طنابکشی در وین
از اعضای سازمان اوپک برای تعیین دبیرکل جدید گرد هم جمع شدهاند و به اعتقاد اغلب کارشناسان، شانس کشورهای بیطرف برای انتخابشدن بهعنوان دبیرکل بیشتر است، چراکه احتمالا رقابت بین دو جناح ایران و عربستان به قدری نفسگیر خواهد شد که عاقبت بهناچار روی یک کشور بیطرف به جمعبندی خواهند رسید.
به نظر شما در شرایط فعلی که بیشتر کارشناسان معقدند جایگاه اوپک تضعیف شده است نشست امروز اوپک بهجز انتخاب دبیر کل چه نتیجه و خروجی دیگری خواهد داشت؟ انتخاب دبیر کل مهمترین بحث نشست اوپک است که روی تعیین سقف تولید اوپک هم تأثیر میگذارد؛ اما بههرحال مسئله تعیین سقف تولید اوپک معمولا در همه جلسات سطح بالای این سازمان مطرح میشود و حتی اگر بهصورت مستقیم هم مطرح نباشد، در گفتوگوهای نمایندگان کشورهای عضو مباحثی درباره وضعیت بازار و میزان تولید ردوبدل میشود.
یعنی این احتمال وجود دارد که در نشست امروز بحث فریز نفتی هم پیش کشیده شود؟ فکر نمیکنم بهصورت مستقیم درباره این مسئله بحث شود؛ اما احتمال این وجود دارد که کشورهای عضو در حاشیه اجلاس نظر خود را دراینباره مطرح کنند یا در پی تشکیل لابیهایی برای پیگیری این بحث در آینده باشند.
در بحث انتخاب دبیر کل اوپک، گفته میشود کشورهای عضو جناحبندیهایی دارند. با توجه به تنشهای اخیر بین ایران و عربستان، شما جناحبندی فعلی اوپک را چگونه ارزیابی میکنید و کدام کشورها با یکدیگر همجناح میشوند؟ کشورهای عضو اوپک بهصورت سنتی دو جناح کلی را تشکیل میدهند؛ یک جناح همیشه طرفدار بحث قیمت و حفظ یک حداقل قیمتی است که از آن کمتر نشود که ایران، ونزوئلا و الجزایر جزء این جناح بودهاند. البته عراق هم بهتازگی جزء این دستهبندی حساب میشود. کشورهای این جناح بهدلیل اینکه مقدار تولید نفتشان محدودیت دارد و بهشدت به درآمدهای نفتی محتاج هستند، قیمت را فاکتور اصلی میدانند. جناح دیگر را عمدتا کشورهایی حاشیه خلیجفارس مانند عربستان، امارات، قطر و کویت تشکیل میدهند. این کشورها در بلندمدت به درآمدهای نفتی نیاز دارند؛ اما در یک چشمانداز، یک تا دو سال چندان محتاج نیستند؛ ازاینرو بیشتر به مقدار تولید و گرفتن سهم بازار اهمیت میدهند. اعتقاد دارند باید در بلندمدت سهم بازار را حفظ کنند و استراتژیهای آنها برایناساس تعیین میشود. قاعدتا بهدلیل نگرش مختلف این دو جناح، در انتخاب دبیر کل هم دو نگرش متفاوت دارند و رقابت میکنند.
حدود ٨٥ درصد ذخایر نفت اوپک متعلق به ایران، عراق، عربستان، امارات و کویت است و همین مسئله اهمیت و نقش این کشورها را بیشتر میکند؛ اما در رأیگیری برای دبیر کل، مقدار ذخایر نفت مهم نیست، بلکه هر عضو یک رأی دارد. این مسئله باعث میشود هرکدام از این دو جناح در پی یارگیری از کشورهای بیطرف باشند، کشورهای بیطرف هم براساس منافعی که دارند به یکی از این دو جناح رأی میدهند. به نظر میرسد جناح مقابل ایران قویتر باشد؛ اما مسئله اصلی در تعیین دبیر کل این است که دبیر کل جدید باید رأی تمام اعضای اوپک را بگیرد و بدون شک در شرایط فعلی هیچکدام از دو جناح اوپک به نماینده جناح مقابل رأی نمیدهند. نکتهای که در نشست فعلی شانس برندهشدن کشورهای بیطرف و خنثی برای دبیر کلی اوپک را بالا میبرد این است که احتمالا رقابت بین دو جناح ایران و عربستان بهقدری نفسگیر شود که هیچکدام به پیروزی نرسند و بخواهند درباره یک کشور بیطرف به جمعبندی برسند.
