«بروکراسی داخلی» مهمترین مشکل پس از برجام
معادن و صنایع معدنی، در رشد اقتصادی هر کشوری نقش انکارناپذیر دارند و بنابراین برای توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری در این حوزه استرتژیک میتواند مسیر تحقق رشد اقتصادی را مهیا کند.
در این بین، پس از اجرایی شدن برجام، معدن و صنایع معدنی مورد توجه سرمایهگذاران خارجی قرارگرفت، حال آنکه بسیاری از منتقدان میگویند فرار سرمایه از کشورمان اتفاق افتاده است. در همین حال، ورود سرمایهگذاران خارجی نیز میتوانست خبر خوشی برای فعالان اقتصادی داشته باشد؛ گرچه آنها نیز با وجود همکاری مشترک ایران با کشورهای مختلف، بر نداشتن سهم خصوصیها از این همکاریها معترض هستند. از سوی دیگر، رکود جهانی و افت قیمت در صنایع مختلف، شرایط را برای فعالان معدنی سخت کرده است و این موضوع، اختلافاتی را میان فعالان بخشهای مختلف از جمله فولاد و سنگآهن و همچنین فولادیها با تولیدکنندگان لوله و پروفیل ایجاد کرده و هرکدام از این فعالان معدنی، دیگری را محکوم به اتهامی میکند که شاید برای کشور هزینههای سنگینی داشته باشد. یکی از این اتهامات، موضوع «دامپینگ فولادیها» است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، در این میان، با اینکه معادن و صنایع معدنی زیرنظر وزارت صنعت، معدن و تجارت است و این وزارتخانه، معاونت معدنی دارد که نقش سیاستگذار اصلی در حوزه معادن کشور را ایفا میکند، اما سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو) با توجه به مسوولیتهای کلان اجرایی خود در این حوزه، میتواند پاسخگوی بسیاری از این سوالات باشد. از همینرو، تمام این انتقادات را با «مهدی کرباسیان»، رییس هیات عامل ایمیدرو مطرح کردیم که در ادامه میخوانید...
***
به عنوان سوال اول؛ استراتژی کلان «ایمیدرو» در حوزه معدن و صنایع معدنی چیست؟
مطلع هستید که سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران به عنوان یک سازمان توسعهیی وظیفه دارد که در حوزه معدن و صنایع معدنی فعال باشد. این سازمان باید بتواند ظرفیتهای کشور را از قوه به فعل تبدیل کند. بدیهی است که با توجه به اصل 44 قانون اساسی در جایی که بخش خصوصی ورود پیدا میکند ما ورود نخواهیم کرد.
یا طبق قانون، ما تا 49درصد میتوانیم در سرمایهگذاری صنایع معدنی با بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی مشارکت داشته باشیم. همچنین اگر این معادن در نقاط محروم باشد، ضرورت حضور ما احساس شود و بخش خصوصی ورود پیدا نکند، ما میتوانیم صددرصد نیز وارد شویم و کل مجموعه را در اختیار بگیریم. نکته بسیار مهم این است که وظایف تعریف شده برای سازمان توسعه صنایع معدنی ایران دقیقا بر اساس سیاستهای تعریف شده در اقتصاد مقاومتی است؛ چرا که ایران جزو کشورهایی با ظرفیت بسیار خوبی در حوزه معدن است و با توجه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، این سازمان باید در حوزه اکتشاف و فناوری و نهایتا در حوزه صنایع معدنی فعال باشد. ما فکر میکنیم یکی از وظایفی که دولت دارد و در برنامه ششم توسعه باید دولت و مجلس به آن توجه کنند، اقتصاد مقاومتی است. به همین منظور، جلوگیری از خام فروشی و استفاده از ظرفیتهای درونگرای کشور برای اینکه بتواند در حوزه معدن در صحنه بینالمللی حضور داشته باشد و در راستای رشد کشور قدم بردارد، ضرورت دارد و خوشبختانه در این حوزه ظرفیتهای بسیار خوبی در کشور داریم. متاسفانه در بیشتر نقاط کشور کار اکتشافی صورت نگرفته است. طبق آمار، صد هزار کیلومترمربع طی هشتاد سال گذشته کار معدنی انجام دادهایم و همین ظرفیت با توجه به فناوریهای جدید به نظر میرسد که جای رشد دارد. بهطور مثال، در حوزه طلای زرشوران، صد و ده تن ذخیره طلا طی سالهای گذشته کشف شده و کارخانه طلای زرشوران به کار افتاده است، ولی با دستگاههای حفاری که ظرف دو سال گذشته به کار گرفته شده، توانستیم تا پنجاه تن، ظرفیت معدن زرشوران را افزایش دهیم. از همینرو؛ این افزایش ظرفیت به وسیله تکنولوژی و فناوریهای جدید در حوزه معدن میتواند بسیار موثر باشد. یکی از ظلمهای تحریم بر ایران این بود که کشورمان از تکنولوژیهای جدید و فناوریهای جدید به ویژه در حوزه معدن عقب افتاد. در همین حال، اکنون یکی از نتایج برجام این است که شرکتهای معتبر بینالمللی در حوزه اکتشاف و استخراج به کشور آمدهاند و میتوانیم ظرفیتهای بالقوه را هرچه بیشتر به بالفعل تبدیل کنیم.
