تحلیل محمود بهمنی از اوضاع اقتصاد ایران
رئیسکل سابق بانک مرکزی و منتخب مجلس دهم با اعلام "یک روز به مردم میگوییم که چگونه تحریمها را پشت سرگذاشتیم و اینها جزو مسائل سری کشور است" گفت: دولت در موضوعات اقتصادی باید ریسک کند.
محمود بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی با حضور در خبرگزاری تسنیم ضمن بازدید از بخشهای خبری این مجموعه خبری، با خبرنگاران سیاسی و اقتصادی گفتوگو کرد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم، محمود بهمنی که در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم حوزه انتخابیه ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد به مجلس دهم راه یافته با داشتن سوابق اجرایی متعدد در بخش بانکداری بر کرسی نمایندگی مجلس تکیه خواهد زد. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی خبرنگاران خبرگزاری تسنیم با نماینده مردم ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد در مجلس دهم است. با توجه به شرایط کشور به نظر شما باید اولویت مجلس دهم چه مسائلی باشد؟ محورهای مجلس دهم را چندی قبل در سخنان مقام معظم رهبری دریافت کردیم.مجلس آینده باید مجلسی بسیار حساس و هوشیار بوده و در مسیر نپذیرفتن پیشرفتهای سوری آگاهانه عمل کند، یعنی توجه مستمر به استقلال، امنیت و عزت ملی کشور به عنوان پایه و اساس کارمجلس قرار گیرد. مجلس باید دنبال اقدامات و کارهای تخصصی خود باشد، امیدواریم در مجلس آینده هر نماینده و هر تخصصی در جای خاص خود قرار گیرد، زیرا در اسلام عدل به معنای هر چیز جای خود قرار گرفتن است. اجازه دهیم در مجلس آینده هر تخصصی در کمیسیونهای خاص خود قرار گیرد تا مجلس بتواند در جهت تخصص و تعهد خود به پیشرفت کشور کمک کند. *سریعا باید به بحث اقتصاد مقاومتی بپردازیم پس از برجام کشور ما با مسائل خاصی روبروست؛ توطئههای جهانی با کاهش قیمت جهانی نفت به دنبال لطمه زدن به کشور هستند و ما باید با درآمدی که برای کشور پس از کاهش قیمت نفت حاصل میشود، کشور را اداره کنیم و در این مسیر مراقب باشیم و هوشمندانه عمل کنیم. ما امروز بحث اقتصاد مقاومتی را در کشور داریم و باید سریعتر به آن بپردازیم، یعنی با توجه به درآمدهای ارزی کشور که از فروش نفت بالای صد دلار به حدود سی دلار رسیده که البته زیر 25 دلار را هم لمس کرد، کشور را مدیریت کنیم. امروز باید متناسب با این درآمد مصارفمان را بهینه کنیم و نقطه صحیح را انتخاب کنیم. در مقوله واردات حتما باید برخی قوانین را اصلاح کنیم، چون ارز محدود است و باید قانونگذاری را در جهت تشویق صادرات برنامهریزی کنیم. تولیداتمان را باید صادراتمحور کنیم، یعنی به این بیاندیشیم که تولید ما باید در سطح صادرات باشد. این روش دو حسن دارد، اولا میتوانیم بازارهای جهانی را داشته باشیم و دیگر اینکه وقتی تولید ما در حد جهانی باشد به این شکل واردات نخواهیم داشت و میتوانیم منابع ارزی را در بخش صادرات تقویت کنیم. برای صادرکنندهها مشوقهای خاصی در نظر بگیریم و تعرفههایمان را بررسی کنیم. سود بازرگانی هزینههای گمرکی به گونهای باشد که هر