x
۱۰ / ارديبهشت / ۱۳۹۵ ۱۴:۳۲

دغدغه مرحوم نوربخش از زبان فرزندش

«اگر پدرم امروز بود، در رابطه با موسسات پولی غیرمجاز خیلی محکم‌تر برخورد می‌کرد. یا در زمینه اعمال انضباط پولی در مجموعه دولت و بانک‌ها سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کرد.»

کد خبر: ۱۲۵۶۳۴
آرین موتور

این بخشی از اظهارات ایمان نوربخش، فرزند مرحوم محسن نوربخش، رییس‌کل اسبق بانک مرکزی درباره پدرش است. ایمان نوربخش معتقد است که «یکی از بیشترین دغدغه‌های پدر در زمان مسوولیت در بانک مرکزی، افزایش اعتبار بانک مرکزی بوده است و به همین دلیل در دوره وی، برای اولین بار اوراق مشارکت ارزی منتشر شد.» به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش دوم گفت‌وگو با فرزند مرحوم محسن نوربخش، رییس‌کل اسبق بانک مرکزی است. * اگر مایل باشید، کمی درباره پدرتان مرحوم نوربخش صحبت کنیم. هیچ‌گاه درباره مسایل اقتصادی با پدرتان صحبت می‌کردید؟ کم و بیش. البته ایشان یک اخلاقی داشت که معمولا خیلی مسایل کاری در خانه مطرح نمی‌کرد و خیلی سخت مسایل و مشکلات کاری را مطرح می‌کرد. ایشان معمولا نگاه خوشبین نسبت به وضعیت اقتصاد داشت. یعنی همیشه سعی می‌کرد این خوش‌بینی را منتقل کند. * یکی دو نمونه از مسایلی که ایشان در بانک مرکزی با آن مواجه بودند و مطرح می‌کردند را عنوان می‌کنید؟ سال‌ها گذشته است و چند سال آخری هم که ایشان در قید حیات بودند، ایران نبودم، ولی کم و بیش در ارتباط بودیم. به خاطر دارم در سال 1380 در زمینه تاسیس بانک‌های خصوصی، آن زمان مباحثی که الان در رابطه با اصل 44 و خصوصی‌سازی مطرح است، اصلا مطرح نبود، ولی ایشان خیلی تلاش کرد تا مجوز ایجاد بانک‌های خصوصی را بگیرد. بحث بانک‌های خصوصی نیاز به تایید مجلس و شورای نگهبان داشت و به خاطر دارم ایشان با استدلال و مذاکره و بدون تنش همه را راضی و قانع کرد که این کار را انجام دهند. آن زمان هم شورای نگهبان ایجاد بانک‌های خصوصی را تایید کرد؛ با این‌که به لحاظ ظاهری شاید با قانون اساسی تطبیق نداشت، ولی مجوز را شورای نگهبان داد و بانک‌های خصوصی تاسیس شد. همچنین در بحث تک‌نرخی کردن ارز به خاطر دارم که در اوایل دولت اصلاحات قیمت نفت زیر 10 دلار بود. همه نگران بودند که در این شرایط هم می‌شود که دولت امورات جاری خود را بگذراند و هم امکان تک‌نرخی شدن وجود دارد یا خیر؟ این اتفاق افتاد؛ یعنی به طور نسبی دولت توانست هزینه‌های خود را تامین کند و هم این‌که نرخ ارز تک‌نرخی شود و تورمی را که همه نگران بودند رخ دهد، اتفاق نیفتاد. * ایشان چگونه جلوی جهش نرخ تورم را گرفت؟ من جزییات این موضوع را به خاطر ندارم و شاید بهتر باشد با کسانی که با ایشان در آن زمان همکار بودند، صحبت کرد. اما کاری که ایشان کرد، این بود که خیلی دقیق جلوی واردات و هزینه‌های مصرفی ارز در دولت را گرفت و صرفه‌جویی ارزی قابل توجهی در آن مقطع صورت گرفت. یک کاری که به خاطر دارم، این بود که به دلیل شرایط اقتصادی خیلی از بانک‌های بین‌المللی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی حاضر بودند به ایران بیایند و به بانک مرکزی ایران اعتبار بدهند. حتی در آن مقطع به خاطر دارم برای اولین بار اوراق مشارکت ارزی منتشر شد؛ یعنی با وجود این‌که برخی افراد می‌گفتند اصلا نیازی نیست، ولی برای اعتبار دولت ایران و بانک مرکزی ایران، این‌که در بازار بین‌المللی وارد شوند و اوراق مشارکت ارزی منتشر کنند و بانک‌های بین‌المللی این اوراق را خریداری کنند، خیلی مفید بود. البته متاسفانه این موضوع ادامه پیدا نکرد، ولی اگر همین اعتباری که آن زمان