سرنوشت مرزنشینانی که قربانی بیکاریاند
صدای نفسنفس کولهبران در پیچ و خم گذرگاههای صعبالعبور کوههای مرزی طنینانداز شده است. ثانیهای بعد سایههای سنگین روی صخرهها کشیده میشود و مردان نحیف و آفتابسوخته در پیچها ظاهر میشوند.
مردانی که عرقریزان یخچالهای سنگین را به دوش میکشند و ناگزیرند تا رسیدن به محلی امن در کوهپایهها، رنج این پیادهروی جانکاه را به دوش بکشند. آفتاب داغ و گرما امانشان را بریده و لبهای خشکیدهشان ترک خورده است. دقایقی میایستند تا نفسی تازه کنند اما نگاههای کمفروغشان هراسناک و محتاط محوطه وسیع کوهستان را دور میزند. اینجا نان درآوردن بیرحمانه سخت است. کولهبران جوان تنها برای روزی ٣٠ تا ٥٠هزار تومان جانشان را کف دست میگذارند و به استخدام قاچاقچیان کالا درمیآیند. البته این آبباریکه همیشگی نیست و مقرراتی که مدام درحال تغییر است معیشت جهنمی کولهبران را به بازی میگیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، آنها در ماههایی از سال بدون هیچ درآمدی و تنها با اتکا به پسانداز ناچیز و یارانهشان زندگی میکنند و در روزهایی که یخبندان حیات هر جنبندهای را تهدید میکند و در تابستانهای داغ، مسیرهای دشوار کوهستانی را با بارهای سنگین پشت سر میگذارند. اینجا حاشیه ایران است. جامعه مردمی که در دفترچه کنکور، در لابهلای کاغذ کاهی روزنامهها و مناظرههای تلویزیونی با عنوان «استان محروم» معرفی میشوند. اینجا بیکاری موج میزند و نان درآوردن یکی از سختترین کارهای دنیاست. با این حال مردم مرزنشین جزو نجیبترین و شریفترین شهروندان ایرانی هستند و بنا به اعلام مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه سه استان مرزی سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان کمجرمترین استانهای ایران شناخته شدهاند.
قاچاق داریم تا قاچاق! سیدکمال حسینی، رئیس اتاق بازرگانی کردستان و عضو شورای شهر سنندج با اشاره به میزان بالای بیکاری در استانهای مرزی میگوید: وضع معاش در مرزها دردناک است. بسیاری از مردم برای داشتن حداقلهای زندگی و تأمین نیازهای اولیهشان ناچار به مهاجرت میشوند و برخی دیگر به استخدام مشاغل خدماتی و اداری در مرکز استانها درآمدهاند و ساعات زیادی از عمرشان را در رفتوآمدهای طولانی بهسر میبرند. این درحالی است که دستهای دیگر به استخدام قاچاقچیان کالا درمیآیند و در گردنهها و گذرگاههای سخت و جانکاه وسایل سنگین را به دوش میکشند و پیادهروی میکنند.
او ادامه میدهد: نکته زجرآور ماجرا اینجاست که بسیاری از این کولهبرها تنها به دلیل بیکاری و سیر کردن شکم زن و بچه ناچارند جانشان کف دست بگیرند و برای درآمدی ناچیز کالاهای قاچاق را جابهجا کنند. این درحالی است که حجم قاچاق با این روش بسیار کم است و گاهی به یک کامیون نمیرسد اما شبکههای سازمانیافته و بزرگی وجود دارند که قاچاق را در حجم وسیع و با کانتینرها و کشتیهای بزرگ انجام میدهند.
سهم ما تنها یک پرواز در هفته و جادههای خراب رئیس اتاق بازرگانی کردستان با اشاره به پتانسیل اشتغالزایی استانهای مرزی تأکید کرد: در کردستان ٢,٥ برابر میانگین بارندگی کشور، ریزشهای جوی داریم که همین مسأله بهعلاوه زمینهای حاصلخیز فراوان و آب و هوای معتدل این استان را مستعد کشتوکار و راهاندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی کرده است. بهعلاوه چشماندازهای طبیعی و کوهستانی زیبا که میتواند پتانسیل خوبی برای توسعه گردشگری در این منطقه باشد.
