چگونه میتوان حسادت دلار را برانگیخت؟
اگر ایران بتواند موانع جذب سرمایهگذاری خارجی را هموار کند و منابع مورد نیاز خود را از بازارهای جهان به دست آورد بدون تردید دلارداران نرمش نشان خواهند داد. این مسئله بزرگی است که نباید آن را نادیده گرفت.
اقتصاد اروپا به ویژه اقتصاد آلمان و فرانسه در دهه ۱۹۶۰ نزدیک ترین فاصله با آمریکا را پیدا کردند و قدرتهای بزرگی بودند. رهبران ناسیونالیست این دو کشور با انگیزههای متفاوت تلاش کردند اروپا را متحد کنند و با «اتحادیه اروپا» رویارویی اقتصادی با آمریکا را ممکن سازند. این آرزوی ناسیونالیستهای دو کشور بعدها توانست راه اتحاد اروپا را هموار کند و در دهه ۱۹۹۰ بود که «یورو» متولد شد تا در برابر «دلار» بایستد و راه را بر استیلای این پول پرقدرت محدود کند. در سوی دیگر جهان یعنی در آسیا نیز دو قدرت بزرگ اقتصادی متولی شدند که به ترتیب پس از آمریکا رتبه دوم بزرگترین اقتصادهای جهان را به خود اختصاص دادهاند.
چین و ژاپن پس از آمریکا در پله دوم و سوم اقتصاد جهان ایستادهاند و آنها نیز آرزو داشتند و دارند که روزی «یوان» و «ین» جایگزین دلار شود. «روبل» روسیه که در هنگامه قدرتنمایی استالین و خروشچف نتوانسته بود حتی در اروپای همسایه برتری خود را اثبات کند نیز آرزوی جانشینی «دلار» را دیگر در دل نمیپروراند. نوظهورهای قدرتمند مثل برزیل، کره جنوبی، هند، تایوان و... نیز دیگر آرزوی اینکه روزی پولهایشان آقای پولهای دنیا باشد را دستکم به این زودیها برملا نخواهند کرد. دلار ایالات متحده آمریکا به رغم احساس بدی که بیشتر سیاستمداران و رهبران کشورهای گوناگون دارند اکنون پول برتر دنیا شده است. اما این تنها کاری نیست که آمریکا در دهههای اخیر انجام داده بلکه رهبران مالی این کشور توانستند به مرور نظام مالی خود را بر جهان امروز تحمیل کنند و به جای اینکه برای مقابله با کشورها دنبال مسائل نظامی باشند تلاش میکنند از این برتری مالی استفاده کنند. انداختن اقتصاد ایران به تله تحریم ایالات متحده آمریکا و گسترش این تله در سایر کشورها آزمایش جدیدی بود که آمریکا آن را اجرا کرد. متاسفانه باید گفت رفتار ناکارآمد دولت دهم در مواجهه با تحریمها و کم اهمیت شمردن آن موجب شد که آمریکاییها با فرصت کافی زاویهها و روزنههای نفس کشیدن اقتصاد ایران را محدود و مسموم کنند. اکنون و در حالی که ایران تعهدات پذیرفته در سند برجام را اجرا کرده است و این را همه کشورهای عضو گروه ۱+۵ و حتی آمریکا میدانند اما ادامه محدودیتها به دلیل تحریمهای قبلی باقی مانده است. آیاآمریکا میتواند تا ابد این محدودیت را اعمال کند؟ به نظر میرسد این روند ادامهدار نخواهد بود و آمریکاییها به دلایل گوناگون ناگزیر خواهند بود با ایران سازگار شده و سختگیریها را کاهش دهند. دلیل اصلی این است که دنیای امروز منتظر چراغ قرمز دلار نمیماند و راههای عبور از این سنگلاخ را پیدا میکند. حضور همه جانبه ایرباس فرانسه در صنعت هوایی ایران و عقد قرارداد بزرگ با ایران راه را برای حضورآمریکاییها در تهران هموار کرد. تجربه ورود بوئینگ به بازار فروش هواپیما به تهران همان توانایی پایانناپذیر مقوله رقابت است که به همین جا منحصر نخواهد شد و پای شرکتهای دیگر آمریکایی را نیز به ایران باز میکند. هموار شدن راه قراردادهای نفت و پتروشیمی ایران با غولهایی مثل توتال بدون تردید به ترغیب آمریکاییها منجر خواهد شد. رهبران غولهای تجارت و صنعت آمریکا نیک میدانند اگر از بازار ایران دور بمانند و رقبایشان این بازار را دراختیار بگیرند در آینده با دشواری مواجه خواهند شد. اکنون بازارهای کمی در دنیا هستند که همانند بازار ایران دست نخورده باشند و آمادگی جذب سرمایه داشته باشند. این اتفاق دیر یا زود میافتد و آن روز است که دلار به ظاهر یکه تاز ناگزیر میشود نرمش نشان دهد. رفتار ایران با سرمایههای اروپایی و آسیایی مثل سرمایهگذاران ژاپنی و کرهای میتواند نرمش دلار را به لحاظ زمانی ممکن سازد. اگر ایران بتواند موانع جذب سرمایهگذاری خارجی را هموار کند و منابع مورد نیاز خود را از بازارهای جهان به دست آورد بدون تردید دلارداران نرمش نشان خواهند داد. این مسئله بزرگی است که نباید آن را نادیده گرفت.
محمدصادق جنان صفت - اقتصاددان