فرونشست زمین، سرطان خاموش
«آن چیزی بحران تلقی میشود که به باور عمومی رسیده باشد». این جمله را یکی از کارشناسان در میزگرد تبادل نظر همایش دوروزه «علل و راهکارهای مقابله با بحران کمی و کیفی آب کشور» بیان میکند.
بر همین اساس نیز معتقد است بحران آب در ایران باید به باوری عمومی تبدیل شود هرچند بسیار زمانبر است و یکشبه نمیتوان آن را حل کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، در این همایش بر بحرانیبودن وضعیت آب در خاورمیانه، اروپا و آمازون تأکید و نسبت به تبدیل ٣٠ درصد خاک کشور به شورهزار تا سال ١٤٠٤ هشدار داده میشود. بخشی از سخنان کارشناسان در این نشست در پی میآید.
تعداد چاههای عمیق ۱۴ برابر شد احمد رضوانفر، عضو هیأتعلمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بیش از ٩ هزار سال طول کشید تا انسان از عصر کشاورزی به عصر صنعتی وارد شود، اما رابطه انسان و طبیعت با انقلاب صنعتی در قرن ١٨ رویه خاصی گرفت و نابرابریهایی پدید آمد که پیامدهای فراگیر برای تمام جوامع انسانی ایجاد کرد. با انقلاب سبز تحولات نهادی، فنی، دانشی و تکنولوژی وسیعی در بخش کشاورزی رخ داد که باعث افزایش بهرهبرداری از طبیعت شد. انقلاب سبز سبب شد محصول تولیدی در سطح دنیا ٤,٢ برابر افزایش پیدا کند و در مقابل مصرف آب کشاورزی ٢.٢ برابر افزایش یافت. در کنار نقاط قوت انقلاب سبز، بهرهبرداری از منابع موجب ایجاد نگرانی جدیدی در بشر شد. در چهار دهه جمعیت کشور ٢.٥ برابر افزایش یافته است و در این رشد میزان تولید گندم ٣.٨ برابر و تولید برنج ٣.٦ برابر شده است. در ٤٠ سال، تعداد چاههای عمیق تقریبا ١٤ برابر شد. بهرهبرداری از منابع بدونتوجه به ظرفیت منابع آب و تغییر اقلیم از سوی دیگر، موجب پیامدهای زیستمحیطی شده است. بنابراین در راستای تحقق چشماندازهای انقلاب آبی، مفاهیمی همچون مدیریت یکپارچه منابع آب مطرح شده که چتر فلسفی آن به دنبال استفاده از منابع آب با توجه به عدالت اجتماعی، پایداری اکولوژیکی و بهرهوری اقتصادی است.
خاورمیانه، آمازون و اروپا از نظر آبی در آینده با مشکل مواجه میشوند سروش سروشیان، عضو هیأتعلمی دانشگاه کالیفرنیا طبق آخرین مطالعات، منطقه خاورمیانه، آمازون و اروپا از نظر آبی در آینده با مشکل مواجه میشوند. آمار مدلهای ارائهشده درخصوص مصرف آب نشان میدهد مصرف آب در منطقه هند و ایران به ترتیب ٩٢ و ٩٣ درصد متعلق به بخش کشاورزی است و این رقم در آمریکا که بخش کشاورزی در آن به صورت جدی پیگیری میشود ٤٢,٧ درصد است. اکنون ما با افزایش جمعیت شهرها در جهان روبهرو هستیم. در سال ١٩٧٠، ٣٧ درصد مردم در شهرها زندگی میکردند که این رقم در سال ٢٠١٠ به ٥٠ درصد افزایش یافته است. بررسی مدلهای پیشبینی خشکسالی که تاکنون ارائه شده، نشان میدهد این پیشبینیها قابلاتکا نیست؛ همچنین با وجود اینکه برخی پیشبینیها حکایت از سرایت پدیده النینو به ایران داشت، تحقیقات هواشناسی نشان میدهد این پدیده بر مناطقی مانند ایران تأثیری نداشته است.
