پروژه تبرئه دولت احمدینژاد
نجفقلی حبیبی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس سوم از جمله افرادی است که معتقد است جنجال فیشهای حقوقی را باید از زاویه دیگری نگریست؛ زاویه دیدی همراه با نگاه میکروسکوپ وار که بازیهای سیاسی را در پس آن رصد کند.
جنجال فیشهای حقوقی اگرچه این روزها دولت روحانی را به اصلاح ساختار کشانده اما یک بازی انتخاباتی از سوی تندروها است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، نجفقلی حبیبی معتقد است که این جریان میکوشد تا افکارعمومی را از خطاهای دولت تندروها منحرف کرده و با ناامیدی مردم از دولت اعتدال بازگشت پوپولیسم را رقم بزند. این فعال سیاسی البته معتقد است که در مقابل این جنجالهای مغرضانه، دولت باید اطلاعرسانی به مردم را به گونهای سامانمند نسبت به واقعیتهای کشور پیگیری کند.
هر روز که از دولت روحانی میگذرد پروژه جدیدی توسط جریان تندرو بر سر راه دولت راهاندازی میشود. به نظر شما این پروژههای ضد روحانی چیست و چه آثار و نتایجی برای کشور در بر خواهد داشت؟ اخیرا هجمههایی که جریان تندرو نسبت به دولت روحانی انجام میدهد وارد فاز جدیدی شده است. مساله فیشهای حقوقی نجومی پروژه جدید ضد روحانی است که با رویکرد جنجال آمیز همیشگی این جریان نماد و نمود پیدا کرده است. قابل بررسی است که این پروژه جدید تندروها تماما فرار به جلو است. به این خاطر که این مشکل نشات گرفته از دولت تندروها بوده و در واقع عامل چنین مشکلی در کشور خودشان هستند. آنها برای اینکه خود را از این فساد تبرئه کنند و افکارعمومی را از فسادهای میلیاردی به سمت دیگری منحرف کنند به دولت روحانی حمله میکنند. البته دولت هم به لحاظ اینکه سه سال است که بر سر کار آمده باید به این مساله رسیدگی میکرد و این کاستی به دولت یازدهم وارد است. دولت باید اشتباه خود را بپذیرد اما این به این معنا نیست رفتار تندروها و اهداف آنها در پس رفتارهایشان از نظر دور بماند.
البته باید اطلاعات بیشتری در باب فیشهای حقوقی مشخص شود تا ببینیم که چقدر از این مساله برخلاف مقررات بوده و تخلف محسوب میشود. اگر این موضوع مربوط به یک یا دو مورد باشد این همه جنجال برای این تعداد آن هم وقتی که جنجالکنندگان خود کارنامه سیاهی دارند مغرضانه به نظر میرسد. مقررات نظام حقوقی اینگونه است که حقوقها حداقل و حداکثری دارد که حداکثر حقوق باید هفت برابر حداقل حقوق باشد. این را باید محاسبه کرد تا به تناسب زمانه حداقل حقوق در هر سال چقدر است و حداکثر آن چقدر باید باشد. به طور کلی این امر نیازمند رسیدگیها و بررسیهایی است که میزان تخلف و شکل آن در این باب مشخص شود. اگر دولت در این زمینه کاستی یا ایرادی دارد باید سریعا در جهت رفع آن گام بردارد همانطور که تا کنون در مورد مدیران بانکی اقداماتی صورت گرفته است و این مساله حسن نیت دولت را به اثبات میرساند. آقای رییسجمهور دستور داده که به سرعت به این مساله رسیدگی شود. بنابراین وقتی دولت تعهد کرده و در پیگیری این موضوع مصمم است دایما آن را بزرگ کردن و ابزاری برای هجمه به دولت ساختن درست نیست. اینکه آقایان خودشان مسبب این مشکلات بودهاند و حالا هم دولت روحانی را متهم میکنند هم جمع اضداد است.
جنجال بر سر فیشهای حقوقی با چه هدفی صورت میگیرد و این مساله چه هزینههایی را برای دولت روحانی به بار آورده است؟ این پروژه بر ضددولت روحانی که هر روز شدت بیشتری هم میگیرد و موضوعی تازه مییابند در اصل برای این است که مردم را از دولت ناامید کنند تا در نهایت آقای روحانی برای دور دوم انتخابات ریاستجمهوریاش رای نیارود و به نوعی بازگشت پوپولیسم در کشور را رقم بزنند. آنها به عنوان یک طیف سیاسی این حق را دارند که در انتخابات سال ٩٦ نامزد معرفی کنند و تلاش کنند تا انتخابات را به نفع خود رقم بزنند اما در این مورد حق این است که بر اساس معیارهای حق و با پرداختن به واقعیتها در این مسیر حرکت کنند. آنها اگر تصمیم به پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم دارند باید برنامهها و حسن طیف فکری خودشان را بزرگ کنند. داشتن برنامه سبب میشود که طیف فکریشان بتوانند خط مشی خود در جامعه تقویت کنند و به طور غیرمستقیم به دولت هم کمکی خواهد بود تا در راه رسیدن به منافع ملی گام بردارد و متوجه اشتباهاتش شود. متاسفانه نه تنها برنامه و گفتمان قدرتمندی ندارند بلکه تلاش میکنند از روشهای حذفی حضور خود در عرصه قدرت را تضمین کنند.
