هادی حقشناس:
پول سرگردان به سمت سوداگری میرود
کش و قوسها میان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی برای دریافت مالیات از سود سپردهها ادامه دارد. در حالی که وزیر اقتصاد چندی پیش از پرداخت مالیات از سپردههای بانکی سخن گفته بود، رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که این اقدام منتفی است.
این مساله مخالفتها و موافقتهای زیادی را به همراه داشته است. مخالفان بر این باورند که چنین اقدامی منجر به خروج پول از بانکها به بازارهایی مانند ارز و سکه و زمین و... میشود. موافقان دریافت مالیات از سپردههای بانکی هم بر این باورند که دیگر زمان تکیه بر درآمدهای مالیاتی فراهم آمده و باید معافیتهای مالیاتی برچیده شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، هادی حق شناس، اقتصاددان در گفت و گویی موضوع اخذ مالیات از سپردههای بانکی را بررسی میکند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی چندی پیش سود سپردههای بانکی را یکی از بخش هایی دانستند که دلیلی برای معافیت مالیاتی آنها وجود ندارد. آیا به نظر شما دولت مجوز دریافت مالیات از سپردههای بانکی را دارد؟ در واقع باید توجه داشت که اقتصاد ایران از منظر مالیاتی یک اقتصاد به هم ریخته است. در حال حاضر در اقتصاد ایران حداقل ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی معاف از مالیات هستند. دومین نکته این است که در اقتصاد ایران حداقل ۲۰ درصد فرار مالیاتی وجود دارد. به دلیل اینکه در سال ۹۵ در بودجه کل کشور پیش بینی شده است مالیات حدود ۱۰۰ هزار میلیارد باشد، واقعیت مساله این است که اقتصاد ایران ظرفیت بیش از این رقم را دارد که مالیات پرداخت کند، چرا که پرداخت مالیات از منشا ۴۰ درصد معافیتهای مالیاتی و همچنین ۲۰ درصد فرارهای مالیاتی باید صورت گیرد. درباره مالیات بر سپردهها باید گفت اگر چنین اتفاقی بیفتد، آن هم در شرایطی که اقتصاد ایران در رکود به سر میبرد و همچنان دارای تورم دو رقمی است، منجر به آن میشود که بخشی از سپرده گذاران، پول خود را از بانکها خارج کنند. قطعا مفهوم خارج کردن چنین پولی آن است که پول به سراغ
بازارهای دیگر میرود. زمانی که پول به صورت سرگردان در اقتصاد خارج از نظام بانکی حضور پیدا کند، این پول به سمت سوداگری حرکت میکند. منظور از سوداگری، میتواند سوداگری سکه، ارز، مسکن یا زمین باشد. به طور کلی امکان اینکه این پول به سمت سوداگری و بورس بازی برود، بسیار زیاد است. در ننیجه، در اقتصادی که در شرایط رکود و تورم قرار دارد، حداقل در چنین شرایطی به نظر میرسد اگر مالیات بر سود سپردهها صورت نگیرد، بهتر و به نفع اقتصاد کشور است. بنابراین باید بانکها از این سپرده هایی که در اختیارشان است، استفاده کنند و آن را به سمت بخش تولید هدایت کنند. باید به این مساله توجه داشت که بانکها دو وظیفه تجهیز منابع و تخصیص منابع دارند. اگر مالیات از سپردهها اخذ شود، بانکها هم در تجهیز و هم در تخصیص منابع دچار مشکل میشوند. همچنین خروج سپردهها به دلیل اخذ مالیات از سپردهها مشخص نیست که کدام بازار را ناآرام میکند. به نظر شما با توجه به وضعیت کنونی بانکی ایران دریافت مالیات از سود سپردههای بانکی اساسا امری قابل پیگیری است؟ باید گفت دریافت مالیات از سود سپردههای بانکی اساسا امری قابل پیگیری توسط دولت
است. همانطور که حقوق کارمندان دولت ماهانه به راحتی قبل از اینکه به دستشان برسد، از آنها مالیات دریافت میشود و نقد ترین مالیات، مالیات بر حقوق کارمندان دولت است، درباره مالیات بر سپردههای بانکی هم همینطور است. به دلیل اینکه سپردهها نزد بانکهاست، دریافت مالیات به راحتی قابل پیگیری است. شما معتقدید اخذ مالیات از سپردهها کاملا اشتباده بوده و نباید صورت گیرد، اما ظاهرا دولت همواره تلاش میکند چنین مالیاتی را از سپردهها دریافت کند. اگر تصور کنیم این اقدام صورت گیرد، به نظر شما دریافت این مالیات باید به چه میزان باشد؟ به نظر میرسد باید در قدم اول کمترین میزان ممکن دریافت شود و نباید به میزانی باشد که سپرده گذاران را مجبور به خارج کردن سپردههای خود از بانک کند. اگر قرار است اخذ مالیات سود سپردهها انجام شود باید به کمترین میزان ممکن باشد. با توجه به مشکلات دریافت مالیات از سپردهها باید به کاهش سودهای بانکی هم توجه داشت. به نظر شما آیا با کاهش سودهای بانکی، همان میزان منابعی اخذ نمیشود که نیازی به اخذ مالیات نباشد؟ به طور کلی کاهش نرخ تورم با یک وقفه زمانی و به دنبال
آن کاهش نرخ سود بانکی اتفاق میافتد و اگر کاهش سود بانکی به بقیه بازارها روانه شود و در بخش واقعی اقتصاد جذاب نباشد منجر به این نمیشود که سپردهها از بانکها خارج شوند. اگر کاهش نرخ بهرههای بانکی صورت گیرد، میتوان انتظار پایداری داشت؟ اگر کاهش نرخ بهره به دلیل کاهش نرخ تورم و همچنین از فضای عرضه و تقاضای پول باشد مطمئنا پایدار است، اما اگر کاهش نرخ بهره دستوری باشد چنین اتفاقی نمیافتد. به عنوان مثال، نرخ بین بانکی تا دو سال گذشته بیش از هشت درصد بود، اما امروز به ۲۰ درصد رسیده است. این مساله هم به این دلیل است که بازار این نرخ را معین کرده و دستوری نبوده است. در اقتصاد فرقی نمیکند نرخ ارز باشد یا نرخ سود بانکی، کالا باشد یا نرخ خدمات، اگر دستوری باشد در کوتاه مدت ماندگار است اما نمیتواند در بلند مدت پایدار بماند. با توجه به اینکه بانکها هم در بخش تسهیلات و هم از سپردهها سود میبرند، چرا از بانکها مالیات دریافت نمیشود؟ به طور کلی بخشی از سود بانک هایی که دولتی هستند را کسانی که در آنها سهام دارند دریافت میکنند، ثانیا بانکها مالیات بر عملکردشان را پرداخت
میکنند. باید گفت پولی که پرداخت نمیشود، مالیات بر سود سپردههاست. تاکنون نیز قانونی وضع نشده که بانکها را موظف به پرداخت چنین مالیات هایی کند.
ارسال نظرات