x
۳۰ / ارديبهشت / ۱۳۹۵ ۱۸:۰۸
بازگشت سرمایه‌گذاری‌ خارجی چقدر زمان می‌برد؟

ثمودی: برجام، نگاه جهان به ایران را تغییر داد

یک کارشناس مسائل اروپا در کافه خبر از تأثیر برجام بر روابط ایران و اتحادیه اروپا و چشم انداز آیندۀ مراودات سیاسی و اقتصادی کشورمان با نظام بین الملل می‌گوید.

کد خبر: ۱۲۸۶۵۹
آرین موتور

روابط ایران و اروپا پس از روی کار آمدن دولت روحانی یک بار دیگر روند مثبتی به خود گرفته و شاید بتوان گفت بازگشتی به دو دهه قبل داشته است. ما پیشتر هم چنین روابط نزدیک و گرمی را با بروکسل تجربه کرده ایم، اما مجموع اتفاقاتی در پاستور و کاخ سفید فضا را تغییر داد و تخاصم جای روابط گرم و دوستانه را گرفت. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، با حصول برجام دوباره دیپلمات های غربی برای سفر به ایران صف کشیده اند و تهران هر روز میزبان تیم دیپلماتیک جدیدی از پایتخت های اروپایی است. برای مطالعه و بررسی چشم انداز این وضعیت از دکتر علیرضا ثمودی خواستیم تا به کافه خبر بیاید و پیرامون روابط دوجانبه ایران و اروپا به بحث بنشینیم. این کارشناس مسائل اروپا می گوید بعد از حصول برجام، ایران در تهدیدهای مردم اروپا، تنزل داشته و اروپاییان کمتر به ایران به عنوان یک تهدید می نگرند. مشروح گفتگوی خبرآنلاین با عضو هیئت علمی دانشگاه قم را در ادامه می خوانید. اگر پیشینه روابط ایران و اروپا را بررسی کنیم در می یابیم، راهبرد ایران در دولت اصلاحات روند مثبتی داشت، اما با روی کارآمدن دولت اقای احمدی نژاد و از آن سو هم سیاستهای جورج بوش آن روند مثبت کنار گذاشته شد. چه اتفاقاتی سبب تغییر آن روند مثبت شد؟ در دولتهای هفتم و هشتم با توجه به در دستور کار قرار گرفتن سیاست تنشزدایی در عرصه سیاست خارجی، روابط ایران با اروپا رو به بهبود گذاشت. سفرهای رییس دولت اصلاحات به برخی کشورهای مهم اروپایی موجب ارتقای سطح همکاری‌ها بین دو طرف شد. در این دوره است که برای نخستین بار اتحادیه اروپا گروهک منافقین سازمان را در فهرست گروه‌های تروریستی قرارداد، از عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی حمایت کرد و در سال 2000 پیشنهاد امضای موافقتنامه تجارت و همکاری با جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرد. مقامهای اروپایی بر این باور بودند که با نزدیک شدن به ایران در حوزه اقتصادی و سیاسی میتوانند از دولت ایران امتیازهایی را در حوزه های مختلف بگیرند. البته پس از مطرح شدن برنامه هسته ای ایران روابط تا حدودی دچار مشکل شد، هر چند انتشار بیانیه سعدآباد و پس از آن توافق پاریس مانع افزایش تنشها شد، اما در نهایت به دلیل اینکه پیشنهادهای ارائه شده از سوی اتحادیه اروپا به ایران دو طرف از هم دیگر دور شدند. بخش عمده این امر نیز به دلیل ناکافی بودن بسته پیشنهادی بود که در حقیقت امتیازهای قابل توجهی در بسته پیشنهادی اروپا وجود نداشت. این امر همزمان با پایان دوران اصلاحات و روی کار آمدن دولت اصولگرا بود که در عرصه سیاست خارجی دیدگاههای خاصی داشت.در واقع، پس از روی کارآمدن آقای محمود احمدی نژاد و در دستور کار قرار گرفتن سیاست خارجی تهاجمی در موضوعهای مختلف، روابط تهران و بروکسل با تنش‌های مختلفی رو به رو شد و برای نخستین بار در این دوره بود که کشورهای اروپایی از تحریم‌های یکجانبه ایالات متحده حمایت کردند. حتی خود اتحادیه اروپا اقدامهایی فراتر از تحریم‌های سازمان ملل بر ضد جمهوری اسلامی ایران وضع کرد. در واقع شما به این موضوع اشاره میکنید که پیش از این اتحادیه اروپا خود هیچگاه راسا دست به تحریم ایران نزده بود؟ بله همین طور است. در دهه 1990 پس از اعمال قانون تحریمهای لیبی ایران، اتحادیه اروپا مخالفت خود را با این اقدام یکجانبه آمریکا اعلام کرد. تصویب این قانون، بروکسل و واشنگتن را تا آستانه جنگ تجاری پیش برد و اروپاییها تهدید کردند که این پرونده را به سازمان تجارت جهانی خواهد کشاند. هر چند در انتها و پس از رایزنیهای مختلف این مناقشه حل و فصل شد.آمریکا پذیرفت که اگر بروکسل این موضوع را در سازمان تجارت جهانی مطرح نکند و با آمریکا در سایر موضوعهای همکاری کند، واشنگتن هم نیز شرکتهای اروپایی نقض‌کننده قانون تحریم ایران و لیبی را تحریم نخواهد کرد. پس از آن هم ما شاهد سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی از جمله توتال در ایران بودیم. به بحث اصلی خومان برگردیم، به موضوع دولت آقای احمدی نژاد و تغییر در نگاه روابط ایران و اروپا بپردازیم. بله همزمان با روی کار آمدن دولت اقای احمدی نژاد به دلیل نوع سیاست‌های دولت نهم و دهم، گفتگوهای انتقادی و سازنده در دوران دولتهای پیشین کنار گذاشته شد و از سیاست خارجی دولت پیشین به دلیل در پیش گرفتن مواضع نرم در برابر دولت‌های اروپایی در موضوع هسته‌ای به شدت انتقاد میشد. آقای احمدی نژاد این سیاست را عامل تندتر شدن مواضع کشورهای اروپایی و زیاده‌خواهی آنها می‌دانست. همزمان در آمریکا نیز نومحافظهکاران قدرت را در اختیار داشتند و مجموعهای از تندروها در این کشور تلاش میکردند تا پیش از حمله به عراق ایران مورد تهاجم قرار بگیرد. در کتاب آقای دکتر ظریف هم به این موضوع اشاره شده است که شعار معروف محافظهکاران این بود که مردان واقعی به تهران میروند. حتی برخی از مقام‌های دولت بوش نسبت به انجام مذاکره سه کشور اروپایی و ایران طعنه می‌زدند. به عنوان مثال، جان بولتون این پرسش را مطرح می‌کرد که «چند جلسه باید در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برگزار شود تا آنها بتوانند یک لامپ را بپیچانند. کاندولیزا رایس معتقد بود هرگونه مذاکره با ایران بی‌فایده است و یا جورج بوش ضمن رد درخواستها برای گفتگو با ایران به این موضوع اشاره می‌کرد که هدف او آزاد کردن ایران است. مخالفت واشنگتن با هر گونه مذاکره با ایران همواره بر گفتگوهای تهران- بروکسل سایه می‌انداخت. عدم تمایل دولت بوش در دوره اول ریاست جمهوری برای به انجام مداکره میان تهران و بروکسل، سیاستهای یکچانبه گرایانه دولت بوش، ناکافی بودن مشوقهای ارائه شده از سوی اتحادیه اروپا و برخی شعارها و سیاست خارجی دولت نهم موجب دور شدن تهران و بروکسل از یکدیگر و افزایش تنشها شد. بحثی که در چند وقت اخیر از زبان مقامهای وزارت خارجه ایران بارها شنیده شده است، موضوع تلاش ایران برای غیرامنیتی کردن پرونده هسته ای و امنیتی زدایی از آن است. آیا دولت یازدهم در این امر موفق بوده است؟ اساسا غیرامنیتی کردن به چه مفهومی اشاره دارد؟ امنیتی کردن به این معناست که یک بازیگر در عرصه سیاست خارجی میتواند با برخی سیاستها، کنش کلامی و با استفاده از رسانه های خود موضوعاتی را که اساسا فنی است، تبذیل به یک موضوع سیاسی و در نهایت امنیتی کند و راه را برای انجام اقداماتی فراتر از هنجارهای بین المللی هموار کند. در خصوص برنامه هسته ای ایران نیز آمریکا موفق به انجام این کار شد. نظرسنجی های مختلف نیز در قبل از امضای برجام نشان میداد که شهروندان اروپایی در خصوص اینکه ایران تهدیدی امنیتی برای آنهاست، متقاعد شده بوند. دلیل این ادعای شما چیست؟ نظرسنجی های مختلف انجام شده در آن بازه زمانی به خوبی موید این موضوع است. به عنوان مثال، در نظرسنجی صورت گرفته توسط موسسه نظرسنجی پیو در مه 2012 بیشتر شهروندان اروپایی و آمریکایی مخالف دسترسی ایران به توانمندی هسته‌ای بودند. بیش از 50 درصد شهروندان سه کشور مهم اروپایی فرانسه، انگلیس و فرانسه با حمله نظامی به ایران موافق بودند. در این نظر سنجی، 96 درصد شهروندان آلمانی و فرانسوی و 91 درصد شهروندان انگلیسی با دسترسی ایران به توانمندی هسته‌ای مخالف بودند. در واقع، تصویر ایجاد شده از سوی مقامهای غربی در خصوص جمهوری اسلامی ایران، تصویری نامطلوب بود. البته پس از روی کارآمدن دولت یازدهم و در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی و به سرانجام رسیدن گفتگوها و امضای برجام، این شرایط تغییر کرد. به نظر شما آیا امضای برجام تاثیری بر تغییر نوع نگاه به ایران در کشورهای غربی داشته است و گشایشی صورت پذیرفته است؟ بله همانطور که عرض کردم سیاست خارجی تنشزدا در دوره دولت یازدهم موجب کاهش نگاه منفی به ایران شده است. البته این میزان تغییر متفاوت است. در واقع، پیش از شروع به کار دولت نهم، کشورهای غربی موفق شدند برنامه هسته ای ایران را از یک موضوع فنی به یک موضوع امنیتی تبدیل کنند و در نهایت آن را به شورای امنیت ارجاع دهند و زمینه اعمال تحریم های شدید را فراهم کنند. اما در دولت یازدهم تلاش شد این روند، روند معکوسی به خود بگیرد. به این معنا که تلاش شد فضای ایجاد شده پیرامون برنامه هستهای ایران از بین برود و پرونده از شورای امنیت به آژانس بازگردد. این امر نیز با صدور قطعنامه 2231 و خارج شدن ایران از فصل هفت منشور شازمان ملل تحقق یافت. امضای برجام چه تاثیری بر پندار شهروندان غربی داشته است و آیا چند سال گفتگو نتیجه ملموسی هم برای در پی داشته است؟ در خصوص تغییر نگاه شهروندان اروپایی نسبت به جمهوری اسلامی ایران تنها به یک نظرسنجی صورت گرفته پس از امضای برجام اشاره میکنم. در نظرسنجی صورت توسط موسسه پیو در 24 ژوئن 2013، 56 درصد شهروندان اروپایی ایران را تهدیدی برای خود میدانستند. در واقع، ایران پس از بیثباتی اقتصادی (با 63 درصد) و بالاتر از تهدید داعش (با 55 درصد) با 56 درصد در رتبه دوم تهدیدهای امنیتی اروپاییها قرار داشت. اما پس از امضای برجام در نظرسنجی صورت گرفته توسط همین موسسه در 14 جولای 2015 در مجموع 42 درصد شهروندان اروپایی ایران را تهدید برای خود معرفی کرده بودند. در حقیقت، ایران پس از تغییرات اقلمی جهانی، بیثباتی اقتصادی جهانی و گروه داعش چهارمین تهدید برای شهروندان اروپایی اعلام شده بود. این اعداد به خوبی نشان میدهد که کاهش تنشها میتواند به ارتقای وجهه ایران در عرصه نظام بینالملل کمک فراوانی کند. در حوزه اقتصادی چطور؟ آیا کاهش تنشها توانسته است به بهبود روابط اقنصادی منجر شود و ترس بانکهای اروپایی از انجام معامله با ایران به چه دلیل است؟ نکته نخست اینکه پس از تصویب قطعنامه 1929 در جولای 2010 در شورای امنیت و متعاقب آن تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا بر ضد ایران موجب شد تا افت محسوسی در روابط اقتصادی تهران و بروکسل به وجود بیاید. به عنوان مثال، در سال 2005 حجم تبادلات اقتصادی دو طرف بیش از 24.5 میلیارد یورو بود. در حالیکه این رقم به هنگام روی کار آمدن دولت آقای روحانی به 6 میلیارد دلار رسید و در سال 2015 نیز این رقم کمی بیش از 7.5 میلیارد یورو بود. این اعداد به خوبی نشان میدهد که رسیدن به آن حجم از مبادلات تجاری یک دهه گذشته تا چه میزان دشوار است. نکته دیگر آنکه با وجود امضای قراردادهای تجاری مناسب بین ایران و برخی کشورهای اروپایی، بسیاری از بانکهای بزرگ اروپایی همچنان از ورود به تجارت با ایران امتناع میورزند. دقیقا سوال اصلی همین است که عامل اصلی ایجاد این شرایط چه بوده است؟ همانطور که در بخش قبلی عرض کردم اگر چه قراردادهای تجاری قابل توجهی با طرفهای اروپایی به امضا رسیده است، اما بانکهای اروپایی به دلیل تجربه تلخی که از گذشته دارند، بسیار محتاطانه عمل میکنند. در پند سال گذشته بانکهای بزرگ اروپایی به دلیل نقض تحریمهای آمریکا بر ضد ایران با جریمههای سنگینی رو به رو شدهاند. به عنوان مثال بانکهای استاندارد چارترد و HSBC انگلیس در سالهای گذشته به ترتیب 669 میلیارد، 1.9 میلیارد، کامرزبانک آلمان 1.45 میلیارد دلار جریمه شده اند. در این میان، بی اِن پی پاریباس مشمول شدیدترین جریمهها شد و با جریمهای 8.9 میلیارد دلاری مواجه شد. در مجموع، نزدیک به 15 میلیارد دلار بانکهای اروپایی جریمه شدهاند. همچنین برخی از این بانکها به آمریکا تعهد دادهاند که تا مدتی از انجام معامله با ایران خودداری کنند. البته این بانکها از اقدامات و اظهارات شفاهی مقامهای آمریکایی در خصوص عدم ممنوعیت معامله با ایران ناراحت هستند. به عنوان مثال، رئیس بانک HSBC از سخنان جان کری و تشویق بانکهای اروپایی برای معامله با ایران انتقاد کرد. بانکهای اروپایی به این موضوع اشاره میکنند که امریکا از یکسو این بانکها را تشویق میکند و از سوی دیگر هیچ تضمینی نمیدهد که این بانکها از سوی نهادها و مقامهای اجرایی و قانونگذار با جریمه مالی رو به رو نخواهند شد. البته بانکهای کوچکتر اروپایی از جمله بانک KBC بزرگترین بانک بلژیک و DZ آلمان فعالیتهای تجاری خود با ایران را آغاز کرده اند. در مقابل، آمریکاییها نیز ایران را متهم می کنند که تهران هنوز نتوانسته است محیط مناسبی را برای جلب اعتماد موسسات مالی اروپایی فراهم کند و بخشی از نگرانیهای اروپا به دلیل ریسک بالای سرمایه گذاری در ایران و نبود یک چشمانداز روشن در محیط کسب و کار ایران است. در ماه فوریه نیز نهادی با عنوان گروه ویژه اقدام مالی که بر فعالیتهای پولشویی و تامین مالی تروریسم نظارت میکند، با انتشار یک نظر مشورتی اعلام کرد که طرفهای خواستار همکاری با ایران باید در خصوص مناسبات تجاری و معامله با ایران توجه خاصی داشته باشند. استمرار تحریمها در برخی حوزهها به بهانه تروریسم و حقوق بشر و ممنوعیت مبادلات با دلار آمریکا و منع بانکهای آمریکایی از تجارت با ایران و همچنین نبود اعتماد کافی به ثبات در بازارهای مالی ایران از جمله مهمترین موانع پیش رو در این حوزه است. باید به این نکته نیز توجه کنیم که تنها زمان اندکی از روز اجرای برجام گذشته است و بیاعتمادی به وچود آمده بر سر یک پندار اشتباه در خصوص برنامه اتمی ایران در یک بازه زمانی تقریبا 14 ساله در مدت زمان چهارماه به راحتی از بین نخئاهد رفت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x