نابودی 88 درصدی فرصت های شغلی
همین هفته پیش بود که سازمان مدیریت و برنامهریزی از دو برابر شدن شاخص فلاکت طی دو دوره فعالیت دولت نهم و دهم خبر داد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، موضوع اشتغال در طول یکی دو ساله اخیر هم در سطح سیاستمداران و مقامات دولتی و هم از سوی بدنه کارشناسی کشور بسیار مورد بحث بوده؛ حسن روحانی از طرح دولت برای دستیابی به نرخ بیکاری تک رقمی تا پایان سال 96 رونمایی کرده و در عین حال کارشناسان اقتصادی وضعیت اشتغال را یکی از قویترین نقاط ضعف دولت یازدهم میخوانند البته برخی منتقدان تندرو دولت یازدهم همچون احمد توکلی با اظهار نظری مانند:«من به جای دولت از شرایط اشتغال کنونی شرمنده هستم» معتقد است در دولت فعلی ماهانه 500 هزار شغل از دست رفته و در دولت قبل بازار کار به مراتب وضعیت بهتری از حال حاضر داشت. یادآوری این نکات را اگر کنار اعداد و ارقام پژوهشکده آمار بگذاریم که گویای ایجاد1150هزار شغل و از دست رفتن تنها 107هزار شغل است، درمییابیم اتفاقا در سالی که نه خبری از نفت 140دلاری بود و نه تورم 40درصدی، دولت توانسته بیشترین خالص شغلی را در طول دهه اخیر داشته باشد ضمن اینکه با تعمیق رکود در این سال بسیاری از بنگاهها و واحدهای تولیدی به ورطه ورشکستگی و تعطیلی کشیده شد اما با این حال آمارهای رسمی کارنامه اشتغال این دولت را بسیار روشنتر از دولت قبل نشان میدهند. طی سالهای 93-85 حدود 11میلیون و 500 هزار شغل ایجاد شده اما در همین دوره 9ساله به دلیل سیاستهای غلط و مدیریت ناکارآمد 10میلیون نفر شاغل از بازار کار به بیرون رانده شدهاند؛ همین سونامی خروج از کار هم است که در این سالها نرخ خالص فرصت شغلی را به زیر صفر سرازیر کرده؛ سیر نزولی که البته از بعد سالهای 92 متوقف میشود و بیشترین خالص فرصت شغلی ایجاد شده طی 9سال مورد بررسی را به سال 93 با تقریبا یک میلیون شغل اختصاص میدهد؛ رقمی که تقریبا برابر است با کل خالص فرصت شغلی مجموع این 9سال. براساس یافتههای پژوهش علمی پژوهشکده آمار، کمترین و بیشترین تعداد فرصتهای شغلی سالانه ایجاد شده سالهای 93-85، 1046 و 1523هزار نفر به ترتیب برای سالهای 92 و 89 است و کمترین و بیشترین فرصت شغلی از دست رفته طی این 9سال 107 و 1750هزار نفر به ترتیب برای سالهای 93 و 88 بوده است. نتایج نشان میدهد تعداد فرصتهای شغلی ایجاد شده طی سالهای مورد بررسی غیر از سالهای 88 و 89 روند ثابتی داشته ولی تعداد فرصتهای شغلی از دست رفته کاهشی بوده؛ به طوری که در سال 93 با کاهش چشمگیری رو به رو بوده است. از سال 91 روند خروج از اشتغال با سرعت بیشتری رو به کاهش پیش میرود و تعداد افرادی که از وضعیت بیکار یا غیرفعال شاغل شدهاند تقریبا ثابت بوده و خالص فرصت شغلی طی سالهای 85 تا 93 یک میلیون و 303هزار نفر بوده است. آن طور که از این آمارها برمیآید در طول سالهای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد گرچه هزاران نفر وارد میدان کار شدهاند اما همین میدان به خوبی هم آدرس درب خروج را به شاغلان نشان داده است. طی سالهای 93-85 به طور متوسط سالانه یک میلیون و 279هزار شغل ایجاد شده اما سالانه یک میلیون و 134هزار فرصت شغلی هم از دست رفته است