کسی هر کالایی را به هر قیمت نتواند وارد کشور کند. نمیخواهم نام ببرم، اما شاهد واردات کالاهای غیرضرور و لوکس هستیم، درست است با پول خود واردکننده وارد میشود اما این رویکرد در این شرایط معنا ندارد، زیرا کشور در شرایط خاص قرار دارد. نباید امروز خوشبینانه فکر کنیم که تحریمها برداشته شده و لذا در واردات بیرویه عمل کنیم و در صادرات و صادر کردن کالای خود تعصب نداشته باشیم. باید از ورود کالاهای ساخته شده و وارداتی که در کشور تولید میشود، پرهیز کنیم و وارداتمان را به سمت مواد اولیه، ماشینآلات و تجهیزات که کارخانجات ما را راهاندازی کنند، سوق دهیم. امروز با ورود هر کالای ساخته شده به کشور میخی به تابوت اشتغال خود میزنیم و بر عکس برای کشورهای صادرکننده این کالا مانند هند، چین و یا هر کشور دیگری اشتغال درست کردهایم. *مجلس دهم باید به داد صنعت، تولید و واحدهای تولیدی با نگرش صادرات برسد اگر ما امروز منابعی را که آزاد میشود و یا منابعی را که داریم در بخش تولید به کار ببریم و مواد اولیه و ماشینآلات به کشور بیاوریم، اینها میتواند ظرفیتهای تولیدی ما را بالا برد. درصد بسیار قابل توجهی از کارخانجات ما امروز از چرخه تولید خارج شده، اگر به داد تعداد باقی مانده نرسیم قطعا آنها هم به قبلیها میپیوندند. نباید امروز کلنگ کارخانجاتی را بزنیم که تولید مشابه آن را در کشور داریم به عنوان مثال به جای اینکه کلنگ کارخانه سیمان را بزنیم نیاز کارخانجاتی که نیاز به مواد اولیه و سرمایه در گردش دارند را تامین کنیم. اگر بخواهیم مشابه کارخانهای که امروز مواد اولیه ندارد، تولیدش پایین آمده و اشتغالش را از دست داده را راه اندازی کنیم، کار اشتباهی صورت دادهایم. اول باید به داد آنهایی که دارند از بین میروند و در شرایط بسیار بدی هستند، برسیم. تولید تا زمانی که خارج نشده برای کارخانهدار مثل یک بچه است و حتی حاضر هست برای آن تا نقطه سر به سر کار کند و کارخانه خود را حفظ کند. مجلس دهم باید در درجه اول به داد صنعت، تولید و واحدهای تولیدی با نگرش صادرات برسد. اگر بهرهوری و تولیدمان را بالا ببریم و کیفیت آن به گونهای باشد که صادر کنیم حتما یکی از راههای خروج از رکود ما همین خواهد بود و تسهیلاتی را در اختیار واحدهای تولیدی قرار دهیم که متناسب با بازدهی تولید آنها باشد مابهتفاوت آن چگونه باشد، راههای مختلفی دارد که در فرصت مناسب عرض میکنم. نگاه شما درباره اقتصاد مقاومتی چیست؟ وقتی بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنیم، مفهومش اقتصاد ریاضتی و اینکه مصرف نکنیم، نیست، بلکه مفهومش این است که درست مصرف کنیم؛ درست مصرف کردن با بد مصرف کردن کاملا متفاوت است. مصرف درست؛ مصرف براساس یک قاعده و اصول است و واردات براساس نیازهای خاص در این مقوله میتواند به ما در تحقق اقتصاد مقاومتی کمک کند. *مفهوم اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست در این مسئله باید به تولید، صادرات و واردات توجه کرد. از واردات کالاهای ساخته شده حتیالامکان بپرهیزیم، علیالخصوص کالاهایی که در داخل تولید میکنیم. باید از تولید داخل