این دسته نیز نیاز خود را از طریق پیشفروشهایی که شرکتهای خودورساز ارائه میدهند، رفع میکنند.
وی معتقد است، تغییر شرایط اقتصادی از جمله کاهش توان مالی مشتریان در تغییر شرایط بازار موثر بوده است و همین موضوع موجب شده رویکرد مشتریان در خرید به سمت شرکتهای خودروساز باشد. وی این موضوع را منطبق با اصول جهانی خرید خودرو میداند و عنوان میکند، در هر صورت در کل دنیا خودرو کالایی مصرفی است و مشتریان درآمدهای آتی خود را برای خرید این کالا در نظر میگیرند.فربد زاوه، کارشناس خودرو نیز میگوید: در حال حاضر تنها برخی خودروهای مونتاژی و بسیار کم تیراژ هستند که اختلاف شدیدی بین قیمت کارخانه و بازارشان به چشم میآید و آنها نیز آنقدر گران هستند که فقط دلالان و واسطهگرها میتوانند از پس پیشخریدشان برآیند.
سرمایهگذاری بیثمر
از سوی دیگر کارشناسان معتقدند، با توجه به شرایط کنونی برخی مشتریان هنوز ترجیح میدهند که پول خود را در خودرو سرمایهگذاری کنند این در شرایطی است که چند ماه برای دریافت خودروهای ثبتنامی باید انتظار بکشند بنابراین نمیتواند برای آنها بهصرفه باشد؛ زیرا در این صورت پول چندانی عاید آنها نمیشود. در این زمینه تجربه متضرر شدن برخی از مشتریان نیز حائز اهمیت است. به نحوی که برخی مشتریان با سرمایهگذاری در خودرو امید داشتند که خودرو تحویلی خود را با قیمت بالاتری به فروش برسانند این در حالی است که نه تنها سودی عایدشان نشد؛ بلکه با ضرر نیز مواجه شدند.
در این میان نقش خودرو بهعنوان کالای سرمایهای کاهش یافته و نقش مصرفی آن افزایش یافته است؛ بنابراین بهنظر میرسد که خرید و فروش خودرو دیگر نفعی ندارد به همین دلیل هماکنون سرمایهگذاری در خرید و فروش برخی کالاها نسبت به خودرو جذابیت بیشتری پیدا کرده است. بهعنوان مثال سرمایهگذاری در حوزه مسکن بهعنوان کالای مصرفی بادوام همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است.
در همین زمینه بیوک علیمرادلو، مشاور وزیر صنعت، معدن وتجارت نیز میگوید: در شرایط فعلی برای مشتریان نمیصرفد که سرمایه خود را به قصد کسب سود به بازار خودرو بیاورند؛ بنابراین بسیاری از مردم به دلیل بالا بودن نرخ سودبانکی پول خود را در بانکها سپردهگذاری میکنند. وی کاهش نرخ سود بانکی در تغییر رویکرد مردم را چندان موثر نمیداند و عنوان میکند: بهدنبال کاهش نرخ سود بانکی بخشی از مردم، سرمایه خود را به حوزه مسکن وارد کردند؛ زیرا مسکن کالای سرمایهای بادوام است، اما این موضوع دیگر در مورد خودرو صدق نمیکند.