درآمدهای آنچنانی از یک شغل پرابهام!
«آیا از ناتوانی جنسی رنج میبرید؟ پماد چهارکاره افزایش قوای جنسی و...» اگر خدای ناکرده یکی از چندین کانال تلویزیونی ماهواره فارسی را برای فرار از سریالها و برنامههای شبکههای داخلی روشن کنید، در میان بسیاری از فیلمها و سریالهایشان هر نیم ساعت تبلیغاتی با مضمون سؤالهای بالا پخش میشود که روزبهروز فراگیر میشود.
گاهی در میان برنامهها به صورت آگهی زیرنویس این تبلیغات بارها پخش میشود. فقط باید شماره یک را به یکی از شمارههای گوناگون آنها پیامک کنید تا کمتر از 10 دقیقه با شما تماس گرفته شود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، بعد از مدتها پیگیری، به عنوان کارآموز به دفتر فروش یکی از این مراکز میروم. یک خانه دو طبقه قدیمی در شمال غرب تهران که سعادت آن را داشتم یک روز کاری همکار یاریدهنده مردان ایرانی در زندگی زناشوییشان باشم. حدود 50 دختر از سنهای مختلف مشغول صحبت هستند و تنها سه پسر به عنوان سوپروایزر (سرپرست فروش) در میان آنها در حال گشتزنی هستند و گاهی هم به سؤالهای خندهدار آنها پاسخ میدهند. اینجا نه داروخانه است، نه خبری از پزشک داروساز است، نه مجوزی به چشم میآید. ترجیح میدهم در ابتدا با وحید - یکی از سوپروایزرها - به بهانه آشنایی با کار وارد صحبت شوم. او میگوید: «در بخش فروش محصولات ناتوانی جنسی روزی حدود پنج هزار تا پیام دریافت میکنیم! فروشندهها باید با آنها تماس بگیرن و اگر در تهران بودن براشون با پیک بفرستن و اگر شهرستان بودن، شماره حساب بدن و پس از واریز و با پست پیشتاز براشون ارسال کنند.» از او درباره قیمت محصولات سؤال میکنم: «کمترینش 50 هزار تومنه ولی تو سعیکن مشتری رو قانع کنی که از پمادها یا قرصهای دیگه هم خرید کنه، چون پورسانتی کار میکنی، هرچی بیشتر بفروشی به نفع خودته.» او ادامه میدهد: «ما اینجا یه پکیج کامل شامل پماد، قرص، و دستگاه (...) داریم که حدود یک میلیون قیمت داره ولی تو اگر بیشتر هم قیمت دادی و مشتری قبول کرد، بفروش.» فروشندگان دائم در حال صحبت هستند و آدرسها را وارد سامانه فروش میکنند از ساعت سه عصر که وارد مجموعه شدیم تا الان میزان تماسها خیلی بیشترشده و من هنوز باور نمیکنم. از وحید راجع به یکی دیگر از واحدهای فروش میپرسم و او میگوید: «اونجا به درد تو نمیخوره! اونجا لباسهایی مربوط به زنان میفروشن و بیشتر مشتریها زن هستند و ترجیح میدن با یه همجنس خودشون صحبت کنن.» از او راجع به قیمتهای آن بخش میپرسم و با بیمیلی جواب میدهد: «از 120 هزار تومن شروع میشه تا 500 هزار تومن.» تعداد فروشندههای اون بخش بیشتر به نظر میرسد و ظاهرا خانمهایی که مشتری خوشاندامی هستند، قابل توجهترند. در بخش دیگری تعداد فروشنده کمتری وجود دارد. وحید درباره آن واحد میگوید: «اونجا قرصها و پودرهای لاغری یا چاقی میفروشیم و از 200 هزار تومن شروع میشه و تا دو میلیون تومان نوسان داره.» یکی از فروشندهها از وحید سؤال میکند؟ «این آقا آدرس نمیخواد بده، میگه با پیک بفرستین سر یه خیابون، من تحویل میگیرم.» وحید پاسخ میدهد: «اشکالی نداره بگو پولش رو واریز کنه بعد بده سینا (یکی از پیکهای مجموعه) ببره. اون حواسش جمعه.» از او سؤال میکنم این کار شما قانونیه؟ مشکلی که برای من پیش نمیاد؟ در جواب میگوید: «نه، ما هم محصولاتمون اورجیناله، هم قانونی واردشون کردیم! فقط چون تو شبکههای ماهوارهای آگهی میدیم بعضی وقتها بهمون گیرمیدن که اونم مهندس حل میکنه.» او ادامه میدهد: «همه محصولات ما از اسپانیا و فرانسه وارد میشه و استانداردهای لازم رو هم داره، خیالت راحت.» از وحید راجع به مشتریان میپرسم؛ میگوید: «معمولا افراد بالای 50 سال و اکثرا از شهرستان با ما تماس میگیرن، ولی بعضی از جوونها هم برای خرید اساماس میدن.» وحید برای صحبت با یکی از پیکها به طبقه پایین میرود و فرصتی پیدا میکنم تا با یکی از فروشندهها صحبت کنم. تینا 25 سال دارد و حدود 9 ماه است با این مجموعه همکاری میکند. از او راجع به حقوق و مشکلات کارکردن در آنجا میپرسم. با اعتماد به نفس جواب میدهد: «ببین خیالت راحت، اگر زرنگ باشی با این تبلیغاتی که مهندس تو شبکههای ماهوارهای میده حداقل روزی 50 تا زنگ میگیری و حتی اگر یهدونه پکیج (یک میلیونی) بفروشی، هفت درصد گیرت میاد، یعنی حدود 70 هزار تومن». او درباره درآمد خودش توضیح میدهد: «من روزی حدود دویست تا زنگ میگیرم و حداقل پنج تا میفروشم. ماههای اول چون نمیدونستم کی مشتری واقعیه خیلی کم درآمد داشتم ولی الان حداقل 20 محصول مختلف رو میفروشم و بین 9 تا 15 میلیون ماهی گیرم میاد.» او ادامه میدهد: «تازه تو پسری؛ خیلیها زنگ میزنن و با ما شوخیهای ناجور میکنن ولی ما عادت کردیم.» در آخر توضیح میدهد: «پریسا بهترین فروشنده اینجاست. بیشتر تلفنها رو هم مهندس گفته به او وصل کنن ماه اسفند 50 میلیون پورسانت گرفت.» دارم وسوسه میشوم که بیشتر از میزان درآمدها اطلاع کسب کنم که وحید برمیگردد و میگوید برای صحبت نهایی باید با خود مهندس صحبت کنم. به طبقه بالا میرویم. یک اتاق ساده و یک ویترین که محصولات مختلف در آن جای گرفته است. مهندس توضیح میدهد: «درست گوش کن اینجا همهچی به خودت بستگی داره، میتونی هر روز بیای صدتا تلفن جواب بدی و آخرم هیچی نصیبت نشه ولی میتونی از همون تلفن اول بفروشی. باید مشتری رو جوری قانع کنی که فکر کنه اگر قرصهای ما رو نخره تا آخر عمرش (...) تو پسری، درد مردها رو که خوب میدونی! پس مخشون رو بزن.» بعد از صحبتهای مهندس، وحید من را به اتاق اپراتوری میبرد که پنج دختر در حال دریافت اساماسها هستند. وحید میگوید: «معمولا روزی حدود پنج هزارتا اساماس میگیریم که بچههای اپراتوری نسبت به شماره و شهر به یکی از بچهها وصل میکنن. اگر فروشت خوب باشه میزان تلفنی که میگیری هم بیشتره.» او درباره ساعت کاری هم توضیح میدهد: «اگر بتونی پنج عصر تا دو بعد از نیمهشب بیای خیلی بهتره چون اون موقع میزان بینندههای تلویزیونی خیلی بیشتر میشه و تعداد اساماسها هم میره بالا». از او راجع به درآمد آقای مهندس میپرسم و میگوید: «تو فکر کن روزی اینجا نزدیک به 500 نمونه ارسالی داریم؛ تازه پنجشنبه جمعهها به هزارتا هم میرسه! فکر کنم روزی 70میلیونی فروش داریم». او توضیح میدهد: «مهندس قبلا تو کار واردات محصولات آرایشی بهداشتی بوده ولی الان میگه این کار سودش خیلی بیشتره.» به وحید میگویم فردا به او اطلاع میدهم و از آنجا به خارج میشوم. با یکی از دوستانم که در کار تبلیغات و ساخت تیزر برای تلویزیون است تماس میگیرم. او میگوید: «شبکههای مختلف ماهوارهای قیمتهای مختلفی برای پخش تیزر و زیرنویس دارن ولی یه پکیج کاملشون بیشتر از 300 میلیون ماهی نمیشه، حتی بعضیها حاضرن 50 میلیون هم بگیرن مگر اینکه بخوای تو یکی از شبکههای زنجیرهای معروف که الان مورد اقبال مردم هستند تبلیغ بدی که میدونم تا ماهی 20 میلیارد تومن هم برای پخش تبلیغ میگیره.» او در ادامه تأکید میکند: «بیشتر این دفاتر دفترشون تو دبی و از اون طریق باید اقدام کنی چون هم واسطهگری و هم ساخت تیزر برای اون شبکهها تو ایران غیرقانونیه و حتی فکر کنم با شرکتهایی هم که تو اون شبکهها آگهی میدن برخورد قانونی میشه.» پیش خودم فکر میکنم پس چطور مهندس تا به حال قسر در رفته است. با یک حساب سر انگشتی و حرفهای وحید و میزان پورسانت فروشندهها و آگهیهای ماهوارهای راحت میتوان به این نتیجه رسید که این مرکز درآمد چند میلیاردی از فروش محصولات خود کسب میکند از طریق واسطه با یکی از داروسازهای مطرح تهران تماس میگیرم دکتر «ح» میگوید: «بسیاری از محصولاتی که در این مراکز به فروش میرسه قلابیه و حتی در یکی از موارد که محصول آزمایش کردیم 90 درصد آن مواد تشکیلدهنده پمادهای نرمکننده، با کیفیت پایین بود.» شاید بعد از تحقیق دراینباره هم شاید شایعاتی مبنی بر دستسازبودن این محصولات در یکی از کارخانههای داخلی به گوشتان بخورد که در صورت اثبات آن میتوان کار این مراکز را کلاهبرداری نامید. دکتر شایان افکاری متخصص سکسولوژی در گفتوگوی کوتاه با ما تأکید کرد: «هیچ پماد یا قرصی برای مشکلات جنسی آقایان که در این تبلیغات اشاره میشود در هیچ جای دنیا مجوز فروش ندارد و تبلیغات این مراکز مبنی بر داشتن استاندارد از سازمانهای نظارتی اروپا و آمریکا کذب محض است»؛ گرچه به نظر میرسد با تمام این اوصاف چرخ درآمدسازی این مراکز همچنان بچرخد و مردان و زنان به دنبال رؤیاهای خود همچنان فریب تبلیغات این مراکز در شبکههای ماهوارهای را بخورند.