افول تجارت ایران با اژدهای زرد
سال 92 آمار تجارت خارجی ایران و چین 50 میلیارد دلار بود، این رقم در سال 93، 40 میلیارد دلار شد و در سال 94 هم به 32 میلیارد دلار رسید! اکنون و در اوایل سال 95 این رقم با کاهش 31 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل رسیده است.
اگر چه مهم ترین دلیل رنگ باختن مبادلات با چین در تجارت خارجی ایران به کاهش قیمت نفت بر میگردد اما پس از اجرایی شدن برجام و لغو تحریمها علیه ایران، باقی ماندن چین به عنوان مهم ترین شریک تجاری ایران مورد تردید واقع شده است. این مهم هم به مبادلات انرژی ایران ربط دارد و همه به تنوع شرکای تجاری این کشور. این کشور در تلاش است که مازاد هزاران میلیارد دلاری منابع خود را صرف سرمایهگذاری در کشورهای حوزه ابریشم کند. ایران میتواند با اعمال دیپلماسی اقتصادی مناسب، منابع خوبی را در این زمینه جذب اقتصاد خود کند به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، «تجارت ایران با اژدهای زرد رنگ باخته است». این را آمار میگوید. بر طبق آمار ارائه شده توسط گمرک چین مبادلات تجاری ایران و چین در سهماهه نخست سال جاری میلادی با افت ۳۱درصدی مواجه شد و به مرز ۶میلیارد دلار رسید. مبادلاتی که در مدت مشابه سال قبل 594/8 میلیارد دلار بوده است. آمار کلی سالیانه هم این موضوع را تأیید میکند. سال 92 آمار تجارت خارجی ایران و چین 50 میلیارد دلار بود، این رقم در سال 93، 40 میلیارد دلار شد و در سال 94 هم به 32 میلیارد دلار رسید! اکنون و در اوایل سال 95 این رقم با کاهش 31 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل رسیده است.
این کاهش محسوس تجارت خارجی البته پشت سر خود یک مؤلفه مهم را دارد و آن هم کاهش شدید قیمت نفت خام است که درآمدهای نفتی ایران را بشدت کاهش داده است و همچنین به تبع آن تغییر عمدهای در میزان صادرات میعانات گازی داشته است. در سال 94 صادرات میعانات گازی کاهش 52 و 88 صدم درصدی را تجربه کرد! اما به تبع کاهش ارزش صادرات نفت، محدود کردن واردات کالا از چین هم عامل مهم دیگری در کاهش این حجم از تجارت خارجی محسوب میشود. آمار گمرک نشان میدهد واردات ایران از چین در سال 94، 5 میلیون و 77 هزار تن و ارزش دلاری آن 10 میلیارد و 456 میلیون دلار است که در مقایسه با سال 93، 18 درصد ارزش دلاری و 8 درصد از لحاظ وزنی کاهش یافته است.
تحریم و تجارت با چین در سالهای گذشته و بویژه در دولتهای نهم و دهم تجارت ایران و چین تحت تأثیر تحریمها حالت تهاتر کالا به خود گرفته بود. تحریمهای شدیدی که از سال 2013 علیه ایران وضع شد اجازه انتقال پول و ارز را از کشورهای دیگر به ایران عملاً غیر ممکن کرد و این فرصت بسیار بزرگی برای چین بود تا پول حاصل از واردات نفت ایران را در بانکهای خود بلوکه کند و در عوض آن کالاهای بیکیفیت خود را به این کشور بفروشد. این روند که به تهاتر کالا موسوم است، مهم ترین وجه تجارت خارجی ایران در سالهای تحریم و بویژه در برابر کشورهایی مانند چین به حساب میآمد. در نتیجه این وضعیت، نزدیک به 22 میلیارد یورو از داراییهای ایران در بانکهای چین مسدود شد و این کشور هیچ تمایلی به بازپرداخت این مبلغ تا به حال از خود نشان نداده است. در عوض چین به ایران پیشنهاد فاینانس دو یا سه برابری پروژههای اقتصادی ایران را داد که این مهم هم تا به حال عملیاتی نشده است.
