گزارشی از سرمایه گذاری در صنعت ریختهگری
شاید از ظاهر اصطلاح ریختهگری فنیبودنش به چشم نیاید و نتوان فهمید که چه افرادی با چه تخصصی در این زمینه فعالیت میکنند. اما وقتی با اهالی بازار و دستاندرکاران این حوزه گفتوگو میکنیم، ابعاد فنی و صنعتی این اصطلاح نمایان میشود؛ اصطلاحی صنعتی که بازاری گسترده دارد.
در این صنعت همه قطعات مورد نیاز ماشینآلات صنعتی و الکترومکانیکی و. . . ساخته میشود. اینکه نام این صنعت، ریختهگری شده هم بیشتر به این دلیل است که وجه قالبگیری و ذوب فلز و ریختن در اشکال مورد نظر در این صنعت برجسته است. از این بخش از ریختهگری با عنوان ریختهگری سنتی یاد میشود که با کورههای سنتی انجام میشود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز، اما وجه فنی و مهندسی آن نیز گوشه دیگری از این صنعت است که با آزمایشگاهها و اندازهگیری مدرن انجام شده و کورههای مدرن یا القایی در آن نقش تعیینکننده دارند. برای بررسی صنعت ریختهگری در ایران با مهندس حسین جوادیان، عضو اتحادیه ریختهگری ایران گفتوگویی داشتهایم.
شهرکهای صنعتی؛ مامن ریختهگران
ریختهگری بهعنوان یکی از صنایعی که آلودگیهای صنعتی زیادی را هم به همراه دارد، چندین سال است که فعالانش در شهرکهای صنعتی مستقر شدهاند و بهنوعی از شهرهای بزرگ بیرون رفتهاند. این اتفاق در مورد ریختهگران تهران هم افتاده است و بیش از ۶۰۰عضو این اتحادیه کسبوکارشان را بیرون از دیوارهای شهر پیگیری میکنند.
حسین جوادیان در این مورد میگوید: فعالان محیط زیست نسبت به آلودگیهای صنعتی این صنف معترض بودهاند که حق هم با آنهاست. به همین دلیل ما مشکلی با حضور در شهرکهای صنعتی نداریم.این فعال بازار در ادامه و در مورد اوضاع فعلی حاکم بر این صنف میگوید: از آنجا که در صنف انواع قطعات مورد نیاز ماشینآلات و دستگاههای الکترومکانیکی تولید میشود، میتوان به اهمیت این صنف پی برد چون در همه ارکان زندگی مردم حضور دارد. بنابراین صنفی حیاتی و دارای اهمیت بسیار است. در حال حاضر هم بیش از ۶۰۰ عضو تنها در تهران فعالیت میکنند که هر کدام از این واحدهای تولیدی برای بین ۲۰ تا ۱۰۰نفر اشتغالزایی کردهاند. از کارگران ساده گرفته تا مهندسان متالوژی.
جوادیان در ادامه صحبتهایش نگاهی دارد به وضعیت این روزهای بازار و میگوید: به دلیل هجوم بیرویه اجناس چینی در سالهای اخیر و نبود هیچ واکنشی برای حمایت از تولید تا همین چهار تا پنج سال اخیر، چند اتفاق در بازار رخ داده است. یکی اینکه واحدهای کوچک که معمولا شکل کارگاهی داشتند و در ابعاد کوچک کار میکردند، زیر بار هزینههای تولید کمر خم کرده یا ظرفیت تولیدشان را کاهش دادهاند یا با تجمیع سرمایه شرکتهای بزرگتری را تشکیل دادهاند و به کار ادامه میدهند.
مثلا خود ما و همکارانمان ۱۰کارگاه بودهایم که با تجمیع سرمایه شرکت بزرگتری را تشکیل دادهایم که برای بیش از ۱۰۰نفر هم اشتغالزایی را در پی داشته است. اما باید به این نکته اشاره کنم که اگر روند واردات بیرویه مانند گذشته ادامه یابد، همین شرکتها هم توان ماندن در بازار را از دست میدهند. چون در شرایط فعلی هم تنها با ۳۰ تا ۴۰درصد ظرفیتشان کار میکنند.
