از پارس جنوبی تا آزادراه تهران - شمال
اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور در جریان بازدید از پروژه آزادراه تهران- شمال با اشاره به عزم دولت یازدهم در اجرای این پروژه و به پایان رساندن آن، گفت: در کشور چند پروژه وجود داشت که به سمبلی برای ناکارآمدی تبدیل شده بود و پروژه آزادراه تهران- شمال نیز از جمله این موارد بود و برای مردم پرسشهای بسیاری درباره مدت زمان اجرای این پروژه ایجاد شده بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، اگر وعدهها موثر افتد، قطعه یک آزادراه،بهار سال آینده زیر بار ترافیک خواهد رفت تا بالاخره پروژهای که بیش از دو دهه از آغاز عملیات اجرایی آن میگذرد، روی پایان را ببیند. بعید است بتوان از این واضحتر و شفافتر به نارضایتی یک مقام مسوول نسبت به مدیریت و اجرای پروژهها در ایران پی برد. پروژههایی که گهگاه مانند آزادراه تهران- شمال، از سال ١٣٥٣ مطالعات مربوط به آن آغاز شد و کلنگ آن در سال ١٣٧٥ به زمین خورد ولی تنها یک قطعه آن به مرحله بهرهبرداری رسیده است؛ پروژهای که در ابتدا قرار بود باری از دوش مردم بردارد، سالها است از بودجه عمومی ارتزاق میکند، بدون آنکه تاکنون امکان استفاده از آن به دست آمده باشد. پروژهای که میتوانست روزی نشاندهنده کاربلدی مسوولان و پیمانکاران ایرانی باشد، به گفته معاون اول رییسجمهوری و در کنار چند پروژه دیگر، تبدیل به «سمبل ناکارآمدی» شده است.
اسم رمز؛ پروژههای عمرانی این تنها دولت یازدهم نیست که با معضل پروژههای عمرانی نیمه تمام روبهرو است. تمامی دولتهای پس از جنگ، این بحران را به نوعی به خود دیدهاند. نه فقط دولت هفتم و هشتم بارها تاکید کردند که حجم پروژههای عمرانی آغاز شده در دولتهای پنجم و ششم بیش از ظرفیت کشور بوده است که دولتهای بعد از آن نیز بر این مهم تاکید کردند. با اینکه دولت هفتم و هشتم در مسیر پروژههای عمرانی تغییراتی ایجاد و آغاز پروژههای تازه را به دریافت توجیه فنی و اقتصادی از سازمان مدیریت و برنامهریزی و مجوزهای دیگر مرتبط کرد تا بلکه آغاز پروژه جدید با موانعی روبهرو شود اما در دولت نهم و دهم شرایط معکوس شد و کلنگها پشت هم بر زمین خورد تا میراث به جا مانده از دولت دهم نیز چیزی نباشد جز انبوه پروژههای عمرانی که حالا نیمه تمام ماندهاند.
انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی، نیاز به دریافت توجیه فنی و اقتصادی را از میان برد و از سوی دیگر مصوبات متعددی در سفرهای استانی این دولت به تصویب هیات دولت رسید تا بار دیگر شمار پروژههای نیمه تمام از آرمانها و آرزوها فراتر رود. گزارش ارایه شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ٢٠ هزار و ٤٧٤ پروژه عمرانی در برنامه چهارم توسعه ناتمام مانده و همه به برنامه پنجم توسعه موکول شده است؛ از این میان ٤٢٩٦ پروژه عمرانی ملی و ١٦ هزار و ١٧٨ پروژه عمرانی استانی بوده است. همچنین مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش دیگری اعلام کرده بود برای اتمام ۲۹۰۶ طرح نیمه تمام دولت نیاز به ۲۰۰۰ تریلیون (۲۰۰۰ هزار میلیارد ریال) بودجه دارد.