این احتمال هم وجود دارد که نشست بدون انتخاب دبیرکل به پایان برسد؟ بله، این روال هم در اوپک وجود داشته است که سرپرست تعیین کنند و در نشست بعدی دوباره برای انتخاب دبیرکل لابی کنند. اینکه در جلسه فعلی دبیرکل انتخاب نشود، به لابیگری کشورها و دستوراتی که پایتختها به نمایندگان خود دادهاند بستگی دارد. بحث اصلی در جلسه امروز، امتیازگرفتن و امتیازدادن بین دو کشور ایران و عربستان خواهد بود. کشورهای دیگر در حاشیه این دو کشور هستند. ایران همیشه نگرش و رفتار منطقیتری نسبت به عربستان داشته و از مذاکره استقبال کرده است، اما عربستان رفتار دیگری دارد. دراینمیان احتمال اینکه نماینده کشور خنثی و بیطرف از نظر ایران یا عربستان واقعا خنثی و بیطرف نباشد و به آن رأی ندهند وجود دارد که باعث بهتعویقافتادن انتخاب دبیرکل خواهد شود.
کدامیک از کشورهای عضو اوپک خنثی تلقی میشوند؟ الجزایر، آنگولا، نیجریه، لیبی و اکوادور کشورهای مهم و خنثی هستند که میتوانند دبیرکل معرفی کنند. از این کشورها، الجزایر به سیاست نفتی ایران گرایش دارد؛ گرچه شاید از نظر سیاسی گرایش متفاوتی داشته باشد. بههرحال رزومه افرادی که از کشورهای خنثی معرفی میشوند هم بسیار اهمیت دارد. در هر صورت اینها کشورهای بیطرف هستند، اما نماینده آنها ممکن است سبقه سیاسی گرایش به یکی از جناحها را داشته باشد.
انتخاب دبیر کل از کشورهای خنثی چقدر میتواند به بهبود وضعیت اوپک و تقویت جایگاه آن کمک کند؟ تضعیف جایگاه اوپک یک بحث تاریخی است. اوپک هیچگاه به صورت یک کارتل مطرح نشده و همیشه در نقش تنظیمکننده بازار بوده است. سیاست اوپک همیشه به این شکل بوده که با بررسی تقاضای بازار برای نفت و میزان عرضه کشورهای غیرعضو، میزان باقیمانده را عرضه کند تا بازار تنظیم شود. در این وضعیت اگر غیراوپک بیشتر تولید کند، تولید اوپک کم میشود و اگر غیراوپک کم تولید کند، اوپک تولید خود را بالا میبرد. این نقش دنبالکنندگی و تنظیمگری بازار از سوی اوپک، باعث شده است بعد از مدتی که عرضه نفت غیراوپک توانسته با کمک شیل اویلها افزایش پیدا کند، اهمیت اوپک کم شود؛ درحالیکه در مواقعی که عرضهوتقاضا در بازار بالانس بود، هرگونه کم یا زیادشدن تولید اوپک تأثیر پررنگی بر بازار داشت؛ ازاینرو دبیرکل بهتنهایی نقش خاصی برای تقویت یا تضعیف جایگاه اوپک ندارد. بیشتر نقش هماهنگکننده دارد و به لابیهایی که در اوپک تشکیل میشود کمک میکند.