بازار آزاد سوخت، به ضرر تولیدکننده
درودیان در مورد هزینههای مواد اولیه و عدم تسهیلگری در رابطه با دسترسی به مواد اولیه میگوید: سوخت مصرفی کورههای ریختهگری مازوت یا همان نفت سیاه است که با اینکه در ایران تولید میشود و مشکلی از این بابت نداریم اما به سختی به دست تولیدکنندگان صنف ما میرسد.
وی در پاسخ به این سوال که چه مشکلی در این میان وجود دارد، میگوید: این سوخت در بازار آزاد ارائه میشود که قیمتی بیش از چهار برابر نسبت به قیمت سوخت دولتی دارد. مثلا اگر دولتیاش لیتری ۵۰تومان باشد، همین سوخت در بازار آزاد لیتری ۲۰۰تومان به فروش میرود.
درودیان اضافه میکند: از دیگر سوختهای مورد نیاز کورههای ریختهگری، باید به گازوئیل اشاره کنم که به جای اینکه در بخش تولید مصرف شود، بسیاری از افرادی که سهمیه دریافتش را دارند، آن را دریافت کرده و در بازار آزاد میفروشند و به نوعی تعادل بازار را بر هم میزنند. در واقع امروزه فروش گازوئیل از تولید به صرفهتر شده و بعضی از افراد زحمت تولید را به خود نمیدهند و از این راههای کاذب به درآمد بیشتری میرسند.
این عضو اتحادیه و فعال بازار در ادامه اشارهای هم دارد به میزان سهمیه گازوئیل هر کارگاه و میگوید: با توجه به بزرگی و کوچکی کارگاه و اینکه هر کدام چه تعداد کوره ریختهگری دارد، سهمیه گازوئیلاش بین ۲هزار لیتر تا ۵۰هزار لیتر است.
وی در ادامه اضافه میکند که به دلیل آلودگیهای محیط زیستی که کورههای استفادهکننده سوخت فسیلی مانند گازوئیل در پی دارند، در سالهای اخیر کورههای سختی در حال کنار رفتن هستند و دیگر از کارایی لازم را هم ندارند. بنابراین کورههای برقی جایگزینشان شدهاند. این کورههای برقی کار را راحتتر کردهاند و دیگر آن شعلههای بیحساب و کتاب و دود و گاز خبری نیست و آلودگی محیط زیستی بسیار کمتری دارند. به این کورهها، کورههای القایی هم میگویند.
ریختهگری؛ راهی برای زدودن بیکاری
جوادیان در ادامه صحبتهایش باز هم به معضل واردات بیرویه اشاره کرده و میگوید: اگر موانعی سفت و سخت برای واردات در نظر بگیرند، صنعت ریختهگری چون صنعتی مادر محسوب میشود و براساس مهارتهای فنی و آزمایشگاهی پیش میرود، میتواند در همه جوانب جامعه اثرات مثبت خود را نشان دهد. مثلا شرکت تولید ما با ۳هزار آمپر برق کار میکند و برای اینکه به این میزان برق، مازوت و گازوئیل دسترسی بهتری داشته باشیم، به شهرکی صنعتی در نزدیکی اردکان رفتهایم. این تولیدکننده اضافه میکند: کالاهای تولیدی ما شامل شیرآلات کشاورزی، شیرآلات برق و آب و… است.
این تولیدی توانسته با حضور در منطقهای که میزان اشتغال هم بالا نیست، به تنهایی برای بیش از ۱۰۰نفر کار ایجاد کند. اگر این روند کارآفرینی در سایر شهرهای ایران هم پیگیری شود، افرادی با سطح مهارتهای ساده تا فنی بیکار نمیمانند.
این فعال صنفی اشارهای دارد به دوران بعد از جنگ و میگوید: در آن دوران قوانین محکمتری برای جلوگیری از واردات وجود دارد و به همین دلیل کارگاههای ریختهگری هم فعالیت بیشتری داشتند. این رویه باید با رعایت جوانب منطقی باز هم اعمال شود تا صنعت ریختهگری در ایران پا برجا بماند.
باز هم آسیای شرقی. . .
