راه نجات نظام بانکی و اصلاح سیستم مالی
نوآوری راه نجات نظام بانکداری و اصلاح سیستم مالی ایران است.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۹ است. باراک اوباما تنها چند ماه است که تصدی ریاست جمهوری آمریکا را برعهدهگرفته است و میراثی که به دستش رسیده، کشوری غرق در بحران اقتصادی و رکود است. بسیاری از بانکهای آمریکا یا ورشکست شدهاند و یا به مرز ورشکستگی رسیدهاند. سیستم مالی دچار هرجومرج است. بیاعتمادی به کارکرد نظام مالی و توانمندی دولت در کنترل مناسب شرایط و همچنین اثربخش بودن راهبردهایش وجود دارد. اوباما قرار است سخنرانی کند. این شاید یک سخنرانی معمولی دیگر باشد با همان جملات و کلماتی که به گوش مردم آشناست. اما بناست این سخنرانی مقدمهی تغییر تاریخ باشد.
به گزارش اتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، اوباما در مقدمه سخنرانیاش چنین میگوید: "از زمان قرار گرفتن در دفتر ریاست جمهوری، دولت من آنچه من فکر میکنم باید آن را پاسخی فوقالعاده به یک بحران اقتصادی تاریخی نامید را انجام داده است. اما با وجود اقدام قاطع ما برای مرمت آسیب واردشده به اقتصادمان، بهسختی در تلاش هستیم تا بنیاد تازهای برای رشد پایدار اقتصادی ایجاد کنیم. این کار آسانی نیست. ما میدانیم که این رکود اقتصادی نتیجهی تنها یک اشتباه نیست بلکه علت آن اشتباههای زیادی است. و بسیاری از چالشهای سختی که با آن مواجهیم محصول آبشاری از اشتباهها و از دست دادن فرصتهایی است که در طول دههها رخ داده است. به همین دلیل بهعنوان بخش جدیدی از این بنیاد ما در جستجوی ساختن اقتصاد انرژیای هستیم که مشاغل جدید و تجارتهای جدیدی را ایجاد خواهد کرد تا ما را از وابستگی به نفت خارجی رها کند. ما میخواهیم سیستم آموزشیای را توسعه دهیم که در هر نسل ظرفیت تبدیل کردن ایدهها به نوآوریها و تبدیل نوآوریها به صنایع و مشاغل را القا کند." این سخنان بهظاهر ساده که از زبان خیلی از سیاستمدارها در سرتاسر جهان شنیده میشود این بار تفاوتی مهم داشت. این سخنان اعلان یک عصر جدید بود. به فاصلهی چند سال صنعت نفت آمریکا بهواسطهی توسعهی فنآوریهای بسیار پیشرفته قادر به استخراج نفت و گاز در مقادیر فراوان و با قیمتی توجیهپذیر از شنهای نفتی شدند. نفتی که امروز در جهان به نفت شل مشهور است. تولید و عرضهی بالای این شرکتها آمریکا را ظرف مدت کوتاهی به دومین بزرگترین تولیدکنندهی نفت در جهان تبدیل کرد و برای اولین بار پس از دههها این کشور بهصورت اسمی از واردات نفت بینیاز شد. تمام ساختار اقتصادی و نظم پیشین جهان شروع به تغییر کرد. اوپک بهعنوان یک کارتل قدرتمند نفتی جهان عملاً نتوانست کاری از پیش ببرد. تلاش برخی کشورها نظیر عربستان برای کاهش نسبی قیمت نفت برای متوقف کردن این جریان تولید جدید عملاً خود آنها را به سمت مشکلات شدید اقتصادی کشاند. آمریکایی که عصر پترودلار را ایجاد کرد خود نگارش عصر پسازآن را نیز به عهده گرفت. اقتصاد آمریکا بهواسطهی رشد مشاغل در صنعت نفت جان تازهای گرفت و نرخ بیکاری کاهش یافت و در سطح قابل قبولی قرار گرفت. استقلال درزمینهی انرژی مزیت نسبی بسیار قدرتمندی به آمریکا بخشید و بهعنوان یک ابزار قدرت در اختیار رییسجمهور آمریکا قرار گرفت. کارتی که با آن در سیاست خارجی میتواند علیه رقبا و دشمنانش نظیر روسیه و ایران بازی کند. اما ایجاد تمام این امتیازات از کجا شروع شد؟ پاسخ نوآوری است. این نوآوری و فنآوریهای ایجادشده بود که این قدرت را در اختیار صنعت و در پیامد آن اقتصاد و سیاست آمریکا قرار داد. اوباما برای حل بحران اقتصادی و سروسامان دادن به اقتصاد کشورش تنها به اتخاذ انواع و اقسام سیاستهای مالی و کاهش و یا افزایش نرخ بهره اکتفا نکرد. بلکه این باور صحیح و عالی را داشت که راه خروج از بحران و کاستیهای ناشی از آن نوآوری و خلاقیت است. این درس بزرگی است که ایران و سیستم مالی آن باید از اوباما و آمریکا بیاموزد. مشکلات و راهحلهای مشابه شباهت معناداری بین وضعیت فعلی اقتصاد و سیستم مالی ایران با موضوع بحران اقتصادی در آمریکا وجود دارد. اگر آمریکا غول اقتصاد جهانی است سیستم مالی و بانکی ایران هم در مقیاس رقبایش سابقه و اندازهی بزرگی دارد. ایران بهتنهایی حدود 40 درصد کل دارایی بانکداری اسلامی در جهان را داراست. این در حالی است که عربستان بهعنوان رقیبی سنتی برای ایران با اختلاف زیاد تنها 18.5درصد از داراییهای بانکداری اسلامی را دارا هست و مالزی با 9.56 درصد و امارات متحده عربی با 7.36 درصد در رتبههای بعدی جای گرفتهاند. اما بزرگی داراییها کمکی به ایران نکرده است. در اینجا نیز مجموعهی گستردهای از اشتباهات و فرصتهای ازدسترفته وجود دارد. عواملی که درنهایت هم باعث ایجاد وضعیت نابسامان مالی در داخل کشور شدهاند و هم موقعیت ایران را در سیستم مالی جهانی خدشهدار کردهاند. علیرغم سهم چشمگیر ایران، قرار گرفتن آن در انزوا به مدت سال ها مانع از رسیدن اوراق قرضه ی این کشور به بازارهای بین المللی شده است، و رهبری بازار جهانی صکوک را در اختیار مالزی و عربستان سعودی قرار داده است. در حال حاضر شش کشور قطر، اندونزی، عربستان، مالزی، امارت متحده عربی و ترکیه که بهاختصار QISMUT نامیده می شوند در غیاب ایران تسلط اصلی بر صنعت مالیه جهانی را در اختیاردارند. QISMUT در سال 2012 78% دارایی های بانکداری اسلامی (غیر از ایران) را در اختیار داشت و کشورهای عضو آن به خصوص عربستان و اندونزی تلاش دارند تسلط خود را بر این بازار رو به رشد حفظ کنند. برای اصلاح سیستم مالی در ایران انگشت اتهام اول بهسوی کشورهای خارجی و تحریمها بود. دستیابی به توافق بین ایران و کشورهای 1+5 و اجرای آن می تواند نقطه ی عطفی برای بانکداری ایران باشد تا با حذف یکباره (یا حداقل تدریجی) تحریم ها، ایران مجدداً بهعنوان یک عضو قانونی به جامعه ی مالی جهانی بازگردد. اما علیرغم بسیاری صحبتها برجام هیچ معجزهای نداشت. واقعیت هم این است که برجام در مؤثرترین حالت تنها یک شرط لازم برای اصلاح