دیدگاههای سیاسی به اقتصاد باید تغییر کند
خروج از رکود موضوع اقتصادی است اما به سیاست وابسته است برخی سعی در بیاثری نتایج اقتصادی برجام دارند و این به صلاح کشور نیست دستاوردهای برجام نیاز به پاسداری دارد دستاوردهای برجام از بین برود، کار سختتر میشود برجام را فدای منافع شخصی و گروهی خود نکنیم
زمانی که اقتصاد ایران در فضای بسته و دیوارهای بلند تحریم قرار داشت، کمتر کسی گمان میکرد که این خطر به آسانی و با صرف هزینهای اندک؛ از سر راه ایران برداشته شود. البته باید به این نکته توجه داشت که تحریم در فضای اقتصادی ایران آثار مخرب و جبرانناپذیری داشت؛ آثاری که حتی برای رفع آنها باید سالیان متمادی وقت صرف کرد. با این همه نمیتوان حتی اجرای توافق و برجام را بدون هزینههای اقتصادی دانست. به اعتقاد بیشتر کارشناسان اقتصادی برجام و اجرای توافق توانست از رویدادهای خسارتبار و پرهزینهتر بعدی جلوگیری کند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند، هزینههایی مانند رسوخ گسترده فساد مالی و اداری در اقتصاد، بستهشدن سوئیفت و بازماندن بسیاری از بخشهای تولیدی برای تولید به دلیل عدم توانایی در معامله و خریدوفروش، کاهش ظرفیت تولید بنگاهها، افزایش بیکاری، بلوکهشدن درآمدهای ایران و عدم دسترسی به این درآمدها، بالارفتن هزینه واردات برای کالاها ازجمله کالاهای اساسی و دارو که فشار زیادی به بخشهای مختلف کشور وارد کرد. اما برداشتهشدن تحریمها با همه اتفاقهایی که در اقتصاد ایران ظرف سال گذشته رخ داده است، بخش مهمی از مشکلهای اقتصادی را رفع خواهد. نقش برجام در اقتصاد به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی دو عامل نقش اساسی در رکود کنونی اقتصاد دارد که شامل تحریم و اشکالات اساسی و ساختاری در اقتصاد ایران میشود، البته بسیاری از این ضعفهای ساختاری نیز در مدت تحریمها تشدید شده است. حال بسیاری از منتقدان به این ضعفهای ساختاری توجه نشان میدهند و بروز این مشکلات را در فضای کنونی مورد نقد قرار میدهند و برخی نیز اجرای برجام را به کلی بیتاثیر در فضای اقتصادی میدانند. این روندها تناقضهای آشکاری را در بخش اقتصادی رقم زده و وضعیت خروج از بحران را پیچیدهتر کرده است. با توجه به همه اتفاقها، کارشناسان و فعالان اقتصادی نگران اجراییشدن برجام و گامهای بعدی توسعه ایران هستند. گامهایی که باید منطبق بر سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و در جهت توسعه و رشد کشور باشد. «سیدمرتضی افقه» عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران یکی از کارشناسانی است که معتقد است باید نگران دستاوردهای برجام بود، چراکه این دستاوردها هنوز تثبیت نشده اما برخی به آن حمله میکنند و سعی در بیاثرکردن آن بهخصوص در سطح متوسط به پایین جامعه دارند. بیشتر فعالان اقتصادی و حتی افراد عادی منتظر تغییرات عمده یا خیلی سریع در اقتصاد بودند، حتی به این نکته هم اشاره میشد که فضای برجام برای موقعیت اقتصادی بسیار مناسب خواهد شد، اما در شرایط کنونی عدهای برجام را بیاثر میدانند و عدهای دیگر آن را ناکافی میدانند. دیدهنشدن آثار برجام در اقتصاد بهطور دقیق به چه نکتهای (برای مثال سیاستگذاریهای دولت) مربوط است؟ هیچ شکی نیست که توافق سیاسی ایران با کشورهای دیگر دنیا شرط لازم برای ثبات و بهبود اقتصادی ایران بود، اما این اتفاق به تنهایی کافی نیست. باید به آنچه از پسابرجام و سیاستگذاریهای دولت به دست آمده، توجه و از آن پاسداری کرد. با توجه به شرایط کنونی بیم آن میرود که دستاوردهای مهم برجام بهخصوص در حوزه اقتصاد از دست برود و کار سختتر شود. ما راه طولانی تا رسیدن به شرایط مطلوب و توسعه داریم. باید در نظر داشت که اقتصاد ایران در٥٠سال گذشته (و حداقل در سیوچند سال گذشته) به درآمدهای نفتی وابسته شده است، بنابراین توسعه اقتصاد ایران حتی با وجود اجرای برجام نیازمند تغییرهای بیشتر و اساسیتری در ساختارها است. حال هرچند که سیاستگذاریهای کلان اقتصادی دولت درجهت توسعه و استفاده از فضای برجام بوده، اما بازهم از دید من به عنوان کارشناس کافی نیست و نیاز به هماهنگی بیشتری بین ارکان است. اشاره به ارکان کردید. این ارکان فقط اقتصادی است یا بهنظر شما هم باید به ارکان یا فعالان بخش سیاسی و دیپلماسی توجه کرد؟ به این نکته بسیار مهم دقت کنید، نهایت اتفاقی که برای اقتصاد ایران در فضای کنونی میتوانست رخ دهد، انجام شده و اگر فعالان اقتصادی، سیاسی یا افرادی منتظر اتفاق یا معجزهای در حوزه اقتصادی هستند، انتظار بیهودهای است. اتفاقهای بعدی در اقتصاد ایران بهطور قطع منوط به تغییرات ساختاری در اقتصاد و قوانین حقوقی و سیاسی کشور است. سیاستهای کلان اقتصادی دولت هرچند که در جهت استفاده از فضای به وجود آمده، است، اما تغییرات ساختاری و بهخصوص تغییر نگرشهای سیاسی و جناحی بهشدت بر این موضوع تاثیرگذار و جهتدهنده است. درست است در شرایط کنونی روند برداشتن تحریمهای اصلی و اساسی متاثر از فضای حقوقی و اقتصاد بینالملل بوده و تا حدی آهسته است. همین آهستهبودن روند برداشتن تحریمها در روزهای اخیر حتی مانع این سیاستگذاریها شده و موجب سنگاندازی و مانعتراشی بخشهایی شده که به منافع جناحی خود فکر میکنند، نه به منافع عمومی. درواقع این بخش سعی میکند با استفاده از این فضا بدون توجه به منافع ملی، منافع شخصی و جناحی خود را دنبال کند و در حقیقت منافع خود را ارجح میداند، به همین دلیل هم با وجود سیاستگذاریهای کلان صحیح دولت در این بخش هنوز هم نتایج اولیه توافق در اقتصاد مشخص نیست و بازخورد مناسبی نداشته است. درحالحاضر موضوع دیگری که بین فعالان سیاسی و اقتصادی مطرح میشود، موضوع خروج از رکود است و اینکه برجام حتی در خروج از رکود هم تاثیر نداشته است. با توجه به تغییراتی که انجامشده زمان خروج از رکود چقدر میتواند طولانی شود؟ خروج از رکود یک موضوع اقتصادی است، اما به میزان بسیار زیادی با عوامل سیاسی در ارتباط است و تاثیر میگیرد. این موضوع را در ورود سرمایههای خارجی و رفتار سرمایهگذاران خارجی به خوبی میتوان دید. سرمایهگذار خارجی به نقدهای رسانهای واکنش نشان نمیدهد و تصمیم نمیگیرد، بلکه رفتار سرمایهگذار خارجی بهشدت تحتتاثیر گفتمانها و عکسالعمل قدرتهای سیاسی در حوزه اقتصاد است و آنها را دنبال میکند. وقتی بخشهایی از این قدرت یا افرادی که به بخشهای خاصی از قدرت اتصال دارند بهشدت به اتفاق برجام، برداشتهشدن تحریمها یا فضای بهوجود آمده در اجرای پسابرجام میتازند، یا گفتهها و رفتارهایی خلاف پسابرجام از خود نشان میدهند و حتی آن را تضعیف میکنند؛ سرمایهگذار خارجی بهطور حتم به این موضوعها بیشتر از هر چیز دیگری توجه میکند، بنابراین با به خطر انداختن سرمایه خود این ریسک را تقبل میکند. این موضوع هم همانطورکه اشاره شد بهطور دقیق و مشخص به تغییر و اصلاح ساختارهای اقتصادی و حقوقی کشور در زمینه اقتصاد باز میگردد. حال همه این بخشها وجود دارند، برجام انجام شده و اقتصاد احتیاج به یک پیشرانه موثر و قوی دارد. بهنظر شما چطور میتوان با همه این موانع و اتفاقها باز هم از فضای برجام استفاده کرد و از رکودخارج شد؟ نخستین و مهمترین قدم تغییر قوانین در زمینه تغییر ساختارهاست. ساختارهای حقوقی بیش از هر زمان دیگری باید مکمل بخشهای اقتصادی باشد، اما درحالحاضر هنوز آنطور که باید و شاید این قوانین همراه مشکلات اقتصادی نیستند. برای مثال در چند وقت اخیر قوانینی در حوزه بانکداری در مجلس به تصویب رسیده و مجازات متخلفان پولی و بانکی را تشدید کرده است. با توجه به حجم فسادی که در دولت گذشته در بخش پولی و بانکی رخ داده، نشان میدهد که باید در بخش پولی و بانکی نیز مانند سایر بخشهای اقتصاد به فکر تغییر ساختاری بود. قوانینی که در هفتههای اخیر تصویبشده و مجازات متخلفان را تشدید کرده، حاکی از عمق فاجعه و وخامت اوضاع پولی و بانکی است. هرچند که به اعتقاد من در شرایط کنونی بیش از آنکه به فکر تصحیح یا وضع قوانین باشیم باید به فکر اصلاح ساختاری چه در بخش اقتصاد و چه در بخش سیاسی باشیم. ما به چنین قوانینی نیاز داریم اما هنوز هم کافی نیست. بازهم تاکید میکنم بهطور قطع باید تغییرات اساسی در دیدگاههای سیاسی به وجود بیاید و نگاه سیاسی و جناحی به اقتصاد تغییر کند.