شما گفتید که شرکتهای معتبر به ایران آمدهاند و سرمایه وارد بخش معدن شده اما بخشی از منتقدان معتقدند که پس از برجام، فرار سرمایه از ایران رخ داده است؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
اینکه میگویند، فرار سرمایه صورت گرفته، واقعا بیانصافی است. فرار سرمایه در اصل زمانی اتفاق افتاد که ارز به صورت وسیع و وحشتناکی از کشور خارج شد و دیگر برنگشت و کشور دچار مشکلات شد. در حوزه معدن و صنایع معدنی، این فرار سرمایه صورت نگرفته، بلکه جذب سرمایه رخ داده است. البته شاید اگر این را نقد کنیم که انتظار داشتیم پس از برجام سرمایهگذاری خارجی رخ دهد و این اتفاق هنوز صورت نگرفته است، چند دلیل دارد. یکی اینکه باید بپذیریم که برخی از گرفتاریهای کشور برای سالهای گذشته است. بهطور مثال، بیمه ضمانت صادرات ساچه ایتالیا، هرمس آلمان و سایر بیمهنامهها به دلیل بدهیهایی که بانک مرکزی و دولت به آنها داشت، تقریبا حمایت از سرمایهگذاری داخل ایران را متوقف کرده بودند. خوشبختانه بعد از سفر رییسجمهور به ایتالیا و فرانسه و همچنین سفری که وزیر صنعت به آلمان داشتند، وزیر اقتصاد آلمان به ایران آمدند و مسائل بیمهیی خوشبختانه حل شد. اکنون در رابطه با کره جنوبی، هند و حتی ژاپن، این موضوعها نیز حل شده است.
از همین رو، نکته اول این است که بروکراسی پس از برجام، چند ماه زمان لازم داشت تا پرداختها و بسیاری از کارها بهروزرسانی شود که آخرین آن مساله بیمه هرمس بود که تقریبا یک ماه پیش، مساله آن حل شد. پس از آن، باید بپذیریم که شرکتهای خارجی معتبر از ایران، طی 10سال گذشته خارج شدند و رفتهرفته در حال بازگشت به ایران هستند و در این بین، ارزیابی و مذاکره خود را مجدد آغاز کردهاند، ولی اساسا در حوزه معدن و صنایع معدنی، خبرهای خوشی داریم.
به هر صورت، تعدادی یادداشت تفاهم با کره، هند، آلمان، فرانسه، ایتالیا و...، به امضا رسیده است. البته اجرای این یادداشت تفاهمها زمان میبرد تا به قرارداد برسد. بهطور مثال، بنا شد که با شرکت دنیلی، شرکتی را با سقف سرمایهگذاری 2میلیارد یورو برای سرمایهگذاری در معادن ایجاد کنیم که این شرکت تازه، یک ماه است که تاسیس شده اما متاسفانه باید بگویم که بروکراسی ثبت شرکت ایرانی با شرکت خارجی حداقل چهارماه در ایران طول کشید. لذا همه این مسائل را نمیتوان به برجام ربط داد، بلکه باید گفت «بروکراسی داخل کشور مشکلساز است.» در همین حال، با شرکت نالکوی هند، شرکت سرمایهگذاری مشترک برای تولید پودر آلومینیوم ایجاد خواهیم کرد و برای تحقق این امر، هیاتی از سوی آنها و ما معین شده است.
این اتفاق پس از سفر نخستوزیر هند به ایران محقق شد و بناست هیات هندی طی روزهای آینده برای نهایی کردن قرارداد به تهران بیاید. از همین رو، اگرچه شرایط کند پیش میرود، اما روبه جلو در حال حرکت هستیم و من امیدوارم که سرعت این موضوع بیشتر شود.