در سیستم مالی کشور بود و ابداً نمیتواند به اوضاع مالی و بانکی کشور نظم و جان تازهای ببخشد. همچنان که آقای دکتر نهاوندیان رئیس دفتر ریاست جمهوری میگوید: "برجام قرار نیست برای ما رشد اقتصادی به همراه بیاورد، بلکه یکی از عمدهترین موانع بر سر راه رشد اقتصادی را برطرف کرد." بنابراین ضرورت دارد که برای اصلاح سیستم مالی کشور نگاهی دقیق به ساختارهای موجود داشته باشیم و نسبت به اصلاح آنها و سیاستگذاریهای دقیق اقدام کنیم. در این زمینه تعداد بسیاری از اساتید و صاحبنظران اقتصادی مشغول به بررسی هستند و از هرروز شاهد ارائه راهکارها و توصیههای مختلفی هستیم. برخی از این راهکارها نیز در حال بررسی و حتی انجام شدن هستند. کسانی از فردا تمام این راهکارها درنهایت نتیجهای نخواهد داشت. ما شکست خواهیم خورد. این نه به این خاطر است که راهکارها و سیاستها اشتباه هستند(هرچند که ممکن است واقعاً برخی از آنها هم اشتباه باشد) بلکه به این خاطر است که سیاستگذاری و اصلاح ساختارها نمیتواند ما را به عصر رشد بازگرداند. آنچه اقتصاد و سیستم مالی و بانکی ایران را نجات میدهد دقیقاً همان چیزی است که اقتصاد آمریکا و والاستریت را نجات داد و آن نوآوری است. برای اینکه بتوانیم امروز جبران گذشتهها را بکنیم باید مردان و زنانی از فردا به یاریمان بیایند. کسانی که با خلق نوآوریها به توسعهی فنآوریهایی بپردازند که بتواند صنعت بانکداری و سیستم مالی ایران را نهتنها ترمیم بلکه متحول کند. توجه به نوآوری حلقهی گمشدهی راهکار تحول نظام مالی در کشور است. بیانظباطی، ناکارآمدی، عدم شفافیت و بسیاری مسائل دیگر دامنگیر سیستم مالی ایران هستند که نوآوریها و فنآوریهای مبتنی بر آن میتوانند نهتنها به حل آنها کمک کنند بلکه زمینهساز ایجاد مزیت رقابتی نیز در بانکهای کشور شوند. برای درک بهتر فنآوریهایی نیز که میتوانند به ما در این زمینهها کمک کنند بهترین راه نگاه کردن به ریزفعالیتهای مهم و تأثیرگذار تأثیرگذاران و آیندهسازان صنعت بانکداری جهان است. داستان یک نوآوری چه موضوع جدیدی است که تقریباً هر بانک مهمی که در جهان بتوانید نام ببرید بهصورت محدود یا گسترده مشغول تحقیق و سرمایهگذاری بر روی آن است؟ به جهان فنآوری دفتر توزیعشده و زنجیرهی بلوک خوشآمدید. داستان در سال 2008 و از انتشار یک مقاله شروع شد. فرد(یا گروهی) یا نام مستعار ساتاشی ناکاموتو در آن مقاله راهکاری را برای ایجاد سرویس نظیربهنظیری پیشنهاد کرده بود که بتوان دارایی خاصی را بدون نیاز به حضور واسطهی مرکزی بین دو نفر انتقال داد. سرویسهای نظیربهنظیر سالهاست که در اینترنت برای به اشتراکگذاری فایلها به کار میروند. این سرویسها برای دادههایی که قابل کپی شدن بودند عالی بود اما برای انتقال دارایی نه. زمانی که شما یک فایل موسیقی را در چنین سرویسهایی از افراد دیگری دریافت میکنید هم شما این فایل را دارید و هم دیگران. اما در پول و دیگر داراییها لازم است که اگر کسی آن را به شما انتقال داد دیگر در دسترس