گردشگری راهحلی برای اشتغال بانوان
گردشگری بهعنوان صنعتی جهانی مشاغل متعددی را در سطح جهان پدید آورده است و با بسیاری از حرفهها ارتباط مستقیم و غیرمستقیم دارد.
گردشگری یکی از مهمترین بخشهای صنعت و از کارآفرینان بزرگ است. 3/4درصد اشتغال دنیا بهصورت مستقیم و 9درصد بهصورت غیرمستقیم با این صنعت گره خورده است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز، صنعت گردشگری از این توانایی بالقوه بهرهمند است که زنان را توانمند سازد و به آنها امکان رشد و شکوفایی بخشد و همچنین زمینه دسترسی بانوان را به فرصتهای شغلی بهصورت عادلانهتر (در مقایسه با مردان) فراهم آورد. در این میان ویژگیهای ذاتی زنان هم به کمکشان میآید. کما اینکه توانمندی زنان در کار توریسم، صبوری خاص زنانه و داشتن مهارت در جهت برقراری ارتباط بیشتر و بهتر با مسافران است. به همین دلیل زنان بخش قابل توجهی از کارکنان صنعت گردشگری در جهان را چه در شغلهای رسمی و چه بخشهای غیررسمی تشکیل میدهند. طبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) بین 60 تا 70درصد کارکنان صنعت گردشگری در سراسر جهان زنان هستند و فعالان زن در این بخش بهویژه بهعنوان کارآفرین در مقایسه با سایر بخشهای صنعت دو برابر است، به همین علت سازمان جهانی گردشگری، روز جهانی گردشگری را در سال 2007 به نام زنان و صنعت گردشگری نامگذاری و از این سال پژوهشهای گستردهای را در خصوص این موضوع آغاز کرد. سهم زنان از مدیریت گردشگری در سطح جهان در دنیای امروز از میان هر پنج وزیر جهانگردی یک نفر زن است. کشورهایی که از بیشترین تعداد فعال زن در بخش گردشگری خود برخوردارند، عبارتند از کره جنوبی (96درصد)، شیلی (86درصد)، پرو (66درصد)، استرالیا (66درصد)، آلمان (65درصد)، آفریقای جنوبی (63درصد)، فرانسه (63درصد)، گواتمالا (55درصد)، سنگاپور (55درصد)، ایالات متحده آمریکا (55درصد)، ایران (50درصد)، فیلیپین (50درصد)، اندونزی (47درصد)، مکزیک (46درصد) و پاناما (45درصد). البته این آمارها و درصدهای چشمگیر در همه نقاط جهان به چشم نمیخورد و مثلا وضعیت حضور زنان در گردشگری در برخی کشورها مانند عربستان سعودی (8/1درصد)، مصر (3/3درصد) و یمن (4/1درصد) بسیار پایین است. این تبعیضهای ناتمام همچنین صنعت گردشگری فرصتهایی را پیش پای بانوان قرار میدهد تا بتوانند کسب درآمد داشته باشند یا کارآفرینی کنند. از سوی دیگر، بیشتر زنان شاغل در این صنعت در بخشهایی با کمترین میزان دستمزد و نیاز به مهارت مشغولند و در کسبوکارهای خانوادگی صنعت توریسم حجم قابل توجهی کار بدون دستمزد انجام میدهند. زنان بیشتر در بخش فعالیتهای خدماتی و دفتری این صنعت مشغولند و در سطوح بالایی اشتغال و مدیریت گردشگری در مقایسه با همکاران مرد خود نقش کمرنگتری دارند. بانوان فعال در گردشگری بهصورت متوسط 10 تا 15درصد حقوق کمتری در مقایسه با همکاران مرد خود دریافت میکنند. گردشگری و اشتغالزایی برای زنان در مطالعهای که توسط شورای جهانی گردشگری (WTTC) در سال 2013 در مورد کشورهای استرالیا، آفریقای جنوبی، ترکیه، فرانسه و آلمان (دلیل انتخاب این کشورها وجود صنعت گردشگری پویا و پررونق و دادههای آماری قابل اعتماد برای انجام پژوهش بود) صورت گرفت، مشخص شد سهم بزرگی از کارکنان این صنعت را در کشورهای یادشده بانوان