در خصوص همکاری با شرکتهای خارجی، برخی از فعالان اقتصادی معتقدند که ایمیدرو پروژههای سرمایهگذاری بزرگ خارجی را انحصاری کرده و اجازه حضور فعالان بخش خصوصی را نداده است، آیا این موضوع را قبول دارید؟
اصلا این موضوع را قبول ندارم. دلیل آن هم این است که من در همین مصاحبه اعلام میکنم، هرکدام از فعالان بخش خصوصی علاقهمند هستند که جایگزین ایمیدرو شوند، سهم ایمیدرو را در همه مذاکرات کم میکنیم و حتی اجازه میدهیم، این شرکتها در مذاکرات جایگزین شوند.
ما برای واگذاری پروژهها به بخش خصوصی اعلام آمادگی میکنیم؛ چرا که اگر سمت تاسیس شرکت برویم و آن را راهاندازی کنیم، طبق قانون باید طی سه سال به فروش برسد و خزانه نیز پول آن را به ما باز نمیگرداند. همانطور که ما باید چیزی در حدود 900میلیارد تومان سال گذشته از خزانه بابت 70درصد فروش اموال ایمیدرو پول دریافت میکردیم، اما طبق قانون به ما پولی پرداخت نشد و رقمی محدود به ما بازگردانده شد.
این موضوع نشان میدهد که بسیار عقلایی است که ما از ابتدا بخش خصوصی را در این موضوع درگیر کنیم. از طرف دیگر، قضیه این است که شرکتهای خارجی، علاقهمند به مذاکره با ما هستند. بهطور مثال، فوسکو کره جنوبی، نالکوی هند، اسام اس آلمان، دنیلی ایتالیا و اکسن فرانسه همه آمدهاند تا با ما قرارداد ببندند. ما به همه آنها اعلام کردیم که باید این اتفاق با مشارکت بخش خصوصی صورت گیرد و ما هم به بخش خصوصی و غیردولتی اعلام کردیم که علاقهمندی خود را اعلام کنند.
لذا ما قطعا علاقه داریم هر جایی که بخش خصوصی ورود پیدا کند و آمادگی آن کار را داشته باشد، ایمیدرو خود داوطلبانه کنار برود.
طبیعتا سازمان ایمیدرو نامی آشنا و مورد حمایت دولت است و خارجیها بیشتر شما را میشناسند تا فعالان بخش خصوصی را. لذا با ایمیدرو وارد مذاکره میشوند؛ آیا شما بخش خصوصی را برای همکاری با سرمایهگذاران خارجی معرفی میکنید؟
ما این کار را کردیم و با بخشهای مختلفی که اظهار علاقه کردند، وارد همکاری شدیم. خوشبختانه اتفاق خوبی در داخل کشور پس از برجام در حال رخ دادن است و آن، هماشهایی است که در داخل یا خارج از کشور برگزار میشود. بخش خصوصی ما در این همایشها به صورت فعال حضور دارد و با شرکتهای مقابل وارد مذاکره میشود. لذا هرجا ضرورت داشته باشد که ما آنها را معرفی کنیم، این کار را انجام داده و میدهیم.
پیشتر گفته بودید که «معدن میتواند جایگزین نفت شود»، آیا کماکان این موضوع را قبول دارید یا اینکه صرفا «شعار» است؟
شاید گفتن کلمه جایگزین چندان واژه درستی نباشد اما میتوانیم بگوییم معدن میتواند رقیب درآمدهای نفتی باشد. به این دلیل، کلمه جایگزین مناسب نیست؛ چرا که نفت و گاز نعمت خدادادی است که به دست ما رسیده و نشاندهنده این است که خداوند این امکان را به ما داده و حتما باید در جهت منافع ملی خودمان قدم برداریم و به جهان نیز در این راستا کمک کنیم. در حوزه معدن ما اعتقاد داریم که معدن هم در کشورهای محدودی از جهان مثل نفت و گاز، وجود دارد؛ لذا میتوانیم بگوییم که معدن، هم میتواند رقیب مناسبی برای نفت و گاز باشد و هم درآمد ملی ما را افزایش دهد. در سال گذشته، 4میلیارد دلار تنها صادرات فولاد و صنایع معدنی ما بود. حالا صادرات فولاد در چهار ماهه نخست سال جاری یکمیلیون تن است که این میزان صادرات، به همراه صادرات دیگر تولیدات صنعتی کشور، هفتمیلیارد دلار ارزش افزوده را وارد چرخه گردش مالی کشور کرده است. این نشاندهنده این است که خاک کشور با فراوری که در داخل صورت گرفته است، ایجاد اشتغال میکند و با ارزش افزودهیی که ایجاد کرده، میتواند منابع ملی خوبی را برای کشور به همراه داشته باشد. این اشتغال نیز بیشتر در مناطق محروم کشور بوده است. از همین رو، من میتوانم بگویم، اگر ما بتوانیم به این حوزه بیشتر توجه کنیم، قطعا درآمد ما میتواند بسیار خوب باشد؛ ضمن اینکه ایجاد اشتغال مناسبی نیز به همراه دارد.