خودش نباشد. برای همین هم در جهان برای انتقال مالی در اینترنت از سرویسها و شرکتهای واسطه مثل ویزا یا پیپال استفاده میشود تا تائید کند که پول از حساب کسی کم شده است و به حساب کس دیگری اضافه شده است. ایدهی خلاقانه و نبوغ آمیز ناکاموتو راه را برای ایجاد سرویسی نظیربهنظیر که بتواند انتقال دارایی را بدون نیاز به واسطه تائید کند هموار میکرد. یک سال بعد او نسخهی پیادهسازی شده و نرمافزار منبع باز آن این سرویس را در فرومها به افراد و متخصصین معرفی کرد و بهاینترتیب نخستین رمزارز(cryptocurrency) جهان به نام بیتکوین متولد شد. اوایل کار بیتکوین بسیار بیسروصدا بود و تنها بین متخصصان کامپیوتر و خورههای اینترنت کمی آشنا شده بود. اما بهیکباره توجه رسانهها به آن جلب شد. مثل بیشتر اتفاقها و مسائل دیگر توجه مردم و رسانهها بیشتر به حواشی و جنبههای خبری بیتکوین جلب شد. آن زمان بانکها هم ظاهراً احساس اولیه خوبی به این موضوع نداشتند و مقالاتی با عناوینی مثل بیتکوین بانکها را نابود خواهد کرد و ازایندست را میشد در رسانهها دید و خواند. اما بهتدریج اوضاع شروع به تغییر کرد و بانکدارها به نوآوری و فنآوری ایجاد این سرویس علاقهمند شدند و دیری نگذشت که این نفرت اولیه به رابطهای جدی و عشقی دوجانبه تبدیل شد. گذشت زمان و تثبیت راهکار مورداستفاده در ایجاد زیرساخت لازم برای عملکرد آن -که اینک به فن¬آوری زنجیره¬ی بلوک(Blockchain) و یا دفتر توزیع-شده(Distributed Ledger) شناخته می¬شود- نشان داد که این فن¬آوری فارغ از تمام چالش¬های فنی و حقوقی خود می¬تواند به بهترین دوست بانکداران در دهه¬ی آینده مبدل شود. فنآوری دفتر توزیعشده چیست؟ زنجیره ی بلوک(Blockchain) یک پایگاه داده از نقل و انتقالات است که بر پایه ی دفتر (Ledger) رمزنگاری شده و توزیع شده ای که میان تمام گره های شرکت کننده در سیستم به اشتراک گذاشته شده است عمل می کند. این دفتر نقل و انتقالات از طریق یک مجموعه از پروتکل ها و ساختار دادهای پیشرفته و توزیع شده ذخیره می شود. رمزنگاری به همراه روش ها و راهکارهای مختلفی همچون اعتبارسنجی از طریق حل مسئله جهت رسیدن به اجماع، مانع از پرداخت های دوباره می شود و یکپارچگی دفتر را حفظ می کند. این نوآوری پیشرفت های رشته های مختلفی همچون رمزنگاری(ارتباطات امن)، نظریه بازی ها(تصمیم گیری استراتژیک) و شبکه سازی نظیربه نظیر (شبکه ای از اتصالات بدون نیاز به هماهنگی مرکزی) را به خدمت گرفته است. زنجیره ی بلوک نیازمند هیچ کنترل مرکزی، و یا حضور عنصر میانی قابلاعتماد برای هدایت نقل و انتقالات، تأیید اعتبار نقل و انتقالات، و یا نظارت بر رفتار طرفین معامله نیست. بانک های تجاری، بانک های مرکزی، بازارهای سهام و بازیگران مهم در حوزه ی فن آوری در دنیا نظیر آی بی ام و سامسونگ همگی در جستجوی استفاده ها و کاربردهای دفاتر توزیع شده هستند. بانک های مطرح جهانی نظیر گلدمنسکس(Goldman Sachs)، جی پی-مورگان(JPMorgan)، بارکلیز(Barclays)، بانک