جهان چند میلیون بیکار دارد؟
تعداد بیکاران در سال 2012 با افزایش 4.2 میلیونی به 197 میلیون نفر رسید.
به گزارش پایگاه اینترنتی روزنامۀ فیگارو، طبق آخرین گزارش منتشر شده از سوی سازمان بینالمللی کار، آمار بیکاران جهان در سال 2012 به میزان 5.9 درصدی رشد داشته و پیش بینی میشود این رقم در سال 2013 همچنان روند صعودی داشته باشد و به 202 میلیون نفر و در 5 سال بعد از آن به 210 میلیون نفر برسد. بدین ترتیب سیر صعودی افزایش بیکاری در جهان در بلندمدت رقم 6.2% را نشان میدهد. اکهارد ارنست، اقتصاددان در سازمان بین الملل کار در این باره میگوید: تا سال 2016 نباید منتظر بهبود این وضعیت بود، رشد اقتصادی جهان به اندازه ای کاهش یافته که تا پیش از ایجاد مشاغل جدید باید منتظر بهبود وضعیت بود. تبعات بحران اقتصادی شدید، کشورهای پیشرفته را در ردۀ اول گزارش سازمان بین المللی کار قرار داده است. نرخ بیکاری در این کشورها با یک چهارم افزایش (نزدیک به یک میلیون) رقم 8.6% را نشان میدهد و گفته میشود تا سال 2014 از کاهش آن خبری نیست. در حالی که این نرخ در اکثر کشورهای یورو- منطقهای که عدم اطمینان اقتصادی همچنان بر آن بازار کار سایه افکنده- افزایش یافته، نرخ بیکاری در ایالات متحده آمریکا از 8.1% به 7.8% در سال 2012 کاهش یافته است. اقتصادهای نوظهور نیز از این بحران در امان نبودهاند. بحران مالی، اقتصادهای آسیای شرقی و جنوبی را(با افزایش یک میلیون نفری در تعداد بیکاران) تحت تأثیر قرار داده است. جمعیت بیکار آفریقای سیاه نیز در این گزارش بخش قابل توجهی را تشکیل میدهد. سازمان بینالمللی کار-که مقر آن در ژنو قرار دارد- برای اولین بار نسبت به بیکاری جوانان- که نزدیک به 74 میلیون نفر(نزدیک به 12.6%) از جوانان بین 15 تا 24 سال را تشکیل میدهد- هشدار داه است. بیکاری جوانان در اروپا در وضعیت بدتری قرار دارد؛ به گونهای که این رقم در یونان و اسپانیا 50% است. در این میان 35% از جوانان بیکار بین 15تا 24 سال از 6 ماه پیش تاکنون فاقد شغل بودهاند. ارنست اکهارد در این باره میگوید: افزایش شمار بیکاران در بلندمدت به معنای عدم تطابق و هماهنگی در بازار کار و عرضه و تقاضاست، از سویی وضعیت نامساعد اقتصادی مزید بر علت شده و عدم رقابت اقتصادی نیز بازگشت به کار را دشوار ساخته است. سازمان بین الملل کار، بهبود وضعیت موجود را در سیاستهایی میداند که باید به سرعت برای این معضل در نظر گرفته شود و به عنوان مثال برای معضل اروپا، شیوۀ فدرالیسم را مطرح میکند.