٣٠ درصد خاک ایران تا سال ۱۴۰۴ به شورهزار تبدیل میشود یدالله دادگر، عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی در صورت ادامه روند کنونی برداشت از آب زیرزمینی، ۳۰ درصد خاکهای ایران تا سال ۱۴۰۴ به شورهزار تبدیل میشود. بنابراین اولین گام برای حل بحران آب و خاک، باور مسئولان نسبت به بحران است. مسائل آب مانند مسائل اقتصادی فقط با تئوری اقتصادی قابلحل نیست، بلکه نیازمند اصلاحات ساختاری و مدیریت است. از جمله چالشهای آب در ایران تقاضای بالا، عرضه نسبتا ثابت و منابع رو به کاهش است که این پدیده جهانی در ایران جدیتر از سایر کشورهاست. خشکی تالابها، نهرها و رودخانهها در ایران، ضرورت توجه به حوزه آب را بیشتر میکند، بهویژه اینکه سطح بارشها در ایران به استثنای اسفند و فروردین، از سال ٨٠ تاکنون پایینتر از میانگین جهانی بوده است. این در حالی است که مصرف سرانه آب در سال ١٣٣٥ حدود هفت هزار مترمکعب بوده که در سال ١٣٧٥ به دو هزار مترمکعب کاهش یافته و با توجه به پیشبینی رشد جمعیت تا سال ١٤٠٤ به ٨٠٠ مترمکعب کاهش مییابد. برخی کشورها فقط در بخش تقاضای آب مشکل دارند، اما ما هم در بخش تقاضا و هم در بخش عرضه مشکل داریم، بهطوریکه سرانه آب شیرین در ایران بهطور متوسط هزارو ٦٥٢ مترمکعب است، اما متوسط جهانی آن ششهزار و ٥٥ مترمکعب است. یکی از چالشهای مشکل آب، حفر چاههای غیرمجاز است. از طرفی قیمت پایین آب موجب غیراقتصادیشدن سرمایهگذاری در حوزه آب شده است، بهطوریکه بهای دریافتی، پوشش هزینههای تأمین آب را هم نمیدهد. رشد جمعیت و توزیع ناکارآمد جمعیت و الگوی تخصیص نامناسب جمعیت یکی از عوامل مشکلآفرین در حوزه آب است، بهطوریکه در افق ١٤٠٤ حدود سهمیلیارد مترمکعب فاضلاب خواهیم داشت و در صورت ادامه این روند ٣٠ درصد از خاک کشور شور خواهد شد. استفاده از فضای بهوجودآمده برای سرمایهگذاری خارجی در میانمدت، تعهد قانونی و التزام عملی همه دستگاههای قوه مجریه به همکاری با دولت، قیمتگذاری اقتصادی و ایجاد انگیزه برای بخش خصوصی از دیگر راهکارهای حل معضل است.
کاهش ۱۰۹ میلیارد مترمکعبی آبهای زیرزمینی ایران در ۳۱ سال همت سلامی، کارشناس منابع طبیعی بررسیها نشان میدهد در ١٤٠ سال اخیر ١,٢ درصد به دمای هوای جهان اضافه شده است. بررسی اثرات تغییر اقلیم بر مبنای آب زیرزمینی نشان میدهد از سال ٤٤ تا ٩٢، ١٠٩میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی ایران از دست رفته است که شیب نزولی آن، از سال ٦١ آغاز شده است. پیشبینی مدلهای هواشناسی نشان میدهد در ١٦ ماه آینده میزان دما افزایش مییابد و حجم تخلیه سالانه رودخانهها و آبریزها کاهش مییابد. مطالعات نشان میدهد افزایش عمق برداشت از آبهای زیرزمینی، کیفیت آب را بهشدت کاهش میدهد. این پدیده علاوه بر مخاطره مذکور، امکان کشاورزی در آن منطقه را از بین میبرد. طبق بررسیها حدود ٣٠ درصد برداشتها از آبهای زیرزمینی به صورت غیرمجاز انجام میشود. بارها پیش آمده که برای پلمب چاههای غیرمجاز، یک سال پیگیری شده تا درنهایت قاضی رأی به پلمب چاه داده است، درحالیکه هیچ مجازات یا خسارتی متوجه فرد نمیشود. این قانون که به نظر من ناعادلانه است، تدوین آن مربوط به زمانی میشود که مشکل کاهش سطح آبهای زیرزمینی به وجود نیامده بود. برای راهاندازی نیروگاه مفتح همدان ٢٧ حلقه چاه زده شد که درنهایت موجب ازبینرفتن آب زیرزمینی آن منطقه شد؛ کار به جایی رسید که مقرر شد فاضلاب شهر همدان به آن منطقه منتقل شود. باید قوانین به گونهای تصویب شود که یک مدیر نتواند بهراحتی آب را از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل کند یا با اقدامات غیرکارشناسی، موجب ازبینرفتن آب و خاک در یک منطقه شود.