همانطور که گفتید؛ عقبماندگیهایی در حوزه اکتشافات معدنی وجود دارد، آیا تاکنون این عقب افتادگی جبران شده و اصلا چرا به وجود آمده است؟
در مورد حوزه اکتشاف، شروع مراحل اکتشافی معادن، به تاریخ هفتاد تا هشتاد سال گذشته بازمیگردد و این موضوع از حوزه زغال سنگ آغاز شده و به مرور گستردهتر شده است. ما در حوزه اکتشاف به چند دلیل نتوانستیم به خوبی موفق شویم. اصلیترین دلیل این است که ریسک در اکتشاف بالا است، زیرا شما خیلی جاها هزینه و حتی معدنی را کشف میکنید، ولی ممکن است معدن اقتصادی نباشد از همین رو تمامی هزینهها سوخت میشود. به همین دلیل بخش خصوصی خیلی در حوزه اکتشاف سرمایهگذاری نکرده است. بر این اساس، حوزه اکتشاف بیشتر دولتی بوده و متصدی آن زمینشناسی و وزارت صنعت بوده است و همانطور که میدانید بودجه دولت بسیار محدود است و بروکراسی پیچیدهیی نیز دارد؛ همین موضوع باعث میشود که اکتشاف نتواند در جهت وسیعی حرکت کند. شاید اگر نیاز باشد، باید قوانینی را تنظیم کنیم که بخش خصوصی علاقهمند شود تا سرمایهگذاری کند. در حال حاضر تنها عملیات اکتشاف صدهزار کیلومتر از کشور تقریبا به اتمام رسیده است و هنوز میتوانیم در اماکنی که فکر میکنیم ظرفیت دارد، با سیستم ماهواره منابع جدید به دست بیاوریم. در همین راستا، در ایمیدرو یک کار اساسی را شروع کردیم و 250 هزار کیلومتر مربع کار اکتشافی را آغاز کردیم و خوشبختانه طی یک و نیم سال گذشته بسیار موفق بودیم. در مجموع، اکنون در 21 استان کشور به صورت فعال حضورداریم. بدیهی است برخی از استانهای مرکزی یا شرقی کشور پتانسیل بیشتری برای معادن بزرگ دارند و در نقاط غرب و شمال کشور، با توجه به امکانات، فعالیت را آغاز کردیم. امیدوار هستیم که تا پایان سال بتوانیم خبرهای خوشی برای مردم به همراه داشته باشیم. آنچه میتوان گفت، از شهریورماه تلاشمان این است که معادنی که از قسمت اکتشاف به نقاط امیدبخش رسیدهایم، بتوانیم به بخش خصوصی داخلی و خارجی ارائه دهیم که اگر مایل باشند برای ادامه اکتشاف و سرمایهگذاری وارد عمل شوند.
آیا ما توانایی اکتشافات جدید را داریم؟
در رابطه با اکتشاف، خوشبختانه پس از برجام به سمت تکنولوژیهای جدید اکتشافی پیش میرویم و بحث ژئوفیزیک هوایی در حال انجام است اما از اطلاعات ماهوارهیی باید بیشتر استفاده کنیم زیرا جزو محدودیتهایی بود که ما در حوزه معدن نمیتوانستیم به آن دسترسی داشته باشیم که خوشبختانه اخیرا توانستیم استفاده کنیم. همچنین ماشینهای جدید استخراجی را توانستیم استفاده کنیم، ولی در حوزه اکتشاف و استخراج باید دولت سرمایهگذاری لازم را انجام دهد. پیشنهاد ما در برنامه ششم اعطای یک وام به ایمیدرو در حد سهمیلیارد دلار پرداخت شود تا پس از پنج سال این پول به دولت بازگردد. همین موضوع به ما اجازه میدهد که ما بتوانیم یک کار اکتشافی وسیع را انجام دهیم.
به نظر شما، چه میزان ظرفیت کشف نشده در کشور داریم؟
من اعتقاد دارم کشور ما حتما ظرفیتهای وسیعی دارد که در مورد آن اقدام نشده است. اخیرا طبق اطلاعاتی که به دست آمده است، پیشبینی میکنیم در حوزه سنگان خراسان شمالی معدن روی به دست آید یا در زاهدان در سیاه جنگل پیشبینی معدن طلا میکنیم. اینها مکانهایی است که کشف نشده است.
