داعش در ایستگاه کابل
ترکشهای عملیات داعش در عراق و سوریه این بار به افغانستان رسید؛ سرزمینی که پیش از این مهد القاعده بود و با ورود داعش به آنجا، رقابت میان زیرشاخههای القاعدهای با این گروه شدت گرفت.
حمله نیروهای داعش به هزارههای شیعی در افغانستان که روز شنبه انجام گرفت بیش از 80 کشته و حدود 231 زخمی بر جا گذاشت. وزارت کشور افغانستان این اقدام را یک «عملیات انتحاری» خواند که به عمد شیعیان را هدف گرفته بود. یکی از اعضای وزارت کشور افغانستان به شرط فاش نشدن نام اعلام کرد که «این حمله از سوی سه داعشی انجام گرفت: اولی خود را منفجر کرد، دومی در این کار ناکام ماند و سومی از سوی نیروهای امنیتی کشته شد.» هزارهایها روز شنبه در غرب کابل تظاهرات کرده و خواستار عبور خط انتقال برق از بامیان، منطقه تحت کنترل هزارهها شده بودند. به گزارش دنیای اقتصاد ، خبرگزاری اعماق، وابسته به داعش، مسوولیت این حمله را برعهده گرفته و آن را «حملهای شهادتطلبانه علیه رافضیان شیعی» نامیده است. محور اصلی اعتراضی در این جنبش، درخواست مردم ولایت هزارهنشین بامیان برای عبور پروژه خط انتقال برق ترکمنستان به پاکستان از طریق بامیان است تا از این طریق مردم بامیان نیز از این پروژه برخوردار شوند.
به گزارش نیویورکتایمز، مقامهای افغان میگویند اولین حمله تمام عیار داعش به افغانستان در راستای انتقام از عملیاتی بود که نیروهای زمینی افغانستان و هواپیماهای آمریکایی علیه پایگاهها و مواضع داعش در استان ننگرهار در شرق افغانستان انجام داده بودند. این گزارش میافزاید که داعش در شرق افغانستان در منطق «آچین» پایگاه دارد. در این منطقه بومیان ماهها است در وحشت زندگی میکنند بهگونهای که به گفته مقامهای افغان جو بیاعتمادی چنان در میان مردم شکل گرفته که هر فردی، دیگری را به کشتار و عامل داعش بودن متهم میکند.
اشرف غنی، با حضور در تلویزیون ملی این کشور اعلام کرد که این حمله «حملهای بزدلانه به آزادی شهروندان مان بود.» «تادامیچی یاماموتو»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان میگوید هدف گرفتن عمدی گروه بزرگی از غیرنظامیان چیزی شبیه جنایت جنگی است.» به گزارش نیویورکتایمز، هزارهها، اقلیت شیعی در افغانستان هستند که از ابتداییترین امکانات زندگی محرومند. آنها نه تنها از نعمت برق که از نعمت جاده و سایر زیرساختها نیز محرومند. این گزارش میافزاید حمله به هزارههای شیعی مرگبارترین حمله به آنها طی 15سال گذشته بوده است. در دسامبر 2011 هم در حملهای تروریستی به زیارتگاهی متعلق به هزارههای شیعی 63 نفر کشته شدند.
ظهور داعش، آغاز فتنههای مذهبی
ظهور داعش و زیرشاخههای این گروه در اواخر سال 2014 و اوایل 2015 در شرق و بخشهای کوچکی از جنوب افغانستان نشان داد که این گروه سر پرسودایی دارد. ابتدا برخی آن را یک گروه منشعب شده و طغیانگر از طالبان میدانستند اما پس از تاسیس رادیو خلافت در افغانستان، ثابت شد که این گروه شرق افغانستان را بهعنوان پایگاه برگزیده و نیروهای رقیب طالبان را از آنجا بیرون کرده است. نیویورکتایمز مینویسد اگرچه گروههای جدیدی به روش خشونتبار داعش روی آوردهاند اما مقامهای امنیتی میگویند که نشانههای اندکی از ارتباط میان مرکز فرماندهی این گروه در عراق و سوریه با افغانستان وجود دارد. گفته میشود گروههای محلی عضو داعش عمدتا طالبان پاکستان و افغانستان هستند که به استقبال از شاخه دیگری از تروریسم رفتهاند تا ضرب شستی به رقبای داخلی خود نشان دهند.
«سلیم خان کندوزی»، فرماندار ننگرهار میگوید عملیات علیه داعش از جبهههای مختلف شروع شده است. با این حال، طالبان حضور نیروهای خلافت در سرزمینی که بهطور سنتی منطقه نفوذ نیروهای طالبان- القاعده است را تهدید موجودیتی علیه خود میپندارد و درگیریهای مختلفی میان این دو گروه در افغانستان اتفاق افتاده است. پایگاه اینترنتی pbs مینویسد مبارزه میان طالبان، داعش و نیروهای دولتی و متحدانشان موج جدیدی از آوارگان افغانی را بر جا گذاشته که باعث شده بسیاری از آنها هست و نیست خود را بر دوش گرفته و با سفری بینهایت دشوار به دریای مدیترانه درصدد رسیدن به اروپا شوند.
