پدیده نفت ارزان و سیاست در نشنال اینترست
یکی از خطرات کاهش شدید بهای نفت و متعاقب آن کسری بودجه در کشورهای حوزه خلیج فارس این است که حکام این کشورها از دل این مشکلات به نوعی انگیزه های سیاسی توسل جویند و در صدد تحریک احساسات ضد ایرانی و فرقه ای برایند. به عنوان مثال ماه گذشته کشورهای عرب حوزه خلیج فارس رسما حزب الله را یک سازمان تروریستی لقب دادند.
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی تحت عنوان « چگونه نفت ارزان،چهره خلیج فارس را دگرگون می سازد؟» نوشت: به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از عصر نفت، در حالیکه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خود را برای سفر به عربستان سعودی و شرکت در نشست سران منطقه ای آماده می کند ، برخی از حکام کشورهایی که وی قرار است با آنها ملاقات کند، در داخل کشورهای خود با تغییرات اساسی روبرو هستند. کاهش شدید بهای نفت و متعاقب آن افزایش کسری بودجه این کشورها ، مقامات را برآن داشته است تا از سطح خدمات رفاهی چندین و چند ساله در کشورهایشان بکاهند. در منطقه ای که مدتهای مدید است بذل و بخشش و دست و دل بازی های دولتهایش موجب حمایت افکار عمومی از آنها شده است ، عربستان سعودی و دیگران در حال اجرای سیاست کاهش هزینه ها و اصلاحات اقتصادی و نیز کاهش یارانه های تحصیلی و پروژه های عمرانی هستند و خود را برای اعمال مالیات های جدید بر شهروندانی که به دریافت های بی حد و حصر از دولت عادت کرده بودند ، آماده می کنند. البته این سیر نزولی کاهش درآمدهای نفتی هنوز بر سیاست خارجی فعال ترین کشورهای منطقه یعنی عربستان سعودی ، امارات عربی متحده و قطر تاثیر نگذارده است ولی ممکن است تاثیرات آن به زودی نمایان شود. بسیاری از کشورها در پی اعمال سیاست های ریاضت اقتصادی ناچار شده اند از برنامه ها و سطح کمکهای خارجی خود بکاهند. عربستان سعودی بودجه سال 2016 خود را حدود 30 میلیارد دلار کاهش داد ولی در عوض میزان بودجه دفاعی این کشور تا حدود 57 میلیارد دلار افزایش یافته که این کشور را به سومین کشور دارنده بزرگترین بودجه دفاعی در جهان تبدیل کرده است. در حال حاضر بودجه دفاعی یک چهارم کل هزینه های دولت عربستان را به خود اختصاص داده است. البته دربار سعودی هزینه های دیگری هم دارد : هزینه جنگ ائتلاف عربی تحت امر سعودی ها در یمن ، بالغ بر صدها میلیون دلار در ماه برآورد می شود. ریاض اخیرا میزبان نیروهای 20 کشور اسلامی به منظور اجرای رزمایش بزرگ نظامی بوده است که شمار نیروهایش بالغ بر صدها هزار تن تخمین زده شده است. افزون بر آن ملک سلمان پادشاه عربستان به تازگی از سفر به مصر بازگشت. وی در این سفر از تصمیم ریاض مبنی بر احداث یک پل عظیم بر فراز دریای سرخ خبر داد که مصر و عربستان را به هم متصل می سازد. همچنین افزون بر اهدای دو جزیره مصری به عربستان در دریای سرخ گفته می شود ملک سلمان در قاهره توافقنامه هایی به ارزش بیش از 20 میلیارد دلار به منظور تامین مایحتاج نفتی مصر در طول پنج سال آینده تحت شرایط تخفیفی امضا کرده است. سرمایه گذاری در منطقه سینای مصر از دیگر پروژه های امضا شده در این سفر بود. برخی از تحلیلگران میان سیاست های ریاضتی سعودی ها در داخل و دامنه فعالیت آنها در خارج ارتباطی نمی بینند و این پرسش را مطرح می سازند که آیا کشورهای حوزه خلیج فارس که تا این اندازه به فکر ثبات داخلی خود هستند ، نباید نگران بازخورد منفی مردم خود باشند . ولی در عوض شاید فعالیت های عربستان سعودی در منطقه، تحت تاثیر نگرانی های داخلی ، به جای محدود شدن ، افزایش یافته است. به روایت کشورهای حوزه خلیج فارس آنها از سوی ایران و گروه های نیابتی تحت امر تهران تحت محاصره قرار گرفته اند و تلاش می کنند با موج اسلامگرایی در منطقه مقابله کنند و این کار را در شرایطی انجام می دهند که به رغم تضمین های قاطع آمریکا و فروش گسترده تسلیحاتی و کمک نظامی در مبارزه با حوثی ها و داعش، بسیاری بر این باورند واشنگتن در حال عقب نشینی از منطقه است. در این قالب به نظر می رسد تصمیم عربستان سعودی برای ابراز وجود تمام عیار در سطح منطقه و در عین حال تحولات اقتصادی ، ناشی از یک احساس ضرورت فوری باشد. از دیدگاه ملک سلمان و پسرش محمد بن سلمان ، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان ، حملات نظامی در یمن ، جایی که یک آتش بس شکننده رعایت می شود راهی برای جلب حمایت داخلی از آرمان وحدت و همبستگی در شرایط نابسامان سیاسی و اقتصادی کنونی محسوب می شود. در مناطق دیگر نیز تلاش می شود تا از مناقشات در یمن به عنوان حربه ای برای برانگیختن