خسارتی معادل با ساخت ۳۹۰۰ مدرسه
امروزه برای حل معضلات کلانشهرهای کشور از جمله شهر تهران نسخههای متعددی پیچیده میشود، اما اغلب این نسخهها به دلیل در نظر نگرفتن تمامی جوانب محکوم به شکست هستند.
به ویژه در سالهای اخیر برنامههایی که برای رفع مشکلات شهری اعم از ترافیک، آلودگی و ... اجرایی شده است، مصداق کور کردن چشم برای اصلاح ابرو بوده است، چرا که یکبعدی بودن برنامهها عاقبت مشکلات را حل نکرده و فقط آن را از حوزهای به حوزه دیگر انتقال داده است. اما در یکی دو سال اخیر بحث «شهر هوشمند» بیش از گذشته مطرح شده و اکنون بسیاری از کارشناسان بر این باورند که برای مثال اگر میخواهیم بالاخره معضل کهنه ترافیک، آلودگی هوا و ... را در شهری مانند تهران حل کنیم، چارهای جز هوشمندسازی این شهر نداریم؛ موضوعی که اخیرا وزیر ارتباطات هم بر آن تاکید کرده است، اما باید دید شهرهای ما تا تبدیلشدن به شهرهای هوشمند چقدر فاصله دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، کمتر شهروند تهرانی را میتوان یافت که از مشکل ترافیک آزردهخاطر نباشد و آن را یک معضل اساسی برای شهر نداند؛ چرا که امکان ندارد شخصی در روز از خانه خود خارج شود و ترافیک را در همان روز تجربه نکند. این ترافیک در برخی محورها و معابر نظیر اتوبانهای همت، مدرس و صدر تا حدود ساعت دو نیمه شب هم ادامه دارد. نکته حائز اهمیت این است که چرا وقتی ساعت چهار ادارات تعطیل میشوند، این حجم ترافیک تا ساعات پایانی شب تداوم مییابد؟ به عقیده برخی کارشناسان شاید سبک کسب و کار در ایران اصلیترین دلیل چنین پدیدهای است. در واقع میزان ساعاتی که مردم تهران برای کسب روزی در روز اختصاص میدهند، بیش از هشت ساعت است و اغلب کارکنان در تهران برای حل مشکلات معیشتی خود بین ۱۲ تا ۱۴ ساعت کار میکنند که این امر یا در قالب اضافهکاری اداری اتفاق میافتد و یا افراد به شغل دوم و سوم روی میآورند که در بیشتر موارد هم محل کار افراد فاصله زیادی با محل زندگی آنها دارد. تمامی این مسائل بر معضلات ترافیک میافزاید و متعاقب آن مشکلات اقتصادی، اجتماعی، روانی، فرهنگی و ... زیادی به وجود میآید و تهران را از دستیابی به مولفههایی نظیر اقتصاد هوشمند، حملونقل هوشمند، محیط هوشمند، شهروندان هوشمند، روش زندگی هوشمند و مدیریت اداری هوشمند دور میسازد.
عدم تاثیر سرانه خودرو بر ترافیک
شاید اگر از توده مردم سوال کنید، علت اصلی وجود ترافیک در تهران را تردد خودروهای بیش از ظرفیت معابر تلقی کنند و خودروسازان را مقصر اصلی بدانند. ممکن است این عوامل در گسترش ترافیک تهران دخیل باشند، اما در نگاهی سطحی میتوان آن را دلیل اصلی دانست؛ چرا که معضل ترافیک از پیچیدگیهای فراوانی برخوردار است و در این سالها میلیاردها تومان پول صرف حل این مشکل خرج شده است که این خرجکردنها نه تنها درد را تسکین نبخشیدهاند، بلکه معابر ترافیکی را بیشتر کردهاند. گفتنی است که امروز در بسیاری از شهرهای جهان نظیر نیویورک، برلین و پاریس خودروهای به مراتب بیشتری تردد میکنند، اما این شهرها معضل ترافیکی مثل تهران ندارند. براساس آخرین گزارشهای انجمن بینالمللی سازندگان وسایل نقلیه موتوری به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در ایران ۱۶۴ خودرو وجود دارد که این رقم کمتر از متوسط جهانی است؛ زیرا سرانه خودرو در جهان ۱۷۴ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر برآورد میشود. برای مثال متوسط سرانه خودرو در اروپا ۴۵۱، اتحادیه اروپا ۵۶۴ دستگاه، آسیا ۹۳ دستگاه و آفریقا ۴۳ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ذکر شده است و بالاترین سرانه خودرو در جهان به کشور آمریکا اختصاص دارد. یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۷۹۰ دستگاه خودرو در این کشور وجود دارد. همچنین ایران در منطقه خاورمیانه در میان ۱۲ کشور از نظر سرانه خودرو رتبه هشت را به خود اختصاص داده است و تنها کشورهای عراق، سوریه، یمن و لبنان سرانه خودرو کمتری نسبت به ایران دارند. پس همین آمار نشاندهنده آن است که سرانه خودرو در ایران حتی کمتر از استانداردهای جهانی و منطقهای است و به نظر میرسد کشور ما اکنون با کمبود تولید هم مواجه است. اما در این شرایط هم همه اقشار اجتماعی حداقل در تهران بین یک تا چهار ساعت از روز را در ترافیک سپری میکنند و این معضل هزینههای فراوانی را اعم از مادی، روانی و ملی به کشور و شهروندان تحمیل میکند که در این گزارش پیش از آنکه دلایل ترافیک پر حجم تهران مد نظر باشد، نتایج مادی آن مورد اهمیت قرار دارد.
