شهبازی مطرح کرد:
صنعت هوانوردی جایگزین نفت
یکی از اصلی ترین مسائل بعد از به نتیجه رسیدن برجام و لغو تحریم ها، نوسازی ناوگان هوایی کشورمان بود. برخی از رسانه ها اما این اقدامات را که به سود صنعت هوانوردی است آلوده به مسائل سیاسی کردند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، کاپیتان هوشنگ شهبازی توضیحاتی درباره نیازهای ناوگان هوایی کشور به نوسازی ارائه میدهد. همانطور که میدانید ایران سالهاست در تحریم کشورهای اروپایی و آمریکایی مربوط به صنعت هوانوردی است. این تحریمها به چه منظور اعمال شده است و از چه سالی سنگ بنای تحریمهای هواپیمایی نهاده شد؟ تحریم صنعت هوانوردی ایران با پنج سند مهم بینالمللی مانند منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر و قطعنامههای متعدد جهانی دیگر که خود آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا از موسسان و بنیانگذاران آن هستند آشکارا در تعارض است. عملا تحریم ظالمانه و غیر منصفانه صنعت هوانوردی غیر نظامی ایران از سوی آمریکا و متحدان اروپاییاش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی در ادامه تحریمهای قبلی ایران توسط بیل کلینتون در ۱۵ مارس ۱۹۹۵ شروع شد. توافق هستهای و مذاکرات با کشور های ۱+۵ چه تاثیری در وضعیت اقتصادی بهویژه صنعت هواپیمایی داشت؟ بعد از توافق هستهای مشکلات کلان کشور از جهات مختلف به ویژه اقتصادی و سیاسی با رهنمودهای مقام معظم رهبری و تلاش و تدابیر بسیار خوب
دولت روحانی در جهت تعامل با جهان خارج در حال حل شدن است و بازار جهانی هم تشنه جذب بازار ایران و آماده همکاری و تعاملات تجاری و سیاسی است. صنعت هوانوردی کشور هم باید به صورت کلان و با مدیریت نوین و مدیریت تخصصی هوانوردی جهانی و با دید و خواست مثبت نسبت به توسعه پایدار با استراتژی روشن و تبیین اهدافی معلوم و شفاف، نه به صورت شعاری مورد توجه قرار گیرد. با اجرای برنامه جامع اقدام مشترک و تفاهم تاریخی منعقده، خبرهای خوشایندی یکی پس از دیگری برای هوانوردی به گوش میرسد، مانند لغو محدودیت سوختگیری در اروپا و لغو تحریم خرید هواپیما و قطعات یدکی آن. بنابر این در دوره ای قرار گرفتهایم که افقی تابان برای تاثیرگذاری در تعاملات خارجی به ویژه ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراهم آمده و ظرفیتهایی برای شناسایی فرصت های پنهان ایجاد شده است. حمل و نقل هوایی و اساس صنعت هوانوردی ایران تا چه میزان دارای اهمیت است و باید به چه اندازه به آن توجه کنیم؟ حمل ونقل هوایی و صنعت هوانوردی بخشی از توسعه پایدار کشور است که پیشنیاز توسعه گردشگری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و بالاخره توسعه سیاسی است. هماکنون
اکثر کشورهای پیشرفته و حتی کشورهای جهان سومی بخش عظیمی از بودجه کلان کشور را به توسعه پایدار بهویژه صنعت هوانوردی و حمل و نقل ریلی سریعالسیر که ایمنترین هستند اختصاص میدهند. توصیه من به دولت و مجلس دهم عنایت ویژه و تسهیل روابط و معاهدات سیاسی بینالمللی و تعاملات تجاری، تامین منابع مالی و اعتباری، زدودن مقررات دست و پا گیر و بهینهسازی مقررات حاکمیتی است. اگر بخواهیم و بتوانیم صنعت حمل و نقل هوایی را به رفتارهای سیاسی آلوده نکنیم و منافع ملی را به منافع شخصی و منافع جناحی ترجیح دهیم، امروز فرصتی برای افزایش درآمدهای ارزی بهوجود آمده است، همانگونه که در سال ۱۳۵۶ حمل ونقل هوایی ایران با بهرهبرداری حداکثری خود روبهرو بود و نام ایران ایر را پس از نفت به عنوان بزرگترین بنگاه درآمدزای کشور مطرح کرد. سرعت، برنامهریزی زمان و ایمنی، صنعت حمل ونقل هوایی را در جهان امروز متمایز کرده است. در کشورهای صاحب دانش، این صنعت را به خون در رگ انسان تشبیه کردهاند و گردش آن را ضامن حیاتشان دانستهاند. بدانیم و باور کنیم حمل ونقل هوایی همچون آب، مایه حیات است. بنابراین شایسته است از فرصت پیش آمده در پسابرجام درست