اما با توجه به اینکه این میزان بودجه در حال حاضر در اختیار دولت نیست و اجرای طرحهای عمرانی معمولا بیش از یک سال زمان نیاز دارد برای پایان یافتن این طرحها در یک دوره ۸ تا ۱۰ ساله با در نظر گرفتن رشد هزینهها و ضریب تعدیل، این عدد به ۴۰۰۰ تریلیون ریال میرسد. یعنی دوبرابر زمان فعلی. یعنی دولت باید ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار داشته باشد تا بتواند این ۲۹۰۶ پروژه را به اتمام برساند. برآوردها نشان میدهد میزان دارایی قفلشده در پروژههای نیمه تمام کشور، ١٤٧ میلیارد دلار اعلام شده است. بنا بر اعلام استانداریها بیش از ۳۷ هزار پروژه نیمهتمام در کشور روی زمین مانده است که همگی منتظر تایید یا تزریق اعتبارات هستند.
پنجگانه نماد ناکارآمدی در ایران به جز آزادراه تهران - شمال پروژههای دیگری در ایران هستند که نامشان با عقبماندگی گره خورده است. نیازی به ورق زدن آرشیوها نیست. طرحهای نیمه تمام پارس جنوبی، طعم تلخ عقبماندگی را در حوزهای حساس به رخ میکشد. قطر با تکیه بر پول به دست آمده از همین میدان مشترک عنوان ثروتمندترین کشور جهان را از آن خود کرده است. حتی پروژههای ٣٥ ماههای که در دولت دهم طراحی شد نیز نتوانست قفل این در را بگشاید. رنج پارس جنوبی از این رو همچنان پابرجاست.
در سال ۱۳۶۱ اقدامات اولیه برای ساخت مصلایی بزرگ در تهران آغاز شد و زمینهای منطقه عباسآباد به عنوان منطقهای مناسب برای ساخت این مصلی برگزیده شد. ساخت مصلای تهران در سال ۱۳۶۷ آغاز شد و در سال ۱۳۹۰ پس از ۲۳ سال زمان و صرف هزینه حدود ٣٥٠ میلیارد تومان اعلام شد که در صورت صرف ۸۵۰ میلیارد تومان دیگر، ظرف پنج سال آینده به بهرهبرداری خواهد رسید اما این پروژه در سال جاری یعنی سال ١٣٩٥ نیز هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است. مردم پایتخت عادت کردهاند ساختمان نیمهتمام مصلی را در خیابان عباسآباد و پاکستان رویت کنند و این نماد نیمهتمام به جزیی از شهر تبدیل شده است.
وزارت صنایع و معادن در دولت دهم برای تکمیل ظرفیتهای فولادی خود و البته تامین دستورات سفرهای استانی مقرر کرد تا در ٨ استان کشور ٨ طرح فولادی با ظرفیت تولید یک میلیون تن ایجاد شود تا هم وعدههای اقتصادی دولت را محقق کند و هم به یکی از هزاران وعدهای که در سفرهای استانی داده شده بود، پاسخی آری داده شود. بر این اساس این ٨ طرح فولادی کلنگ زده شدند اما با وجود گذشت زمان مقرر این ٨ طرح فولادی با وجود حمایتهای مختلف دولتی هنوز بلاتکلیف ماندهاند. مسکن مهر که با هدف خانهدار کردن تمامی مردم ایران در دولت دهم کلید خورد، امروز به یکی از سیاهچالههای بلعیدن بودجههای کشور تبدیل شده است. قرار بود در سال ١٣٩٢، عملیات اجرایی این طرح پایان گیرد اما در حالی که یک سال از عمر دولت یازدهم بیشتر باقی نمانده است، این پروژه هنوز نتوانسته است مهر پایان بر خود ببیند.
طرح خودکفایی گندم؛ این پروژه که پروژهای ملی نامیده میشد و البته در برخی موارد با پروژههای عمرانی متعارف تفاوتهایی را داراست، با وجود هزینه فراوان، تنها یک سال به هدف رسید و سپس دوباره کشور به روال سابق بازگشت. ایران در حال حاضر با وجود اجرای طرح هدفمندی یارانهها واردکننده گندم است و حتی افزایش قیمتها نیز نتوانست ایران را در حوزه گندم خودکفا کند.