مشترک المنافع استرالیا و بسیاری بانک های دیگر، هر یک به نحوی در استارت آپ-هایی در این حوزه سرمایه گذاری کرده اند. R3 که کنسرسیومی متشکل از بانکها برای فعالیت بر روی این فنآوری است اخیراً خبر از جذب ۲۰۰ میلیون دلار برای گسترش کار بر روی این فنآوری است. شرکت های نوپای فعال درزمینهی فن آوری های مرتبط با سرویس-های اقتصادی، نظیر ریپل(Ripple) و اتریوم(Ethereum) نیز روش های نوینی را برای تبادل و جابجایی داده ها و دارایی ها از طریق این فن¬آوری جدید توسعه داده اند. باید دقت کرد تمام این اتفاقات تنها در عرض کمتر از ۴ سال(از سال ۲۰۱۲ به این سمت) رخ داده است. به نظر میرسد تردیدی در اصل موضوع نیست، دیر یا زود دفاتر توزیع شده به یک جایگزین مطمئن برای مدیریت حجم وسیعی از نقل و انتقالات بدل خواهند شد. امکان نگهداری دارایی های دیجیتال (که می توانند نماینده ی دارایی های واقعی باشند) و نقلوانتقال آن ها از طریق دفتر توزیع شده، آن را بستری مناسب برای انجام فرایندهای مربوط به مالکیت می کند. به زبان ساده و در دیدگاه کاربردی دفتر توزیعشده شبکه ای را در اختیار می گذارد که مالکیت را از طریق سیستم ثبتِ به اشتراک گذاشته¬شده انجام، تأیید و مدیریت می کنند. دفاتر توزیع شده می توانند بهصورت باز باشند و بازیگران ناشناس را در شبکه تأیید کنند و یا بهصورت بسته مورداستفاده قرار بگیرند که در این صورت بازیگران فعال در شبکه باید شناخته شده باشند. فن¬آوری دفاتر توزیعشده امکانات و ویژگیهای جذابی دارد : معاملات و نقل و انتقالات می تواند به صورت غیرقابلفسخ انجام شود، و پرداخت ها می تواند تقریباً بهصورت آنی برنامه ریزی و انجام شود، که به استفاده کنندگان از دفتر توزیع شده اجازه می دهد تا دقت اطلاعات تجاری را افزایش داده که منجر به کاهش ریسک ها می شود. سیستم بر اساس ارتباط نظیربه نظیر عمل می کند و نقل و انتقالات قریببهیقین به صورت درست اجرا می شوند که به استفاده-کنندگان دفتر توزیع شده امکان می¬دهد تا زیرساخت های نظارتی و فن آوری اطلاعات موردنیاز فعلی خود را کنار گذاشته و هزینه-های خود را کاهش دهند. هر معامله در دفتر بهجای تائید شدن توسط یک ساختار و قدرت مرکزی بهصورت آشکار توسط جامعه ای از کاربران شبکه شده تأیید می شود، که باعث می شود دفتر توزیع شده در مقابل رشوه دادن مقاوم باشد؛ و هر نقلوانتقال بهصورت خودکار اداره می شود بهطوریکه معکوس کردن تاریخچه ی یک معامله مشکل باشد. تقریباً هر سند یا دارایی نامشهود، قابلتعریف و بیان شدن به صورت کد است که می تواند در داخل یک دفتر توزیعشده برنامه-ریزی شود و یا توسط یک دفتر توزیع شده به آن ارجاع شود. سابقه ی تاریخی تمامی معاملات به صورت قابل دسترس برای عموم مردم ایجاد می شود، که این امر امکان نظارت و حساب رسی مؤثر توسط شرکت کنندگان، سرپرستان و ناظران و همچنین قانونگذاران را فراهم می کند. اولین کاربرد وسیع این فنآوری درزمینهی پرداخت های مالی به خصوص تراکنش های برون مرزی است. سیستم