در این زمینه، برخی محدودیت برای صادرات سنگآهن، مس و طلای خام تا سپتامبر 2016 مطرح شده است؛ دلیل این موضوع چه بوده است؟
اخیرا دولت اجازه داد در خصوص طلا مبادله انجام شود. در خصوص سنگآهن این نیز سیاست وزارتخانه است که با توجه به رویکرد کلان دولت مبنی بر جلوگیری از خام فروشی، سنگآهن خام صادر نشود، چون کارخانجات کنستانتره و گندله ایران به این موضوع نیاز دارد.
خوشبختانه یکی از اتفاقات خوبی که طی دوسال گذشته رخ داد، این بود که کارخانجات تبدیل سنگآهن به کنستانتره و گندله، یک به یک در حال به بهرهبرداری رسیدن است. سال گذشته تعدادی به بهرهبرداری رسید و اخیرا هم چند کارخانه افتتاح شده است؛ همچنین پیشبینی ما این است که تا پایان امسال هم، دو واحد دیگر به بهرهبرداری برسد. از همین رو، سنگآهنی که بتواند در اینجا به مصرف برسد، نیازی به صدور خام آن نیست و میتواند در واحدهای داخلی به بهرهبرداری برسد. در مس هم، گامهای خوبی در زمینه کنستانتره برداشتهایم و خوشبختانه دو کارخانه بزرگ در سال 1393 راهاندازی شد و امیدواریم که سایر کارخانهها نیز به بهرهبرداری برسد؛ از همینرو، صادرات مواد خام کم خواهد شد و تمامی آنها در داخل ایران فراوری میشود و ارزش افزوده برای کشور ایجاد خواهد کرد.
امسال ما یک سقوط قیمتی در مواد اولیه داشتیم و تولید دنیا با مازاد مواجه شده بود؛ این موضوع چه تاثیری بر تولیدات ایران در حوزه صنایع معدنی داشت؟
سقوط قیمت موادمعدنی و صنایع معدنی اتفاقی است که در سال 2015 شروع شد و متاسفانه در 2016 نیز ادامه پیدا کرد و شروع آن به این دلیل بود که نرخ رشد اقتصادی چین از حدود 8درصد به حدود 6درصد رسید. در حال حاضر نیز پایینتر از 7درصد است و چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده مواد و محصولات معدنی است که به همین دلیل نوسانات قیمتی آن، موجب شد که روی بازار دنیا اثر بسیار جدی بگذارد؛ به نحوی که قیمت فولاد، مس، آلومینیوم و سایر محصولات بهشدت سقوط کرد. این موضوع نه تنها باعث شد که قیمتها افت داشته باشد، بلکه بازار نیز به صورت راکد درآمد، زیرا خریدار عمده این محصولات نیز چین بود. به همین دلیل، این موضوع روی بازار ایران اثر گذاشت؛ هرچند که ما در میان همه این فروشندهها بازار بزرگی محسوب نمیشویم، اما به هر حال روی فروش ما تاثیرگذار بود. از سوی دیگر، پس از برجام، مشکلاتی که واحدهای ما برای جابهجایی پول و فروش محصول داشتند، کمتر شده است و این موضوع موجب شده که واحدهای تولیدی درآمدهای بیشتری داشته باشند؛ چرا که هزینههای نقل و انتقال کمتر شده است.
ما متاسفانه مواردی داشتیم که از چین حدود 10درصد هزینه جابهجایی پول شده که این موارد برطرف شده است. در ارتباط با اروپا نیز، شرایط به همینگونه است و ریسک فروش محصولات نیز کاسته شده است؛ لذا امیدواریم با قولی که بانک مرکزی داده است که تمام مبادلات در سیستم بانکی انجام شود، هزینهها، کاسته و ریسک مبادلات تجاری برداشته شود. همین موضوع تاکنون باعث شد به صنایع معدنی در امر صادرات کمک شود و موجب شده برخی از این کشورها به دلیل پتانسیل کشور ما علاقهمند شوند که در ایران سرمایهگذاری کنند.
ایران یک بازار 350میلیون نفری است نه فقط هشتاد میلیون نفر؛ چرا که ما با کشورهای شمال ایران که راه به آبهای آزاد ندارند و همچنین عراق و افغانستان، بازار بزرگی را تشکیل میدهیم. ایران هم راه به آبهای آزاد دارد و هم گاز و مواد اولیه اصلی بعضی از محصولات معدنی مانند آلومینیوم و فولاد را دارد. این موجب میشود که ما بتوانیم ارزش افزوده گاز را چند برابر استفاده کنیم. در مجموع، ما فکر میکنیم رکودی که در بازار حاکم و منجر به افت قیمت شد، برای بازار ما گرفتاری درست کرد اما ایران توانست خود تا حد زیادی از این موضوع گذر کند.