تشکیل میدهند. استرالیا بالاترین میزان فعالان زن (66درصد کل شاغلان این بخش از صنعت) را در گردشگری به خود اختصاص داده که حدود 10درصد بیشتر از متوسط سهم زنان در صنعت این کشور است. در فرانسه، آلمان و آفریقای جنوبی هم اوضاع کم و بیش مشابه است و زنان نسبت به سایر بخشهای صنعت، در گردشگری نقش پررنگتری بازی میکنند. تنها مورد استثنا مربوط به کشور ترکیه بود که این تفاوت معکوس است. در این کشور سهم اشتغال زنان در کل صنعت حدود 30درصد است و در بخش گردشگری این سهم به 27درصد میرسد که پایینتر از میانگین اشتغال در سایر بخشهاست. البته نکتهای که باید به آن توجه کنیم، امکان اشتغال غیررسمی زنان در این صنعت است که در کشورهای در حال توسعه بیشتر از کشورهای صنعتی است و احتمالا این در مورد ترکیه هم صدق میکند. بخشهای سلامت و خدمات اجتماعی تنها قسمتهایی از صنعت بودند که در پنج کشور یادشده تعداد زنان بیشتری را از گردشگردی به خدمت گرفته بودند. بخش دیگر این مطالعه امکان و تغییرات این آمار در صنعت گردشگری طی سالهای آینده است. برای بسیاری از این کشورها نسبت آماری شاغلان زن در بخش گردشگری تفاوت معناداری نمییابد، اما ترکیه باز هم استثنا خواهد بود. گمانهزنیها نشان میدهد که زنان در بخشهای مختلف صنعتی 50درصد نیروی کار را تشکیل میدهند، ولی در ترکیه میزان مشارکت زنان در گردشگری با نرخ بیشتری رشد مییابد و مانند سایر کشورهای مورد مطالعه، سهم زنان شاغل در این بخش از متوسط سایر بخشهای صنعت بیشتر میشود. زیر چتر حمایتهای دولتی در اواخر دهه 90میلادی دولت بریتانیا طرحی با عنوان جنسیت و گردشگری به تصویب رساند که برپایه حمایت از حضور زنان در عرصه گردشگری طرحریزی شده بود. این برنامه که در واقع زیرمجموعهای از برنامههای بلندمدت توسعه در بریتانیاست، شامل بندهای متعددی میشود که مهمترین آنها، کاهش تبعیض جنسیتی، کاهش فقر و بیکاری زنان، افزایش فرصتهای شغلی برای زنان و ایجاد فرصت حضور بیشتر زنان در عرصههای اجتماعی و زیستمحیطی است. کشورهایی چون ترکیه، شیلی و پورتوریکو در طول سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای ارتقای وضعیت سهم زنان انجام دادهاند. بنابر گزارش روزنامه گاردین، دولت ترکیه مدتهاست با ایجاد کارگاههای دوزندگی دولتی، تلاش کرده ضمن تولید منسوجات و البسه محلی و جذب گردشگران به خرید این کالاها، برای زنان، ایجاد اشتغال و درآمد کند. گردشگری راهحلی برای کاهش بیکاری زنان ایران با وجود پتانسیل بالا برای توسعه صنعت گردشگردی در کشور که به یمن شرایط جغرافیایی و تفاوت معنادار اقلیمی در گوشه و کنار کشور بهوجود آمده، نتوانسته بستر مناسبی را برای ترویج این صنعت پردرآمد فراهم کند. از سوی دیگر، توجه به آمار و بررسی آنها از نرخ بالای بیکاری زنان حکایت دارد. میزان مشارکت زنان در اقتصاد ایران بهصورت کلی حدود 13درصد (49درصد زنان در حوزه خدمات، 19درصد در حوزه صنعت، 18درصد در حوزه کشاورزی و 14درصد نیز در حوزه بازرگانی فعالیت دارند) است. نرخ بیکاری برای زنان جوان 44/2 است که حدود چهار برابر متوسط نرخ بیکاری در کل کشور است. طبق برخی آمارها، نرخ بیکاری زنان جوان در 19 استان کشور بالای 40درصد، 14 استان بالای 50درصد، پنج استان بالای 60درصد، دو استان بالای 70درصد و یک استان بالای80درصد است. با