10 معدن مطابق با کلاس جهانی هم نداریم
بنیانگذار ایمیدرو معتقد است که بازار سنگ آهن به این زودی ها به رونق نخواهد رسید چرا که تقاضا برای این ماده معدنی در دنیا کاهش یافته و بازار فولاد با مازاد عرضه روبروست. او معتقد است در چنین شرایطی بهتر است معادن ایران توسعه و تجهیز شوند تا معادنی در حد و اندازههای کلاس های جهانی داشته باشیم.
دوران رکود معادن همچنان تحتتاثیر نوسانات قیمت مواد معدنی در بازار جهانی است. اغلب معادن کوچک ایران به تعطیلی رسیدهاند و سرنوشت آنها در دوره پساتحریم مشخص نیست. درحالیکه انتظار میرفت پس از برجام وضعیت معادن متحول شود و با سرمایهگذاری شرکتهای صاحب تکنولوژی دنیا، تصویر معدنکاری ایران عوض شود، اما همچنان تعطیلی معادن جریان دارد. مصطفی موذنزاده بنیانگذار ایمیدرو درحالیکه معتقد است دولت، دیگر توانایی کشف معادن سنگآهن را ندارد و بخش خصوصی باید بهطور جدی وارد اکتشافات سنگ آهن شود، اجرایی شدن تفاهمنامههای معدنی با کشورهای خارجی را زمانبر میداند. مشاور معاون اول رئیسجمهور، بر این باور است که 10 معدن مطابق با کلاس جهانی نداریم که برای سرمایهگذاری به سرمایهگذار خارجی عرضه کنیم. معدنی وجود ندارد که سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در آن ترغیب شود؛ چراکه معادنمان به اکتشاف بیشتری نیاز دارد و چند سال طول خواهد کشید تا بتوانیم معادن را در اختیار خارجیها بگذاریم. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، او تاکید دارد فقط میتوانیم در طرحهای معدنی کوچک جذب سرمایه کنیم و به نظر نمیآید بتوانیم به این زودیها معادن بزرگ را به سرمایهگذاران عرضه کنیم؛ درحالیکه ایران ظرفیتهای معدنی بسیاری برای سرمایهگذاری دارد. تعطیلی معادن کشور، به لحاظ اقتصادی برای بهرهبرداران چه تبعاتی داشته و به نظر شما چه زمانی این معادن دوباره به مدار تولید برمیگردند؟ در حال حاضر اغلب معادن غیرفعال، معادنی هستند با مقیاس کوچک که ظرفیت تولیدشان همانند معادنی با مقیاس بزرگ نیست. در دوره رکود، هزینههایشان افزایش پیدا کرده و کفاف امور معدنکاری را نمیدهد. دولت تنها کاری که میتواند در این دوره انجام دهد، این است که با ابزاری که در دست دارد، حقوق دولتی را برای فعالان معدنی منطقی کند. فعالان معدنی بخش خصوصی باید اکتشافات کرده و برای این اقدامات هزینه کنند تا معادن جدید کشور را کشف کنند. اما به هر حال خصوصیها هم در زمینه اکتشافات مشکلاتی دارند و اولین ضعف عملکرد آنها این است که اکتشافاتشان را سیستماتیک انجام نمیدهند و باید برای توسعه این کار هزینه کنند. همین مشکلات باعث شده معادن به تعطیلی برسند یا اینکه در معادن بخش خصوصی تا به یک ذخیرهای برسند، همان را مصرف کنند و اکتشاف جدیدی انجام نشود. با این وجود، اکتشافات گستردهای نمیشود و بهتدریج به ذخایر جدید دست مییابند. برخی معادن به لحاظ ساختاری دارای مشکلاتی هستند و محل آنها مناسب نیست. درواقع معدنی که از دریا 1500 کیلومتر فاصله دارد، با توجه به قیمتهای بازار جهانی، صادرات مواد معدنیاش دیگر توجیه اقتصادی ندارد. مسائلی مانند هزینه حملونقل، قیمت تمامشده، عیار معدن و تکنولوژی بهکاررفته، درمجموع هزینههای یک مجتمع معدنی موثر هستند. اینها عواملی هستند که میتوانند فعالیت یک معدن را غیراقتصادی کنند. نقش دولت در این میان چیست؟ دولت باید در مقطع فعلی که دوران رکود معادن است، تخفیف حقوق دولتی را برای معادن افزایش دهد و با کاهش عوارض صادرات، شرایط را برای بازگشت معادن غیرفعال به مدار تولید فراهم کند. برخی معادن نیز ممکن است دیگر به مدار تولید برنگردند؛ مگر اینکه قیمتهای مواد معدنی جهش فوقالعادهای داشته باشد. طی چند سال اخیر بدون توجه به شرایط بازار جهانی، مالیاتها را غیرمنطقی افزایش دادهاند و همین سبب شده فعالیت برخی معادن غیراقتصادی شود و بهطور طبیعی تعطیل شوند. در معدنکاری، معادنی که نتوانند خودشان را با شرایط موجود تطبیق بدهند، طبیعتا تعطیل خواهند شد. از سویی نگاه سنتى به بخش معدن و صنایع معدنی کشور باید تغییر کند و سرمایهگذارىها در این بخش مهم اقتصادی باید منجر به تصاحب بازارهای جهانی شود. براى رسیدن به قدرت اول اقتصاد معدنی در منطقه، باید تلاش مضاعفى را انجام دهیم و کلاننگر باشیم. امروز نقش بخش معدن در توسعه تولیدات صنعتى و معدنى، بهطور مستقیم و غیرمستقیم کاملاً مشخص شده است. این روزها ایمیدرو با هیاتهای تجاری خارجی بسیاری دیدار و مذاکره دارد و نتیجه این ملاقاتها به امضای تفاهمنامههایی در زمینه سرمایهگذاری معادن ختم شده است. شما تا چه اندازه به جذب سرمایه خارجی در بخش معدن خوشبین هستید؟ فعلا تمام این تفاهمنامهها در حد حرف است و اجرایی نشده است. تفاهمنامهها باید به مرحله اجرا برسد و تا زمانی که آنها اجرایی شود و بروکراسی آنها انجام شود، به طول خواهد انجامید. انجام این فرآیندها زمانبر است و بهبود شرایط محیط کسبوکار و راه افتادن فاینانس در پروژههای اقتصادی، در تمام دنیا زمانبر است. از سویی مشکل دیگر این است که کلا 10 معدن مطابق با کلاس جهانی نداریم که برای سرمایهگذاری به سرمایهگذار خارجی عرضه کنیم. معدنی وجود ندارد که سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در آن ترغیب شود؛ چراکه معادنمان نیاز به اکتشاف بیشتری دارد و چند سال طول خواهد کشید تا بتوانیم معادن را در اختیار خارجیها بگذاریم. فقط میتوانیم در طرحهای معدنی کوچک سرمایه جذب کنیم و به نظر نمیآید به این زودیها بتوانیم معادن بزرگ را به سرمایهگذاران عرضه کنیم. کشور ما نیز با توجه به داشتن ذخایر کافی و تنوع موادمعدنی، امروز یکی از کشورهای معدنخیز دنیا محسوب میشود. در کنار این معادن، ذخایر عظیم نفت و گاز نیز از مزیتهای غیرقابل انکار بوده؛ درصورتیکه با وجود داشتن حدود یک قرن تجربه استخراج از منابع نفت و بسیاری از معادن فلزی و غیرفلزی، علاوهبراینکه این بخش از توسعه قابل توجهی برخوردار نشده؛ موجب توسعه پایدار در کشور نیز نشده است. با توجه به اینکه تنها نزدیک به 10 درصد از مساحت کل کشور تحت اکتشاف قرار گرفته است، برای توسعه اکتشافات معدنی در ایران چهقدر میتوان روی دولت حساب کرد؟ آیا بخش خصوصی میتواند در زمینه اکتشاف به خوبی ورود پیدا کند؟ باید در معادن ایران سرمایهگذاریها افزایش یابد. اما بهطور مثال در معادن سنگآهن نباید به این اکتفا کرد که ذخایر اکتشافی قطعی کشور بالغ بر 2.8 میلیارد تن است و تمام. ذخایر سنگآهن ایران باید بیش از این باشد. به همین دلیل تاکید دارم باید سرمایهگذاریهای بیشتری برای اکتشافات معدنی انجام شود. لازمهاش هم این است که شرکتهای خصوصی و دولتی هرچه زودتر به این اکتشافات ورود پیدا کنند. البته من اعتقاد دارم بخش خصوصی باید بیشتر وارد میدان اکتشافات شود؛ چون به نظر میرسد دولتیها توان این کار را ندارند. از طرفی الان شرکتهای سنگآهنی هم وجود دارند که خود استارت اکتشافات را زدهاند و دنبال ذخایر بعدی سنگآهن هستند. بههرحال باید توجه شود که ذخایر سنگآهن ایران رو به اتمام است و در نقطهای تمام خواهد شد و اگر اقدامات لازم صورت نگیرد، مطمئنا آینده خوشایندی در انتظار معادن وجود نخواهد داشت. فعالان معدنی بخش خصوصی، باید اکتشافات کرده و هزینه کنند تا معادن جدید کشور را کشف کنند. اما به هر حال خصوصیها هم در زمینه اکتشافات مشکلاتی دارند و اولین ضعف عملکرد آنها اینست که اکتشافاتشان را سیستماتیک انجام نمیدهند و باید برای توسعه این کار هزینه کنند؛ اما زیر بار این هزینهها نمیروند. در معادن بخش خصوصی تا به یک ذخیرهای میرسند، همان را مصرف میکنند و اکتشاف جدیدی انجام نمیدهند. با این وجود اکتشافات گستردهای نمیشود و ذره ذره به ذخایر جدید میرسند. در صورتیکه اگر قرار است حجم کنسانتره سنگآهن افزایش یابد، فعالان معدنی باید کلانتر نگاه کنند و عمل کنند. ما واردات سنگآهن هم داشتهایم؛ اگرچه در یک دوره گذرا بوده است. زمانی که در شرکت ملی فولاد بودم به خاطر دارم برای تامین نیاز فولاد خوزستان سنگآهن وارد میکردیم؛ زیرا در آن زمان چادرملو به مدار تولید و استخراج نیامده بود و ظرفیت معدن گلگهر پایین بود. از سویی ما هنوز توسعه گلگهر را اجرایی نکرده بودیم. اولین قراردادی که در شرکت ملی فولاد امضا کردم و پیگیریهای آن را انجام دادم، توسعه گلگهر بود. گلگهر از 2.5 میلیون تن به 5 میلیون تن رسید. دلیل آن چه بود؟ اینکه ما اکتشافات را با هر سختی که بود در معدن چادرملو انجام دادیم تا به مدار تولید پیوست. بالاخره ظرفیت ذخایر سنگآهنمان به تعادل رسید و زمانی که تولید سنگآهن به ظرفیت لازم رسید، دیگر مشکلی نداشتیم. الان هم در دورهای هستیم که باید اقدامات، پلکانی انجام شود تا به افزایش ظرفیت سنگآهن دست یابیم. در وهله اول اکتشافات معدنی ذخایر مشخص خواهند شد و پس از آن سرمایهگذاریهای لازم صورت میگیرد. گپ اکتشافات سنگآهن را میتوان با برنامهریزی کنترل کرد. اگر ذخایر سنگآهن معلوم شود، نقشه راه سرمایهگذار هم مشخص خواهد شد و با استفاده از آن، سرمایهگذاری لازم صورت میگیرد. الان ذخایر اکتشافات اولیه مشخص سنگان شده است. چرا؟ به دلیل اینکه روزی بر توسعه اکتشافات در این منطقه اصرار شد. حتی اکتشافات معدن جلالآباد با پیگیریهایی که در این زمینه داشتم، ظرف دو سال انجام شد تا اینکه مشخص شد این منطقه چه قدر ذخایر سنگآهن دارد و باید برای این معادن چه برنامهریزیهایی را در دستور کار قرار داد. به نظر شما بازار سنگآهن و فولاد چه زمانی از حالت رکود خارج میشوند؟ بازار سنگآهن ایران در شرایط فعلی به دلیل افت قیمت در بازار جهانی با رکود مواجه شده و پیشبینی میکنم نسبت به بازار فولاد دیرتر رونق خواهد گرفت. در حال حاضر تولید فولاد در بازار جهانی بهشدت بالا رفته و برخی کشورها هنوز دست از افزایش تولید محصولات فولادی برنداشتهاند و با این حجم مازاد تولید، تقاضای فولاد کاهش یافته و الان پروژههای عمرانی کشورهای مختلف کمتر از گذشته فولاد مصرف میکنند. از طرفی تولید سنگآهن در مناطق معدنخیز همچنان رونق دارد و به میزان بالایی استخراج صورت میگیرد؛ درحالیکه این دو مساله مقابل هم است و بعید به نظر میرسد بازار سنگآهن به این زودیها رونق پیدا کند. تولیدکنندگان سنگ آهن در چنین شرایطی کدام استراتژی را در پیش خواهند گرفت؟ رویکرد جدید تولیدکنندگان سنگآهن ایران درباره کشف واقعی قیمت، سبب شده شاخص قیمتگذاری به سایت مرجع متال بولتن محول شود. درواقع سیاست سنگآهنیها این بوده که مبنای فروش سنگآهن ایران به عدد واقعی برسد، اما در حال حاضر ملاک بازار سنگآهن یا هر محصول معدنی دیگر رونق خرید و فروش و افزایش تقاضاست که الان برای سنگآهن ایران هنوز تقاضا بالا نرفته است. البته این مساله در بیشتر کشورها وجود دارد و دلیل اصلی آن هم کاهش قیمت سنگآهن در بازار جهانی است. از این رو برای سنگآهنیها تفاوت چندانی ندارد که مرجع قیمت تولیداتشان سایت یومتال باشد یا متالبولتن؛ زیرا در مقطع فعلی آنچه خرید و فروش را در بازار رونق میبخشد تقاضا است. درواقع نزدیک شدن به عدد واقعی فروش سنگآهن، بیشتر سبب دلخوشی تولیدکنندگان این عرصه خواهد شد. سایت مرج متال بولتن یک رفرنس جهانی است و نسبت به سایت یومتال که نماینده خریداران چینی و سایت پلاتس که نمایندگان فروشندگان سنگآهن دنیاست، برای قیمتگذاری بهتر است. در شرایط فعلی یکی از مهمترین چالش معادن سنگآهن ایران انگیزه است؛ که رونق در خرید و فروش میتواند در افزایش انگیزه تولیدکنندگان موثر واقع شود. جابهجایی شاخص قیمت سنگآهن اگر سبب ارتقای شاخص شود، جای خوشحالی دارد زیرا این به معنای آن است که سنگآهنیها اندکی از زیر فشارها خارج شدهاند. امیدواریم تحریک تقاضا در بازار سنگآهن ایران هرچه زودتر اتفاق بیفتد.