مسیر بورس پساز دورههای کمنوسان
سهشنبه هفته گذشته شاخص کل بورس تهران با افت 3/ 0 درصدی سطح 76 هزار واحدی را ترک کرد.
در حالی که شاخص برای 13 روز متوالی حرکت کمنوسانی را در کانال 76 هزار واحدی تجربه میکرد، بار دیگر افزایش فشار فروش کفشکنی دوباره را برای این نماگر بازار سهام به دنبال داشت. در این میان، حقوقیها به منظور حمایت از شاخص دست به معاملات بلوکی در نمادهای بزرگ زدند، موضوعی که از ابتدای سال 93 بارها مشاهده شده است. به گزارش دنیای اقتصاد ، تخلیه حباب قیمتی سهام (با پایان پیشی گرفتن قیمت سهام از عوامل بنیادی و اوجگیری شاخص تا سطح 89500 واحد در دی 92) از اواسط دی 92 شروع شد. شیب افت شاخص در ابتدا تا حدی پرشتاب بود و شاخص در بازه 4 ماه و تا اواسط اردیبهشت 93 افت نزدیک به 13 درصدی را تجربه کرد. در ادامه اما از شدت نزول شاخص کاسته و شیب نزول تا حدی تعدیل شد.
حرکت کمنوسان شاخص در کانالی مشخص از نشانههای کاهش شدت نزول شاخص در آن دوره بود. در این خصوص، میتوان به حرکت 9 روزه شاخص در کانال 77 هزار واحد از 13 تا 24 اردیبهشت سال93 اشاره کرد. میانگین تغییرات شاخص در این 9 روز معادل 2/ 0 درصد بوده است. کاهش شدت نوسانات شاخص در مسیر نزولی میتواند سیگنالی از کاهش فشار فروش از سوی سهامداران باشد. پس از افت مداوم شاخص ارزیابی از رسیدن به کف قیمتی میتواند فشار فروش را تعدیل کند. از سوی دیگر نیز معاملهگران با مشاهده مسیر نزولی روزهای قبل در انتظار افت بیشتر قیمتها باقی میمانند (نبود محرک تقاضا). در نتیجه این دو عامل کاهش نوسانات شاخص رخ میدهد. سناریوی دیگر در این میان تلاش برای مناسب نشان دادن وضعیت بازار سهام در انظار عمومی است. با عبور از دوران رشدهای هیجانی و پی در پی شاخص بار دیگر در هفتههای اخیر شاهد تکرار سناریوی درجا زدن شاخص در کانالی مشخص هستیم. در این شرایط، این روزنامه ، به بررسی دورههای کمنوسان شاخص از ابتدای سال93تاکنون پرداخته است. کمنوسانی شاخص برای 19 دوره از نکات قابل توجه در این بازه زمانی است. معیار این بررسی تعداد روزهایی است که شاخص در کانالی مشخص نوسانات با محدوده کم به ثبت رسانده است. در این 19 دوره میانگین تعداد روزهای درجازدن شاخص در یک کانال 13 روز و میانگین تغییرات روزانه شاخص در این دورهها معادل 2/ 0 بوده است.
سرانجام دورههای فرسایشی شاخص پایان تغییرات اندک شاخص در یک دوره با رشد یا افتهای با شتاب نسبی بیشتر به یک کانال بالاتر یا پایینتر بوده است. بررسیها حاکی از این موضوع است که از 19 دوره، 7 دوره شاخص با رشدهای پرشتاب به یک کانال بالاتر صعود کرده است. در سایر دورهها حرکت فرسایشی شاخص بهطور کلی با افت تدریجی حجم و ارزش معاملات روبهرو بوده که در این میان خسته شدن سهامداران از روند فرسایشی معاملات، موجب تشدید فشار فروش در سهام و اعمال شوک به شاخص کل شده است. علاوه بر این موضوع قابل توجه دیگر، حمایتهای صوری است که در سالهای اخیر بارها مورد نقد کارشناسان بازار قرار گرفته شده است. از ابتدای سال 93 حمایتهای صوری و تلاش برای نگه داشتن کفهای حمایتی در برابر نزول مداوم شاخص شدت گرفت. در این خصوص، حقوقیهای بازار با میل و رغبت یا به اجبار، سهام برخی از شرکتهای بزرگ را خریداری میکردند. با رشد قیمت سهام این شرکتها که بهطور معمول درصد بالایی از ارزش بازار را در اختیار دارند، از شاخص کل حمایت میشد. در حالی که سایر نمادهای بازار در مسیر نزولی به کفشکنیهای مداوم خود ادامه میدادند، شاخص کل بهعنوان نماگری که در رسانههای مختلف مورد توجه بود و در کانون توجه عموم جامعه قرار داشت، بعضا با نوسانات اندکی روزهای معاملاتی را یکی پس از دیگری به پایان