لگام «الفالح» بر تندروی عربستان
ارزیابی اجلاس 169 اوپک از باب نوع برخورد دو عضو تأثیرگذار آن، بسیار حائز اهمیت است. برخلاف آنچه در گذشته با حضور النعیمی، وزیر نفت عربستان، بر اوپک حاکم بود؛ اینبار الفالح راه صلح را در پیش گرفت.
البته اگر بتوان تحریکنکردن دیگر اعضای اوپک علیه ایران را «صلح» نامید. حمید حسینی، عضو هیأتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی در گفتوگویی از نفوذ الفالح در سیاستگذاریهای داخلی عربستان میگوید: «به نظر میرسد نفوذ الفالح نسبت به النعیمی در سیاستگذاریهای عربستان بیشتر بوده است. ممکن است در بازار جهانی نفت چندان فردی شناختهشده نباشد، اما توانسته فضای داخل عربستان را تا حدودی آرام کند تا عربستان برخورد خود را با اوپک اصلاح کند».
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، حسینی، این اقدام عربستان را حرکت در راستای کاهش تنشها میان ایران و عربستان میداند. به گفته او، اکنون ایران باید در زمینه اعزام حجاج، از دستاوردهای حداکثری درگذرد و با دیپلماسی، در راه کاهش این تنشها گام بردارد. او در میانه تحلیل این موضوع به نکتهای نیز در روابط مالی و پولی ایران اشاره میکند: «درحالحاضر نقلوانتقال مالی و پولی ما با اروپا راحتتر از منطقه خلیج فارس است؛ درحالیکه در اوج تحریمها، ما بهراحتی میتوانستیم در منطقه با استفاده از امکاناتی که در امارات، عمان و ترکیه بود، به نقلوانتقالات پولی و مالی خود بپردازیم؛ اما تنشهای ایران و عربستان باعث شده بسیاری از کشورهای عربی، روابط خود را با ایران محدود کرده و ما را تحت فشار بگذارند». او میگوید نوع رفتار الفالح، میتواند قدمی برای کاهش تنشهای ایران و عربستان باشد و ما نیز بهتر است در این زمینه قدم بعدی را برداریم.
نشست اخیر اوپک را چگونه ارزیابی میکنید؟ اجلاس ١٦٩ اوپک به خوبی برگزار شد. پیش از نشست این نگرانی وجود داشت که با توجه به تغییر وزیر نفت عربستان و بازگشت ایران به بازار جهانی، اظهارنظرها درباره فریز نفتی و انتخاب دبیرکل، شکاف و افزایش اختلافات در میان اعضا به وجود آید و در نتیجه آینده سازمان اوپک را به خطر بیندازد و بود و نبود این سازمان را بیتأثیر کند؛ اما خوشبختانه فضای خوبی حاکم بود. بخشی از علت نیز به برخورد بهنسبت متعادل وزیر نفت عربستان باز میگشت؛ بنابراین این نشست در نهایت منجر به انتخاب دبیرکل و حفظ سقف تولید، بدون تنش شد. به نظر میرسد این نشست موفقیتآمیز بود؛ زیرا سبب شد تا بازار نفت نیز نسبت به اتفاقات آن واکنش مثبت و قیمت نفت روند صعودی داشته باشد.
نشست اوپک پایان یافت و دبیرکل هم انتخاب شد. برخی تحلیلگران میگویند قدرت زنگنه در این نشست برای بهکرسینشاندن حرفش خیلی بالا بود. تعییننشدن سقف تولید برای کل اوپک خواسته زنگنه بود. نظر شما دراینباره چیست؟ ایران پیش از نشست اوپک، کارش را انجام داده بود. ما هم توانسته بودیم افزایش تولید داشته باشیم و هم بازارهایمان را پس بگیریم. به این خاطر در عمل فریز نفتیای که در پس اظهارنظرها درباره آن، خواستار بازنگشتن ایران به بازار نفت بود، بیمعنی شد. از طرفی تغییر وزیر نفت عربستان باعث شد نقش ما در اوپک، نقش پررنگی باشد و از سوی دیگر، اتفاقی علیه ایران در این نشست رخ ندهد.