حسینی ادامه میدهد: بیشتر از ١٨ نوع ماده خام معدنی در کردستان وجود دارد و علاوه بر این استانهای مرزی استعداد قابل توجهی در بخش حملونقل و ترانزیت کالا دارند اما غالب این ظرفیتها نادیده گرفته شده است و جالب است که استانهای مرزی را به اسم منطقه محروم میشناسند! او ادامه میدهد: بهعنوان مثال در سنندج بهعنوان یک استان مرزی و دروازه ورود و خروج کالا، تنها یک روز در هفته هواپیما پرواز میکند که آن هم در برخی از روزها به دلیل سرما یا مسائل جوی پرواز لغو میشود یا این استان هنوز راهآهن و خط حملونقل ریلی ندارد و برای حمل جادهای نیز راهها بسیار خراب و حتی خطرناک است. این تنها وضع حملونقل استان است که اساس و زیرساخت توسعه اقتصادی بهشمار میرود یا در اراک ٢ کارخانه برای ٤هزار نفر ایجاد اشتغال کرده است اما ظرفیت تمام کارخانههای کردستان به ٤هزار نفر نمیرسد.
یارانه و مالیات مرزنشینهای محروم معادل تهرانیها محمود تهیدست، عضو هیأتمدیره اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان نیز درباره وضع معاش در استانهای مرزی توضیح میدهد: استانهای مرزی بهمثابه پوست بدن یک کشور هستند که آسیب به آنها میتواند به کل بدنه صدمه وارد کند. به همین دلیل اسکان در مرزها اهمیت ویژهای دارد، اما سیاستگذاران ایرانی نهتنها امتیازات ویژهای برای ساکنان مرزها ایجاد نکردهاند که از توسعه این نقاط نیز غافل بودهاند. به همین دلیل دشواری تأمین معاش در مرزها موجب مهاجرت عده بسیاری شده است یا اینکه برخی از مرزنشینان بهناچار و با حداقل مزد جذب شبکههای مافیایی و قاچاق شدهاند.
او ادامه میدهد: از نظر من مهمترین چالش سیاستگذاری در این زمینه، اعمال قوانین متمرکز کشوری به مرزهاست؛ بهعنوان مثال کسی که ساکن سیستان و بلوچستان است باید به اندازه یک شهروند تهرانی مالیات بدهد یا سن بازنشستگی برای شرایط دشوار کار در استانهای مرزی مطابق با قوانین متمرکز کشوری است یا اینکه شهروند زابلی به اندازه شهروند تهرانی یارانه دریافت میکند. عضو هیأتمدیره اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان تأکید میکند: این مسائل موجب میشود زندگی در مرزها نهتنها جاذبهای نداشته باشد که دافعه ایجاد کند و سیل مهاجرت به نقاط مرکزی افزایش یابد. تازه این در شرایطی است که از وضع نامطلوب اشتغال در نقاط مرزی چشمپوشی کنیم و تنها حقوق شهروندی را در نظر بگیریم.
تهیدست انتقاد میکند: در کشور ما بهجای اینکه نگاه به اقتصاد، نگاه اقتصادی - اجتماعی باشد، نگاه اقتصادی - سیاسی است و همین مسأله موجب شده است نهتنها توسعه که سادهترین حقوق شهروندی مردم بازیچه اهداف جناحی قرار بگیرد. او تأکید میکند: با وجود این، مردم مرزنشین جزو صبورترین، نجیبترین و شریفترین شهروندان ایرانی هستند و آمار ارتکاب به جرم و جنایت در این مناطق در سطوح حداقلی کشور قرار دارد. آنها تنها دغدغه معاش دارند و میخواهند از حداقلهای زندگی محروم نشوند.
رقم بیکاری در نیمی از مرزهای ایران وخیم است این ماجرای دردناک سرنوشت معیشت بسیاری از نانآوران ایرانی است؛ نانآورانی که در ١٦ استان مرزی زندگی میکنند. براساس سرشماری نفوس و مسکن سال ٩٠، حدود ٨میلیون و ٦٠٠هزار خانوار ایرانی در مرزها ساکناند. این رقم چیزی نزدیک به یکسوم جمعیت خانوادههای کشور را تشکیل میدهد. با وجود این، استانهای مرزی ایران سالهاست با نرخ بالای بیکاری و دغدغه معیشت دست و پنجه نرم میکنند. دغدغه نان در مرزها تا اندازهای است که حسن طایی، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز نسبت به آن هشدار داده است و وضع بیکاری در استانهای مرزی را وخیم دانسته است.
براساس گزارش مرکز آمار ایران کرمانشاه که یکی از استانهای مرزی ایران محسوب میشود با نرخ ١٧,٦درصد رکورددار بیکاری در کشور است و بهجز آن نرخ بیکاری در ٧ استان مرزی دیگر و بهعبارتی نیمی از مناطق مرزنشین، بالاتر از میانگین کشوری است. این موضوع درحالی رخ میدهد که انتقادهای بسیاری به دادههای آماری کار وارد است و طایی به صراحت گفته است دادهها و اطلاعات مخدوش یکی از چالشهای بازار کار ایران بهشمار میآید.