وی مهمترین کشورهای صادرکننده قطعات ریختهگری به ایران را کره، ژاپن و چند کشور دیگر از آسیای شرقی معرفی میکند و ادامه میدهد: در حال حاضر بیش از ۷۰درصد از شیر فلکههای آب و شیرهای بهداشتی از چین وارد میشود. این مسئله در حالی رخ میدهد که در ایران توان ساخت این قطعات و وسایل به راحتی وجود دارد و حتی ایران میتواند به قطب صادرات این قطعات هم تبدیل شود.
مناطقی چون آسیای میانه، عراق و همسایههای شرقیمان خواهان این وسایل هستند و در حال حاضر هم صادرات کماکان ادامه دارد اما چین همین قطعات را با قیمت بسیار کمتر از ایران وارد این بازارها کرده و کمکم سهم ایران را از این بازارها کاهش میدهد. این ارزان قیمتی کالای چینی هم دلیل دارد. مهمترین دلیلش ارزانی کارگر است.
اگر یک کارگر با مشخصات فنی در سطح خوب در چین ۲۵۰هزار تومان دریافتی دارد همان کارگر با همان مشخصات در ایران ۲میلیون تا ۲ میلیون و ۵۰۰هزار تومان دستمزد میگیرد. جوادیان در ادامه اضافه میکند البته من بهعنوان یک کارفرما اصلا اعتقادی ندارم که کارگر نباید حقوق خوبی بگیرد.
چون در صنف ما سر و کار کارگران با کوره و آتش و حرارت بالاست و مثلا یک کارگر در طول روز باید در مقابل کورهای کار کند که بیش از ۱۲۰۰درجه حرارت دارد؛ بنابراین باید حقوق خوبی هم بگیرد و نمیتوان برای کم کردن هزینههای تولید، از حق و حقوق کارگران بزنیم. راهکار چیز دیگری است و باید با حمایت از تولید داخلی، میزان تولید را افزایش دهیم تا علاوه بر بازارهای داخلی، بتوانیم به صادرات روی آورده و با ارزآوری هزینههای تولید را تامین کنیم.
وی اغلب دستمزدهای پرداختی به کارگران در صنفش را بین یک میلیون تومان تا ۳میلیون تومان برآورد میکند و میگوید: حقوق ۳ میلیون تومان و بیشتر از ۳ میلیون تومان مربوط به استادکارهای این حرفه است و کارگران ساده تقریبا حقوق وزارت کار و مزایای اضافهکاری و. . . را دریافت میکنند.
حضور دانشگاهیان در ریختهگری
جوادیان میگوید در سالهای اخیر و با ورود کورههای مدرن القایی یا همان برقی، تخصص هم وارد این حوزه از کسب وکار شده است. به این صورت که مهندسان رشتههایی چون متالوژی با دانش فنی وارد این حوزه شدهاند که کمک بزرگی به صنف میکنند و روشها و ایدهها نو و مدرن را به صنف تزریق کردهاند.
با این حضور سطح تولیدات هم به سطح استانداردهای جهانی نزدیکتر میشود چون این مهندسان همه اصول اندازهگیری و شناخت مواد اولیه و قالبگیری را براساس علم روز انجام میدهند تا جایی که آنالیز قطعات و نوع فلزی که برای ساختشان باید به کار گرفته شود، جز با نتایج آزمایشگاهی انجام نمیشود.
سرمایه مورد نیاز
اما هزینههای ورود به این صنف چقدر است و با چه سرمایه اولیهای میتوان به صنف ریختهگری ورود کرد؟! رعایت چه شرایطی میتواند تولیدکنندگان و سرمایهگذاران را به چهرهای مورداعتماد در بازار تبدیل کند تا نهتنها سهمی از بازار داخلی را در اختیار بگیرند بلکه راههای صادراتی هم پیش پایشان قرار گرفته تا بتوانند هزینههای تولیدشان را به راحتی تامین کنند.
جوادیان در بخش دیگری از سخنانش در مورد شرایط ورود به این صنف، هزینههای مورد نیاز برای ورود، راهکارهای ماندن در بازار و کسب سود میگوید: پایه شروع این کار، داشتن کوره است. کورههای قدیمی و سنتی که دیگر کنار رفتهاند، بنابراین کورههای برقی به بازار آمده که با توجه به حجم کاری که سرمایهگذار در نظر دارد، نوع کوره و قیمتش هم متفاوت خواهد بود. بهطور کلی هزینهای که برای خرید کوره صرف میشود بین ۱۵۰میلیون تومان تا ۲میلیارد تومان است.