گفته میشود عربستان نیز به خواسته خود در این نشست رسید. مؤسسه مالی BNP پاریباس فرانسه گفته سیاست عربستان برای اینکه خود بازار برای تعیین قیمت نفت به تعادل برسد، نیز ادامه یافت. نظر شما چیست؟ عربستان تحت فشار است. صادرات نفت عربستان بالاست و کاهش قیمتهای نفت به اقتصاد این کشور آسیب زده است و باعث شده به ذخایر خود دست ببرد. از آن سو افزایش قیمت حاملهای انرژی در داخل عربستان ممکن است برای کشور مسئلهساز شود؛ بههمیندلیل، عربستان اعلام کرده در سیاستهای خود، افزایش تولید و فشار بر بازار را پیگیری نمیکند. سیاست جدید عربستان عاقلانه است و میتواند به همگرایی در اوپک کمک کند.
قیمت نفت با اینکه در آستانه اوپک به سبب احتمال تعیین سقف تولید، روند کاهشی داشت؛ اما پس از آن به خاطر اظهارنظر وزیر عربستان درباره اینکه قصد ندارد فعلا افزایش تولیدی داشته باشد، به بالای ٥٠ دلار بازگشت. با توجه به اینکه الفالح جایگزین النعیمی، وزیر باتجربه این کشور شده است، قدرت عربستان و تأثیرگذاری کلام وزیر آن را در بازار نفت چگونه میبینید؟ بازار نفت فقط متأثر از سیاستهای کشورهای نفتی نیست. در این بازار، ارزش دلار، سیاستهای آمریکا و... مطرح است. در روزهای اخیر، آمار اشتغال آمریکا منتشر شده که کمی از پیشبینیها پایینتر بوده. در نتیجه انتظار برای افزایش بهره بانکی در آمریکا، کم شده است؛ بنابراین با افزایش ارزش دلار روبهرو نبودیم. افزایش نرخ بهره آمریکا میتوانست به خروج دلارها از کشورهای کمترتوسعهیافته کمک کند و درواقع ضربهای به اقتصاد این کشورها باشد. در واقع افزایش ارزش دلار به ضرر اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت بود؛ زیرا خریداران نفت باید دلار بیشتری صرف میکردند؛ بنابراین کاهش احتمال افزایش نرخ بهره بانکی آمریکا، ایجادنشدن تفرقه در میان اوپکیها، برگزاری اجلاسی آرام و از سوی دیگر افزایش تقاضا در چین، همگی دستبهدست هم دادند تا روند بازار روند مثبتی داشته باشد و دوباره جان بگیرد. از طرفی وزیر نفت جدید عربستان، سابقه مدیرعاملی آرامکو را داشته و همیشه در میان دستاندرکاران انرژی عربستان حضور داشته و نشان داده که فردی تکنوکرات است و از جایگاه خوبی در بحث انرژی عربستان برخوردار بوده است. به نظر میرسد نفوذ الفالح نسبت به النعیمی در سیاستگذاریهای عربستان بیشتر بوده است. ممکن است در بازار جهانی نفت، چندان فردی شناختهشده نباشد؛ اما توانسته فضای داخل عربستان را تا حدودی آرام کند تا عربستان برخورد خود را با اوپک اصلاح کند.