میرساند. در نتیجه، میتوان گفت افت یک پلهای شاخص در ادامه مسیر نزولی پیشین بوده است، در این میان، حمایتها تنها توانسته با ظاهرسازی، نمایانگر شدن واقعیت را به تاخیر بیندازد. همان طور که اشاره شد، حرکت کمنوسان شاخص در برخی دورهها با رشد به یک کانال بالاتر همراه میشد. در این خصوص، میتوان به حرکت کمنوسان شاخص در کانال 73 هزار واحدی از 17 تا 30 تیرسال 93 اشاره کرد. نوسانات اندک شاخص در این کانال با رشد 9/ 0 درصدی به یک کانال بالاتر صورت گرفت. در ادامه نیز شاخص در کانال 74 هزار واحدی قرار گرفت، اما این حرکت کمنوسان 16 روزه با افت 4/ 0 درصدی به یک کانال پایینتر خاتمه یافت. به این ترتیب، این سناریو را بار دیگر در کانال 73 هزار واحدی شاهد بودیم و این حبس بازهای شاخص تا سطح 71 هزار واحدی ادامه یافت. در آبانماه سال 93 هیجان ناشی از نزدیک شدن به دوره حساس دیگری از مذاکرت هستهای، موجب رشد شاخص تا سطح 76 هزارواحد شد. در ادامه بار دیگر فروکش کردن این هیجانات و همچنین روند نزولی قیمت جهانی کالا باعث تشدید رکود در بورس تهران شد. در ادامه نیز شاخص از کف 70 هزار واحدی عبور کرد، با وجود اینکه کارشناسان به جذابیت قیمت سهام با ورود شاخص به محدوده 60 هزار واحد اشاره داشتند، اما نزول این نماگر تا کف 61 هزار واحدی ادامه یافت. در آن بازه زمانی تاکید بر جذابیت قیمت سهام تا حدی از فشار فروش کاسته بود. کارشناسان در این دورهها به ارزش جایگزینهای شرکتهای بورسی بهعنوان جذابیت قیمت سهام آنها اشاره میکردند، در حالی که افت قیمت جهانی کالاها و وضعیت رکود صنایع داخلی اثر منفی در سودآوری شرکتها داشت و در نتیجه افزایش فشار فروش سهام منجر به سقوط پلهای شاخص میشد. جدول ارائه شده کاملا گویای تشدید مقاومت شاخص در برابر نزول بیشتر در کانالهای 66، 65، 64 تا کانال 61 هزار واحدی است. در این میان، رسیدن به کف 61 هزار واحدی تا حد زیادی جذابیت قیمت سهام را در نگاه سرمایهگذاران افزایش داده بود با این حال، در انتظار ادامه روند نزولی و نبود محرک تقاضا تداوم کمنوسانی شاخص در این کانال رقم خورد. در ادامه حذف ریسک سیستماتیک تحریمها از بازار سهام بهعنوان محرک قدرتمند تقاضا ، رشد 30 درصدی شاخص کل تا سطح 80 هزار واحد را در سه ماه پایانی سال گذشته به دنبال داشت. تکرار کمنوسانی شاخص در سال 95 در هفتههای اخیر نیز بار دیگر با عبور از دوران هیجانی رشد شاخص (سه ماه پایانی سال گذشته)، شاهد تکرار حبس شاخص در یک کانال مشخص مسیر نزولی بودهایم. در این خصوص، شاخص برای 13 روز متوالی از 30 فروردین تا 15 اردیبهشت در کانال 78هزار واحدی قرار داشت، این حرکت کمنوسان دماسنج بازار با چند کانالشکنی متوالی در مسیر نزولی ادامه یافت. در هفته گذشته نیز پس از 13 روز کمنوسانی در کانال 76 هزار واحدی شاهد نزول شاخص به یک پله پایینتر بودهایم. در حالی که نگرانی از ادامه سقوط پلهای شاخص وجود دارد، با این حال، افزایش مشارکت حقوقیها در سمت خرید و همچنین خوشبینیها به آینده میتواند به ضعف کنونی عوامل بنیادی غلبه کند. در این شرایط، ادامه حرکت کمنوسان در کانال 75 هزار واحدی میتواند با امیدهای موجود به یک کانال بالاتر ختم شود. از سوی دیگر، ادامه فرسایش معاملاتی سهام با ادامه افت حجم و ارزش معاملات نیز محتمل است که میتواند بار دیگر فشار فروش از سوی سهامداران خسته و بیشتر کوتاهمدتی را تشدید کند. با این حال، کمنوسانی شاخص در کانالهای بالاتر از سطح کنونی از کاهش تمایلات به فروش سهام میان فعالان بازار حکایت دارد. در این میان، این امیدواری وجود دارد که حمایتهای صوری از شاخص صورت نگیرد و در نتیجه امکان تحلیل دقیقتری از وضعیت کنونی وجود داشته باشد.