به نظر شما آیا در سال جاری سمتوسوی سیاستگذاری اوپک تغییر میکند و میتواند نقش تعیینکنندهای بگیرد؟ من چنین تصوری ندارم. فعلا پیشبینی میشود مازاد عرضه در بازار نفت تا سال ٢٠١٧ هم وجود داشته باشد. به دلیل تفاوتی که بین استراتژی اعضای اوپک مطرح است، تصور نمیشود تغییری در استراتژی اوپک با آن نقش تنظیمگری، اتفاق بیفتد؛ چراکه اعضا ملزم به اجرای سیاستهای تعیینشده از سوی اوپک هستند، اما اگر اجرا نکنند هم هیچ اجباری ندارند. به همین دلیل همیشه احتمال اینکه همه به سیاستهای سازمان پایبند باشند، وجود دارد. اوپک زمانی میتواند نقش تعیینکننده در بازار نفت داشته باشد که به منافع بلندمدت خود فکر کند و بخواهد تأثیر قیمتی روی بازار بگذارد. در شرایط فعلی، با توجه به سیاستهای عربستان، این اثرگذاری منتفی است.
انتخاب دبیرکل جدید میتواند بین اعضا اجماعی ایجاد کند که منافع بلندمدت را ببینند؟ نه، چراکه مسئله بیشتر سیاسی است؛ گرچه یک بحث اقتصادی هم مطرح بوده و عربستان ادلهای که برای افزایش عرضه نفت ارائه میداد، حفظ سهم بازار اوپک بود؛ بهاینصورت که با افت قیمت نفت، تولید نفت شیل آمریکا کم شود. نظر کارشناسان نفت ایران این است که این مسئله منجر به تعطیلی نفت شیل نمیشود؛ چراکه انقلاب نفت شیل از ٢٠٠٥ شروع شده و اگر قرار بود ضربهای زده شود، باید آن زمان زده میشد. فعلا تولید نفت آمریکا حدود یک میلیون بشکه در روز کم شده؛ اما این نمیتواند مفهوم تحقق سیاست عربستان باشد؛ چراکه هزینه اولیه برای سرمایهگذاری در تولید نفت شیل نسبت به تولید سنتی نفت بسیار کمتر و هزینههای جاری آن بالاست.
در تولید سنتی نفت سرمایهگذاری اولیه بسیار بالاست؛ اما هزینه جاری کم است. این مسئله انعطافپذیری تولید نفت شیل را نسبت به نفت سنتی بالا میبرد؛ بهاینصورت که اگر قیمت نفت به نقطه مطلوبی برسد، تولیدکنندگان نفت شیل میتوانند با سرمایهگذاری اندک دوباره تولید خود را از سر بگیرند و تولید آنها بهصرفه باشد؛ درحالیکه کشورهای دیگر برای احیای ظرفیت قبلی تولید سنتی نفت، نیازمند سرمایهگذاریهای بهمراتب بیشتری هستند. در بحث نفت شیل، قیمت ٥٥ دلار برای نفت رقم مهمی است. در گزارشات و تحقیقات مهم برآورد شده است که اگر قیمت نفت از ٥٥ دلار بالاتر برود، تولیدکنندگان نفت شیل دوباره فعالیت خود را از سر خواهند گرفت. آمریکا نزدیکهزارو٥٠٠ دکل حفاری داشت که حالا به کمتر از یکسوم، یعنی ٤٠٠ دکل رسیده است. در قیمتهای بالای ٥٥ دلار دوباره بیشتر اینها میگردند و تولید نفت آمریکا دوباره افزایش خواهد یافت؛ ازاینرو پیشبینی میشود این اتفاقات باعث شود قیمت نفت فعلا از ٥٥ یا ٦٠ دلار بالاتر نرود.
در این شرایط آیا به نظر شما آمریکا و کشورهای بزرگ متقاضی نفت، به حضور اوپک در بازار نفت نیاز دارند یا در کل این سازمان را بیخاصیت و غیرضروری میدانند؟ اگر به واردات نفت آمریکا توجه کنید میبینید که واردات از عربستان را بهشدت کاهش داده و بیشتر به سمت واردات از کانادا میل کرده است؛ اما اوپک همیشه برای آمریکا و کشورهای بزرگ مصرفکننده نفت اهمیت داشته است؛ چراکه این سازمان نقش تنظیمکننده در بازار نفت دارد و اگر نقش لیدری و هماهنگکننده در بازار نفت تغییر کند و تولید نفت کم شود، سیگنالهای وحشتناکی برای قیمت صادر میشود که بهشدت به زیان کشورهای بزرگ متقاضی نفت است؛ ازاینرو آمریکا و کشورهای بزرگ مصرفکننده نفت، از منظر تأمین امنیت انرژی نیازمند حضور اوپک هستند تا نوسانهای تولید نفت را خنثی کند.