حمایت کنیم و از طریق وزارت صنعت بر کیفیت آنها نظارت کنیم و اجازه ندهیم هر کالایی تولید شود تا بخش صادرات بازارهای جهانی ما را هم خراب کند. باید نسبت به بازارهای جهانی بسیار حساس باشیم؛ میتوانیم با توجه به شرایط روسیه، برای صادرات به کشورهای همجوار جایگزین این کشور شویم و حدود 6 یا 7 میلیارد دلار میتوانیم به این کشورها صادرات داشته باشیم. در مجموع این اقدامات میتواند به اجرای اقتصاد مقاومتی کمک کند؛ با ملاک قرار دادن دورنزا بودن اقتصاد میتوانیم از این گردنهها عبور کنیم. فکر نکنیم با برجام کار ما خاتمه یافته است. باید این تصور را داشته باشیم که اگر خدای نکرده بعد از مدتی گرفتار مصوبات دیگری شدیم، بتوانیم در مقابل آنها بایستیم. کشورمان توانسته در مقابل تمام این تحریمها بایستد، ما این را به فال نیک میگیریم. دیدیم کشورهای همجوار ما هیچکدام نتوانستند این تحمل و ایستادگی را داشته باشند و به چه صورت از پا درآمدند، اما یکپارچگی و وحدتی که در کشور ما بود و ستون فقرات نظام، ولایت فقیه وقتی ملاک حرکت قرار گرفت، توانست ما را از خیلی مشکلات دور کند. *باید در مجلس دهم از چالشهای بیهوده پرهیز کرد ارزیابی شما از ترکیب مجلس دهم چیست؟ در مجلس باید به این فکر باشیم که مسائل جناحی و شخصی را در مجلس کاملا کنار بگذاریم. باید فکر کنیم منافع ملی و کشور چیست. به عقیده من منافع ملی و کشورمان باید به منافع حزبی و گروهی ترجیح داشته باشد و از چالشهای بیهوده و گروهی بپرهیزیم، ضمن اینکه باید به اصولمان کاملا پایبند باشیم و به هیچ قیمتی از اصولمان کوتاه نیاییم. نباید یک اپسیلون از اصولمان عقبنشینی کنیم و در عین حال تمام منافع کشور و نظام را ببنیم. در تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرایی خود را در جریان اصولگرایی تعریف میکنید؟ من با همه این گروهها کار کردم؛ 47 سال سابقه مشاغل بالا را داشتم، در زمان ریاستجمهوری مقام معظم رهبری مسئولیت داشتم، در زمان بعد آن نیز مسئولیت داشتم، تا زمان رئیسجمهور قبلی هم مسئولیت داشتیم، رئیسجمهور فعلی هم خواستند ما جایی مشغول شویم. این نشان میدهد دنبال کار فنی و تخصصی بودیم. *جناحها با اتوبوسها میآیند و با اتوبوسها میروند متاسفانه در کشور ما جناحها گاهی اوقات با اتوبوسها میآیند و با اتوبوسها میروند و این لطمه میزند. من اصلا اعتقاد به این ندارم که این نیرو یا آن نیرویی که کار یاد گرفته کنار رود، اینها نیروهای ساخته شده ما هستند و باید از آنها استفاده شود. باید به فکر این باشیم که این نیروها را برای اهداف نظام به هم نزدیک کنیم. در مجلس آینده در کدام کمیسیون حضور خواهید داشت؟ امیدوارم دوستان ما در مجلس آینده با توجه به تخصص خود عضو کمیسیونها شوند و هر تخصصی جای خود قرار گیرد. تخصص من بحث بانکداری، اقتصاد و مسائل پولی و اقتصادی است. یعنی به کمیسیون اقتصادی میروید؟ باید ببنیم چه میشود. گاهی اوقات ما رشته پزشکی را دوست داریم، اما سر از رشته جغرافیا در میآوریم. این هم یکی از آسیبهایی است که ما داریم. اگر به من بفرمایند که مثلا به کمیسیون امنیتملی برو میگویم من در علومسیاسی خیلی کار نکردم، من سیاست را میدانم، اما نباید به کمیسیون امنیت بروم و بعد کسی که دکتری و تخصصش در این رشته نیست بیاید به کمیسیون اقتصادی؛ اینها لطمههایی را برای کشور همراه دارد. کمیسیونهای مجلس باید طبقهبندی شوند و ترکیب کمیسیونها متناسب با تخصص و تجربه چیده شود. مجلس جای تخصص و تجربه است و در این تجربه کار اجرایی کمککننده خواهد بود. وقتی به بانک مرکزی رفتم 40 سال سابقه اقتصادی و بانکی داشتم، بعدها میگفتم کاش 50 سال سابقه داشتم. کسی که میخواهد قانون و قوانین را اصلاح کند حتما باید سابقه اجرا داشته باشد، تا کسی نداند یک مجری چگونه کار میکند قطعا نمیتواند به تنهایی تصمیم بگیرد. *ترکیب کمیسیونهای مجلس باید متناسب با تخصص و تجربه دیده شود اگر به کمیسیون اقتصادی بروید برای ریاست کمیسیون هم برنامه دارید؟ مهم این است که انسان بتواند کار مفید انجام دهد، این دیگر به نظر افراد و آراء برمیگردد. رشته من اقتصاد، بانکداری، پول و بانک است و کار کردم هم بیشتر در زمینه بحرانهای اقتصادی بوده است. در زمینه اقتصاد مقاومتی و بحرانهای اقتصادی خیلی کار کردم، البته من نباید از خودم بگویم، اما توانستیم در بحرانها و تحریم خوب عمل کنیم. در آن مسائلی که محرمانه بود توانستیم خودمان را در بحرانها حفظ کنیم؛ اینکه چه میزان توانستیم طلا بیاوریم و ذخایرمان را حفظ کنیم به این برمیگردد که شما چقدر با مسائل و بحرانهای اقتصادی برخورد کرده و تجربه داشته باشید. علم خوب است اما در کار، تجربه و علم باید در کنار هم قرار گیرد. اگر ما قویترین اقتصاددانهای دنیا را هم بیاوریم شاید نتوانند بحرانهایی که ما پشت سر گذاشتیم طی کنند، البته تجربه هم به تنهایی کافی نیست، چون چراغ و نوری نیست. تجربه و تخصص در کنار تعهد و پایبندی به اصول و اعتقادات باعث حرکتی بدون مانع میشود. آیا بنا دارید برای هیئترئیسه مجلس دهم کاندیدا شوید؟ هنوز به این مسئله فکر نکردم، البته این امر به مسائلی مانند تعاملات و غیره برمیگردد که ما کمتر به دنبال این مسائل بودهایم. در حالی که دولت اعلام میکند مسئله سوئیفت حل شده، اما برخی که در این زمینه فعال هستند اعلام میکنند این موضوع هنوز حل نشده، خود سوئیف و اینکه مرتبط بودن ما با آن چقدر مهم است و دیگر اینکه اعلام میشود مشکلات نقل و انتقالات ارز به کشور هنوز رفع نشده است. نظر شما در این زمینه چیست؟ سوئیفت نقل و انتقالات بینالمللی است که فعالیتهای مالی از این طریق رصد میشود. اینگونه نیست که ما بدون آن نمیتوانستیم کارمان را انجام دهیم. به شکل رسمی نمیتوانستیم انجام دهیم و در گذشته از راههای مختلفی برای نقل و انتقالات مالی در زمینه واردات و صادارت استفاده میکردیم. در این فاصله کشورمان نخوابید یا اینکه وارداتمان را متوقف نکردیم. امروز در دنیا با حضور 178 کشور نمیتوانیم، بگوییم همه تحریماند، ارتباطات پنهانی بسیاری میتواند صورت گیرد. سوئیفت کار را بسیار روان میکند و هزینهها را شدیدا پایین میآورد. انتقال پول از طریق صرافی هزینهها و ریسکها را بالا میبرد، اما سوئیفت کار را روان میکند و میتواند هزینهها را