تندروها برمدار تخریب حرکت میکنند؛ نه برمدار اصلاح رویکردهای غلط دولت روحانی. در حالیکه انتقادها و یافتن مشکلات و ارایه راهحل با هدف بهتر شدن امور باید صورت گیرد؛ نه فقط حذف رقیب. این نوع مشکلات در کشور هم اگر نخواهیم توجیه کنیم لااقل میتوان به عنوان یک واقعیت پذیرفت که در دولت پیشین به کرّات خرابکاری و مشکل برای کشور ایجاد شده است و دولت روحانی اشتباه بزرگش رونکردن این خرابکاریها بود. گهگاهی اتفاقی میافتد و گوشهای از این خرابکاریها فاش میشود. حالا آقایان از این فرصت استفاده کردهاند و دارند تهاجمی برخورد میکنند. روش درست این بود که آنان به اشتباهاتی که کردهاند اعتراف کرده و درصدد جبران آنها برمیآمدند اما همانطور که میبینیم جریان تندرو هیچگاه حاضر به پذیرفتن اشتباهات خود نیست.
این هجمهها چقدر میتواند پایگاه اجتماعی دولت را تحتتاثیر قرار دهد؟ جامعه ایران از سال ٩٢ به سمت اعتدال و آرامش پیش رفته است و نسبت به این رفتارهای جنجالی دید مثبتی ندارد. جامعه ایران میکوشد در این بحران جامعه جهانی آرامش موجود در کشور را افزایش داده و از آن حفاظت و حراست کند. از این رو بازی به راه افتاده از سوی تندروها برای مردم شناخته شده است و مردم به هیچوجه از آن استقبال نمیکنند. مردم در انتخابات سال ٩٢ گزینههای تندرویی هم پیشپای خود داشتند اما این گزینهها حداقل رای را آوردهاند و این یک پیام مهم دارد. پیامی که تندروها حاضر به شنیدن آن نیستند. پیام مردم در سال ٩٢ این بود که خواهان فضای آرامش در جامعه هستند. اگر تندروها به درستی این پیام را دریافته بودند امروز سیاستهای بهتری را به کار میگرفتند اما امروز عدهای همچنان مایل هستند که بر طبل مخالفت بکوبند و در کشور تشنجآفرینی کنند. مردم در طول سالها بالا و پایین امور را دیدهاند و بینش خوبی نسبت به مسائل کشور دارند و مشکلات کشور را از زمان دولت پیشین تاکنون لمس کردهاند.
عملکرد دولت آقای روحانی در مقابل این تخریبها چطور باید باشد؟ دولت عاقلتر از آن است که اسیر این تشنجآفرینیها شود. دولت اگر کوشش بیشتری کند و به مردم برخی اموری که از دید مردم پنهان مانده را توضیح دهد، فکر نمیکنم این جنجالها راه به جایی ببرند. در زمینههایی که اشکالات جدی وجود دارد دولت باید به سرعت و به وقتش رسیدگی کند. مشکلاتی هم که از سوی تندروها با رویکرد عوامفریبانه مطرح میشود را باید به مردم توضیح دهد. در حال حاضر خیلیها معتقد هستند که دستگاه تبلیغاتی و رسانهای دولت روحانی ضعیف است. ممکن است که صداوسیما نخواهد که دولت را در زمینه اطلاعرسانی به مردم از واقعیتهای موجود یاری کند اما به هر حال نباید نادیده گرفت که دولت امکانات خوبی را در حوزه رسانهای دارد که میتواند از آنها بهره گیرد. دولت از طریق رسانههایی که در اختیار دارد باید سعی کند که مسائل را توضیح دهد و تحلیل کند. مردم به آقای روحانی رای دادند و مایل هستند دولت در بحرانزدایی از کشور موفق شود. ناموفق بودن دولت مورد مطالبه مردم نیست.
همه میدانند که دولت دارد تلاش خود را برای اصلاح روند نادرست گذشته میکند. اگر دولت از مواضع خود کوتاه بیاید به سرعت تندروها دست به کار میشوند تا طوری القا کنند که دست دولت خالی است. از این عملکرد رسانهای دولت اهمیتی دوچندان پیدا میکند. در عمل مردم باید آثار کارهای دولت را مشاهده کنند. درست است که حل بعضی مسائل سخت و زمانبر است اما اگر مردم بدانند کجاها دولت سرمایهگذاری کرده و کجا کارخانهها تاسیس یا بهبود مییابد درک میکنند که زمانی برای به ثمر نشستن آنها لازم است. اینجا است که باید کابینه روحانی عملکرد خود را برای مردم بازگو و از نظر رسانهای بهتر عمل کند.