کارمندان تاکستانی، کشاورز شدند!
مرغوبترین زمینهای کشاورزی، یکی پس از دیگری جای خود را به ساختمانهای سیمانی میسپارند. حالا شهرنشینی در ایران، میانگین جهانی را پشت سر گذاشته و تا نابودی کامل روستاهای کشور چیزی باقی نمانده است.
براساس گزارش بانک جهانی، بیشتر از ٧٣درصد جمعیت ایران شهرنشین شدهاند و با سرعت خیرهکنندهای که کشور ما در تبدیل روستاها به شهر داشته، پر کردن این فاصله ٧-٣٦ درصدی زمان زیادی نمیخواهد. آمارهای بانک جهانی نشان میدهد شتاب شهرنشینی در ایران دو برابر میانگین جهانی است و برخی از استانها مانند تهران، البرز و قم تقریبا تمامی روستاهای خود را از دست دادهاند و بیش از ٩٠درصد جمعیتشان شهرنشین شدهاند. کابوس نابودی کامل روستاها درحالی رخ میدهد که ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کشاورزی و مواد غذایی در جهان بهشمار میرود و حالا با نابودی روستاها سیر سراشیبی و سقوط امپراتور تولید غذا آغاز شده است. این در شرایطی است که با نابودی روستاها، ایران ناچار است بخش عمدهای از غذای مورد نیاز جمعیت خود را با دلارهای نفتی بخرد و حالا که حدود دو سالی است روزگار سیاه بازار نفت رقم خورده است و کشور با کسری بودجه دست و پنجه نرم میکند، نگرانی نابودی روستاها و به مخاطره افتادن امنیت غذایی بالا گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، با وجود این، در چند کیلومتری قزوین، شهر کوچکی است که کارمندانش دوباره لباس کار به تن کرده و به مزارع بازگشتهاند. شهر کوچکی که پس از آمریکا و ترکیه سومین تولیدکننده بزرگ کشمش و انگور در جهان است و شهروندانش معتقدند شغل اجدادیشان با کمی دانش و آگاهی بیشتر میتواند چندینبرابر آب باریکههای کارمندی درآمدزا باشد. حالا سومین قطب کشمش جهان درست قبل از تجربه سقوط، جان دوباره گرفته است و بسیاری از کارمندان و معلمان به باغهای کوتاهقد و خرم تاکستان برگشتهاند. کارمندانی که میگویند ماهانه بین ٣ تا ١٦میلیون تومان از باغهای انگور درآمد دارند. این درحالی است که باغداری تنها ٤ ساعت از وقت روزانهشان را میگیرد.
درآمد ماهانه ١٦میلیون تومانی خورشید کمکم پشت کوههای خاکستری غروب میکند و عطر علف تازه در هوا منتشر میشود. هرچه پیش میروی، نوار سبزرنگ خط افق پهن و پهنتر میشود تا آنجا که رفتهرفته، باغهای کوتاهقد انگور مقابل چشمانت جان میگیرد. نزدیکتر که میشوی صدای آواز باغداران به گوش میرسد. اینجا در ٣٥ کیلومتری آزادراه قزوین- زنجان شهر کوچکی است که پس از آمریکا و ترکیه بیشترین کشمش و انگور جهان را تولید میکند. لابهلای درختچههای آویزان به داربستها، باغداران تاکستانی چای مینوشند، زنی در سبدی کوچک برای دلمههای خانگی، برگ مو میچیند و آن دیگری درباره عددهایی که روی کنتورهای هوشمند آبیاری افتاده با یکی، دو نفری بحث و مذاکره میکند. میگویند تاکستانها امسال گلانگیزی بهتری داشتهاند و این یعنی درختچهها در پایان تابستان، خوشههای درشتتر و سنگینتری خواهند داشت. مردی که کلاه حصیری بزرگی به سر دارد میگوید که در این باغ تجمیعی انواع انگور عسگری، صاحبی، شاهانی، کندری، ملایی، شصت عروس و احمدی بهبار میآید و وقتی معنی باغ تجمیعی را میپرسم؛ توضیح میدهد که چون به کار بردن ماشینآلات کشاورزی و اجرای سیستم مدرن آبیاری در باغهای کوچک صرف اقتصادی ندارد، ٧٠ نفر از باغداران تصمیم گرفتند اراضیشان را یکپارچه کنند و همگی از چاه آب مشترک، سیستم آبیاری و ماشینآلات شریکی استفاده کنند. حالا این کار باعث شده است که هزینه آنها کمتر شود و درآمدشان تا ٣ برابر افزایش یابد.
لابهلای حرفهایش میگوید معلم است و بیشتر شرکایش در این باغ، فرهنگی یا کارمند هستند. بدون آنکه بپرسم، خودش توضیح میدهد اگر کار اجدادیشان را با علم و فناوری روز انجام دهند درآمدش چند برابر آبباریکههای کارمندی است. البته عباس رحمانی، باغدار نمونه کشور و رئیس اتحادیه تعاونیهای باغداران تاکستان هم حرف او را تأیید میکند و درباره میزان درآمدزایی یک هکتار باغ انگور مدرن میگوید: قیمت خرید یک هکتار زمین در تاکستان حدود ٣٠ تا ٣٥میلیون تومان است و پس از کاشت درختچهها، باغ تا ٢سال باردهی نخواهد داشت اما از سال سوم به بعد باردهی درختچهها آغاز میشود و با اجرای درست راهکارهای علمی میتوان میزان باردهی و محصولآوری را تا ٥ برابر افزایش داد. او ادامه میدهد: هر هکتار باغ انگور درحال حاضر سالانه ٤ تا ٥میلیون تومان هزینه دارد و میزان درآمد آن بین ٤٥ تا ٢٠٠میلیون تومان است که اگر هزینه را از درآمد سالانه کسر کنیم تقریبا میتوان گفت یک باغدار تازهکار حداقل ماهی ٣میلیون تومان درآمد خواهد داشت. این درحالی است که درآمد باغداران حرفهای که با روشهای مدرن فعالیت میکنند به ماهیانه ١٦میلیون تومان هم میرسد.