در حوزه سرمایهگذاری هم در حالی که پیش از تحریم ها، چین در زمینههای مختلف چندین پروژه اقتصادی مهم را در ایران در دست انجام داشت اما در دوران تحریم این روند متوقف شد و سرمایهگذاری چین در پروژههای اقتصادی ایران لغو شد. مهمترین نمونه این موضوع را میتوان کناره گیری چینیها از طرح توسعه فاز ١١ حوزه گازی پارس جنوبی دانست. قرار بود چینیها در این بخش ٢٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری کنند، اما در نهایت با خلف وعده های فراوان و بعد از 5/3 سال بد قولی پای خود را از این پروژه میلیاردی کنار کشیدند.کنار کشیدن چینیها از سرمایه گذاری در احداث سد بختیاری به عنوان بلندترین سد جهان مورد دیگری در این زمینه است.
پسابرجام و بازسازی روابط اقتصای با چین اگر چه مهم ترین دلیل رنگ باختن مبادلات با چین در تجارت خارجی ایران به کاهش قیمت نفت بر میگردد اما پس از اجرایی شدن برجام و لغو تحریمها علیه ایران، باقی ماندن چین به عنوان مهم ترین شریک تجاری ایران مورد تردید واقع شده است. این مهم هم به مبادلات انرژی ایران ربط دارد، هم سیاست کنترل واردات و هم به تنوع شرکای تجاری این کشور. آمارها نشان میدهد که در ماههای پس از برجام صادرات نفت ایران به اروپا، کره جنوبی، هند و برخی دیگر از کشورها افزایش دو برابری را تجربه کرده است. این بدان معناست که ایران در کسب سهمیه صادرات نفتی پیش از تحریم خود موفقیتهای خوبی را تجربه کرده است و چین از این پس یکه تاز واردات نفت ایران نخواهد بود. همچنین لغو تحریمها فرصتهای بسیاری را برای تنوع بخشی به بازار تجارتی ایران پدید آورده است. رفت و آمدهای هیأتهای تجاری و اقتصادی کشورهای مختلف به ایران در ماههای اول پس از رفع تحریمها و انعقاد تفاهمنامهها و قراردادهای اقتصادی در زمینههای گوناگون گامهای نخست این تغییر رویکرد تجارتی ایران به حساب میآید.
از سوی دیگر بازتعریف روابط اقتصادی ایران و چین یکی از اولویت هایی است که کارشناسان معتقدند باید مد نظر سیاستگذاران اقتصادی ایران قرار گیرد. چین اگر چه در حال تجربه یک بحران اقتصادی است اما نشانهها حاکی از این است که در این بحران خود ساخته که با کاهش ارزش یوآن در برابر دلار رقم خورده است، در نهایت برنده چین خواهد بود چرا که محرکهای خوبی برای صادرات این کشور محسوب شده و همچنین تولید داخلی این کشور را تقویت خواهد کرد.
در این بین منافع اقتصادی چین تا حدود زیادی با اهداف ما هماهنگ است. چین برای شکل دهی به نظم نوین اقتصادی دنیا هم بانک زیرساخت آسیا را تشکیل داده و هم به فکر احیای جاده راهبردی ابریشم است. چین از این طریق میخواهد کنترل شاهراه اقتصادی دنیا از ماورای چین تا اعماق اروپا را به دست گیرد. این کشور در تلاش است که مازاد هزاران میلیارد دلاری منابع خود را صرف سرمایهگذاری در کشورهای حوزه ابریشم کند.
ایران میتواند با اعمال دیپلماسی اقتصادی مناسب، منابع خوبی را در این زمینه جذب اقتصاد خود کند و با توجه به نیاز چند صد میلیارد دلاری ایران به سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعت انرژی و همچنین زیرساختهای صنعتی، روابط اقتصادی نوینی را با اژدهای زرد پایه گذاری کند. این روابط میتواند حتی مشارکت چین در بزرگ ترین پروژههای اقتصادی منطقهای و بینالمللی ایران نظیر خطوط مختلف انتقال انرژی و گاز ایران را در بر بگیرد.