کاهش سطح یخچالهای طبیعی ایران به ۲۷ کیلومترمربع محمد فتحاللهزاده، کارشناس کشاورزی برف و برفاب در حوزههای کوهستانی و مرتفع، عامل مهم و کنترلکننده رژیم جریان آب محسوب شده و بهعنوان یکی از منابع اصلی تأمین آب، نقش بسیار مهمی ایفا میکند. تقریبا ١٠ درصد (٥,١٥میلیون کیلومترمربع) از سطح خشکیهای زمین را یخچالهای طبیعی تشکیل میدهند. تأمین منابع آب آشامیدنی و کشاورزی به صورت جریانهای ناشی از ذوب برف و یخ و تأمین رطوبت خاک و ذخیره آب زیرزمینی از جمله دلایل اهمیت یخچالهای طبیعی است. سابقه بررسی و ارائه نظریات قطعی در مورد یخچالهای ایران شاید به کمتر از ٨٠ سال اخیر بازگردد. سطح یخچالهای کشور حدود ٢٧ تا ٣٢ کیلومترمربع برآورد شده که افزایش دمای اخیر باعث کاهش روزافزون آن شده است. در اغلب مناطق کوهستانی، برفاب منبع اصلی تأمین آب برای فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و اقتصادی و رشد و توسعه است. ذوب برف، رطوبت خاک و ذخیره آب زیرزمینی و منابع آب دریاچهها و رودخانهها را تأمین کرده و رواناب حاصل از آن در حوزههای کوهستانی و مرتفع عامل مهم و کنترلکننده رژیم جریان محسوب میشود. رواناب ناشی از ذوب برف در آبدهی حداکثر لحظهای و آبدهی سالانه حوزههای کوهستانی و برفگیر مشارکت داشته و حدود یکسوم آب موردنیاز بخش کشاورزی را در سرتاسر جهان تأمین میکند.
فرونشست زمین، سرطان خاموش جهانگیر عابدی کوپایی، عضو هیأتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان بدونشک مهمترین چالش بشر در قرن ٢١ پدیده تغییر اقلیم و مسائل مربوط به آب است. رشد جمعیت، افزایش مصرف سرانه آب ناشی از ارتقای فرهنگ بهداشتی جامعه، از جمله چالشها در زمینه مدیریت منابع آب است. همچنین عدم تناسب توسعه و استقرار مراکز جمعیتی و صنعتی با پتانسیل منابع آب تجدیدشونده و تشدید رقابت بین نیازمندی بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت و شرب که پیشبینی میشود در سالهای آینده از بخش کشاورزی کاسته و به بخش صنعت و شرب افزوده شود، از دیگر چالشها در زمینه مدیریت منابع آب است. یکی از دلایل اصلی حرکت به سمت تغییر پدیده اقلیم، انتشار بیشازحد گازهای گلخانهای در جو، حاصل از فعالیتهای انسانی و سوختهای فسیلی است. تغییرات اقلیم در مناطق خشک موجب خشکسالیهای مکرر و افزایش شدت خشکسالیها و در مناطق مرطوب منجر به وقوع سیلهای ناگهانی میشود. در مناطق خشک و نیمهخشک، وابستگی به آبهای زیرزمینی حدود ٦٠ تا ١٠٠ درصد است. سالانه حدود شش میلیارد مترمکعب اضافهبرداشت از آبهای زیرزمینی داریم. منابع آب زیرزمینی برای زندگی و ادامه حیات بشر و محیطزیست ضروری است، اما دردسترسبودن آن، با کیفیت و کمیت پایدار با عوامل مختلفی تهدید میشود که از این بین، آبوهوا مهمترین نقش را دارد. با اینکه فرونشست زمین بیبازگشت است، اما ٣٠٠ دشت از ٦٠٩ دشت با بیلان منفی روبهروست و برداشت آبهای زیرزمینی یکی از عوامل فرونشست زمین به شمار میرود. فرونشست زمین، سرطان خاموش است. اکنون منابع آب زیرزمینی در مناطق خشک و نیمهخشک، بهشدت بیمار است و برای درمان آن، فردا دیر است. یک ارگان بیطرف که ذینفع نباشد، باید متولی تعیین بیلان آبی کشور باشد. برای برنامهریزی در راستای حفاظت از منابع آبی کشور آمار و ارقام، مصارف و منابع آبی نقش مهمی دارد، درحالیکه این آمار به صورت دقیق مشخص نیست.