که خالصی 88درصدی ضد اشتغال را رقم میزند و این یعنی به ازای هر 10شغلی که ایجاد شده تقریبا 8.8 شغل از بین رفته است. نرخ فرصت شغلی ایجاد شده طی همین سالها بین 5.2 تا 7.7درصد بوده که بیشترین نرخ فرصت شغلی ایجاد شده مربوط به سالهای 88 و 89 بوده و البته بیشترین نرخ فرصت شغلی از بین رفته هم مربوط به همان سال 88 است که این نرخ به 8.9درصد میرسد. در سال 88 حدود یک میلیون و 515 هزار شغل ایجاد میشود اما بازار کار نه تنها قدرت نگاه داشتن این میزان شاغل را نداشته بلکه سیل وسیعی از شاغلان حتی بیشتر از تازه به کار گرفته شدهها بیکار میشوند؛ به طوری که در این سال با از بین رفتن یک میلیون و 750هزار شغل، نرخ خالص فرصت شغلی به منفی 1.2درصد میرسد. اما در مقابل سال 93 گرچه با ایجاد اشتغال یک میلیون و 150هزار نفری در ایجاد فرصت شغلی از سال 88 بازمیماند اما با امنیت شغلی بیشتری برای شاغلان همراه بوده است در این سال(93) تنها 107هزار شغل از دست میرود و نرخ خالص فرصت شغلی با 5.04 درصد رکورد این 9سال را میزند. چرخش سیاست دولت از وابستگی به واردات در دولت قبل و روی آوردن به تقویت بخش تولید داخل، اهرمی است که به گفته داوود سوری، استاد دانشگاه صنعتیشریف، رمز موفقیت ثبت رکورد نرخ خالص شغلی در سال 93 بوده است. این عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف درخصوص تحلیل آمارهای یاد شده، میگوید:«در دولت قبل وابستگی به واردات بیشتر بود که همین امر هم باعث شد بخشی از مشاغل که مربوط به بخش تولید بود از بین برود. در مقابل افراد در بخشهای واردات و خدمات مشغول به کار شدند.» البته داوود سوری مساله خروج از کار را فینفسه گزاره منفی در اقتصاد نمیداند اما معتقد است آنچه میتواند به ضرر اقتصاد هر کشوری باشد، نرخ خالص شغلی منفی است که در طول این 9سال در چندین سال تجربه شده است. او توضیح میدهد: «این روند خروج از بازار کار طبیعی است. در روند فعالیتهای اقتصادی یک سری مشاغل ایجاد میشود و گروهی از آنها از بین میرود. بسیاری از مشاغل با گذر زمان و رشد تکنولوژی حذف میشوند و جای خود را به مشاغل جدید میدهند بنابراین نمیتوان خروج از بازار کار را منفی یا مثبت تلقی کرد. مهم این است که تفاضل میزان اشتغال و خروج از کار مثبت باشد. به عبارت دیگر مهم این است که هر فرد شغل داشته باشد، حال اینکه محل اشتغال تغییر کند، اهمیت چندانی ندارد.» حسن طایی، معاون سابق توسعه و کارآفرینی وزارت کار هم بازار کار را یک پدیده ایستا نمیداند و میزان خروج از بازار کار را به وضعیت کسب و کار مربوط میداند. او با اشاره به آمار فرصتهای شغلی از دست رفته در سال 93 میگوید: «به طور کلی وضعیت اشتغال تحت تاثیر فضای اقتصادی است.
اگر رونق بر اقتصاد حاکم باشد، اشتغال هم رونق میگیرد و اگر رکود اقتصادی رخ دهد، اشتغال هم وارد محاق میشود اما نمیتوان روند خروج از بازار کار را غیرطبیعی تلقی کرد. وضعیت کسب و کار، فضای اقتصادی و مجموعه سیاستها و متغیرهای کلان اقتصادی در این رابطه پارامترهای تاثیرگذاری هستند که متاسفانه در طول دهه 80 بدون هیچ توجه مدیریتی به آنها، بازار کار را به ورطه اضمحلال کشاند اما در 2سال اخیر با وجود رکود اقتصادی درحال خروج از این وضعیت هستیم.»