مردان خانهدار نمیشوند
براساس آمارهایی که دستاندرکاران دولتی حوزه کار ارائه میدهند، درحالحاضر حدود 24 میلیون نفر در بازار کار ایران فعال هستند که از این میزان 19.4 درصد یعنی حدود سهمیلیونو 700 هزار نفر را زنان تشکیل میدهند؛
اما به گفته مشاور معاون توسعه اشتغال وزارت کار، اینگونه نیست که نسبت جنسیتی اشتغال در ایران به همین منوال ادامه پیدا کند و مردان بالاترین سهم را در بازار کار ایران داشته باشند، بلکه مطالعات و آیندهپژوهی بازار کار نشان میدهد در ۱۰ سال آینده، قطعا این نسبت تغییر میکند و شاهد حضور مؤثر زنان در بازار کار ایران، در قالب کسبوکارهای کارآفرینانه، خوداشتغالی و استخدامی خواهیم بود و برایناساس پیشبینی میشود در دهه آینده با پدیده مردان خانهدار در ایران مواجه شویم. مسلم خانی در رونمایی از بسته جامع اشتغال زنان، با اشاره به مزیتهای افزایش سهم و نقش زنان در بازار کار، مواردی مانند افزایش میل به کارآفرینی در کسبوکارها، کمک به تعادل بازار کار کشور، کمک به افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و بهبود وجهه جهانی نیروی کار ایران در جهان را از پیامدهای مثبت تغییر جنسیتی بازار کار دانسته؛ اما هیچ جوابی برای این پرسش به دست نداده است که بر چه اساسی قرار است مردان خانهدار شوند، درحالیکه این اتفاق از نظر کارشناسان شدنی نیست.
این اتفاق در دنیا بیسابقه است به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، زهرا کریمی، استاد دانشگاه مازندران و کارشناس بازار کار، دراینباره گفت: باید ببینیم ما کجای جهان ایستادهایم، افزایش سهم و نقش زنان در بازار کار ایران، الگویی نیست که قرار باشد برای اولینبار در سطح جهان، در ایران تجربه شود، بلکه اگر به فرض این اتفاق بیفتد، وضعیت ما تازه مشابه وضعیت کشورهای صنعتی و کشورهایی مانند کره جنوبی و برزیل خواهد بود؛ در این کشورها چنین چیزی دیده نشده است که با افزایش حضور زنان در بازار کار به دلیل افزایش سطح تحصیلات یا هر دلیل دیگری، شرایط کاملا تغییر کند و مردان، جمعیت غیرفعال شده و بخش اعظم آنها خانهدار شده باشند. البته کریمی این احتمال را قبول دارد که با افزایش مشارکت زن خانوار، ساعت کار مرد خانه کم شود و برای نمونه مردی که خانم شاغل دارد ساعات کاری خود را بهگونهای هماهنگ کند که در غیاب همسر یکی، دو روز در هفته را در خانه و در کنار فرزندان بماند؛ اما تأکید میکند این به معنای خانهدارشدن نیست و در شرایط فعلی نیز که نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران نسبت به کشورهای پیشرفته فوقالعاده پایینتر است، کموبیش مواردی وجود دارد که مردی با همسر شاغل، ساعات کاری خود را بهگونهای تنظیم کند که یکی، دو روز در هفته به کارهای خانه برسد. براساس آنچه این کارشناس بازار کار میگوید نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران حدود ١٢ تا ١٣ درصد است، درحالیکه در کشورهای صنعتی بالای ٥٠ درصد از زنان در بازار کار هستند، ازاینرو اگر ما در ١٠ سال آینده بتوانیم میزان مشارکت زنان را به ٥٠ درصد هم برسانیم تازه به وضعیتی میرسیم که امروز بیشتر کشورهای پیشرفته و اقتصادهای نوظهور دارند.
حضور زنان در بازار کار در کشورهای صنعتی، با رونق اقتصادی افزایش پیدا کرده است، از اینرو کریمی معتقد است هرچقدر بازار کار و وضعیت شاغلان ما نامناسب و دستمزدها پایین باشد، امکان حضور زنان در بازار کار کمتر میشود. زمانی میتوانیم بگوییم ١٠ سال دیگر نرخ مشارکت زنان بالا میرود که اقتصاد پررونقی هم داشته باشیم، در غیر این صورت این انتظار با وضعیتی مشابه وضعیت امروز اقتصاد چندان معقول نیست. این استاد دانشگاه گرایش زنان به فعالیت اقتصادی را تأیید میکند و تغییرات فرهنگی را عامل اصلی افزایش حضور زنان در بازار کار میداند که البته رونق اقتصادی هم به آن کمک میکند. علاقهمندی به داشتن شغل و همچنین کمک به اقتصاد خانواده، به ویژه در شرایطی که هزینه زندگی خانوارهای ایرانی گران شده و با یک حقوق از پس هزینهها برنمیآیند، دو دلیل عمدهای است که زنان را به بازار کار روانه میکند. البته کریمی مردی را مثال میزند که باوجود بهرهمندی از ثروت، باز هم دوست دارد کار کند و بر همین منوال استدلال میکند زنان نیز گرچه در مواردی مجبور هستند برای کمک به اقتصاد خانواده کار کنند؛ اما در صورت تأمینبودن اقتصادی نیز باز تمایل دارند شغلی برای خود داشته باشند.
