پسانداز اندک برای مسکن گران
صحبتهای وزیر راه و شهرسازی و برنامههای اعلامی از سوی این وزارتخانه نشان میدهد که پایه و اساس تامین مسکن بر مبنای شکلگیری نظام پسانداز در طرف تقاضاست.
ایجاد صندوقهای زمین و مسکن، گسترش بازار رهنی و بازار رهن ثانویه راهکارهایی است که مبتنی بر نظام پسانداز است. بررسی تجربیات کشورهای مختلف نیز نشان میدهد که آورده متقاضی و پسانداز سهم عمدهیی در تامین مالی مسکن داشته است. بنابراین پسانداز یکی از اصولیترین راهکارهای تامین مالی مسکن است که در دورههای مختلف نیز مورد توجه قرار گرفته است. اما بررسی آمار اعلامی از سوی وزارت راه و شهرسازی نشاندهنده استقبال نامناسب از روشهای پسانداز در تامین مالی مسکن دارد. در حالی که در شرایط فعلی افراد باید برای دریافت وامهای 80 یا 60 میلیونی حداقل 40 یا 30میلیون تومان را سپردهگذاری کنند بهطور متوسط تنها 19میلیون تومان در صندوقهای پسانداز سرمایهگذاری شده و تنها 800میلیارد تومان برای 42هزار نفر طی 3سال گذشته سپردهگذاری شده است. ارقامی که نشان میدهد با نیاز فعلی بازار مسکن خیلی تطابق ندارد. نکتهیی که باید وزارت راه و شهرسازی و سیاستهای اقتصادی مسکن با آن تطابق کند، این است که چگونه بستر پسانداز در کشور به وجود آید و چه عواملی به عنوان عامل تهدید و تحدیدکننده نظام پساندازی شناخته میشود. مهمترین عامل تهدید و
تحدیدکننده نظام پساندازی در طرحهای فعلی دولت پدیده شکست بازار است که سبب عدم تناسب قیمت مسکن و سطح درآمد خانوار شده است. این عدم تناسب سبب میشود تا شاخص دسترسی به مسکن افزایش یافته و دوره انتظار مسکن نیز به تبع آن افزایش یابد. طبق طرح جامع مسکن که توسط وزارت راه و شهرسازی تهیه شده شاخص دسترسی به مسکن بهطور متوسط در دهکهای مختلف 12سال محاسبه شده است به این معنی که یک خانوار ایرانی باید به مدت 12سال تمام درآمد خود را پسانداز کند تا بتواند صاحب مسکن شود. با توجه به اینکه مسکن یکسوم سبد هزینه خانوار را تشکیل میدهد طبق طرح جامع مسکن دوره انتظار مسکن بهطور متوسط به 36 سال خواهد رسید یا به عبارت دیگر طبق برآورد طرح جامع مسکن اگر خانواری بتواند تمام سهم هزینه مسکن خود را پسانداز کند و رقمی را بابت اجارهبها پرداخت نکند در شرایط فعلی بعد از 36 سال امکان تملک واحد مسکونی را خواهد داشت در حالی که عمر یک خانوار ایرانی با توجه به سن ازدواج و سن امید به زندگی طول عمر یک خانواده ایرانی کمی بیش از 40 سال است. در چنین شرایطی تمام عمر و ثمره یک خانواده تبدیل به یک واحد مسکونی حداقلی خواهد شد که فرصتی برای استفاده
از آن را دیگر ندارد. به نظر میرسد که دولت برای شکلدهی نظام پسانداز در تامین مالی مسکن باید توجه ویژهیی در خصوص کاهش شاخص دسترسی و طول دوره انتظار مسکن داشته باشد تا خانوار در بازه زمانی کوتاه یا میانمدت امکان بتواند برنامهریزی تملک واحد مسکونی را داشته باشد و انگیزه لازم برای پسانداز داشته باشد. نمونه بارز این مساله در سالهای اخیر مسکن مهر بوده است. استقبال مردم به طرح مسکن مهر با توجه به تمام مشکلاتی که در اجرای این طرح وجود داشت، تناسب قیمت تمام شده با توان پسانداز خانوار بوده است که دسترسی آحاد مردم به این طرح و طول دوره انتظار را بهبود بخشید. آورده 10 تا 20میلیون تومانی توانست با درآمد سالانه 18 میلیون تومانی خانوار ایرانی در زمان ثبتنام مسکن ارتباط مناسبی برقرار کند. امر بسیار مهمی که در سیاستهای فعلی وزارت راه و شهرسازی مشاهده نمیشود. * رییس گروه سیاستگذاری مسکن دانشگاه علم و صنعت
ارسال نظرات