رسوخ کانالهای تلگرامی به عمق بازار ارز
در چهار دهه گذشته، اقتصاد ایران از تثبیت نرخ ارز 7تومانی در قبل از انقلاب و سالهای اول بعد از انقلاب تا سه برابر شدن نرخ در دوران تحریم و دلار 3500تومانی و تلاش برای یکسانسازی نرخ شناور مدیریت شده در دورههای مختلف را تجربه کرده است.
فعالان اقتصادی و متقاضیان و عرضهکنندگان ارز نیز متناسب با شرایط کشور، اقتصاد و قیمت نفت و درآمد ارزی، اعلام نرخها و خرید و فروش را از کنترل شدید بازار و مبارزه با اخلالگران و دلالان و ممنوعیت اعلام نرخ و خرید و فروش و انحصار برخی بانکها و صرافیها تا اعلام نرخ در تابلو صرافیها، رسانهها، سایتهای خبری، شبکههای اجتماعی و... را شاهد بودهاند. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل ازتعادل ، اما در سالهای اخیر متناسب با عصر اطلاعرسانی، رشد فناوریهای رسانهیی، اینترنت، شبکههای اجتماعی و... شاهد اعلام نرخ ارز در صرافیها، بانکها و شبکههای اینترنتی مرتبط با بازارهای تهران، شهرهای بزرگ و مراکز استانها، نقاط مرزی و نزدیک به گمرکات کشور بودهایم. برخی فعالان بازار ارز این پرسش را مطرح کردهاند که اطلاعرسانی از طریق شبکههای اجتماعی که با اصطلاح معاملات هوایی یا مجازی شهرت یافته، چه اثری بر ثبات بازار، فاصله ارز مبادلهیی و ارز آزاد، نرخ حوالهها، یکسانسازی نرخ ارز، تثبیت و کاهش نوسان و... خواهد داشت؟ آیا روزی خواهد رسید که بخش عمده اطلاعرسانی و اعلام نرخ ارز و خرید و فروش آن از طریق شبکههای اجتماعی انجام شود
و بهتدریج جایگزین بانکها و صرافیها شود یا اینکه این موج فناوری نیز گذر خواهد کرد و بار دیگر بازار منوچهری، چهارراه استانبول و خیابان فرودسی و صرافیهای شهرهای بزرگ مبنای مبادلات خواهد بود. در گذشته که نرخ ارز عمدتا متاثر از اخبار و تماسهای بینالمللی با بورسهای معتبر جهان، عملیات بانک مرکزی در بازار توسط عدهیی از دلالان و عرضهکنندگان و صرافان شناخته شده در خیابان منوچهری و چهارراه استانبول و خیابان فردوسی تعیین میشد باعث نوسانهایی در روزها و فصلهای مختلف میشد و بین نرخ بانک، بازار آزاد، حواله و نرخ بازار در مناطق مختلف شهر تهران و مراکز استانها و گمرکات و نقاط مرزی فاصله قابل توجهی وجود داشت و همین موضوع باعث ایجاد انحصار، رانت، سودآوری و افزایش دلالی شده بود. در 40سال گذشته بهخاطر عرضه و تقاضای سنتی و اطلاعرسانی محدود در بازار ارز، نوسانها و دورههای مختلفی در ارتباط با نرخ ارز شاهد بودهایم. از ارز 7 تومانی و کنترل شدید نرخ در دوران جنگ، مبارزه با اخلالگران اقتصادی و موج گسترده دستگیری دلالان بازار، چند نرخی، قاچاق، فاصله شدید بین نرخ رسمی دولتی و بازار آزاد در دورههای مختلف تا اعتقاد به
مکانیسم بازار آزاد و شناورسازی و تعدیل اقتصادی، یکسانسازی نرخ و تلاش برای ثبات بازار باعث شده که نرخ دلار از 7 تومان تا 4هزار تومان افزایش یابد و نوسانهای مختلف داشته باشد. گاه هر نوع معاملهیی اخلال محسوب میشد و گاه هر نوع دخالت و اعلام نرخ دستوری مغایر با قواعد اقتصاد خوانده میشد. دولت و بانک مرکزی هر گاه که با وفور ارز مواجه بوده، نرخ واقعی ارز را بسیار پایینتر از نرخ بازار اعلام میکرد و دارایی دلاری حاصل از فروش نفت به نرخ ارزان برای سالها به فروش میرفت. اما هر گاه که کاهش درآمد نفت و مشکلات اقتصادی و تجاری باعث ایجاد محدودیت در عرضه میشد، افرادی در بازار ارز به عنوان عوامل نوسان و اخلال معرفی میشدند. نتیجه آن شد که به خاطر درآمد شدید نفت در دولت احمدینژاد و اواخر دولت اصلاحات، نرخ ارز برای سالها بین 800 تا 1000تومان بود و متاثر از نرخهای تورم بالای این سالها افزایش نیافت و همین عامل رشد واردات، تهدید تولید و اشتغال داخلی بود. اما بلافاصله بعد از تشدید تحریمها و کاهش قیمت نفت، فنر جمع شده اثر تورم بر نرخ ارز، یکباره بالا پرید و نرخ دلار تا 3500تومان و حتی بیش از آن افزایش یافت. اکنون
کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که نرخ واقعی متاثر از نرخ تورم در واقع همین نرخ است و دولت و بانک مرکزی باید اجازه دهند که متاثر از نرخ تورم و عرضه و تقاضا به صورت شناور مدیریت شده، افزایش یابد. حال پرسش این است که شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرام و این نوع اطلاعرسانی سریع و لحظهیی چه اثری بر بازار خواهد داشت و آیا این سیستم میتواند به اجرای سیستم شناور مدیریت شده کمک کرده، از ارزانی و کنترل شدید و نوسان بالای آن برای همیشه خودداری کند و به ثبات نرخ ارز در بازار کمک کند؟ آیا در صورت محدودیت منابع و درآمد ارزی و نوسان در بازار، دولت و بانک مرکزی با اینگونه اطلاعرسانی و اعلام نرخ و خرید و فروش حواله و اسکناس مقابله خواهد کرد و آن را مغایر قانون خواهد خواند یا اینکه نحوه اطلاعرسانی، اتفاقا در شرایط سخت نیز به یاری دولت و بانک مرکزی خواهد شتافت و با کاهش فاصله نرخها، ثبات و رشد تدریجی و متناسب با تحولات، نرخ تورم و... را موجب میشود اکنون، بعد از سه سال تجربه سیاستهای دولت تدبیر و امید برای ایجاد ثبات در بازار ارز و حذف نوسانها در بازارهای ارز، مسکن، سکه، طلا و... شبکههای اجتماعی و کانالهای
تلگرامی، در فضایی آرام به بهبود نرخها و معاملات و کاهش فاصله نرخها در بازارهای مختلف کمک کرده و باعث شده که علاوه بر کاهش فاصله نرخ حوالههای بانکی و ارزی با نرخ بازار آزاد، نرخ ارز در بازار تهران و مراکز نزدیک به بانک مرکزی با بازارهای مرزی نیز کاهش یابد. کانالهای بالای هزار نفر عضو این روزها به واسطه رشد فناوریهای اینترنتی، گوشیهای تلفن همراه و گسترش شبکههای اجتماعی، اعلام نرخ و خرید و فروش و مشاوره و دادوستد حوالهها از طریق کانالهای تلگرام و شبکههای اجتماعی انجام میشود. برخی صرافان بازار ارز از طریق شبکههای اجتماعی، کانال تلگرام و... نه تنها بین هزار تا دهها هزار نفر را اطلاعرسانی میکنند بلکه علاوه بر اعلام نرخ بازار تهران، نرخهای سایر مراکز استان ازجمله شیراز، بانه، خرمشهر، مشهد، بندرعباس، گمرک شهید رجایی و... را نیز برای خریداران کالا و بازرگانان اعلام میکنند و این موضوع باعث شده فاصله این نرخها نیز نسبت به سالهای قبل کاهش قابل توجهی داشته باشد، مثلا نرخ دلار در تهران با نرخ دلار در بانه تنها 10تومان فاصله دارد. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی میگویند: موج
اطلاعرسانی در شبکههای اجتماعی ازجمله تلگرام، تنها به محفلهای دوستانه، همکلاسیهای قدیم، بحثهای کارشناسی، همکاران یک اداره و... محدود نمیشود، این روزها حتی خرید و فروش ارز و اعلام نرخ و شماره تلفن هم با ایجاد کانالهای مختلف متداول شده است. نفری 50 هزار تومان برای مشاوره برخی کانالهای تلگرام به ارائه مشاوره در مورد بازار ارز مشغول است و با مشاوره دادن و تحلیل تکنیکال و پیشبینی آینده بازار، از هر یک از اعضای خود مبلغی به صورت ماهانه دریافت میکند یا ورودی میگیرد تا از این طریق درآمدی ایجاد کند و گزارشی از بازار ارز ارائه