به گفته کریمی، رسیدن به توانمندی اقتصادی که در بحث اقتصاد مقاومتی بسیار بر آن تأکید شده است، این فرصت را از ما میگیرد که نیروهای کار توانمند را به دلیل اینکه مرد نیستند به بازار کار راه ندهیم. این سیاستی است که از یک سو شاید بهعنوان حمایت از اشتغال مردان در پیش گرفته شود، اما از سوی دیگر ممکن است کل توانمندی اقتصادی کشور را کاهش دهد و فرصتهای اشتغال ما را کم کند؛ یعنی یک شمشیر دولبه است و با آن موافق نیستم؛ اما بههرحال برای ورود زنان و حتی مردان به بازار کار نیز اقتصاد ما باید از این حالت رکود کسادی خارج شود تا بتواند از این پتانسیل نیروی کار استفاده کند وگرنه این نیروهای کار که میتواند فرصتی برای اقتصاد ایران باشند، از نظر اجتماعی سرخورده شده و به تهدیدی برای کشور تبدیل میشوند.
افزایش نقش زنان با کدام اشتغالزایی؟ یکی از فعالان کارگری در ابتدای بحث، از نگاهی دیگر ماجرا را بررسی میکند. حسین اکبری میگوید اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که این پیشبینیها، یعنی چندبرابرشدن مشارکت زنان و خانهدارشدن مردان براساس کدام برنامه مشخص اشتغالزایی استوار است. به عبارتی کدام سیاست اقتصادی قرار است در اقتصاد ایران وضعیتی ایجاد کند که اشتغالزایی شود تا این تعداد نیروی کار مشغول شوند، مگر اینکه فکر کنیم شغل جدیدی قرار نیست ایجاد شود و زنان جای مردان را در بازار کار میگیرند که این مسئله هم امکانپذیر نیست. اکبری یکی از مصوبات مجلس نهم مبنی بر کاهش ساعات کار خانمها از ٤٤ ساعت به ٣٦ ساعت را مثال میزند یا به افزایش زمان مرخصی زایمان اشاره میکند که هر دو برای کمک به زنان، مهیاکردن امکان حضور بیشتر آنها در خانوار و کمک به حفظ اشتغال آنها مطرح شدند... درحالیکه در شرایط فعلی اقتصاد اغلب موارد کارفرمایان به دلیل اینکه باید برای ساعت کار کمتر همان حقوق قبلی را بدهد، ترجیح میدهند نیروی کار زن استخدام نکنند. در برخی از کشورهای پیشرفته که اتفاقا سهم مشارکت زنان در اقتصاد آنها بالای ٥٠ درصد است هنگام زایمان مادر خانواده، به پدر خانواده هم مرخصی داده میشود تا برای مدتی، نگهداری و تربیت فرزند را برعهده بگیرد اما در ایران وقتی قرار باشد به خود مادر خانواده هم مرخصی زایمان داده شود، کارفرما تلاش میکند همکاری با این نیروی کار را تمام کند.
این فعال کارگری با همین استدلال میگوید شانس افزایش حضور زنان در بازار کار ایران آنهم به اندازه کشورهای پیشرفته، بدون اصلاح ساختار اقتصادی و تقویت قانون کار بسیار سخت و چهبسا غیرممکن است گرچه زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید به همین میزان در اقتصاد و بازار کار نیز نقش داشته باشند. به گفته اکبری، حوزهای که میتواند امکان اشتغال افراد زیادی را فراهم کند، حوزه کار و کارگری، از کارگر ساده تا کارگران یقهسفید در سطوح مدیریتی، است که در اقتصاد ایران عملا برنامه مدون و بلندمدتی برای آن تعریف نشده است و چنین پتانسیلی را ندارد. از دیگرسو در حوزه کارآفرینی، که تقریبا به معنی کارفرماشدن آدمهاست نیز درصد بالایی از زنان امکان حضور ندارند چراکه کارآفرینی اغلب محصول سرمایه و سرمایهگذاری در حوزههای تولید و خدمات است.
این فعال کارگری با اعتقاد به این مسئله، میگوید: یک اقتصاد پویا میتواند تمام نیروهای مولد خود اعم از زن و مرد را به کار بگیرد و جایگاه هرکدام را برحسب شرایط، دانش و تخصصی که دارند تعیین کند. اکبری ادعای خانهداری مردان به دلیل حضور زنان در بازار کار را اینگونه تفسیر میکند که کارگزاران دولتی ما در حوزه اشتغال به زبان بیزبانی میگویند ما نمیتوانیم به حدی کار ایجاد کنیم که زنان ما با تخصص و تواناییای که دارند وارد حوزه کار شوند اما مردان ما بیکار نشوند و این نشان از ضعف برنامههای اشتغالزایی نظام ملی است. اکبری مصوباتی را یادآوری میکند که در دولت احمدینژاد برای جذب بانوان در برخی از رشتههای دانشگاهی، از جمله برخی از رشتههای مهندسی، محدودیت ایجاد کرد و با استناد به این حذف اجباری نیروی کار زن از برخی حوزههای کار، تصریح میکند برای هدایت درست و افزایش مشارکت بانوان در اقتصاد محدودیتگذاری کار درستی نیست بلکه باید با تفکیک حوزهها، کارهایی را که امکان حضور بانوان در آنها بیشتر است برای این جنسیت مناسبسازی کنیم و حوزههایی را که مردانهتر هستند برای مردان تقویت کنیم.