تمهیدات اثرگذار بودجه 95 در بازارها کدامند؟
در شرایط فعلی که قیمت نفت پایین است بودجه بستهشده برای سال 95 نمیتواند تکان قابل توجهی در اقتصادمان و بازارهایش ایجاد کند. بودجه دوران قیمتهای بالای نفت چنین خصلتی دارند ولی بودجههای فعلی چندان قدرت اثرگذاری بر اقتصاد ندارند و این خودش یکی از دلایل استمرار رکود اقتصادی در ایران است.
بودجه سال 95 در شرایطی بسته شده که رکود در اقتصاد ایران جا خوش کرده است. بهرغم اینکه پس از برجام انتظار میرفت گشایش در مبادلات بانکی و لغو تحریمها زمینه برای خروج از رکود اقتصادی را فراهم کند اما ایجاد گرههای مختلف بر سر راه تبادلات بانکی در سطح بینالمللی باعث شده تا همچنان پاشنه اقتصاد ایران بر رکود بچرخد.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، حالا چشم امید اقتصادمان به بودجه 95 است تا شاید تمهیدات دولت و مجلس در این مجلس بتواند روزنههای خروج از رکود را در بازارها روشن کند. مرتضی ایمانیراد در رابطه با ارزیابی خود از تمهیدات بودجه 95 در بخشهای مختلف اقتصادی که بر بازارهای کشور اثر میگذارند گفت: معمولاً متغیرهای مهمی در بودجه وجود دارد که بازار را بهطور کلی تحت تاثیر قرار میدهد. مهمترین این متغیرها، نرخ ارز، میزان افزایش یا کاهش مالیاتها، قیمت حاملهای انرژی، نرخ مالیات برارزش افزوده، نحوه برخورد با مشکلات جاری کشور و اینکه چگونه با این مشکلات برخورد کرده است، حجم بودجه جاری و عمرانی و تغییر این حجم نسبت به سال گذشته است. او افزود: برای اینکه ببینیم بودجه چگونه بازار را تحت تاثیر قرار میدهد باید این متغیرها را مورد بررسی قرار دهیم. من وقتی میخواهم بودجه را از نگاه این متغیرها بررسی کنم باید یک غربال داشته باشم. بدون غربال ما گرفتار وضعیت بیتفاوت و شدیداً تخصصی میشویم که هم بیتفاوتی بیماری است و هم تخصصزدگی. غربال من نگرش هستیشناسانه یا آنتالوژیک است. این اقتصاددان در ادامه گفت: با این نگاه آنچه هماکنون هست اصالت دارد. خیلی راجع به فردا صحبت کردن فایدهای ندارد. اگر هم بخواهیم راجع به فردا و هر آیندهای صحبت کنیم ارزشش در این است که آن آینده متصور را فرض بگیریم که در حال مستتر است. به عبارت دیگر آوردن آینده به زمان حال است که آینده را کاربردی و باارزش میکند. در غیر این صورت تصویر آینده بدون ارتباط با هماکنون چیزی جز فرار از مشکلات فعلی نیست. او گفت: مثلاً کشور مشکلات متعددی دارد و ما میرویم دنبال برنامه بلندپروازانه توسعه کشور. این یعنی فرار کردن از مشکلات فعلی. به نظر من اساس هرگونه تئوری اقتصادی در کشور باید بر محور مشکلات موجود یا «آنچه هست» باشد. خلاف این فرار از زمان حال است. از دل رفع مسائل فعلی است که گشایشها آغاز میشود. هرگونه طرح و برنامهای، با هر مدل پیچیدهای که انجام شده باشد، اگر در جهت رفع مشکلات موجود نباشد در دوره آتی مشکلات موجود آن زمان را بیشتر میکند. پیچیده شدن مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی کشور هم ناشی از همین حرکتهای رو به جلو بدون توجه به موانع و مشکلات موجود است. اگر از این زاویه بخواهم به بودجه و اثر آن بر بازار نگاه کنم باید ببینم که بودجه با متغیرهای بازار و موانع موجود در اقتصاد کشور چگونه برخورد کرده است. ایمانی راد در رابطه با نقاط ضعف و قوت بودجه 95 در زمینه تحرکبخشی به بازارها گفت: یکی از بزرگترین موانع موجود در اقتصاد ایران فقدان بازار بدهی است. متغیرهای اقتصادی کشور با، یا بدون بازار بدهی گسترده و شفاف دو شکل و دو معنی مختلف دارد. او افزود: بودجه سال ۹۵ با بازار بدهیها برخورد ضعیفی کرده است و یکی از مشکلات بودجه بیشتر ناشی از مخالفت مجلس با راهاندازی قدرتمند این بازار بود. هرچند که قرار است بدهی دولت به پیمانکاران پرداخت شود ولی کماکان بدهی دولت به بانکها و صندوقهای بازنشستگی در پردهای از ابهام قرار خواهد داشت و لذا چیزی به اسم بازار بدهی با این اهرمهای پیشبینیشده در بودجه به وجود نخواهد آمد. او گفت: البته ناگفته نماند که بازار بدهی ایران هم با تبدیل بدهیهای دولت به اوراق مختلف و قابل مبادله راه نمیافتد. این بازار باید به آهستگی راه بیفتد تا جای خود را در اقتصاد ایران باز کند. هنوز در بورس نیز که چندین دهه در اقتصاد ایران سابقه دارد ابهام و بدفهمی وجود دارد. مثلاً