برخورد وزیر نفت عربستان با ایران براساس آنچه کارشناسان میگویند، برخوردی دوستانه بوده است. این رفتار نماینده عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟ اینکه عربستان سعی نکرده از ابتدا اجلاس را به سمت و سوی اهداف خود هدایت کند، خود رویکردی مناسب است. این اقدام عربستان سبب شد تا اوپک در تصمیمگیریهای خود آزاد عمل کند. پیشازاین هرگاه النعیمی سخنی میگفت، به دلیل نفوذش در میان کشورهای عربی، تصمیمهای اوپک به آن سو متمایل میشد و آنها بودند که حرف اول را در اوپک میزدند. این امر سبب میشد یا نتایج اوپک به اختلاف بینجامد یا به تصمیمی منتهی نشود. برخورد عربستان با هر هدفی که بوده، به نفع اوپک و کشورهای نفتی تمام شده است. این اقدام عربستان میتواند به کاهش تنش میان ایران و عربستان کمک کند. یکی از مشکلاتی که کشور با آن مواجه است، سیاستهای رادیکال و تند عربستان و پیروی کشورهای عربی از ان است که سبب شده تا برجام نتایج عملی خود را نشان ندهد؛ درحالحاضر نقل و انتقال مالی و پولی ما در اروپا راحتتر از منطقه خلیج فارس است؛ درحالیکه در اوج تحریمها ما به راحتی میتوانستیم در منطقه با استفاده از امکاناتی که در امارات، عمان و ترکیه بود، به نقل و انتقالات پولی و مالی خود بپردازیم؛ اما تنشهای ایران و عربستان باعث شده بسیاری از کشورهای عربی، روابط خود را با ایران محدود کرده و ما را تحت فشار بگذارند. نوع رفتار الفالح میتواند قدمی برای کاهش تنشهای ایران و عربستان باشد.
فکر میکنید عربستان با هدف کاهش تنش، دست به چنین اقدامی زده؟ عربستان، در نفت حاضر نبود ما به بازار برگردیم و بسیار تلاش کرد تا ایران به قدرت منطقهای تبدیل نشود؛ اما این واقعیت کمکم خود را نشان داد که در سوریه، عراق و حتی در یمن، شرایط، خود را بر عربستان تحمیل میکند و فضا در آمریکا به دلیل پیداشدن ردپای این کشور در حملات ١١ سپتامبر، علیه عربستان بهشدت در حال گسترش است. بنابراین به نظر میرسد عربستان در حال کمآوردن است و قصد دارد کوتاه بیاید و به تنش با ایران دامن نزند. در طول نشستهای اوپک در دولت روحانی، قدرت ایران تا چه اندازه تغییر کرده؟ آیا تأثیرگذار شدهایم؟ در اوپک هر کشوری به میزان ظرفیت و تولیدی که دارد، میتواند تأثیرگذار باشد. در اقتصاد مقاومتی بر ایجاد ظرفیت تأکید شده است؛ بنابراین در این دوره که توانستهایم هم افزایش تولید و هم افزایش صادرات داشته باشیم و از سویی تولید گاز هم افزایش یافته و توانستهایم مسائلمان را در مذاکرات هستهای حل کنیم، حتما جایگاه بالاتری در اوپک داشتهایم. کشورهای منطقه نیز این مسائل را در نظر میگیرند. حمایت ایران از نامزد نیجریه برای دبیرکلی و در نهایت انتخاب کاندیدای این کشور، در همین راستا بود؟ منطقه حمایت ایران از نیجریه را در نظر گرفت. در مقابل عربستان از نامزد اندونزی حمایت کرده بود؛ اما ایران به کمک کشورهایی که معمولا با ایران همکاری میکنند مثل نیجریه، عراق، الجزایر و ونزوئلا توانست نقش پررنگتری در اوپک داشته باشد و از فروپاشی اوپک جلوگیری کند.
با توجه به اینکه گفته میشود اکنون زنگنه باتجربهترین عضو اوپک است زیرا دیگر النعیمی در این نشست حضور ندارد، فکر میکنید ایران میتواند تعیین سقف تولید برای هریک از اعضای اوپک (سهمیهبندی) را دوباره در دستور کار اوپک قرار دهد؟ ما در گذشته اشتباه کردیم. در اوپک اجماع حاکم است؛ بنابراین اگر ایران با حذف سهمیهبندی اعضا مخالفت میکرد، اوپک نمیتوانست سهمیهبندی اعضا را حذف کرده و سقف نهایی اوپک را به تصویب برساند. بازگشت این سهمیهبندی نیازمند توافق اعضاست. در شرایط کنونی، نه عراق حاضر به پذیرش این مسئله است و نه عربستان آمادگی بازگشت به سهمیه قبلی خود را دارد. ایران هم به دلیل اینکه هنوز به ظرفیتهای پیشین خود دست نیافته، تمایلی ندارد این نوع سهمیهبندی را بپذیرد. این اتفاق ممکن است بازار نفت را دوباره دچار بحران کند. بنابراین چنین چشماندازی را بهزودی در اوپک نمیبینم.
