ضرورت مبارزه با سلطه سرمایه بر اقتصاد ایران
تابآوری یا مقاومت اقتصادی مفهومی است که در شرایط پساجهانیسازی معنا یافته است تا از این طریق بحرانهای اقتصادی کشورها به یکدیگر منتقل نشود.
اقتصادی میتواند در مقابل بحران مقابله کند که فساد را ریشهکن و فضایی بهینه برای فعالیتهای اقتصادی ایجاد کرده باشد. علاوه بر این در مبحث تابآوری نقش تولید ملی بیش از پیش ارزش پیدا میکند. اینها را حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا گفت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، حسین راغفر در پاسخ به سوالی در خصوص لازمههای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی به فراگیر شدن این بحث در جهان و جایگاه آن در ادبیات اقتصاد بینالملل اشاره کرد و گفت: این تنها ایران نیست که امروز به بحث اقتصاد مقاومتی اهمیت میدهد بلکه بسیاری از کشورهای جهان در برابر تابآوری اقتصادیشان حساس شدهاند. این امر پس از آن اتفاق افتاد که بحران اقتصاد جهانی موجودیت بسیاری از کشورهای جهان را تهدید کرد.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مقاومت در اقتصاد کنونی چه معنایی دارد، گفت: پس از بحران سال ٢٠٠٨، در کشورهای مختلف بحث تابآوری اقتصاد مطرح شد. در جهان کنونی پساجهانیسازی، ارتباط تنگاتنگی بین اقتصاد کشورهای مختلف به وجود آمده و همین امر موجب میشود که بحران در اقتصاد یک کشور، به سرعت از مرزهای ملی بگذرد و کشورهای دیگر را هم درگیر کند. کشورهای مختلف تلاش دارند تا در مقابل آسیبهای جهانیسازی خود را مصون دارند و به همین دلیل مبحث تابآوری اقتصاد در سالهای گذشته جایگاه مهمی را مباحث اقتصادی پیدا کرده است.
او ادامه داد: به طور خلاصه هدف مقاومت در اقتصاد این است که یک کشور چطور میتواند خود را در مقابل ضربهها مصون دارد و با چه ابزاری میتواند در مقابل ضربات مختلف خود را حفظ و در مدت زمان کوتاهی بازسازی کند. به بیانی دیگر اقتصاد مقاوم، اقتصادی است که اقداماتی را برای مقابله با اقتصاد جهانی شده کنونی طراحی کرده و با توانمند کردن خود، فشارها را بیاثر میکند.
استاد دانشگاه الزهرا درباره اینکه اقتصاد مقاومتی در ایران چه جایگاهی دارد، گفت: هرچند اصول اساسی آن توسط رهبری ابلاغ شده اما تاکنون آن چیزی که تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح شده، بیشتر یک رویکرد است و به همین دلیل نمیتواند تبدیل به یک الگو یا مدل اقتصادی شود. اگر این بحث تنها در سطح رویکرد باقی بماند، نمیتوان توقع داشت که سیاستهای پیگیرانهای و مصوباتی درراستای جامه عمل پوشاندن به آن تنظیم شود. او تاکید کرد: زمانی امکان اجرایی شدن اهداف فراهم میشود که برنامهای عملا تدوین شود. طبیعتا برداشتهای افراد، چه در قالب مسوول و چه در قالب مجری، از یک رویکرد متفاوت است از این رو باید این رویکرد تبدیل به برنامه شود تا تفسیر به رای نتواند در شکل اجرایی شدن آن اثر بگذارد.
این کارشناس اقتصادی از آمیختگی سیاست با بنیانهای اقتصادی نیز به عنوان عاملی منفی در پیشبرد اهداف و برنامهها در این حوزه یاد کرد و ادامه داد: متاسفانه با بسیاری از برنامههای اقتصادی طرحها و اهداف مطرح شده در این قالب برخورد سیاسی میشود و برخی بدون آنکه بسنجند اجرای این طرح به سود منافع ملی است یا به زیان آن، با اجرای برنامهای مخالفت کرده یا از اجرای برنامهای حمایت میکنند اما به هر روی لازم است که تمام سیاستگذاران و برنامهریزان بر سر یک اولویت به توافق برسند و فارغ از نگرشهای سیاسی، پیگیری اجرا را در دستور کار قرار دهند.
او با تاکید بر اینکه اقتصاد ایران با بیماریهای مزمنی روبهرو است که ساختارهایش را تهدید میکند، ادامه داد: وقتی مدیریت مناسب است و دولت پایبندی بیشتری به قانون نشان میدهد تاثیرگذاری این بیماریهای مزمن کاهش مییابد اما به محض آنکه دولتی روی کار میآید که انضباط مالی و پولی را مورد توجه قرار نمیدهد و مدیریت مساعدی ندارد، این مشکلات خود را با قدرت و قوت بیشتری نمایان میکند.
به گفته او یکی از پیشنیازهای مقاوم کردن اقتصاد در ایران، برطرف کردن مشکلات و کاستیهای کنونی است و تاکید کرد: باید با سلطه سرمایه تجاری و مالی در کشور مقابله کرد و همچنین با فساد برخوردی جدی انجام داد. او مساله مبارزه با فساد را بسیار مهم دانست و گفت: هرچند برخی بر این عقیدهاند که بحران امروز ایران ناشی از بیکاری و رشد اندک اقتصادی و تورم و... است اما باید پذیرفت که فساد در این میان نقشی تعیینکننده دارد و با توجه به بالا بودن شاخص ادراک فساد در ایران از یک سو و بیاعتمادی مردم به دلیل همین ادراک بالای فساد از سوی دیگر، سرمایهگذاری، فعالیت اقتصادی، تلاش برای بهبود موقعیت کسب و کار و اشتغال به کار مولد تهدید میشود. او نتیجه این وضعیت را قدرتنمایی دوباره فساد خواند و گفت: در چنین شرایطی اقتصاد توانش را در اختیار غیر مولدها قرار میدهد.
او با تاکید بر اینکه برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید برنامهای برای به حداقل رساندن کاستیهای نهادی نیز تدوین شود، ادامه داد: لازم است وابستگی اقتصاد به نفت کاهش یابد که این امر خود یکی از مهمترین گامها برای مقاوم کردن اقتصاد ایران در مقابل تلاطمات خارج از اراده مدیران و مسوولان کشور است.