بین تولیدکنندههای فولاد و سنگآهن سال گذشته در خصوص قیمت اختلافاتی به وجود آمد؛ نگاه شما در این خصوص چیست؟
بله؛ سال گذشته این اختلاف به وجود آمد. قیمتگذاری توسط وزارت خانه انجام شد و این موضوع موجب شده بود که بعضا اختلافاتی میان تولیدکنندگان فولاد و سنگآهن به وجود آید. البته وزارتخانه با حکمیت مسائل را برطرف کرد و امسال دیگر قیمتگذاری توسط وزارتخانه انجام نمیشود تا تولیدکنندگان با قیمتهای بینالمللی و رقابتی محصولات خود را معامله میکنند. تنها مشکلی که وجود دارد، این است که تولیدکنندگان سنگآهن گلهمندیهایی دارند و ما هم از آنها به نوعی گلهمندیم و مانند بازی دومینو شده است. فولادیها میگویند که ما درآمد زیادی کسب نکردیم که بتوانیم بدهیهای سنگآهنیها را بدهیم، سنگآهنیها نیز اعلام میکنند، به دلیل اینکه پولی از فولادیها دریافت نکردهاند، تعهدات دولتی خود را پرداخت نمیکنند. از سوی دیگر، دولت این درآمد را در بودجه درنظر گرفته است و همه این موضوعات در هم تنیده است. ولی در هرصورت باید با یکدیگر مفاهمه کنیم تا بتوانیم از این دوران بحرانی عبور کنیم.
فعالان حوزه سنگآهن شما را متهم میکنند به دفاع از فولادیها؛ آیا اینگونه است؟
ما به دلیل اینکه خود تولیدکننده سنگآهن در کشور هستیم، حتما اینگونه نیست. ما در موضع رفاقت و حکمیت هستیم. قطعا سازمان ایمیدرو به صورت بنگاهی فکر نمیکند و ما اعتقاد داریم فولادیها نیز باید به تعهدات خود عمل کنند. اما نکتهیی که در این بین وجود دارد، این است که دو طرف باید مفاهمه داشته باشند و بپذیریم که فولادیها با یکدیگر مشکل دارند و از سوی دیگر، سنگآهنیها نیز مشکل دارند. در این زمینه، جلسات خوبی برگزار شده و امیدواریم این جلسات نتیجه بخش باشد.
پس ایمیدرو نقشی در قیمتگذاری زنجیره سنگآهن تا فولاد ندارد؟
خیر!
آیا اتهام دامپینگی که برخی به فولادیها وارد میکنند را قبول دارید؟ تولیدکنندگان لوله و پروفیل معتقد بودند که فولادیها در برخی حوزهها دامپینگ میکنند.
این خیلی حرف بدی بود که ما در داخل کشور واحدهای تولیدی خودمان را متهم کنیم. مخصوصا که در صحنههای بینالمللی از همین خبرها بعضا در دادگاههای بینالمللی استفاده میشود. اگر از یکدیگر در داخل خانواده گلهمند هستیم باید داخل خانواده موضوعات را حل کنیم. سندیکای لوله و پروفیل گله مندیهایی از فولاد مبارکه و تولیدکنندگان داشت و جلسات متعددی میان دو طرف برگزار شد که آخرین جلسه آن با حضور مهندس نعمتزاده بود که در آن تصمیماتی گرفته شد که امیدوارم مسائل برطرف شود. مشکلی که وجود دارد این است که نیازهای لوله و پروفیل حتما باید تامین شود و اگر فولاد مبارکه نمیتواند محصول را به اندازه نیاز آنها تولید کند، قطعا باید تصمیماتی گرفته شود که واردات ورقههای مناسب صورت گیرد تا پروفیلیها بتوانند تولید خود را انجام دهند.
نظر شما درخصوص انحصار حوزه فولاد در دستان فولاد خوزستان و فولاد مبارکه چیست؛ آیا این موضوع را قبول دارید؟
چه انحصاری وجود دارد؛ آن هم وقتی که بازار آزاد است و هر کسی میتواند واردات انجام دهد. فولاد مبارکه ایران حدود پنجاهدرصد تولید کل کشور را انجام میدهد، این شرکت وقتی قراردادی با کشور معتبر اروپایی یا آسیایی انجام میدهد، ضمانت آنها تولیدشان است و شرکتهای کوچک باید یک کنسرسیوم تشکیل دهند تا بتوانند کاری در ابعاد فولاد مبارکه انجام دهند. این یک واقعیت است که شرکتهای بزرگ طرف مبادله پروژههای بزرگ هستند. وزارت صنعت، معدن و تجارت باید تعادل ایجاد کند که شرکتهای کوچک در پروژه 55 میلیون تن فولاد قرار گیرند.