های پرداخت بین المللی همچنان کند و پرهزینه باقیماندهاند و استفاده از دفاتر توزیع شده می تواند باعث صرفه جویی های قابلتوجهی برای بانک ها و مشتریان نهایی شود. پروتکل های پرداخت نظیربه نظیر مکانیزمی آسان، امن و سریع را برای جابجایی هر نوع پولی در سرتاسر جهان فراهم می کنند. آنها با کاهش هزینه های جابجایی پولی بین المللی تجارت جهانی را تسهیل می کنند. بر اساس گزارش گلدمنسکس (Goldman Sachs) که در سال 2014 منتشر شد درصورتیکه تمام پرداخت های الکترونیکی ای که از طریق دستگاه های پایانه فروش(POS) انجام می شود از طریق سیستمی مبتنی بر زنجیره¬ی بلوک انجام شود میزان صرفه¬جویی حاصل بر اساس حجم خرید انجام شده در سال 2013، به بیش از 150 میلیارد دلار می رسد. این صرفه جویی در مورد هزینه¬های تجارت الکترونیک نیز به 12 میلیارد دلار می رسد. طبق محاسبات دیگر همین گزارش، میزان صرفه جویی بالقوه در صورت استفاده از سیستم¬های مبتنی بر زنجیره ی بلوک برای کسانی که از خدمات حواله و ارسال وجه استفاده می کنند با در نظر گرفتن کمیسیون متوسط 8.9 درصدی برای ارسال، و با در نظر گرفتن جابجایی حدود 549 میلیارد دلار در سال در آمریکا، به حدود 48.9 میلیارد دلار می رسید. گزارشی که در سال 2015 توسط سنتندر(Santander) منتشر شد، بیان می کند که فن آوری دفتر توزیع شده می تواند هزینه های زیرساخت های مربوط به پرداخت های برون مرزی بانک ها و همچنین معاملات اوراق بهادار را تا سال 2022 سالانه بین 15 تا 20 میلیارد دلار کاهش دهد. برخی کاربردها کاربردهای گسترش یافته از این فن آوری به دو موج نوآوری اصلی تقسیم شوند. موج اول بر هرچه خودکارتر کردن فرایندهای فعلی تمرکز دارد و موج دوم، نوآوری های نوینی بر پایه ی قابلیت های انحصاری دفاتر توزیع شده خواهد داشت. انجمن بانکداری اروپا در گزارش اخیر خود دراینباره اشاره کرده است که نوآوری های موج اول در کوتاه مدت، و بین یک تا سه سال آینده مورداستفاده قرار خواهندگرفت. کاربردهای گستردهای برای این فنآوری تصور شده است. یکی از مهمترین آنها تبادل و ارسال ارزهای خارجی است. سرعت و کارایی تبادل و ارسال ارزهای خارجی می تواند از طریق دفاتر توزیع شده و فن آوری های مبتنی بر رمزنگاری بهبود پیدا کند و به طور بالقوه چنین راهکارهایی می-توانند جایگزینی برای حضور چندین سرویس دهنده ی پرداخت، بانک و همچنین مکانیزم های تسویهحساب شوند. اما پیشرفته ترین استفاده از فن آوری زنجیره ی بلوک حول مفهوم قراردادهای هوشمند قرار دارد. قراردادهای هوشمند برنامه¬های کامپیوتری¬ خودکنترلی هستند که به روی پروتکل زنجیره ی بلوک تعریف می شوند و به صورت خودکار با محقق و تأییدشدن شرایط تعریف شده و برنامهریزیشدهای، اقداماتی را به انجام می رسانند. این قراردادها میتوانند تأثیری عمیق بر قراردادهای دنیای واقعی بگذارند. در آینده ی نزدیک و با حرکت بهسوی اینترنت اشیا و گسترش دستگاه های همراه، قراردادهای هوشمند وارد جهان تجارت واقعی شده و خواهند توانست