هدررفت ماهانه ۶۴۸ میلیارد تومان بر اثر ترافیک
طبق آخرین گزارشهای مرکز آمار ایران جمعیت استان تهران بیش از ۱۲ میلیون نفر تخمین زده میشود. حال اگر هر کدام از پایتختنشینان به طور متوسط و در خوشبینانهترین حالت در روز حداقل نیم ساعت در دام ترافیک گیر کنند، هر فرد در ماه حدود ۱۵ ساعت یعنی معادل دو روز کاری خود را در ترافیک شهری سپری کرده است. در این حالت اگر حداقل دستمزد کارگران یعنی ۸۱۲ هزار تومان را به عنوان شاخصی برای دستمزدها قرار دهیم، در هر ماه حدود ۶۴۸ میلیارد تومان پشت خط ترافیکها تلف میشود. نحوه محاسبه بدین شکل است که دستمزد هر نفر در روز ۲۷ هزار تومان در نظر گرفته شده است و هر فرد در ماه معادل دو روز کاری در ترافیک اسیر میشود. حال اگر ۵۴ هزار تومان را در جمعیت استان تهران یعنی ۱۲ میلیون ضرب کنیم، رقمی معادل ۶۴۸ میلیارد تومان به دست میآید. به عبارت دیگر تنها به دلیل اتلاف وقت افراد، معضل ترافیک در تهران هر ماه ۶۴۸ میلیارد تومان خسارت به جای میگذارد که این رقم در سال از هفت هزار و ۷۷۶ میلیارد تومان فراتر میرود. البته اگر هزینههای هدررفت سوخت و بیماریهای ناشی از ترافیک را به این حساب و کتاب بیفزاییم، رقمی بسیار هنگفتتر به دست میآید که از محاسبه آن صرفنظر میکنیم؛ چرا که آمار دقیق و حتی تقریبی در این رابطه موجود نیست.
ایدههای خامی که راه به جایی نبردهاند
اگر اندکی اقتصادیتر فکر کنیم، با همین هفت هزار و ۷۷۶ میلیارد تومان میتوان به عمران و آبادانی کشور کمک شایان توجهی کرد. به عنوان مثال چندی پیش محمدرضا نوروزی، مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هزینه ساخت یک بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی در یک شهر بزرگ را حدود ۲۰۰ میلیارد تومان برآورد کرده بود؛ بنابراین با هزینهای که در پشت ترافیک شهر تهران به هدر میرود، در سال میتوان حدود ۳۹ بیمارستان مجهز را احداث کرد. یا هزینه ساخت یک مدرسه در بهترین شرایط دو میلیارد تومان برآورد میشود و این بدان معناست که با هفت هزار و ۷۷۶ میلیارد تومان در سال میتوان حدود ۳۹۰۰ مدرسه را به مرحله بهرهبرداری رساند. گذشته از این مباحث، متاسفانه امروز دیگر ترافیک تهران به یک معضل لاینحل تبدیل شده است؛ زیرا حل مشکل ترافیک تهران در گرو حل برخی مشکلات اقتصادی و فرهنگی دیگر است و آن مشکلات نیز به این آسانی حلشدنی نیستند. به عبارت دیگر ترافیک تهران یک مساله عادی و ساده نیست که بتوان سهلانگارانه با آن مواجه شد. نه تنها معضل ترافیک، بلکه امروزه به طور کلی مشکلات حمل و نقل در ایران به مشکل اساسی و پیچیده تبدیل شده است. مشکلی که از فرودگاهها گرفته تا شرکتهای راهآهن، واحد و مترو درگیر آن هستند. امروزه مشکلاتی که در وسایل حملونقل عمومی وجود دارد، بسیاری از افراد را به استفاده از خودرو شخصی و یا تاکسیها مجاب کرده است. در حالی که امید میرود مسئولان با افزایش وسایل حملونقل عمومی از جمله واگنهای شرکت مترو و اتوبوسهای شرکت واحد و BRT مردم را به استفاده از خدمات عمومی ترغیب کنند، اما آنها توجهی به این مساله نشان نمیدهند. همچنین مسئولان بر خلاف شعارها هر بار با افزایش قیمت بلیتهای مسیرهای عمومی بیش از پیش مردم را به استفاده از وسایل نقلیه شخصی ترغیب میکنند و بسیاری از افراد ترافیک داخل شهری را بر ازدحام داخل وسایل نقلیه عمومی ترجیح میدهند.