به نظر میرسد در میان نیروهای طالبان هم ابتدا اجماعی بر سر حضور و فعالیت داعش در افغانستان وجود نداشت. هافینگتون پست در فوریه 2016 به نقل از زبیدالله مجاهد، سخنگوی طالبان نوشت: «ظهور شایعه حضور داعش در افغانستان مسالهای تبلیغاتی است تا زمینه حمله به افغانستان فراهم شود.» او افزوده بود که دولت آمریکا و سیا به مردم آمریکا خیانت میکنند تا نیروهای خود را در افغانستان نگه دارند. هافینگتون پست میافزاید: آن دسته از داعش که در افغانستان فعالیت دارند «داعش خراسان» یا ISIS-K نامیده میشوند. تحلیلگران میگویند رهبری طالبان پس از مرگ ملااختر و انتصاب هیبتالله آخوندزاده دوره گذاری را از سر میگذراند زیرا رهبری طالبان به شدت نگران است که اعضایش از سوی نیروهای خلافت تطمیع شوند و صفوف طالبان را به رقیب بفروشند و به داعش بپیوندند. بر این اساس، برخی تحلیلگران میگویند اکنون نزاع درونی در طالبان تشدید شده است و این گروه میکوشد شرایطی را فراهم آورد که نیروهایش فکر پیوستن به داعش را از سر بیرون کنند. اما عملی شدن این تصمیم محل سوال است.
اکنون طالبان و القاعده دچار یک شکاف نسلی هستند که در آنها گروهی از افراد مسن رهبری را در دست دارند. در مقابل، در داعش فعالیت جوانان در سیستم مدیریتی و رهبری زیادتر بوده و امکان تحرک و عملگراییاش هم بیش از سایر گروههای رقیب است. هافینگتون پست به احتمالی اشاره میکند که اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد اما دور از ذهن نیست. آن احتمال این است: ظهور داعش منطقه نفوذ سنتی طالبان را به هم زده و این گروه با رقیبی جدی دست به گریبان است که موجودیت و بقایش را با تهدید مواجه کرده است. اگرچه تاکنون مذاکرات دولت افغانستان با طالبان راه به جایی نبرده اما گمانهها حاکی از این است که برخی اعضای طالبان مترصد فرصت برای مذاکره با دولت هستند زیرا اکنون تهدیدی مشترک به نام داعش هم تمامیت افغانستان را تهدید میکند و هم تهدیدی بر دولت افغانستان است و هم باعث کاستن از نفوذ طالبان شده است. بنابراین، اکنون طالبان تلاش دارد تا خود را به دولت آمریکا و دولت افغانستان ثابت کند و همچون آلترناتیوی در برابر داعش جلوه دهد. از سوی دیگر، این گروه میکوشد تا با اتحاد با دولت افغانستان زمینه مشترکی برای زمینگیر کردن داعش بیابد. به همین دلیل، برخی تحلیلگران معتقدند برخی طرفهای منطقهای نیز برای کاستن از تهدید داعش به همکاری با طالبان روی آوردهاند.
پایگاه اینترنتی counterpunch نیز مینویسد در ابتدا داعش بهعنوان «واقعیتی مجازی» در افغانستان تلقی میشد. سپس در محافل کارشناسی گفته شد که حضور داعش با اصل «میخواهند اما نمیتوانند» منطبق است. این گزارش میافزاید؛ برخی بریدگان از طالبان و القاعده با اعلام وفاداری به داعش درصدد برقراری پایتختی برای این گروه در افغانستان (پس از عراق و سوریه) هستند تا به این وسیله زمینه نفوذ آنها به آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و ایران فراهم شود.
این پایگاه اینترنتی میافزاید داعش در افغانستان میرفت که از «گروهی نوپا» به «سازمانی عملیاتی و ظهور یافته» تبدیل شود که همکاری هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی با دولت و نیروهای امنیتی افغانستان باعث شد این گروه بسیاری از رهبران خود در این کشور را از دست داده و زمینگیر شود. با به حداقل رسیدن فعالیت داعش، هستههای این گروه فعال باقی ماند و مترصد فرصت بود تا بار دیگر سر بر آورد. مرگ ملاعمر و ملااختر و درگیریهای درونی طالبان فرصت لازم را برای ظهور دوباره داعش فراهم آورد. این پایگاه اینترنتی میافزاید یکی از ویژگیهای مشترک داعش در عراق و سوریه با افغانستان انعطافپذیری و چابکی آن است که باعث میشود سر بزنگاه فعالیتهایش از سر گرفته شود.