وی ادامه میدهد: هزینه سنگین دیگری که هر سرمایهگذار باید در نظر داشته باشد، مربوط به تامین برق است که هزینههای بالایی دارد و بسته به حجم تولید کورهها، میزان برق مصرفیشان هم متفاوت خواهد.
مثلا بعضی از کورهها با پنج مگاوات برق کار میکنند که هر مگاوات هزار آمپر است یعنی با ۵هزار آمپر برق راهاندازی میشوند که هزینهای که باید برای تامین این میزان برق پرداخت کرد. گاه تا ۵۰۰میلیون تومان میرسد. وی اضافه میکند که دسترسی به برق در شرایط فعلی کشور کمی بهتر شده و سرمایهگذاران و فعالان بازار طی یکی دو سال اخیر با مشکلات کمتری برای تامین برق مواجه بودهاند اما هزینه بالای برق همچنان پابرجاست.
وی همچنین در ادامه صحبتهایش اشارهای هم دارد به اینکه چه سرمایهای برای راهاندازی کورههای سنتی نیاز است و هزینههای مربوط به راهاندازی کورههای سنتی را تا ۲۰۰میلیون تومان میداند اما اضافه میکند که راهاندازی چنین کورههایی در زمان فعلی توجیه اقتصادی ندارد و دیگر کمتر کسی سراغ سرمایهگذاری در حوزه سنتیها میرود و همان کورههای سنتی باقی مانده هم در حال جمع شدن هستند.
داشتن ۱۰۰۰متر سوله ضروری است
مکان مورد نیاز برای راهاندازی کارگاه و شرکت ریختهگری نمیتواند کمتر از هزار متر باشد. این نکته را هم باید اضافه کنم که ورود به این صنف با علم و استفاده از کورههای برقی، با سرمایهای کمتر از یک میلیارد تومان غیرممکن است. تهیه زمین، ساخت سوله، خرید کوره و تامین برق مورد نیاز حداقل یک میلیارد نیاز دارد.
وی همچنین اشاره میکند که مدت زمانی هم برای راهاندازی کوره نیاز است. به این صورت که حدودا چهار ماه طول میکشد تا آلموتوربندی زیر کوره برای نصب آن آماده شود. زمانی را هم باید برای گرفتن مجوزها و تهیه زمین و ساخت و سوله در نظر بگیرید. اما بهطور کلی در کمتر از یک سال میتوان زیرساختهای کار را آماده و شرایط را برای تولید مهیا کرد.
وی شرایط لازم برای ورود به این صنف را در گام نخست عضویت در اتحادیه ذوب و فلزات میداند. افرادی که تجربه حضور در این کار را ندارند و به نوعی تنها سرمایهگذار هستند و تازه میخواهند کسبوکاری در این زمینه راهاندازی کنند، باید در وهله نخست با ریختهگری که اصول کار در حوزههای سنتی و مدرن را میداند، به صورت شراکتی کار کنند تا چم و خم کار را یاد بگیرند.
از طرفی باید با علم روز و با استخدام مهندسان و کارمندان و کارگران ماهر وارد این حوزه شوند تا بتوانند با تولید محصولات نوآورانه، سهمی از بازار را در اختیار بگیرند. وگرنه طی کردن راههای رفته و بازتولید محصولاتی که در بازار وجود دارد، موفقیتی نصیب سرمایهگذاران جدید نمیکند.
جوادیان در ادامه اضافه میکند: قدم دیگری که در همان ابتدا باید محکم برداشته شود این است که نوع تولید و محصولی را که قرار است تولید کنند، انتخاب کرده و همه تمرکزشان را روی همان محصول بگذارند. این مسئله موجب میشود که از پراکندهکاری دور مانده و با تولید گروه خاصی از محصولات و برنامهریزی برای بهبود دائمی کیفیتشان موجب میشود که بتوانند برند خود را جا بیندارند و فروش خوبی را در بازار به دست بیاورند.