x
۲۴ / ارديبهشت / ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵

تحلیل اکونومیست از بحران جهان عرب

تحلیل اکونومیست از بحران جهان عرب

هفته‌نامه اکونومیست، سرمقاله جدیدترین شماره خود را (که نسخه چاپی آن فردا منتشر می‌شود) به بحران جهان عرب پرداخت و نوشت: اروپا و آمریکا اشتباه می‌کنند اما بدبختی جهان عرب از ناتوانی آنها نشات می‌گیرد.

کد خبر: ۱۲۷۶۲۸
آرین موتور

به گزارش اکونومیست، زمانی که سر مارک سایکس و فرانسوا جورج پیکو به طرز مخفیانه‌ای با خطوط خود را روی نقشه مشرق دور به منظور فتح امپراطوری عثمانی در ماه می 1916 رسم کردند، پرچم اولین جنگ جهانی را برافراشتند. به ندرت فکر می‌کردند که سلسله‌ای از خرابی‌ها بعد از آنها به بار بیاید: یک قرن از خیانت امپریالیستی و خشم غرب، بی‌ثباتی و کودتا، جنگ، آوارگی، اشغال و صلح‌ ناکام در فلسطین و ظلم، ستم، رادیکالیسم وتروریسم در همه جای دنیا. با شروع قیام عربی در سال 2011، زمانی که اتوکرات‌های عرب یکی پس از دیگری سرنگون شدند، به نظر می‌رسید که کشورهای عربی سرانجام به سمت دموکراسی پیش می‌روند. به جای آن شرایط عقب‌مانده‌تر از قبل شد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، تحت حکومت عبدالفتاح السیسی، مصر حتی اوضاعی اسف‌بارتر از دیکتاتوری حسنی مبارک را تجربه کرد. دولت‌ها در یمن، عراق، سوریه و لیبی نیز وضعیت بدتر دارند. با تمامی تیرگی‌های موجود، به نظر اوضاع می‌تواند بدتر هم شود. اگر جنگ داخلی لبنان در سالهای 1975 تا 1990 را به عنوان یک شاخص در نظر بگیریم، سوریه چند سال دیگر به آن اوضاع خواهد رسید. اوضاع در کشورهای دیگر نیز در حال بدتر شدن است. الجزایر با بحران رهبری مواجه است، شورش در صحرای سینا ممکن است به مصر نیز سرایت کند، هرج‌ومرج تهدیدی برای اردن محسوب می‌شود، قیمت پایین نفت اوضاع را در کشورهای حاشیه خلیج فارس نابسامان کرده و تعارض‌ نیابتی میان ایران و عربستان ممکن است به جنگ مستقیم تبدیل شود. برحذر بودن از پاسخهای آسان به گزارش اقتصادنیوز، در ادامه آمده است: دولت‌های عربی از بحران مشروعیت رنج می‌برند. به هر حال، آنها هیچگاه بیشتر از امپراطوری عثمانی سقوط نخواهند کرد. ایدئولوژی‌های برجسته همگی به دنبال استقلال بیشتر از مرزهای به جای مانده از استعمارگران است. حالا که دولتها در حال فروپاشی هستند، کشورهای عربی به سمت هویت‌های مذهبی و اخلاقی بازگشته‌اند. به دلیل برخی از حجامت‌ها، شرایط همانند جنگ دهه 90 میلادی در یوگسلاوی سابق است. مابقی نشانه‌های شبیه نزاع‌های مذهبی در جنگ سی‌ساله اروپا در قرن هفدهم است. با توجه به اینکه بحران جهان عرب عمیق و پیچیده است، راه‌حل‌های آسان خطرناک خواهند بود. با این حال 4 ایده باید انکار شود. نخست، بسیاری آسیب‌های قدرت‌های غربی را سرزنش می‌کنند - از ایجاد اسرائیل توسط سایکس-پیکو، تصاحب کانال سوئز توسط نیروهای فرانسوی-بریتانیایی و مداخلات تکراری آمریکایی‌ها. خارجی‌ها اغلب اوضاع را بدتر می‌کنند، جنگ آمریکا در عراق در سال 2003، اهریمن