طرح جامع فولاد به کجا رسید؟
طرح جامع فولاد در (سالهای گذشته) تدوین شده و تاکنون بخشهایی از این طرح به تولیدکنندگان این صنعت ابلاغ شده است. تولید فولاد با ارزش افزوده بالا برای مصرف در داخل کشور از موضوعات مورد توجه در این صنعت است. تولیدکنندگان فولاد باید در این ریل قرار گیرند.
در حال حاضر رسیدن به ظرفیت تولید ۵۵میلیون تن فولاد خام، تولید ریل، ورق آجدار و ورق لولههای دقیق در برنامه چشمانداز کشور است، برای رسیدن به این نقطه تا سال ۱۴۰۴ در شرایط مناسبی هستیم. چشمانداز کوتاهمدت فولاد مبارکه در تولید این محصولات را سالانه دو میلیون تن است و در این راستا باید توجه داشته باشیم که برای رقابت در بازار جهانی و صادرات فولاد، قیمت قابل رقابتی را ارائه دهیم.در تولید آهن اسفنجی و احداث واحدهای مرتبط با آن هیچ اتکایی به خارج نداریم و امسال نیز چهار تا پنج طرح فولادی از طرحهای استانی فولاد، با فناوری داخلی، افتتاح خواهند شد که به دنبال آن افزایش ظرفیت تولید فولاد کشور به چهار میلیون تن را خواهیم داشت. در حال حاضر بیش از 2.7میلیارد تن ذخایر قطعی سنگآهن داریم و با سرمایهگذاری جدیدی که در اکتشافات کردیم انتظار داریم این ذخایر تا ۵۰درصد بیشتر افزایش یابد. با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته پیشبینی میشود تا پایان برنامه ششم سرمایهگذاری خارجی در این بخش به ۳۰میلیارد دلار افزایش یابد.
قرار است 70میلیارد تومان اوراق مشارکت برای توسعه معادن طلا انجام شود. ما صادرات طلای خام داریم یا بنا شده این طلاها فراوری شده صادر شوند؟ آیا ما این تکنولوژی را در اختیار داریم که طلای خام خود را مانند هند و ایتالیا فرآوری و سپس صادر کنیم؟
در سال 1393 زرشوران به بهرهبرداری رسید و با توجه به ذخایر خوبی که باز هم در همان منطقه کشف کردیم، اکنون فاز دو کارخانه زرشوران را در آینده نزدیک آگهی خواهیم داد تا اجرای آن را آغاز کنیم.
برای تامین مالی آن با توجه به محدودیتهای پولی که ایمیدرو دارد از طریق مجوزی که از شورای اقتصاد گرفتهایم اقدام به فروش اوراق مشارکت خواهیم کرد. امید ما این است که انشالله در آینده نزدیک بتوانیم آن را فعال کنیم. از استانها نیز درخواست کردهایم که برویم به سمت کارهای پاییندستی طلا؛ یعنی به سمت کاری برویم که هند و ایتالیا انجام دادند. هند از جمله کشورهایی که طلا وارد میکند و پس از تبدیل کردن به محصولات طلایی مقدار زیادی از آن در داخل کشور مصرف و بخش دیگر آن صادر میشود. حتما ما باید در حوزه پایین دستی محصولات طلا کار سنگینی انجام دهیم. بدیهی است که ما به عنوان ایمیدرو آمادگی کمک به اکتشافات جدید را داریم. در منطقهیی مانند تکاب و موته اعلام آمادگی کردیم اگر سرمایهگذاری پیدا شود، برای فراوری طلا که ایجاد اشتغال در این مناطق کنند و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند ایمیدرو آمادگی مشارکت و حمایت ویژه برای توسعه اکتشافی معادن دارد.
با توجه به کاهش قیمت نفت برخی کارشناسان معتقدند که بناست سرمایهگذاریهایی در بخش طلا انجام شود، فکر میکنید با توجه به اینکه سرمایهها در حال گردش به سمت طلاست، ما میتوانیم در این خصوص جذب سرمایه داشته باشیم؟
قطعا طلا یکی از زمینههای خوب در هر کشوری است که میتواند جذب سرمایه کند و باید بپذیریم که مسائل اقتصادی و بهرهبرداری آن باید وجود داشته باشد. من فکر میکنم که این حوزه به مانند حوزههای دیگر جای وسیعی برای کار در داخل کشور داشته باشد.