پایین بیاورد. وقتی انشاءالله تحریمها به طور کامل برداشته شود و گشایشها صورت گرفت دیگر طرف مقابل نمیگوید 100 درصد پول را همان اول دهید و دیگر بانکهای ما 120 یا 130 درصد از واردکننده برای باز کردن السی پول نمیگیرند، بلکه با ده درصد هم میتوانند السی باز کنند، در این شرایط نقدینگی شدیدا کاهش مییابد و یک واحد تولیدی با 10 درصد نقدینگی میتواند کار کند، اما امروز بایستی 120 یا 130 درصد را در شرایط تحریم پرداخت و این مسئله شدیدا نقدینگی را بالا میبرد. امیدار هستیم این مشکلات رفع شود، البته ما نباید خیلی هم خوشبین باشیم، حتی اگر این موضوعات را هم رفع کنند باید همیشه این فکر را داشته باشیم که مسئله دیگری را هم مطرح کنند که خدای نکرده غافلگیر نشویم. شما گفتید که در دوران تحریم از راههای محرمانه کارمان را انجام دهیم. این متاسفانه محملی شد تا برخی از مسئولان دولت یکسری اتهاماتی را به دولت قبل بزنند و گفتند بردند و خوردند. پاسخ شما به این اتهامات چیست؟ یک زمانی بانک مرکزی تحریم شد، من مدام اعلام میکردم که آنها نمیتوانند ما را تحریم کنند. بانک مرکزی و بانکها را تحریم کردند و سوئیفت بسته شد. نفت تحریم شد، گزینه نظامی روی میز آمد و بالاخره مسئولان ما چکار باید کنند. ما در همان زمان چند صد تن طلا وارد کردیم، ممکن بود خدای ناکرده ضرر کنیم، اما زمانی که ما طلا را خریدیم میانگین قیمت دلار 654 تومان بود که یک مرتبه 1700 یا 1800 تومان شد، این یک توفیق الهی بود، اما اگر قیمت طلا 2 درصد پایین میآمد مگر ما را ول میکردند. مهم این است کاری که انجام می شود با حسن نیت باشد یا خدای نکرده سوءنیت، اگر با حسن نیت باشد ریسک کرده و اگر هم خدای نکرده به مشکل خورد باید کمکش کرد، اما اگر سوءنیت بوده هیچ مشکلی هم ایجاد نشده باید با آن برخورد کرد. به هر حال این دولت هم باید ریسک کند. دولت دیگر هم باید ریسک کند، بعضی مواقع ما باید با توجه به شرایطی که داریم تصمیم بگیریم و قضاوتمان هم باید با توجه به شرایط آن زمان باشد. امروز اگر میخواهیم قضاوت کنیم باید ببینیم آیا راه دیگری هم بوده یا نه؟ وقتی شما میبینید دشمن راه اصلی را با تجهیزات بسته ناچارا به بیراهه میزنید، به بیراهه که زدید ممکن است یک راه بلد هم پیدا کنید، اما آن شما را به قلب دشمن ببرد و شما را گرفتار کند. نمی توانید بگوید ما ناچار باید به شاهراه میزدیم، اما اگر شاهراه بسته شد باید به بیراهه بزنید شاید روزنه و راه نجاتی پیدا شود شاید هم نشود، اما جز این نمیتوانید عمل کنید، برای قضاوت این صحنه باید دید آیا بهتر از این هم میشد عمل کرد که عمل نشد یا راه بهتری هم بود. ما اصلا نیاز نداریم همه پولهایمان را بیاوریم، خریدهایی که میکنیم پول همان جا در حسابهای بانک مرکزی میماند. اینجا ریالش را از مشتری میگیرد و از آنجا حواله میدهد و به حساب فروشنده میریزد. نقل و انتقال پول در هیچ کجای دنیا به شکل فیزیکی مفهومی ندارد، بحث حواله است که منتقل میشد. همان زمان هم که ما بودیم وجوه به حساب بانک مرکزی میآمد و ما بلافاصله به خزانه دولت میدادیم بودجه را بگرداند. حالا اگر