دهد. برخی از این کانالها تا 15میلیون تومان درآمد ماهانه دارند و از هر عضو خود بیش از 50هزار تومان ماهانه دریافت میکنند و با یک گروه 300نفره و ماهی 50هزار تومان حدود 15میلیون تومان درآمد دارند. برخی دیگر از کانالها وابسته به صرافیها و فروشندگان ارز هستند که هر ساعت نرخ حواله و اسکناس را در تهران و شهرستانها اعلام میکنند. این کانالها نیز کاملا رایگان بوده و به دنبال جذب مشتری هستند. به عنوان مثال یک کانال صرافی در شیراز با بیش از 1200عضو خود، هر ساعت گزارشی از
بازار ارز میدهد و روزی یکبار یک گزارش مفصل ارائه میکند. حتی نرخ ارز در شیراز، نرخ ارز در بازار تهران و سکه و طلا را نیز اعلام میکند تا از این طریق اعتماد مشتری را جلب کرده و در مورد نرخهای تهران، شیراز و مراکز استانها اطلاعرسانی کند و مشتری از نرخهای شفاف همه کشور با خبرخواهد شد،مثلا در یکی از روزهای هفته قبل آورده است: حواله دلار 3457، حواله درهم 939ریال، عمان 8995یوان، چین 526.5دینار، کویت ----، رینگیت مالزی ---- دلار و کانادا 2725 تعطیلاتی خوبی برای شما آرزومندم. نرخ حواله درهم ٩٤١ دلار نقدی بازار تهران ٣٤٥٠ فروش اسکناس دفتر شیراز در تاریخ 25 اردیبهشت دلار: ٣٤٥٠ یورو: ٣٩٣٠ درهم: ٩٤٣ با ما آنلاین باشید. یک کانال تلگرامی دیگر به اعلام نرخ سکه مشغول است و نوشته سکه امام: 1,035,000، سکه نیم: 540,000، سکه ربع: 300,000، مثقال: 454,600 و گرم 18: 104,900. این کانالهای تلگرامی به گونهیی نبض بازار اطلاعرسانی و نرخهای ارز، حوالهها و... را به دست گرفتهاند و هر صراف یا دلال ارزی سعی دارد با پایینترین نرخها و شفافترین و سریعترین نوع اطلاعرسانی، ساعت به ساعت همه را مطلع کنند و با اعلام شماره
تلفن خود، مشتری را جلب میکند. کانالهایی که دفتر صرافی دارند و آدرس و شماره تلفن و شماره ثبت ارائه میکنند از تعداد قابل توجه مشتریان و اعضا برخوردار هستند. بعضی از این کانالها اقدام به انتشار اخبار، مقاله، تحلیل ارزی، سخن مسوولان بانکی، تحلیل تکنیکال ارز از بازار جهانی و... کردهاند و از این طریق مشتری بیشتری را جلب کردهاند. تعدادی از آنها که بسیار تکنیکی و حرفهیی هستند، اعضای ثابت و حرفهیی دارند و از این طریق درآمدهای مختلفی را برای مدیر کانال یا سایت خبری جلب میکنند. برخی کارشناسان میگویند که متناسب با تحولات فناوری، از کامپیوترهای بزرگ تا لپتاپ، تبلت، گوشی تلفن، اینترنت و سایت خبری، تا کانالهای تلگرام و... شاهد تغییراتی بودهایم، آنچه مسلم است به سرعت تحولات دیگری در راه خواهد بود، اما باید باور داشت که دیگر مانند گذشته نمیتوان با سیستم سنتی صرافی و بانک و منوچهری، به اعلام نرخ ارز و خرید و فروش پرداخت. باید با فناوری پیش رفت. همه گوشی همراه دارند و همه در حال ارسال خبر و مطلب و دریافت اطلاعات هستند. لذا بدون این کانالهای ارتباطی نمیتوان کار کرد. البته ممکن است از تحلیل کم عمقی برخوردار
باشند و افرادی با تسلط بر این کانالها، نبض بازار را به دست بگیرند، اما آنچه مسلم است این وسایل ارتباطی، در بازار کار میکند و کار خواهد کرد ولی باید امیدوار باشیم که افراد حرفهیی، با سواد و دانش اقتصاد و مسلط به اطلاعات بازارهای جهانی و اقتصاد امریکا و اروپا در این کانالها حضور یابند و مردم را به صورت شفاف آگاه کنند تا رانت و سود بادآورده و اختلاف نرخ و انحصار چندجانبه ایجاد نشود و عدهیی از این طریق انحصار چندجانبه و تسلط بر بازار را بهنفع خود ایجاد نکنند.
ارسال نظرات