تحلیل زیباکلام از ماجرای فیشهای حقوقی
در ایران نفس کشیدن اقتصادی هم دست حکومت است. حاصل روشن است: در غرب باور و اعتماد عمومی وجود دارد که اگر مسئولی خیلی بیشتر از دیگران حقوق میگیرد، یقیناً سزاوار است. در ایران اما احدی نمیگوید ممکن است آنها سزاوار دریافت این حقوقها بودهاند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، صادق زیباکلام در کانال تلگرامی خود در یادداشتی با عنوان «آدام اسمیت و حقوقهای نجومی» نوشته است: «سلام و با آرزوی قبولی طاعات؛ یک سوال: آیا در جوامع دیگر هم پرداخت اینگونه حقوقها اتفاق میافتد؟ پاسخ کوتاه آنست که آری و بعضا شرکتها به مدیران عامل و رؤسایشان خیلی بیشتر از معمول حقوق میدهند. ایضا در پایان سال مبالغ هنگفتی بهعنوان پاداش میپردازند. سوال اساسی آنست که پس چرا این پرداختها در آن کشورها دستمایه حرف و سخن و آبروریزی نمیشود؟ در پاسخ باید گفت که در آن کشورها بهواسطه حاکمیت اقتصاد آزاد فرض بر آنست که چنین پرداختهایی درست هستند؛ یعنی بواسطه شایستگیها و تواناییهای آن فرد و اهمیت و کارایی وی برای ان شرکت بوده که مالکین یا مسئولین تشخیص دادهاند که ضرورت داشته بوی چنان حقوقی پرداخت بشود. یا اگر مجمع عمومی یا سهامداران تصمیم میگیرند تا مبالغ قابل توجهی به مدیرعامل یا اعضای هیأت مدیره پرداخت کنند بواسطه عملکرد ارزندهشان بوده که فیالمثل باعث شده فروش شرکت بالا رود یا سود آن افزایش چشمگیری پیدا کند یا ارزش سهام شرکت بالا رود و خلاصه توانستهاند از این دست موفقیتها برای آن شرکت بدست بیاورند؛ یعنی پرداختهای زیاد بیدلیل نبوده. اما آیا در مورد پرداختهای نجومی در ایران هم میتوان چنین فرضی را لحاظ کرد؟ آیا میتوان گفت که اگر مدیرعامل این بانک یا اعضای هیأت مدیره فلان صندوق چنان حقوقهایی دریافت میکردهاند بواسطه ارزش خدماتشان بوده؟ آیا میتوان گفت اگر این وزیر یا آن رئیس آن یکی مدیرعامل یکصد سکه طلا یا یک دستگاه اتومبیل یا یکصد میلیون تومان «پاداش» دریافت داشتهاند بواسطه خدمات ارزنده و شایستگیهای مدیریتیشان بوده؟ جان کلام اینجاست که اگر اَپل یا مایکروسافت حقوقهای نجومی به رؤسایشان پرداخت میکنند بواسطه ارزش خدماتشان است اما در ایران دلیل چنین پرداختهایی بیش و پیش از آنکه بواسطه تواناییهای دریافتکنندگان باشد، در گرو روابط و مناسبات میان آن مدیر یا آن مسئول یا آن وزیر با حاکمیت و مسئولین است. 200 سال پیش آدام اسمیت گفت «دولت تاجر خوبی نیست». الگوی اقتصادی ایران و حاکمیت اقتصاد دولتی بر کشور به نحو ارزندهای درستی تفکر آدام اسمیت را به نمایش میگذارد. اقتصاد کشورهای توسعهیافته، اقتصاد آزاد است و دولت تصمیمگیرنده نبوده و کارهای نیست. اما در ایران نفس کشیدن اقتصادی هم دست حکومت است. حاصل روشن است: در غرب باور و اعتماد عمومی وجود دارد که اگر مدیری و مسئولی خیلی بیشتر از دیگران حقوق و پاداش میگیرد، یقیناً سزاوار است. در ایران اما احدی نمیگوید که ممکن است آنها سزاوار دریافت این حقوقها بودهاند. اینقدر بیاعتمادی به مسئولین، عمیق است که همه بنا را بر نادرست بودن این حقوقها میگذارند. در ایران همه خودآگاه و ناخودآگاه به آنچه که آدام اسمیت 200 سال پیش گفته رسیدهاند که «دولت تاجر خوبی نیست»؛ بنابراین اگر به مدیری حقوق بالایی داده بواسطه تواناییهای او نبوده بلکه بواسطه مناسبات و روابط سیاسی بوده است. ایام بکام باد صادق زیباکلام یازدهم تیرماه یکهزار و سیصد و نود و پنج»