روزی ٤ ساعت کار، برداشت ٣٠ تن در هکتار رحمانی تأکید میکند: یک باغدار معمولی حدود ٣٠ تن در هکتار برداشت انگور دارد اما یک باغدار حرفهای که اصول علمی را رعایت میکند تا ١٢٠ تن هم برداشت میکند. این درحالی است که حداکثر زمانی که برای سرکشی به باغهای انگور صرف میشود روزی ٤ ساعت است. ٢ ساعت صبح و ٢ ساعت غروب برای رسیدگی به باغها کافی است آن هم در شرایطی که نخواهید از کارگر استفاده کنید.
موانع صادرات، از نداشتن سردخانه با وجود این، انگورکاران قطب سوم جهان مشکلات خاصی را تجربه میکنند. آنها مجبورند حجم عمده انگورهای تولیدیشان را به صورت تازه به بازار عرضه کنند. در ایران هیچ سردخانه استانداردی برای نگهداری انگورهای تولیدی وجود ندارد و تعداد کارخانههای فرآوری این محصول به شماره انگشتان دست میرسد. کارخانههایی که میتوانند تولیدکننده آبغوره، شیره انگور، آب انگور طبیعی و... باشند. حالا نبود کارخانههای فرآوری مناسب موجب شده است حاشیه جادههای تاکستان در شهریور و مهر زیر فرش گستردهای از خوشههای انگور برود. خوشههایی که قرار است تبدیل به کشمش و به کشورهای اروپایی صادر شود. علاوه بر این ضعف بستهبندی محصولات ایرانی موجب شده است که ارزش افزوده صادرات محصولی مانند کشمش به جیب خارجیها برود. بر این اساس ترکیه بخش زیادی از کشمش مرغوب ایرانی را بستهبندی کرده و با برند خود به بازار جهان عرضه میکند. بهجز این، انگورکاران معتقدند قوانین دست و پاگیر ایران موجب شده است تولیدکنندگان نتوانند دستیابی مطلوبی به بازارهای صادراتی داشته باشند.
رحمانی، باغدار نمونه انگور میگوید: برخلاف بسیاری از محصولات، قیمت تمامشده کشمش ایرانی بالا نیست و قدرت رقابت در بازار جهانی را دارد اما آنچه که باعث میشود سودآوری صادرات کشمش زیر سوال برود، دریافت هزینههای سنگین گمرکی است. او ادامه میدهد: درحال حاضر قیمت جهانی کشمش حدود ٢,٢ دلار است و قیمت تمامشده کشمش ایران نیز حدود ٢.١ تا ٢.٢ دلار میشود اما گمرک برای صادرات هر کیلوگرم کشمش بین ٩٠٠ تا یکهزار تومان عوارض و مالیات دریافت میکند که این هزینه سنگین گمرکی باعث میشود صادرات توجیه اقتصادی خود را از دست بدهد. این باغدار نمونه تأکید میکند: بهجز این، سایر تشریفات اداری برای صادرات بسیار دست و پاگیر است و از این میان بیشتر افرادی موفق به صادرات میشوند که از روابط خاص برخوردار باشند و بتوانند لابی انجام دهند. در غیر اینصورت مقررات دست و پاگیر و آزاردهنده، تولیدکننده را به نقطهای میرساند که ترجیح میدهد به جای صادرات محصول خود را به دست دلالها بسپارد.
تولیدکننده را تنبیه میکنیم! شمسعلی هادیزاده معلم، رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران نیز با تأیید ادعای این تولیدکننده میگوید: در ایران تولیدکننده تنبیه و واردکننده تشویق میشود. برای اثبات این موضوع کافی است به قوانین صادرات و واردات کشور دقت کنید. در سایر کشورها تولیدکننده، یارانه صادراتی دریافت میکند اما در ایران تولیدکننده نهتنها باید عوارض و مالیات صادرات و حقوق گمرکی بپردازد که درگیر قوانین پیچیده و دست و پاگیر نیز میشود.
او ادامه میدهد: یک مشکل بزرگ دیگر که صادرکنندگان ایرانی به صورت مداوم با آن دست و پنجه نرم میکنند، تغییر دایمی قوانین و مقررات است. علاوه بر این سیاستگذاریهای خارجی ما اغلب اقتصادمحور نیست و حتی افراد و گروههای تندرو میتوانند به راحتی رفتاری مرتکب شوند که روابط خارجی ما و بهتبع آن اقتصاد و صادراتمان را تحتالشعاع قرار دهد. معلم تأکید میکند: تا زمانی که قوانین مدون و پیشرفتهای برای صادرات نداشته باشیم و واردات پروسه سادهتر و سهلالوصولتری داشته باشد، نمیتوانیم به توسعه اقتصاد غیرنفتی فکر کنیم زیرا گام نخست توسعه اصلاح قوانین و مقررات است.