توجه به آنچه گفته شد این امکان وجود دارد تا با توجه ویژه به صنعت گردشگری، این مشکلات به فرصتی برای پیشرفت اقتصادی تبدیل شود. موضوع اشتغال زنان در گردشگری باید به درستی مشخص و هدفگذاری شود. قسمت عمده زنانی را که با عنوان سرپرست خانوار شناخته میشوند، میتوان در بخش گردشگری بهخصوص صنایع دستی بومی- محلی به کار گمارد، به شرطی که این کارها همراه با برنامهریزی، هدایت و نظارت توام باشد. به این ترتیب ما شاهد اشتغالزایی گسترده زنان خودسرپرست و درآمدزایی مناسب در مناطق مختلف کشور خواهیم بود. مثلا کار تولیدات بومی به روستاها و فعالیتهای خدماتی مثل مدیریت تور، راهنمایی، معرفی و شناسایی به شهرها محول شوند. افراد بومی مهارت زیادی در کارهای دستی و سنتی دارند مانند بافت قالی، گلیم، دوخت پوشاک و البسه سنتی، ظروف سفالی و سازههای چوبی و عروسکهای محلی. یعنی بیآنکه دولتی هزینهای برای مهارتآموزی به این افراد صرف کرده باشد، با طیف وسیعی از نیروهای ماهر خودآموخته و آماده بهکار مواجه است که تنها با ایجاد زمینههای اشتغال برای آنها میتواند حجم قابل توجهی از بیکاران را کاهش دهد. این روشها در سایر کشورها و حتی کشورهای صنعتی امروز هم پیاده شده و جواب مثبت داده است. بهعنوان مثال در دهه پایانی قرن بیستم بسیاری از برنامهریزان اجتماعی- اقتصادی در کشورهای اروپایی گردشگری را روشی مطمئن با چشماندازی بسیار روشن برای توسعه روستاها بهویژه محرومترین آنها معرفی کردهند. بنابراین، گردشگری روستایی یکی از شاخههای بااهمیت در صنعت گردشگری است که بحثهای زیادی را در محافل مختلف به خود اختصاص داده است. هر چند گردشگری روستایی راهحل کلی برای همه مسائل و مشکلات نواحی روستایی نیست، اما یکی از شیوههایی است که ممکن است آثار اقتصادی مهمی داشته باشد و به نوعی میتواند به کند شدن روند تخلیه سکونتگاههای روستایی و کاهش مهاجرت جمعیت روستایی کمک کند. در حالی که بسیاری از مقصدهای گردشگری شهری اشباع شده و بارها مورد بازدید قرار گرفتهاند، درحال حاضر مقصدهای بکر روستایی و طبیعی مورد توجه واقع شده است. برآوردهای مختلف نشان میدهد که گردشگری روستایی حدود 10 تا 20درصد کل فعالیتهای گردشگری را تشکیل میدهد و نتایج پژوهشی در اروپا نشان میدهد که 23درصد از اروپاییان، حومه شهرها و روستاها را هر سال بهعنوان مقصد مورد علاقه خود و مکان بازدید انتخاب میکنند. بنابراین گردشگری روستایی یکی از فعالیتهایی است که به دلیل تنوع در مشاغل، زمینه اشتغال و کارآفرینی بسیار زیادی برای زنان روستایی دارد. در این شاخه از صنعت گردشگری پتانسیلهای فراوانی برای توانمندسازی زنان در جوامع روستایی و در پی آن، احیای شخصیت و هویت آنها وجود دارد. گسترش گردشگری در جوامع محلی و ایجاد مشاغل غیررسمی گردشگری به زنان روستایی فرصت میدهد در کنار رسیدگی به امور روزمره خانه و خانواده بتوانند از مزایای درآمدهای اقتصادی چون فروش صنایع دستی بهره برده و استاندارد زندگی خود و خانوادهشان را بهبود بخشند. ایجــاد بستــرهــای منــاســب برای کارآفرینی در زمینه گردشگری، جذب سرمایهگذاران و همچنین احیای کارها، تولیدات خانگی و کارآفرینی توسط بانوان کشور و نیز ارائه آموزشهای لازم به آنان عاملی برای توسعه کشور و نابودی زمینههای بیکاری اقشار مختلف جامعه بهویژه زنان است.