نسخه نفتی تهران برای ریاض
طرح فریز نفتی با ناکامی عربستان برای تضعیف ایران به کما رفت و حالا تهران نسخه تازهای را برای ریاض پیچیده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، فریز نفتی اساسا یک طرح موثر و بلندمدت برای کنترل بازار نفت نبود، چراکه این طرح زمانی ارایه میشد که تولیدکنندگان در بالاترین سطح تولید با اکثریت توان بودند و مازاد بیش از دومیلیون بشکهای در بازار آثار خود را گذاشته بود. ازسوی دیگر از میان دهها کشور تولیدکننده و صادرکننده نفت، تنها ایران و عراق ظرفیت افزایش تولید بیشتری داشتند که طرح فریز نفتی عملا اطمینان به بازار برای مهار سقف تولید یا همان جلوگیری از روند افزایش تولید نفت ایران بعد از تحریمها بود.
بنابراین در طراحی این مدل دو عامل آشکار و پنهان وجود داشت؛ یکی اقدام روانی در بازار نفت که با تثبیت تولید میتوانست اثر مقطعی و نه جدی در بازار داشته باشد و با توجه به اینکه همه تولیدکنندگان موثر ازجمله آمریکا را در برنمیگرفت، عملا کنترل نسبی بازار را به کشورهای غیرحاضر در نشست دوحه میسپرد. دراین صورت تولید کشورهایی مثل آمریکا و کانادا و نفت شیل بر قیمتها اثرگذار بود. ضمن اینکه درمیان کشورهای حاضر در طرح فریز نفتی همواره موضوع عدم صداقت یا شفافیت در ارایه آمار دقیق تولید و صادرات کشورها وجود داشته که نمیتواند بر قطعیت فریز صحه بگذارد. نکته دیگر عوامل اثرگذار بر بازار نفت است که امروزه با توجه به اشباع بازار، تأثیر عامل ثانویه بر بازار پررنگتر شده است. این عوامل که فارغ از عرضه و تقاضاست، سهم زیادی در نوسانات قیمتها دارند که باز هم تضمینکننده موفقیت فریز نفتی نخواهد بود. با همه این احوال اقدام فریز نفتی میتوانست تأثیر روانی در بازار درجهت افزایش نسبی قیمتها داشته باشد.
دلیل دوم؛ این طرح مانع بازگشت ایران به بازار و افزایش تولید آن شود. درحالی که عمده مشتریان نفتی ایران در دوران تحریم را عربستان، روسیه و عراق تصاحب کرده بودند و این طرح مورد حمایت جدی آنها و فشار برای قبول طرح ازسوی ایران بود، عدم حضور تهران موجب ناامیدی عربستان و شکست نشست دوحه شد. با این حال ایران از فریز نفتی و به دنبال آن بهبود قیمت نفت حمایت کرد، اما مشارکت ایران و حضور درجلسه به معنای قبول سیاست برخی کشورها برای محدودیت تولید ایران یا به نوعی پذیرش خود تحریمی بود. اقدامات وزارت نفت با اتفاقاتی که درحاشیه برجام روی داد و رویکرد ریاض در قبال توافق هستهای ایران به درستی و با شناخت از فضای موجود صورت میگرفت.
منطقا طرح فریز نفتی با ١٦ کشوری که ٧٣درصد تولید نفت جهان را برعهده دارند، بدون حضور سهم ٢ درصدی ایران تأثیری یکسان در بازار نفت داشت و کسی تصور نمیکرد نیت ساده لوحانه عربستان صرفا ایران باشد، حتی روسها هم خوشبینانه به میهمانی سعودیها در دوحه رفتند! خشم ریاض پنهان نماند و بلافاصله تهدید به افزایش تولید در بازه زمانی ٦ماهه و یکساله کرد. روسها هم در واکنش به آن از آمادگی برای افزایش تولید نفت خود خبر دادند. این رویکرد عربستان یک پیام داشت و آن قدرت به چالش کشیدن قیمت-ها و تاوان دستهجمعی بود. با این حال برنامه عربستان زمان را برای کنترل نفت ایران از دست میداد، به همین دلیل رقابت منفی را علیه تهران شدت بخشید تا جایی که زنگنه از اقدام عربستان در پیشنهاد به مشتریان نفتی ایران برای فروش نفت ٣دلار زیر قیمت نفت ایران خبر میدهد.
این پیشنهاد علاوه بر اینکه وسوسهانگیز است، سادهانگارانه هم به نظر میرسد چراکه با کاهش بیشتر قیمتها، درآمد ریاض با وجود فشار کسری بودجه کاهش مییابد. موضع ایران قطعا حضور در بازار است و اینکه تهران برنامههای تولید را فراتر از آنچه پیشبینی میشد، به اجرا خواهد گذاشت. حالا تهران برای ریاض نسخه تازهای پیچیده است و آن بازگشت به نظام سهمیهبندی اوپک است. این طرح برخلاف انتقام گروهی عربستان، منافع جمعی اوپک را به همراه دارد. تهران با وجود آنکه هدف اصلی سیاست نفتی سعودیها در بازار است، اما هنوز وارد بازی سیاسی با عربستان نشده و مواضع اتخاذشده نشاندهنده تلاش برای حفظ آرامش در بازار است. با این حال وزنه ایران در بازار نفت سنگینی میکند و هر لحظه ایران اعلام میکند تولید نفت و صادرات خود را به سقف پیش از تحریمها رسانده، کار برای ریاض و بازی ناتمام آن تمام شده است.