هنوز در بازار سهام ایران، چه از نظر سرمایهگذاران و چه از نظر مسوولان بورس و چه از نظر سیاستمداران کاهش شاخص بورس نهتنها نامطلوب بلکه بسیار بد است. به همین دلیل است که وقتی بازار پایین میآید داد و بیداد راه میافتد که چرا بورس پایین آمده است. او افزود: این یعنی فرهنگ بورس در ایران حتی بین سیاستگذاران هم پایین است. حال چگونه بازار بدهی قرار است به این سادگی در کشورمان راه بیفتد. اگر درست راه بیفتد سیستم بانکی را باید قربانی خود کند. در هر حال ارقام بودجه حرکت خوبی برای راهاندازی بازار بدهی است ولی انجماد نقدینگی، کاهش بیسابقه سرعت گردش پول، حجم بیسابقه حجم پول در کشور و وجود تهدید بحران پولی-ارزی کماکان در کشور وجود دارد و متاسفانه بودجه نتوانسته است حتی با آن یک برخورد قدرتمند بکند. البته من در این نوشته کاری به اینکه دولت و مجلس چگونه برخورد میکنند، ندارم و بیشتر بودجه را در چارچوب اقتصادی نگاه میکنم. او در ادامه بیان کرد: نکته و مساله اصلی و دوم اقتصاد ایران مشکل جدی در سیستم بانکی کشور است که همانطور که گفتم متاسفانه به خاطر مخالفت مجلس با بودجه مجبور است با سکوت در برابر این مشکل سال ۹۵ را سپری کند. موانع اقتصادی دیگری هم وجود دارد که بحث را طولانی میکند و در نتیجه به آنها نمیپردازم. ولی مجموعه آنها نشان میدهد که بودجه سال ۹۵ بهطور کلی توان برخورد با مسائل بنیادی اقتصاد ایران را ندارد و در نتیجه اثر بودجه بر بازارها در این سال بسیار محدود خواهد بود. البته یک نکته را هم اضافه کنم که در این شرایط انتظار زیادی هم از بودجه نباید داشت. سال ۹۵ برعکس انتظاراتی که خود دولت به اشتباه برای جامعه ایجاد کرد سال سختی است. بنابراین اگر بودجه بتواند تعادل کلی خود را حفظ کند و اقتصاد را هم دچار عدم تعادل نکند کار خودش را به خوبی انجام داده است. ایمانیراد در پاسخ به این سوال که آیا تعیین نرخ دلار 2997تومانی در بودجه با توجه به اینکه نرخ دلار دولتی در حدود 3020 تومان است با سیاست تکنرخی شدن نرخ ارز در تضاد نیست؟ گفت: من قبلاً هم گفته بودم که این نرخ بسیار تصنعی و احتمالاً محاسباتی بوده است. این نرخ با هیچ واقعیتی از اقتصاد ایران انطباق ندارد. همین الان اگر شما یک مثلاً شامپوی اصل را از آمریکا به ایران بیاورید قیمت آن با نرخ دلار فعلی نصف قیمت همان شامپو از ترکیه است که اصل هم نیست. او افزود: در شرایط فعلی شما اگر 25 میلیون تومان درآمد داشته باشید (که برای گروه بسیار وسیعی از صاحبان سرمایه و تخصص به راحتی قابل حصول است) و اگر این پول را به دلار کانادا تبدیل کنید، و آن را در کانادا خرج کنید، جزو 10 درصد مرفه جمعیت کانادا قرار میگیرید. این یعنی همین الان هم این نرخ ارز غیرواقعی و بسیار پایین است. حال با این وضعیت نرخ دلار را در بودجه از نرخ دولتی آن هم کمتر گرفتهایم و بهطور طبیعی یک حرکت ضدیکسانسازی ارز انجام دادهایم. در شرایط فعلی مهمترین سیاست اقتصادی توسعه صادرات به هر قیمت است و پایین نگه داشتن ارز در بودجه که در هر حال روی نرخ ارز واقعی اثر میگذارد، ضد این سیاست محوری است. به نظرم این نرخ به اندازهای غیرمعقول است که انسان شک میکند که این نرخ با آگاهی کافی تعیین شده است یا نه. این اقتصاددان تمهیداتی را که دولت در بودجه 95 برای بازار مسکن در نظر گرفته است را اینگونه ارزیابی کرد: در شرایط فعلی که قیمت نفت بسیار پایین است بودجه بستهشده برای سال 95 نمیتواند تکان قابل توجهی در اقتصادمان و بازارهایش ایجاد کند. بودجه دوران قیمتهای بالای نفت چنین خصلتی دارند ولی بودجههای فعلی چندان قدرت اثرگذاری بر اقتصاد ندارند و این خودش یکی از دلایل استمرار رکود اقتصادی در ایران است. او افزود: به نظرم بودجه خیلی کوچکتر از این حرفهاست که بتواند بخش مسکن را به تحرک وادارد. در ضمن تجربیات سالهای گذشته نشان میدهد مسکن با سرمایهگذاری عظیمی که در ایران دارد با محرکها و دینامیسم داخلی حرکت میکند و نرخ ارز و به تعبیر درستتر حجم دریافتیهای ارزی تنها متغیر مهم و اثرگذار بر این بخش است که در سال ۹۵ این متغیر برای افزایش قیمت مسکن غایب است. تنها متغیر مهم و اثرگذار بر قیمت مسکن در سال ۹۵ تنها حرکت نقدینگی به سمت بازار مسکن است که فعلاً جای دیگری جاخوش کرده است و تمایلی هم ندارد به سمت بخش مسکن برود.