با وجود این میگویند فعلا اوپک یک سازمان بیخاصیت شده است. آیا آمریکا هم در بیخاصیتشدن اوپک نقش ندارد؟ اوپک کاملا بیخاصیت نیست، فقط نقش لیدر بازار را ندارد. آمریکا بزرگترین تولیدکننده نفت و از بزرگترین واردکنندگان نفت نیز هست، اما به سمت خودکفایی تولید نفت و کاهش وابستگی به نفت کشورهای عضو اوپک پیش رفته است. این مسئله بههرحال روی نقش اوپک هم تأثیرگذار بوده است، اما کلا اوپک زمانی اهمیت پیدا میکند که بازار انرژی دنیا، بازار مازاد تقاضا باشد، نه بازار مازاد عرضه. به عبارتی نقش اوپک در بازاری که مازاد تقاضا داشته باشد اهمیت پیدا میکند.
نگاه کشورهای غیرعضو، به سازمان اوپک چگونه است؟ آیا آنها هم وجود اوپک را لازم میدانند؟ تا زمانی که اوپک کارکرد تنظیمکنندگی بازار را داشته باشد، به درد کشورهای مصرفکننده میخورد؛ چراکه مهمترین دغدغه این کشورها تأمین امنیت انرژی است و اگر به خطر بیفتد، شدیدا دچار مشکل میشوند. وجود اوپک، یعنی تضمین امنیت و تأمین انرژی.
منظور من کشورهای تولیدکننده نفت غیرعضواوپک هستند. شرایط و نگرش کشورها متناقض است. مثلا آمریکا بزرگترین تولیدکننده غیراوپک است، اما مصرفکننده بزرگی نیز هست. در مقابل، روسیه تولیدکننده و صادرکننده نفت است و به دلیل وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، به قیمت نفت بیشتر اهمیت میدهد؛ ازاینرو از نقش تنظیمکنندگی اوپک ناراضی است، اما آمریکا به این دلیل که مصرفکننده نفت است، از وجود اوپک راضی است. بسیاری از کشورهای غیرعضو هم هستند که هزینه تولید نفت آنها بالاست و قیمتهای فعلی را بیشتر میپسندند و دوست دارند با تنظیمگری اوپک، قیمت نفت افت نداشته باشد.
با توجه به صحبتهایی که درباره اوپک و نشست امروز آن داشتید، به نظر شما ایران باید چه موضعی در نشست امروز داشته باشد؟ ایران به دلیل شرایط پساتحریم نمیتواند سیاستهای عربستان را برای حفظ سهم بازار بپذیرد. حتی اگر منطقی باشد؛ چراکه ایران در زمان تحریمها تولید نفت خود را از دست داد و عمدتا عربستان و عراق جای ایران را گرفتند. موضع ایران مبنی بر ادامه افزایش تولید تا رسیدن به سهم پیش از تحریمها منطقی است. هزینهای که از ناحیه گرفتن این موضع ممکن است ایجاد شود، این است که قیمت نفت دچار افت شود و سیاستهای غیرهمسو با عربستان ایجاد کند. در این وضعیت، عربستان نقش اساسی دارد، البته اگر تنشی بین ایران و عربستان نبود امکان رسیدن به تفاهم برای کاهش تولید عربستان همراه با افزایش تولید ایران وجود داشت؛ گرچه عراق نیز که روابط بهتری با ایران دارد، راضی به کاهش تولید خود نیست.
موضع ایران در انتخاب دبیرکل باید چه باشد؟ قاعدتا باید خط قرمز ما این باشد که هرکسی را نزدیک به موضع عربستان است، قبول نکنیم. از دیگر سو، نباید به نمایندگان کشورهای بیطرف هم که با حمایت جناح عربستان مطرح شدهاند، رأی بدهیم. البته این حمایتها قطعا در خفا اتفاق خواهد افتاد که بهتر است با همکاری دستگاه دیپلماسی و وزارت نفت درباره آن تحقیق و واکاوی شود. ضمن اینکه باید روی تخصص دبیرکل انتخابی نیز تأکید داشته باشیم.