تراکنشهای مربوط به اشیای فیزیکی را بهصورت دیجیتالی تأیید و تضمین کنند. تحت یک قرارداد هوشمند، عدم پرداخت اقساط وام یک خودرو، می تواند منجر به این شود که مالکیت خودرو بهصورت خودکار غیرفعال شود. قراردادهای هوشمند کاربردهای بالقوه ی فراوانی در اوراق بهادار، مشتقات، سوآپ و بهطورکلی در هر جایی که ریسک متقابل وجود دارد، خواهند داشت. به طور مثال یک قرارداد هوشمند بسیار ساده تر از روش های فعلی می تواند پرداخت های یک قرارداد سوآپ را بهصورت خودکار و البته امن انجام دهد. قراردادهای هوشمند می توانند وظایفی به انجام برسانند که ترکیبی از فعالیت ها و خدمات بانکی و بیمه ای و غیره را بهصورت یکپارچه پوشش دهد. به طور مثال ممکن است که یک شرکت بیمه قراردادهای یک بانک درزمینهی کشاورزی را بیمه کرده باشد. یک قرارداد هوشمند بین بانک، شرکت بیمه و دریافت کننده ی تسهیلات می تواند بهصورت خودکار اطلاعات مربوط به میزان بارش سالانه را از یک پایگاه معتبر هواشناسی که موردتوافق طرف های قرارداد است استخراج کند و درصورتیکه میزان بارش فصل کمتر از حد خاصی بود، مبلغی مشخص به صورت خودکار بابت خسارات ناشی از خشکسالی به حساب مشترک بانک و دریافت کننده تسهیلات واریز شود. خود بانک و شرکت بیمه هم می توانند حسگرهای خاصی را در مزارع نصب کنند که اطلاعات بهروز را در اختیار یک سیستم هوشمند قرار داده و این سیستم بتواند با انجام تحلیل هایی ریسک معاملات را کاهش داده و حتی برخی از مفاد قرارداد هوشمند را به اجرا بگذارد. چنین قراردادهای مشترکی با گمرک ها و در زمان ترخیص کالاهایی که با اعتبار اسنادی بانک خریداریشدهاند نیز کاربرد فراوانی خواهدداشت. فراتر از افزایش سرعت و کارایی، قراردادهای هوشمند می توانند برای جلوگیری از ابهام متنی برخی از قراردادهای جهان واقعی به کار روند. آغاز، همین امروز است حفظ تمرکز در شرایط بحرانی کار سختی است. اصلاح وضعیت اقتصادی و سیستم مالی کشور که با انواع مشکلات و بحرانها نیز دستبهگریبان است نیازمند توجه و تمرکز به راهکارهای نوآورانه و خلاقانه برای ایجاد تغییرات واقعی و اثربخش است. این بسیار قابلدرک است که هماکنون ذهن مدیران و تصمیمسازان کشور درگیر مسائل روز و فرایندهای مربوط به آن باشد اما سیستم مالی کشور هماکنون نیازمند آن است که افرادی روحیهی نوآوری را در آن بدمند. جوانان تحصیلکرده زیادی در این زمینه آماده یاری و همکاری با بانکها و دولت هستند. شاید آنچه حلقهی مفقودهی اصلاح ساختار مالی کشور باشد همین توجه واقعی به توانمندیها و راهکارهای نوآورانه باشد. فنآوریهای نو چند سال دیگر و نهایتاً پس از یک دهه دیگر نو نیستند. اینک ما این فرصت طلایی را داریم تا با توجه و کار بر روی چنین فنآوریهایی نهتنها ابزارهای قدرتمندی را برای مدیریت سیستم مالی کشور توسعه دهیم بلکه مزیت نسب قدرتمندی برای خود در بازارهای منطقهای ایجاد کنیم. راه نجات ما در گروی میزان جسارت و تعهد ما در توجه به نوآوری در سیستم مالی کشور است.