ایرانیان یکسوم ژاپنیها کار می کنند
اطلاعات آماری نشان میدهد کار مفید ایرانیان در مقایسه با بسیاری از کشورها مانند ترکیه، ژاپن، کره جنوبی، چین و حتی پاکستان و افغانستان بسیار کمتر است.
دلایل زیادی مانند نبود تناسب در دستمزد کارکنان با کار، ضعف در مدیریت و نظارت، سیستم فرسوده اداری و ازدیاد نیروی کار باعث شده تا نیروی کار ایرانی به میزان لازم فعالیت نداشته باشد. آمارها حاکی از آن است که ناکارآمدی نیروی کار در بخش دولتی به مراتب از بخش خصوصی بیشتر است. این آمار برای کشوری مانند ایران که سال هاست بخش عمدهای از اقتصاد آن به شکل دولتی اداره میشود، بسیار نگران کننده است. آرمان در این گزارش به بررسی راندمان کاری در ایران میپردازد. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی از درصد پایین ساعات کار مفید در ایران خبر میدهد که بسیار تکاندهنده است. بر اساس این گزارش ساعت کار مفید در بخش دولتی به شدت پایینتر از بخش خصوصی است. این مرکز اینطور عنوان کرد که در خوشبینانهترین حالت، ساعات کار مفید در ایران روزانه حدود دو ساعت است که بر این اساس در طول هفته به ۱۱ ساعت نمیرسد. آمارهای دقیقتر در مرکز آمار نشان میدهد ایرانیان در طول هفته نزدیک به هفت ساعت کار میکنند.
این در حالی است که بر اساس ماده ۵۱ قانون کار میزان ساعت کار روزانه در بنگاههای تولیدی و یا واحدهای مشمول قانون کار هشت ساعت اعلام شده است. با وجود این، قانون کار هیچ اشارهای به بهرهوری نیروی کار نکرده است. با توجه به اینکه نیروی کار ایرانی به میزان کافی در هفته کار نمیکند، متاسفانه باید گفت این میزان بهرهوری پایین باعث شده است که رفته رفته فاصله پیشرفت تولید و رشد اقتصادی کشور از برخی کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه بیشتر شود. ایرانیان سالانه ۸۰۰ ساعت کار میکنند. این در حالی است که ساعات کار مفید در کشورهایی مانند ژاپن ۲۴۲۰، کره جنوبی ۱۹۰۰ و در چین ۱۴۲۰ ساعت است. آمار سالانه ساعات کار مفید ایران در مقایسه با کشورهای ترکیه، افغانستان و پاکستان نیز جالب توجه است. ساعات کار مفید سالانه در ترکیه ۱۳۳۰ساعت، در پاکستان ۱۱۰۰ ساعت و در افغانستان ۹۵۰ ساعت برآورد شده است که در مقایسه با ایران (۸۰۰ ساعت) شرایط مناسبتری را دارند. البته وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای کویت و عربستان بهتر است. این کشورها به ترتیب با ۶۰۰ و ۷۲۰ ساعت کار مفید سالانه پس از ایران قرار گرفتهاند. آمار ساعت کاری ایران مجموع ساعات کاری مفید دو بخش خصوصی و دولتی در ایران است.
طبق بررسیهای مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی، متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه است. این آمار زمانی تکان دهندهتر میشود که اقتصاد ایران به شدت دولتی است. اگر این آمار درست باشد، میتوانیم بخش مهمی از عقبماندگی اقتصادی ایران را به ساعات غیرمفید کاری ارتباط دهیم، به این صورت که اگر نیروی کار به میزان کافی کار روزانه خود را به هر دلیلی انجام ندهد، نظام تولیدی کشور صدمه دیده و بسیاری از بخشهای دیگر را دچار مشکل میکند. کارشناسان معتقدند نبود تناسب در دستمزد کارکنان با کار، ضعف در مدیریت و نظارت، سیستم فرسوده اداری که از فناوریهای قدیمی و عقبمانده بهره میگیرد، از موارد موثر در پایینبودن ساعات کار مفید در ایران است. حال اگر تعطیلیهای مختلف و کاهش ساعات اداری در برخی موارد را در نظر بگیریم شرایط سختتر هم میشود. کارشناسان معتقدند با وجود پایین بودن بهرهوری کار، این تعطیلیها و کاهش ساعات کار اداری آسیبهای بیشتری به اقتصاد کشور وارد میکند. عدم شایستهسالاری در بدنه اقتصاد ایران یکی از اصلیترین مشکلات اقتصاد ایران عدم شایستهسالاری است. متاسفانه مدیریت در کشور ما انتصابی است و این مدیریتها بر اساس شایسته محوری انجام نمیشود و وقتی کارکنان با مدیری که شایسته نیست کار میکنند، مسلم است که همکاری لازم را نداشته باشند. شاید بتوان مساله شایسته سالاری را دلیل پایین بودن میزان کار مفید در ایران دانست. کارشناسان اقتصادی عنوان میکنند انتخاب مدیران دولتی در ایران عمدتا بر اساس ملاحظات حزبی، گروهی و فامیلی است. به طور کلی میتوان گفت اقتصاد ایران در چند سال اخیر به صورت رفاقتی اداره شده است. فقدان دانش مدیریت و عدم آشنایی با روحیات نیروی کار، تبعیض و قومگرایی، اعمال سیستم تنبیه و تشویق نادرست و غیرعلمی کارکنان، باعث شده تا مدیران در اداره کارکنان زیرمجموعه خود ناموفق باشند. به طور کلی در اثر عوامل مختلفی که از گذشته در جامعه ما وجود داشته و در سالهای اخیر بیشتر شده است راندمان کاری کاهش یافته است.