نیاز آبی کشور تا ۵ سال آینده به ۱۵۰ میلیارد مترمکعب میرسد بهمن یارقلی، عضو هیأتعلمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی منابع آب قابلتجدید کشور حدود ١٠٥میلیارد مترمکعب است که پیشبینی میشود با رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و روند صنعتیشدن، با وجود کاهش کشت در بخش کشاورزی، تقاضای کلی برای آب افزایش یابد. با نسبت حجم مورداستفاده و نرخ بهرهبرداری و نرخ رشد فعلی جمعیت، پیشبینی میشود نیاز آبی کشور در سال ١٤٠٠ به ١٥٠ میلیارد مترمکعب برسد که رقم اخیر حدود ٥٠ درصد بیشتر از پتانسیل بالقوه منابع آب تجدیدپذیر کشور است. بدیهی است در چنین شرایطی استفاده و بهرهبرداری بهینه از منابع آب غیرمتعارف جهت نیازهای آتی، امری اجباری و اجتنابناپذیر است. در این راستا با توجه به پتانسیل قابلتوجه منابع آب غیرمتعارف کشور، برنامهریزی و عملیاتیکردن برنامههای استفاده از این منابع با لحاظکردن مسائل و الزامات زیستمحیطی، امری ضروری و اجتنابناپذیر محسوب میشود. ٢٨,٢میلیارد مترمکعب منابع آب شرب و لبشور، ٢٧میلیارد مترمکعب زهابهای کشاورزی و معادل پنجمیلیارد مترمکعب جزء منابع آب غیرمتعارف کشور است. در میزگردی که با حضور کارشناسان این حوزه در فرهنگستان علوم برگزار شد، برخی از کارشناسان به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
بحران آب باید به باور عمومی تبدیل شود نوذر سامانی، عضو هیأتعلمی دانشگاه شیراز اگرچه هدف از دخالتها در حوزه آبریز اصلاح است، اما گاهی اوقات اثرات سوء هم دارد. تجربه در بسیاری جاها نشان داده هدایت آب در پای درختان منجر به مشکلاتی از قبیل لغزش زمین میشود. بحران آب در کشور باید بهعنوان بزرگترین چالش زیستمحیطی عنوان شود. آن چیزی در کشور بحران تلقی میشود که به باور عمومی تبدیل شده باشد، دریاچه ارومیه و کمآبی آن عینی شد، برای همین به باور عمومی رسید و درصدد حل آن برآمدیم. بنابراین باید بحران آب به باور عمومی تبدیل شود که البته این مسئله بسیار زمانبر است و یکشبه نمیتوان آن را حل کرد. بنابراین برای تبدیل این موضوع به باور عمومی باید از کودکستان به کودکانمان بیاموزیم و در مقاطع تحصیلی مختلف بحران آب و ارزش آب یادآوری شود. ما باید مانند برخی کشورهای اروپایی طبیعت را مادر خودمان بدانیم.
کشاورزی، اکوسیستم دستساز بشر حسن احمدی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم حوزه آبخیز شامل سه اکوسیستم جنگل، مرتع و بیابان میشود که اکوسیستم دستساز کشاورزی هم درون آن قرار میگیرد. بنابراین اگر حوزه کشاورزی را که در این اکوسیستم فعالیت اقتصادی دارد، بهعنوان یک اکوسیستم دستساز بشر بپذیریم، باید بدانیم که مردم در این اکوسیستم در کجا جای میگیرند. مردم تخریب میکنند و ما هم باید کار حفاظتی انجام دهیم. درحالیکه مشارکت مردمی در منابع طبیعی که بزرگترین مشکل امروز است، دیده نشده و در این سیستم مردم جایگاهی ندارند.