استفاده کنیم و آن را به رفتارهای سیاسی آلوده نکنیم، زیرا صنعت هوانوردی برای کشور است و نگرش جناحی به آن پذیرفته شده نیست. خرید هواپیماهای جدید به کشور چه کمکی به صنعت هوانوردی کشورمان میکند؟ دوره جدید پیش رو و نوسازی ناوگان هوایی، به حق بزنگاه تاریخی برای کشور است تا با افزایش سهم درآمدهای ارزی، وابستگی اقتصادی به منابع نفت و گاز را کاهش دهیم. یادمان نرود که هواپیمای نو، بینش نو میطلبد. با ورود هواپیمای جدید به کشور، مشروط بر اینکه مورد بهرهبرداری حداکثری و هوشمندانه با محوریت یک نظام بهرهبرداری بینالمللی و یک مدیریت نوین دارای ثبات و استقلال قرار گیرد، سالانه بیش از ۴۰ میلیون نفر به ظرفیت جا به جایی مسافری در مسیرهای بینالمللی ایران اضافه میشود. باید توجه داشته باشیم که حمل و نقل هوایی تجاری، یک صنعت داخلی نیست و بازار بینالمللی است. این فرصتی درخشان است که کشورهای منطقه با جدیت بدان توجه کردهاند و از ظرفیتهای آن حداکثر بهره را میبرند. این اقدام همان بزنگاهی است که می تواند ایران را با محوریت هاب ترانزیتی به بیش از ۱۰۰ کشور دنیا متصل کند و این خود یک زیرساخت ارتباطی برای
تعاملات جهانی، تجاری، فرهنگی، گردشگری و خدماتی است. اقتصاد مقاومتی که همواره رهبر معظم انقلاب به آن اشاره دارد چگونه در صنعت هوانوردی ایران تجلی پیدا میکند؟ باید فراموش کنیم که روزی پروازهای برنامه ای نقطه به نقطه کلاسیک داشتیم؛ روی صحبتم با کسانی است که همواره میگویند بیش از ۱۰ میلیارد دلار برای دو درصد جامعه هزینه شده است. در این باره لازم است بدانیم کشوری همچون امارات متحده عربی با هشت میلیون جمعیت، بیش از ۱۰ برابر آن، اقدام به جا به جایی مسافر میکند که ۸۰ درصد آن ترانزیت است. چرا چنین بازاری جذب کشور ما نشود و درآمدهای ارزی برای ایران فراهم نشود؟ آیا این غیر از کیفیت اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر انقلاب است؟ هدف ایشان از این نگرش، هزینه نکردن نیست، بلکه هوشمندانه هزینهکردن با هدف افزایش بهرهوری است. توسعه حمل ونقل هوایی میتواند و این ظرفیت و قدرت را دارد که بیش از ۲۰ میلیارد دلار درسال درآمد ارزی حاصل کند که این صرفا درباره مسافر است و نه ظرفیتهای صنایع وابسته، که خود دارای فرصتهای درخشان اما پنهان است. برای تولید چنین درآمدی در دیگر صنایع چه مقدار هزینه طرح تمام شده پیشبینی
میشود؟ حال که نوسازی ناوگان هوایی ایران، خود از منابع اعتباری با جذب فاینانس بینالمللی است و کشور سرمایهگذاری حداقلی در این زمینه داشته است، لازم است برای تحقق این هدف هوشمندانه عمل کنیم، راهبرد داشته باشیم، نظام حاکمیت و ساختار بهره برداری ها را نیز نوسازی و بروز رسانی کنیم. همواره یکی از مشکلات هواپیمایی کشورمان بیکاری خلبانان و مهاجرت آنها به کشور هایی مانند امارات و قطر بوده است. نظر شما درباره این مساله چیست؟ باید به منابع انسانی متخصص توجه کنیم تا مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی را فراهم آوریم، همانطور که باید ارتباطات گسترده فرهنگی و فرصت برای صادرات فرهنگ اصیل ایرانی را ایجاد کرده و بستر ارتباطی را برای توسعه صادرات غیرنفتی به کشورها و مقاصد بینالمللی بگشاییم و نام و نشان جمهوری اسلامی ایران را اشاعه دهیم. باید گردشگری را برای ملل فرصتسازی کنیم که تحقق آن خود تحولی در نظام زنجیره تامین در حوزه صنایع، تولید، خدمات و اشتغال بر پایه دانش و دانشگاه به همراه دارد.
ارسال نظرات