قدرت نامرئی برندها
وقتی چیزی میخریم، احتمالاً فکر میکنیم که دلیل آن را میدانیم. ما از طریق حرکت در جهان احساسات، امور خود را کنترل میکنیم و در مورد خرید چیزی که چندان هم متفاوت نیست تصمیم میگیریم. فکر میکنیم که محصولی جدید را به خاطر ویژگیها، قیمت یا ظاهر بهتر آن خریداری کرده ایم.
با وجود این، از منظر پژوهش‌های علوم اعصاب، روانشناسی و اقتصاد رفتاری، ما انسان‌ها آنچنان که فکر میکنیم منطقی نیستیم. در عوض، با تاثیرات ظریف ناخودآگاه که مبنای خود را در گذشته تکاملی دور ما دارند هدایت می‌شویم. ماشین‌آلات قدیمی مغز ما برای کارهای غیرتکاملی استفاده می‌شود و این امر می‌تواند به بسیاری از رفتارها و اقدامات غیرمنطقی منتج شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، کارآفرینان درگیر ایجاد کسب و کارها و برندها هستند و ما بر آنیم تا چگونگی کارکرد واقعی ذهن مشتریانمان را بشناسیم. داریل وبر، مشاور تجاری که با برخی از بزرگترین برندهای دنیا کار کرده است، در کتاب جدید خود با نام اغوای برند: چگونه علم اعصاب می‌تواند به بازاریابان در ایجاد برندهای ماندگار کمک کند، گریزی جذاب به چگونگی عملکرد ذهن مصرف کننده زده و اینکه برند چگونه می‌تواند در این امر موثر باشد.
در اینجا به نکاتی در مورد اینکه کارآفرینان و مالکان کسب و کارهای کوچک چگونه می‌توانند تفکر خود را اعمال کنند، آمده است:
۱- هر کاری که شما انجام می‌دهید همان برندینگ است
برای شروع، به این توجه کنید که برند شما به مراتب بیشتر از لوگوی شما است. وبر می‌گوید: برند در واقع «مجموعه‌ای از ارتباطات آگاهانه و ناآگاهانه ذهنی است.» ارتباطات آگاهانه می‌تواند شامل محصول یا خدمات شما، ویژگیها، قیمت و نام آن؛ تبلیغات و بازاریابی شما باشد. ارتباطات ناآگاهانه نیز متضمن ارتباط احساسات به مغزتان است.
این احساسات در طول زمان با هر تعامل افراد با ذهن شما ایجاد می‌شود ـ همان جایی که آنها را می‌بینند، کسانی که آنها را می‌بینند، رنگ‌ها و احساساتی که نام الهام می‌بخشد. این بدان معناست که هر بخش از کسب و کار شما که در معرض توجه مصرف‌کننده قرار می‌گیرد ـ از چگونگی توزیع محصولات گرفته تا فرهنگ شرکت و افراد بر احساسات مصرف‌کننده نسبت به برند شما تاثیر می‌گذارد.
۲- «فانتزی» برند خود را ایجاد کنید
وبر به توصیف احساسات ناخودآگاه یک برند به مثابه «فانتزی» منحصر به فرد آن می‌پردازد. این همان مجموعه روابط برند است که با یکدیگر احساسات را در ذهن مصرف‌کنندگان شکل می‌دهد و می‌تواند بر تصمیم‌گیری در مورد خرید محصولات از شما یا رقیبتان تاثیر بگذارد. وبر، پیمایش عمیق در احساسات، شخصیت و حتی روح برند را توصیه می‌کند و در نتیجه آن را به سوی روش‌های انتزاعی مانند کلاژها سوق می‌دهد تا به تعریف و بیان چگونگی احساس مشتری از فانتزی خاص برند شما کمک کند.
۳- چگونگی بیان مسائل ممکن است مهمتر از خود مسئله باشد
در مقام صاحب کسب و کار، دوست داریم که در مورد دلیل بهتر بودن محصول یا برندمان از رقبایمان صحبت کنیم. ما از طریق مزایا و ویژگی‌هایی که در روابط عمومی و بازاریابی خود داریم، مشتری جذب میکنیم. بی‌تردید، این امر مهم است اما این که چگونه این مسائل را بیان کنیم بسیار مهمتر است.
وبر در کتاب اغوای برند به توصیف ایده «فراارتباط» یعنی چگونگی رنگ‌پذیری و شخصیت بازاریابی در ایجاد تفاوتی بزرگ نسبت به نگرش مصرف‌کنندگان به برند می‌پردازد. عناصر طراحی مانند رنگ‌ها و فونت‌ها، توجه به ظاهر، نور، موزیک و سایر همگی می‌تواند تاثیرات چشمگیری بر چگونگی دیده شدن برند شما داشته باشد.
این عناصر می‌توانند برخی از جلوه‌های مدرن بودن، گرم و دنج بودن یا حتی دلتنگی را بسته به هدف‌تان در برند پدیدار کنند. بنابراین باید از القای احساسات توسط برندتان اطمینان حاصل کنید و این کار را می‌توانید با هر پیامی انجام دهید.
۴- به احساسات ورای گفته های مصرف کنندگان توجه کنید
به واسطه روابط ناخودآگاه، تحقیقات بازاریابی می‌تواند نیمی از داستان را به شما بگوید. هنگامی که شروع به تحقیق می‌کنید، از طریق گروههای تمرکز یا مصاحبه‌ها بر بازتاب‌های خودآگاه مصرف‌کنندگان و توضیحات در مورد محصولات و برندها تمرکز میکنیم.
اگرچه این داده‌ها می‌تواند بسیار با ارزش باشد اما اغلب در قبال اهمیت جنبه ناخودآگاه برندها نادیده گرفته می‌شود. در حالی که زمینه‌های نوظهور بازاریابی عصبی از طریق ارتباط مستقیم با مغز به این مسائل پرداخته است، مواردی وجود دارند که به آسانی و با قیمت ارزان موجبات اطمینان از اینکه در کنار واکنش به ذهن‌های خودآگاه مشتریان به ناخودآگاه آنان نیز توجه می‌شود را فراهم می‌آورد.
مطمئن شوید که به انرژی و احساسات ورای واژگان مصرف‌کنندگان توجه کرده‌اید. به سر نخ‌هایی مانند زبان بدن، تن صدا و انرژی کلان آنها و همچنین چارچوب گسترده‌تر از زندگی آنها توجه کنید تا دلیل گفته‌های آنها را بیابید.
با بررسی بیشتر، می‌توانید تصویر دقیق‌تری از احساسات واقعی آنها به دست آورید.