بانک مرکزی داشت را الان داشتیم، خیلی مشکلات و کمبودهای ارزی حل می‌شد. از سوی دیگر، بحثی که به خاطر دارم ایشان خیلی به آن اعتقاد داشت و می‌گفت می تواند تاثیر داشته باشد، سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران بود. حتی به خاطر دارم که همان موقع که بحث تحریم‌های آمریکا مطرح بود و آمریکا می‌خواست شرکت‌های نفتی اروپایی در ایران را تحریم کند تا مجبور شوند از ایران بیرون آیند، ایشان برای من نقل می‌کرد که با روسای بانک مرکزی کشورهای اروپایی صحبت کرد و به آنها گفت که اگر شما این کار را بکنید و از تحریم‌های آمریکا تبعیت کنید، ما طلب‌های شما را دیگر پرداخت نخواهیم کرد. همین موضوع موجب شد که آنها به خاطر این‌که میلیاردها دلاری که با بانک مرکزی ایران مبادلات مالی داشتند، در آن مقطع زیر بار تحریم ایران نروند. خیلی معتقد بود که اگر شرکت‌های بین‌المللی در ایران سرمایه‌گذاری کنند، به خاطر سرمایه‌ای که در اینجا دارند، دیگر به این راحتی حاضر نمی‌شوند ایران را تحریم کنند. ایشان معتقد بود که هر چقدر روابط ما با شرکت‌ها و بانک‌های بین‌المللی قوی‌تر شود، تحریم ایران خیلی مشکل خواهد بود. * بیشترین نگرانی‌ای که ایشان در حوزه مسایل اقتصادی داشتند، به کدوم بخش برمی‌گشت؟ بیشترین ناراحتی ایشان این بود که برخی ارکان تصمیم‌گیرنده کشور پایبندی به قواعد و اصول اقتصادی را ندارند و همیشه تصور می‌کنند که راه‌هایی وجود دارد که به نوعی می‌توانند قواعد اقتصادی را کنار بگذارند. برای مثال، برای کنترل تورم بسیاری از دولتمردان تصور می کنند که می‌شود با کنترل قیمت‌ها جلوی تورم را گرفت؛ در حالی که تجربه به کرات نشان داده که کنترل قیمت‌ها جز ایجاد رانت و فساد تاثیر دیگری ندارد. با کنترل قیمت‌ها نمی‌شود جلوی تورم را بگیرید. یا اینکه تصور برخی از دولتمردان ما این است که با ایجاد پول و پرداخت تسهیلات در سیستم بانکی، می‌شود ایجاد اشتغال کرد. این هم باز به کرات در دولت‌های مختلف تجربه شده اما نه تنها اشتغال افزایش نیافته بلکه با افزایش نقدینگی فقط تورم افزایش یافته است. اینها شاید بیشترین دغدغه‌هایی بود که من فکر می‌کنم ایشان داشت و معمولا در صحبت‌های خود به افراد می‌گفت، پایبندی به این مسایل وجود ندارد. * اگر ایشان ریاست بانک مرکزی الان داشتند و با شرایط کنونی اقتصاد کشور و نیز تفکرات ایشان در سیستم پولی و مالی کشور، فکر می‌کنید همین روند کنونی را در اقتصاد کشور ادامه می‌دادند؟ پاسخ به این سوال خیلی سخت است، چون اگر ایشان هم الان یک عضوی از مجموعه دولت بود و در مجموعه دولت فقط یک فرد تصمیم‌گیر نیست و مجموعه مقمامت دولت تصمیم‌گیرنده هستند، ولی من فکر می‌کنم اگر ایشان الان بود، شاید یک مقدار شجاعانه‌تر عمل می‌کرد؛ یعنی جلوی یک‌سری تصمیمات و اعمال را می‌گرفت. * مثلا چه تصمیماتی؟ برای مثال، در رابطه با موسسات پولی غیرمجاز ایشان خیلی محکم‌تر برخورد می‌کرد. یا در زمینه اعمال انضباط پولی در مجموعه دولت و بانک‌ها سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کرد. شاید بانک مرکزی مقتدرانه‌تر عمل می‌کرد و همه بیشتر از بانک مرکزی حساب می‌بردند. * شما هیچ‌گاه در این مدت و بعد از پدرتان، آیا زمانی در ذهن‌تان درباره مقام ریاست بانک مرکزی در رابطه با خودتان فکر می‌کردید؟ اگر امروز پای درددل آقای دکتر سیف بنشینیم، به خاطر مشکلات و مسایلی که وجود دارد، با فشارهای زیادی روبه‌رو است. بنابراین صادقانه بگویم با وجود این شرایط هیچ‌گاه دلم نمی‌خواهد جای رییس‌کل بانک مرکزی باشم.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x