در مورد مازاد گفته بودید به سطح جدیدی از اکتشاف رسیدیم، بناست ما مازاد طلا را صادر کنیم؟
در واقع اکنون فروش طلا در موته و زرشوران در بورس است. بدیهی است افرادی که از ما خریداری میکنند، ممکن است جزو سیاستهای آنها باشد که صادر کنند. ما آن زمینه را پیگیری نمیکنیم.
ما در بورس کالا به قیمت بینالمللی میفروشیم و خریدار است که برای صادرات آن تصمیمگیری میکند. احساس شخصی من این است که اگر داخل کشور بتوانیم صنایع پایین دستی طلا را فعال کنیم قطعا ما کمبود طلا داریم و باید حتی واردات نیز داشته باشیم.
بازارهای هدف صادراتی ما چه کشورهایی هستند؟ در مورد چین صحبت کردید، جدیدا اتحادیه اروپا تعرفه صادرات فولاد به این اتحادیه را افزایش داده است تا چین را در بازار محدود کند، آیا ما میتوانیم از این موقعیت استفاده کنیم؟
ما باید بپذیریم که قبل از برجام محدودیتهای بازار صادراتی داشتیم و فروش به اروپا تقریبا خیلی سخت بود؛ مس ایران را هم اصلا در اروپا نمیخریدند. از همین رو بازارهای ما بیشتر چین، هند و گاهی هم کره جنوبی در حد محدود بود. در مورد فولاد خوشبختانه در سال 94 شرکتهای ما توانستند پس از برجام صادرات به اروپا را آغاز کند. در مورد مس نیز اخیرا صادرات کنستانتره مس به اروپا آغاز شده است که قبلا نمیشد و بیشتر این محصولات به چین صادر میشد.
اما باید بپذیریم که چین به عنوان یکی از اصلیترین تولیدکننده و مصرفکننده است اما خوشبختانه حضور اروپا در رقابت موجب شده، هم درآمد بیشتر شود، هم ریسک تجارت کاهش پیدا کرده است.
در همین حال، منافع کشور افزایش یافته است. قطعا ایران به دنبال بازارهای صادراتی جدید باید برود زیرا چند سال است که محدود شده بود. خوشبختانه همین چند ماه گذشته نشان میدهد که بازارهایی که از دست داده بودیم مجدد در حال بازگشت است.
پس از برجام برای صادرات، دیگر محدودیتی وجود ندارد؟
در مورد صادرات باید بپذیریم که جابهجایی وجه بهطور کامل عملیاتی نشده است. بانکهای اروپایی هنوز مانند شرایط قبل از تحریم با ایران فعالیت نمیکنند ولی خوشبختانه خیلی از مشکلات برطرف شده است. یکی از سختترین جاهایی که مشکل داشتیم مس بود و خوشبختانه آن هم شرکتهای معتبر اروپایی خریدهای خود را بهطور مستقیم انجام میدهند.
در دوره آقای احمدینژاد اعلام کردند که ما نفت میدهیم و طلا دریافت میکنیم. گفته میشد در آن زمان حجمی از طلا اینگونه وارد کشور شد. به نظر شما این موضوع میتوانست توجیه اقتصادی داشته باشد؟
(با لبخند و کمی مکث!) من سعی میکنم به دلیل این که در آن دوره مسوولیتی نداشتم اظهارنظری هم نکنم. ولی آن دوران معاملات به صورت تهاتری صورت میگرفته و مشکلات زیادی وجود داشت ولی در آن دوره چون مسوولیتی نداشتم اطلاعاتم ناقص است.
در حال حاضر با چه کشورهایی همکاری دارید؟
ما اول با اروپاییها شروع کردیم و در هفت هشت ماه گذشته، با ایتالیا، آلمان، فرانسه و سوئیس بهطور جدی در حال همکاری و در آسیا با کشورهای هند و کرهجنوبی فعال هستیم. خوشبختانه مذاکرات خوبی با بعضی از شرکتهای استرالیایی و ژاپنی داشتیم. با چین هم همکاریهای گذشته خود را ادامه میدهیم و امیدواریم که ارتباط با سایر کشورها نیز ادامه پیدا کند.
انتقال تکنولوژی در حال حاضر چگونه صورت میگیرد؟
انتقال تکنولوژی یکی از سیاستهای دولت است. بدیهی است این انتقال تکنولوژی در جاهایی کاربرد دارد که برای کشور سود آور باشد. ما در حال حاضر قراردادهایی که با ایتالیا و آلمان بستیم خودشان کارخانه ماشینسازی راهاندازی کردند و به سایر کشورها پیشنهاد شرکتهای مشترک دادهایم که باید انتقال تکنولوژی انجام شود و این جزو سیاستهایی است که دولت دنبال میکند.