این کاهش در سطح عموم کارها وجود دارد که متاسفانه در کارهای دولتی بیشتر است. دلیل این امر را هم میتوان در ازدیاد کارمندان در کارگاههای تولیدی جست و جو کرد. به عبارت دیگر بدنه شرکتهای دولتی در حالی که باید چابک و کوچک باشد، بسیار فربه شده است. مساله دیگری که باید به آن توجه داشت این است که باید مدیریت منابع انسانی فرهیختهای را در سازمانها بگماریم. یعنی هم خود مدیر این شایستگی را داشته باشد و هم بتواند طرحهایی را ارائه کند که کارآمدی کارکنان به بالاترین درجه خود برسد. در دنیای کنونی کشورهای ضعیف و قوی در جهان وجود ندارند، بلکه مدیریتهای قوی و ضعیف است که سبب میشود کشورهایی عقب بمانند یا پیشرفت کنند. به عبارت دیگر تمام مسائل جهان امروز به مدیریت مربوط میشود و مدیریت برآمده از برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح است، اما سهلانگاری در رسیدگی به اهداف تعیین شده و اشتباهات در اجرا در سایه مدیریت ضعیف میتواند کشورها را روز به روز ضعیفتر کند. لزوم کاهش حجم سازمانها و شرکتها در بنگاههای اقتصادی این طبیعی است که یکی از مشکلات پیش روی بهرهوری مدیریتی است، اما مهارت، تجربه و دانش متناسب نیروی کار نیز یکی دیگر از مشکلات اصلی بهره وری در اقتصاد ایران است. یکی از شاخصهای اصلی بهره وری منابع انسانی است که باید توجه ویژهای به آن شود. در صورتی که منابع انسانی یک بنگاه، مهارتهای لازم را آموزش ندیده باشد یا نظام انگیزشی لازم را برای اینکه بهرهوری خود را به حداکثر رساند، تجربه نکند، نتایج منفی آن بر روی بهرهوری بنگاه اثرگذار است. از لحاظ فنی بهرهوری به صورت مقدار کالای تولید شده به ازای مصرف هر واحد از عوامل تولید در چرخه تولید تعریف میشود.
به بیانی دیگر افزایش بهرهوری، ترکیبی از کارایی و اثربخشی بوده و افزایش میزان محصول را با استفاده از میزان عوامل تولید ثابت مقدور میسازد. از شاخص بهرهوری میتوان برای مقایسه بینالمللی کشورها استفاده کرد. شاخصهای بهرهوری به طور کلی به دو دسته کلی و جزئی تقسیم میشوند. شاخصهای جزئی شامل بهرهوری عوامل تولید میشوند که از جمله آنها میتوان به بهرهوری نیروی کار، بهرهوری سرمایه و بهرهوری انرژی اشاره کرد. شاخص بهرهوری کل نیز میزان محصول به دست آمده را نسبت به کل عوامل تولید میسنجد. نیروی کار یکی از مهمترین عوامل تولید در چرخه تولید به حساب میآید و بر اساس تحقیقات انجام شده در کشورمان، مهمترین عامل تولید نیروی انسانی است و میزان اتکای کارفرما به نیروی کار از سرمایه بیشتر است. بنابراین درک عمیق بهرهوری نیروی انسانی و شناخت عوامل مؤثر بر آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. افزایش بهرهوری نیروی انسانی باعث ایجاد ارزش افزوده، کاهش تورم و بهبود سطح زندگی کارگری و افزایش رفاه در جامعه میشود. شاخص بهرهوری نیروی کار را میتوان از نسبت محصول به دست آمده به میزان نیروی کار مورد استفاده استخراج کرد.
عوامل متعددی بر بهرهوری نیروی کار تاثیر میگذارند که مهمترین آنها عبارتاند از عوامل مدیریتی، امنیت شغلی، مشکلات اقتصادی، آموزش و ساعت کاری مفید. برای بهبود این شرایط باید ابتدا حجم دولت کم شود تا ارتباط بین بهرهوری و حقوق دستمزد در کشورمان بازتعریف شود؛ چراکه وضعیت نابسامان کاری در ادارات و نهادهای دولتی از نظر روانی به سایر بخشهای اقتصادی نیز تسری مییابد و کل بازار کار را تحتالشعاع قرار میدهد. در نهایت و به طور خلاصه باید توجه داشته باشیم که هر آنچه ما را از اقتصاد بازار دور میکند، عاملی برای افت بهرهوری کار است.