آیا ایران میتواند از نفوذ خود برای ایجاد همبستگی در اوپک برای تأثیرگذاری دوباره در ایجاد تعادل در بازار نفت بهره بگیرد؟ من دیپلماسی انرژی را به تنهایی کافی نمیدانم. باید دیپلماسی کشور به صورت کامل فعال شود و سیاست خارجی کشور تلاش کند مسائل ایران و عربستان را حل کند، زیرا ایران و عربستان با یکدیگر میتوانند تعادل را به بازار بازگردانند. با توجه به روند دیپلماسی کشور که در جهان نتیجه داده، نباید اجازه دهیم با زیرسؤالبردن تلاشها، دیپلماتهای ما خسته و ناامید شوند. اینکه بگوییم برجام هیچ دستاوردی نداشته، در این شرایط تیم دیپلماسی کشور روحیه و انگیزه لازم را برای پیگیری امور نخواهد داشت. در رابطه با عربستان نیز دیپلماسی کشور باید وارد عمل شود. ما اگر بتوانیم با تعامل مسئله حج امسال را حل کنیم، خود قدمی است در راستای حلوفصل و رابط این دو کشور. عربستان درهرحال پذیرفته در رابطه با حج، حاجیها بتوانند در ایران ویزای خود را به صورت مجازی دریافت کنند یا اینکه سفارت سوئیس به نیابت از ایران مسائل حجاج را پیگیری کند. ما نیز باید کمی انعطاف نشان دهیم و نخواهیم حداکثری عمل کنیم. قدم اول میتواند اعزام حجاج در این فرصت اندک به عربستان باشد. تبلیغات ایران علیه عربستان میتواند این توجیه را برای سعودیها داشته باشد که عملکرد دولت ایران راه را برای ورود حجاج به خانه خدا بسته است. دولت باید در این زمینه تجدیدنظر کند و نگذارد این مسیر بسته شود. بدون رفع تنش بین ایران و عربستان نمیتوان انتظار داشت اوپک بتواند اثرگذاری خود را دوباره به دست آورد.
با توجه به اقدامنکردن اوپک در تولید دو سال گذشته در ایجاد تعادل در بازار، میتوان هنوز هم از آن بهعنوان کارتل نفتی یاد کرد؟ اوپک نخواسته در این سالها نقش خود را ایفا کند. کشورهای اوپک به نظر میرسد به این جمعبندی رسیدهاند که نفت اهمیت سابق را در دنیا ندارد. بنابراین تلاش برای کنترل تولید و بازار به نفع اعضا را کنار گذاشتهاند. درحالحاضر سرمایهگذاریهای عظیمی در انرژیهای جایگزین شده است. در سال گذشته ١٤٧ گیگاوات تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر داشتیم که به اندازه کل تولید نفت آفریقاست. بنابراین کشورهای اوپک قیمت نفت در بازه کنونی را با توجه به شرایط موجود پذیرفتهاند.
با این اوصاف مرگ اوپک فرارسیده یا بازگشت روح به اوپک را میتوان در آینده نزدیک مشاهده کرد؟ شاید اوپک تأثیرگذاری قبلی را نداشته باشد، اما با حفظ آن میتوان امید داشت که در آینده نقشی داشته باشد. این سازمان بههرحال به کاری تخصصی در حوزه بازار نفت مشغول است که اطلاعات آن به سبب پژوهشهایی که در دبیرخانه انجام میشود، بسیار دارای اهمیت است. وجود این سازمان در هر حال بهنفع اعضاست. اگر جز این بود اندونزی و گابن دوباره به اوپک بازنمیگشتند. اگر این کشورها میدانستند که اوپک نفعی برای آنها ندارد، علاقهمندی به بازگشت به اوپک را مطرح نمیکردند. ما به این سازمان نیاز داریم و همین امر سبب شده تا به فکر اوپک گازی هم باشیم. بودن اوپک نسبت به نبودن آن برای اعضا بهتر است، بنابراین نباید عامل از هم پاشیدهشدن اوپک باشیم.