جنگ فرقه‌ای را در این کشور آزاد کرد. همانطور که گزارش ویژه اکونومیست نشان می‌دهد، بسیاری از ناکامی‌های جهان عرب به دست خودشان ایجاد شده است. بسیاری از رهبران که استبداد خود را با شعارهای وحدت عربی پوشانده‌اند. پول نفتی و رانت‌های دیگر به حاکمان اجازه می‌دهد که وفاداری را بخرند. دومین اشاره اشتباه این است که رسم مجدد مرزهای کشورهای عربی دولتهای باثبات‌تری ایجاد خواهد کرد که مطابقت بیشتری با خطوط قومی و مذهبی مردم دارد. هیچ خطوط شسته و رفته‌ای در منطقه‌ای که در آن گروه‌های قومی و فرقه‌ای می‌توانند ایجاد تغییرکنند وجود ندارد. به جای این ایده باید ابزاری برای اتحاد دوباره کشورهای متلاشی شده ایجاد کرد. ایده‌ای که جایگزین این ساختار دائمی بازنده تجزیه‌کننده شود. سومین ایده اشتباه این است که حکومت‌های استبدادی عرب راهی برای بازگشت افراط‌گرایی و آشوب هستند. در مصر حکومت آقای سی‌سی نمونه‌ای از یک حاکم ظالم است که خودسر بوده و از لحاظ اقتصادی بی‌کفایت است. نارضایتی عمومی در حال رشد است. اما باید توجه داشت که استبدادگرایی عربی اساسی برای ثبات نیست. این موضوع دستکم از زمان شروع بهار عربی در سال 2011 قابل مشاهده بوده است. چهارمین استدلال غلط این است که این آشفتگی به دلیل اسلام است. نسبت دادن مشکلات به اسلام، همانگونه که ترامپ و برخی از آمریکایی‌ها در مکالمه‌های خود به دنبال آن هستند، همانند این است که جنگ‌های اروپا و قتل‌های یهودی ستیزی را به مسیحیت نسبت دهیم. اسلام‌هراسی تنها باعث تقویت دیدگاه مانوی داعش خواهد شد. به جای اسلام‌هراسی دنیا باید به تنوع تفکر در اسلام اشاره کرده و افراط‌گرایی را به چالش بکشد. بدون اسلام، هیچ راه‌حلی بادوام نخواهد بود. اصلاح یا نابودی تمامی این‌ مسائل بدان معناست که حل کردن بحران جهان عرب آهسته و سخت خواهد بود. تلاش‌های برای مهار جنگ و به پایان رساندن آن مهم خواهد بود. این موضوع نیازمند شکست داعش، حل و فصل سیاسی و اعطای حقوق مدنی به سنی‌ها در عراق و سوریه و سازش میان ایران و عربستان خواهد بود. ابزار قدیمی قدرت در حال ضعیف‌تر شدن است: نفت برای مدت زیادی ارزان خواهد ماند و پلیس‌های مخفی قادر به توقف مخالفت‌ها در دنیای شبکه‌ای کنونی نخواهند بود. پادشاه‌ها و روسای جمهور باید اعتماد مردم خود را بدست آورند. آنهای نیازمند مشروعیت هستند: دادن فضا برای انتقاد به لیبرال‌ها و مسلمانان و نهایتا ایجاد یک حکومت دموکراتیک. همچنین آنها باید حکومت قانون را تقویت کرده و اقتصادهایی مولد برای رسیدن به دنیای جهانی‌شده ایجاد کنند. بدون اصلاح، واکنش بعدی تنها به زمان بستگی خواهد داشت. اما یک فرصت فوق‌العاده وجود دارد. جهان عرب می‌تواند مجددا اوج بگیرد. آنها رودخانه‌ها، نفت، سواحل، باستان‌شناسی و جمعیت جوانی دارند. موقعیت نزدیک آنها به بازارهای اروپایی و سنت‌های فکری و علمی غنی می‌تواند آنها را به مسیر شکوه بازگرداند. تنها در صورتی که رهبران و نظامیان به آنها نگاه کنند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x