پولی بلوکه میشد پول بانک مرکزی بلوکه شده بود و پول دولت بلوکه نمیشد و اگر آزاد میشد پول بانک مرکزی آزاد میشد. ما نباید فکر کنیم این پول، پول دولت است، چون یک بار ریالش را از ما گرفته است. دو بار که نمیتوانیم ریالش را بدهیم. باید ببینیم آن بخشی که ریالش را نگرفته آن دارایی، مربوط به خزانه و دولت است یا نه. پول بانک مرکزی برای ملت است و خزانه ما جدای از مطالبات دولت از محل درآمدهای نفتی است. ما وقتی نفت میفروشیم 14.5 درصدش باید به وزارت نفت برای نیازهایش داده شود. 29 درصدش برای ارزش افزوده و صندوق توسعه ملی بود. 2 درصد هم برای مناطق محروم بود و بقیه برای دولت، ما محاسبه میکردیم و این مبلغ را کم میکردیم، بقیه را به دولت میدادیم، پول دولت را هم نگه میداشتیم، ریالش را از مردم برای واردات میگرفتیم و در خزانه میریختیم و معادل آن را به شکل ارز به فروشنده کالا میدادیم. پاسخ شما به اتهاماتی که آقای جهانگیری مطرح میکند که میلیاردها دلار گم شده چیست؟ نمیشود همه چیز را به مردم گفت. در دوران تحریم همه چیز محرمانه و سری است. ما اگر بگوییم چگونه اقدام کردیم همه آنها هم گرفتار میشوند. وضعیت ما مثل کسی است که گوشش خوب میشنود، اما نمیتواند حرفی بزند و بدترین عذاب را میکشد، خوب میشنود و متوجه هست، اما نمیتواند بگوید. *پاسخ بهمنی به ادعای جهانگیری مبنی بر اینکه "میلیاردها دلار گم شده" ما در دورانی با این مشکلات روبرو بودیم، تحریم شوخی نیست، وقتی آمریکا میگوید تحریم فلجکننده، ذهنیتش این است که فلجکننده باشد. این تحریمها را بر هر کشوری وضع میکردند از پا در میآمد. یک روزی به مردم خواهیم گفت که چگونه این تحریمها را پشت سرگذاشتیم. اینها جزو مسائل سری کشور است. ما به خوبی از این تحریمها عبور کردیم. ایران کشور ضعیفی نیست که بخواهد در مقابل آنها کوتاه بیاید. در حوزه نفت ذخایر نفت ما سومین کشور دنیاست. در ذخایر گاز دومین کشور بعد از روسیه هستیم، در ذخایر طلا کاری کردیم که کسی نتواند تا این سطح خودش را برساند، پس نباید از این بابت نگرانی داشته باشیم. تنها چیزی که باید به آن فکر کنیم مدیریت منابع است، اینکه از افراد متخصص در جای خود استفاده کنیم. اگر این منابع را مدیریت کنیم، میبینیم چه شرایطی خواهیم داشت. به عنوان مثال نمیتوانیم بگوییم آب، بد است یا خوب، اگر آن را رها کنیم سیل روستاها را میبرد و اگر آن را کانالیزه کنیم و به بخش کشاورزی دهیم اقتصاد شکوفا میشود. اگر به وسیله پول تقاضا را تحریک کنید بازار سفته بازی به ارز و طلا و بورس میرسد و اثر منفی دارد، اما اگر به تولید دهیم اقتصاد شکوفا میشود. در بحث نقدینگی شاهدیم در این دولت در دو سال گذشته نقدینگی افزایش 550 هزار میلیارد تومانی داشته است. مسئولان فعلی میگویند بخش عمده این نقدینگی از دولت قبل بوده، نظر شما چیست؟ نقدینگی ما در پایان سال 91 حدود 450 هزار میلیارد تومان بود. من برعکس خیلی از دوستان روی نقدینگی بسیار حساسم، همان زمان که نقدینگی را تزریق میکردیم خیلی از دوستان اقتصاددان ما میگفتند نقدینگی اصلا نباید در جامعه بیاید، اما من همان زمان یک فکری داشتم که در زمان رکود اقتصادی اروپا و آمریکا مثل آن نظریه را به آنها دادیم. ببنید مثلا ارز شما از هزار و 226 تومان به 2 هزار477 تومان رسیده است. یک کارخانه اگر بخواهد کالا و مواد اولیه وارد کند با این افزایش ارز به مشکل میخورد. اگر نقدینگی را به او ندهید تولیدش نصف میشود، یعنی رکود همان جا باید شکل میگرفت، لذا باید نقدینگی را به واحدهای تولیدی میدادیم، نمیتوانستیم اجازه دهیم واحدهای تولیدی از بین روند وقتی نقدینهخواهی جامعه بالا میرود ما نمیتوانیم آن را سرکوب کنیم. یا در مسکن مهر؟ مسکن مهر ممکن است خیلی ایرادات داشته باشد، اما در طرح مسکن مهر چهار و نیم میلیون خانه ساخته شد. آن زمان باید از کارخانجات سیمان یک ماه نوبت سیمان میگرفتیم، اما امروز سه شیفت کارخانجات دو شیفت شده است. 167 صنعت ما در اثر ساختمانسازی راه میافتند، موتور متحرک اقتصاد کشور بخش ساختمان و مسکن است و هیچ صنعتی این قدر وابسته به صنایع دیگر نبوده، اگر ایراد دارد باید ایرادش را برطرف کرد. نباید گفت ساخت مسکن بد است، لذا باید مدیریت کرد. رکود ما همان زمان باید اتفاق میافتاد، اما ما جلوی آن را گرفتیم. در مهار تورم باید مجموعه را ببینیم، یکسری عوامل دیگر در کنار کاهش تورم وجود دارد و باید همه آنها را دید. برای حل مسئله نباید صورت مسئله را پاک کرد. هر مسئولی در کشور با توجه به شرایط زمان باید تصمیم گیرد. اگر کسی میخواهد قضاوت کند، آن شرایط و صحنه را باید مهیا کند و قضاوت کند. بحث دولت و فرد هم نیست، اینها را باید کنار گذاشت و فرادولتی فکر کرد. اینکه شرایط کشور چه چیزی ایجاب میکند و آن را صورت داد، ممکن است کسی خوشش بیاید و کسی هم خوشش نیاید. تصمیمات مملکت ما باید عقلایی و جسورانه باشد. باید به مدیران کمک کرد. اگر مدیر بترسد و کاری نکند بد است، باید دید سوءنیت داشته یا حسن نیت که اگر حسن نیت است، کمکش کرد. درباره بحث نقدینگی؟ به هر صورت وقتی دولت بدهکار میشود نقدینگی بالا میرود، یعنی من باید پول خرج کنم، ندارم، از سیستم بانکی استقراض میکنم. در این صورت بدهی ما به سیستم بانکی و پیمانکاران بالا میرود و بر همین اساس نقدینگی بالا میرود. *باید بپذیریم درآمد کشور یک چهارم شده/ دولت باید مملکت را با این درآمد بچرخاند اگر این نقدینگی به بخش تولید برود خوب است، اما اگر به بخش حقوق و دستمزد برود، روی پایه پولی اثر میگذارد و قیمتها را بالا میبرد، البته نقدینگی هم مقدار زیادی به درآمدهای کشور بر میگردد. ما باید واقعیتهایی را هم بپذیریم، بپذیریم قیمت نفت پایین آمده و از 107 دلار یا 100 دلار به 30 دلار 25 دلار رسیده است. درآمد کشور یک چهارم شده و دولت باید مملکت را با این درآمد بچرخاند. متوسط قیمت نفت در دولت قبل 120 دلار بوده است؟ نه چون متوسط است باید محاسبه کرد، اما خاطرم هست قیمت نفت بالای 100 دلار بود و به مرور به 90، 85، 70 تا 60 رسید تا این روند پایین آمد و به 25 دلار رسید، الان چیزی حدود 30 تا 31 دلار است. پیشبینی که دارم این است که تا پایان 2016 میلادی قیمت نفت روی 50 تا 55 دلار بیاید، یعنی روند رو به افزایش است.