احساسات ملی بهره برداری شود. امارات عربی متحده و قطر و کویت به منظور تقویت هویت ملی عربی در میان مردمان خود ، شکلی از خدمت اجباری سربازی را به مورد اجرا در آورده اند. کارن الیوت هاوس کارشناس مسائل خاورمیانه پیشتر در ماه گذشته اعلام کرده بود : « آن یاس و سرخوردگی که مردم این کشورها در داخل احساس می کنند ، نه بر ضد عربستان بلکه بر ضد ایران تهییج می شود.» عناد و خصومت ورزی با ایران شیعه ، یک نگرانی است که حکام سعودی و دیگر حکام سنی منطقه را با یکدیگر متحد و همدل ساخته است ، آنها بیم آن دارند که دامنه دسترسی ایران از بیروت و دمشق و بغداد فراتر رفته و تا صنعا و جوامع شیعه در شرق عربستان سعودی امتداد یابد. یکی از خطرات کاهش شدید بهای نفت و متعاقب آن کسری بودجه در کشورهای حوزه خلیج فارس این است که حکام این کشورها از دل این مشکلات به نوعی انگیزه های سیاسی توسل جویند و در صدد تحریک احساسات ضد ایرانی و فرقه ای برایند. به عنوان مثال ماه گذشته کشورهای عرب حوزه خلیج فارس رسما حزب الله را یک سازمان تروریستی لقب دادند. ولی به گفته تحلیلگران اگر همانطور که برخی کارشناسان پیش بینی می کنند روند نزولی بهای نفت در بازارهای جهانی تا چندین سال به طول بینجامد ، در نهایت برای کشورهای منطقه مشکلات مالی عدیده ای را به وجود خواهد آورد. عربستان سعودی در حال حاضر بیش از 600 میلیارد دلار ثروت و دارایی و ذخایر ارزی دارد ولی صندوق بین المللی پول در ماه اکتبر هشدار داد بدون درآمدهای بیشتر و کاهش هزینه ها ، ریاض ممکن است در سال 2020 ورشکسته شود. کشورهای کوچکتر مانند امارات عربی متحده و قطر در مقایسه وضعیت بهتری دارند ولی خطر ناشی از خالی شدن ذخایر ارزی آنها را نیز در آینده تهدید می کند. به نظر می رسد تصمیم ریاض مبنی بر توقف بسته کمکهای چهار میلیارد دلاری به دولت لبنان ، به علت رنجش و نارضایتی این کشور از گرایش بیروت به سمت تهران اتخاذ شده است. ولی شاید این اقدام به نوبه خود منادی و پیش درآمدی برای اقدامات آینده باشد . تصمیم دولت قطر را مبنی بر پایان دادن به ولخرجی گسترده در راه اندازی شبکه الجزیره آمریکا و کاهش نیروها در مرکز این شبکه در دوحه را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. اگر چاه کمک های اعراب خلیج فارس حتی به میزان اندکی خشک شود ، پیامدهای آن بر منطقه در همه جا احساس می شود ، از اردوگاه های آوارگان در اردن گرفته تا بانک های مرکزی کشورهای فقیرتر همسایه ، تا کشورهای جنگ زده که برای بازسازی ویرانی ها پس از جنگ ، به سرمایه گذاری گسترده کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چشم دوخته اند. یکی از آزمایش های بالقوه در این خصوص مصر است که اقتصاد آن برای روی پا ماندن از اواسط سال 2013 تاکنون به میلیاردها دلاری وابسته است که از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به قاهره می رسد. با توجه به چالش های اقتصاد کلان در این کشور قاهره برای ادامه بقا شاید به میلیاردها دلار بیشتر از مبالغی که در جریان سفر ملک سلمان به این کشور وعده داده شد ؛ نیاز داشته باشد. باراک اوباما در یکی از مصاحبه های اخیر خود اعلام کرده بود لازم است ایران و عربستان سعودی برای تقسیم همسایگی میان خود و برقراری نوعی صلح سرد ، راهکار موثر و مناسبی پیدا کنند. اگر آتش بس شکننده در سوریه تداوم داشته باشد و اوضاع در یمن به آرامش نسبی برسد ، ممکن است گامهای معناداری در جهت کاهش تنش در منطقه و فروکش کردن مناقشات فرقه ای در این نقطه از جهان برداشته شود. یا دلایلی وجود دارد که امیدوار باشیم در صورت تداوم کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی تا سال آینده و بیشتر از آن ، نوعی الزامات مالی و اقتصادی در منطقه ایجاد شود که موجب ارجحیت یافتن سیاست های داخلی بر رویارویی های منطقه ای شود و در نهایت از تنش های کنونی میان ایران و عربستان سعودی بکاهد. البته در این میان ایران نیز که در طول سالیان اخیر در تشدید تنش های منطقه ای نقش داشته است، ممکن است مجبور به ایجاد تغییراتی در رویکرد خود شود. ایران نیز به نوبه خود بر سر مسئله هسته ای و ایده توافق به جای جنگ و رویارویی با غرب ،درگیر مباحث و اختلافات داخلی بوده است . حتی در صورت بهبود قیمتهای نفت از سطح پایین کنونی ، کشورهای خلیج فارس برای منظم کردن و اصلاح نظام های مالی خود تحت فشار قرار خواهند داشت. ولی در کوتاه مدت احتمالا منطق انتخابی این کشورها یعنی ارجح دانستن توسل به نزاع و رویارویی در برابر مصالحه بر دیگر گزینه های خواهد چربید و منطقه را در این فرایند به سمت ناآرامی بیشتر سوق خواهد داد.