بازارهای جایگزین برای جذب منابع
کاهش نرخ سود بازار بین بانکی از بیش از ۲۹ درصد به ۱۷درصد و کاهش نرخ سود تا 18 درصد دستاورد مهم بانک مرکزی در سال گذشته بود که علاوه بر آن نرخ تسهیلات هم اندکی کاهش یافت.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از کسب و کار ، به گفته رئیس بانک مرکزی در ابتدای سال جاری قرار است نرخ سود بانکی از 18 درصد هم کمتر شود و این میزان تا نرخ 12 درصدی تورم کاهش یابد. نگرانی بانکها از کاهش نرخ سود بانکی کاهش سپردهگذاری است. مخالفان کاهش نرخ سود بانکی میگویند کاهش سود سپردهها موجب کاهش میزان سپردههای مردم نزد بانکها و در نتیجه خروج سرمایهها و سپردههای مردم و حرکت آن به سمت خرید مسکن، طلا، سکه و ارز و در نهایت ایجاد تورم جدید میشود.
علاوه بر آن کاهش سود تسهیلات نیز باعث افزایش تقاضا برای دریافت وام از سیستم بانکی میشود و بانکها قادر به پاسخگویی به نیاز متقاضیان نخواهند بود. در مقابلِ مخالفان کاهش سود بانکی، موافقان بر این نظرند که کاهش نرخ سود بانکی تورم را کاهش داده و با انتقال سرمایه مردم از نزد بانکها به کارهای مولد و تولیدی بر دامنه فعالیتهای سودآور میافزاید. سوال اصلی این است که سپردههای مردم پس از انتقال از بانکها سمت چه بازارهایی خواهد رفت و چه بازارهایی به دنبال آن فعال میشوند؟ پاسخ را از کارشناسان جویا میشویم.
ابراهیم رزاقی، استاد بازنشسته دانشگاه: رونق بازارهای دلالی و سودآور فرهنگ استفاده از پول و سرمایه که اخیرا در کشور پدیدار شده است بدین صورت است که هر سرمایهگذاری که سود بیشتری داشته باشد، سپردهها به آن سمت خواهد رفت در حالی که این فرهنگ در گذشته وجود نداشت. همین طرز تفکر سودآوری و تنها به سود اندیشیدن منجر شد مردم سرمایه خود را در بانک گذاشته و سود آن را بگیرند. نرخ سود بانکی معمولا کمتر از تورم است البته به جز مواقعی که دولت نرخ تورم را به صورت صوری محاسبه میکند. با وجودی که نقدینگی هزار هزار میلیارد است، تولید به دلیل نداشتن سرمایه ورشکست شده و قدرتی ندارد. از طرف دیگر قدرت خرید مردم و قشر تولیدکننده مانند کشاورزان به دلیل واردات پایین آمده است. توجه مردم به سمت سودآوری رفته است و دیگر دنبال اینکه چه کاری خوب است یا چه کاری باید انجام بدهند، نیستند در واقع امروز دنبال این هستند که چه کاری انجام دهند که سود بیشتری داشته باشد. با این طرز تفکر تولید رونق پیدا نمیکند و حتی اگر سپردههای مردم از بانکها بیرون آید به سمت کارهایی خواهد رفت که سودآوری بیشتری دارند. مثلا در حالی که سود تولید در سال 20 درصد است و در مقابل آن سود کارهای دلالی مثل واردات چندین برابر این درصد است، انگیزهای برای ورود به کارهای تولیدی وجود ندارد؛ بنابراین با خروج سرمایه مردم از بانکها دلالی مردم جایگزین دلالی بانکها میشود. یعنی اگر قبلا بانکها سودآوری میکردند و در کارهای سودآور مانند برجسازی فعالیت میکردند اینبار مردم وارد بازار دلالی میشوند. در برخی موارد جزئی هم وارد کارهای تولیدی میشوند اما به ندرت پیش میآید.
کامران ندری، استاد دانشگاه: فعال شدن بازارهای موازی در حال حاضر مقدار سود سپردههای بانکی تا آن میزان کاهش پیدا نکرده است که مردم شروع به خروج سپردههای خود کنند اما اگر این مقدار کاهش پیدا کند و نرخ سود بانکی در مقایسه با نرخ تورم قرار گیرد و کاهش پیدا کند، مردم به سمت بازارهای موازی مانند مسکن، طلا، ارز و... خواهند رفت به این دلیل که این بازارها از نظر مردم پایدار و ماندگار هستند و از طریق آن بهتر میتوانند پول خود را نگهداری کنند. اما اگر مردم به دنبال این بازارها نروند احتمال اینکه پول خود را وقف کارهای تولیدی و سرمایهگذاری کنند، وجود دارد.
اینکه چرا مردم به سمت بازارهای موازی میروند دلیل محکمی دارد. اکثر کسانی که پول خود را نزد بانکها میگذارند یا جزو افرادی هستند که توانایی کارهای مولد را ندارند یا اینکه خود به کار و فعالیت مشخصی مشغولند و فقط انگیزه پسانداز آن پول را دارند. به همین دلیل پیشبینی میشود این تعداد برای حرکت به سمت بازارهای موازی گفته شده، انگیزه بیشتری داشته باشند. بنابراین به نظر نمیرسد کاهش نرخ سود سپردههای بانکی تاثیری در جریان تولیدی و فعالیتهای تولیدی داشته باشد اما اگر از بحث سپردههای بانکی خارج شویم کاهش نرخ سود تسهیلات عامل عمدهای خواهد بود که مردم به سمت فعالیتهای تولیدی بروند چرا که در این صورت بنگاههای اقتصادی سرمایه در گردش ارزانتری حاصل و منابع مالی مورد نیاز خود را بهتر تامین خواهند کرد؛ در این صورت سرمایهگذاری در فعالیتهای تولیدی رونق خواهد گرفت.
مهدی تقوی، استاد دانشگاه: راهکار حرکت منابع به سمت تولید صفر کردن نرخ سود نیست آنچه باید مورد توجه باشد نرخ بهره واقعی است. زمانی که نرخ بهره تا اندازه نرخ تورم کاهش پیدا کند یعنی نرخ بهره صفر شود، این امر باعث خروج سپردههای مردم و انگیزهای برای خرج کردن پول توسط آنها میشود یا اینکه مردم به سمت بازارهای دیگری مانند مسکن، طلا و... خواهند رفت. صفر شدن نرخ بهره واقعی به ضرر اقتصاد است و برای آن خطرناک است و هیچ اقتصاددان و سیاستگذار هوشمندی دست به آن نخواهد زد بلکه همیشه باید فاصلهای میان نرخ تورم با نرخ بهره باشد تا نرخ بهره صفر نشود. مثلا اگر نرخ تورم 12 درصد است نرخ بهره باید 14 درصد باشد. در هر صورت نباید باعث خروج سپردههای مردم از بانکها شد به این دلیل که پس اندازکننده یا کسی است که سن وسال کار کردن را ندارد یا خود مشغول به فعالیتی است و زمان کافی برای انجام فعالیت دیگر را ندارد.بنابراین اگر واقعا به دنبال حرکت سرمایه بانکها به سمت تولید هستیم راهکار آن صفر شدن نرخ سود سپرده نیست بلکه کاهش هزینههای وامدهی است. یعنی اینکه نرخ سود تسهیلات کاهش پیدا کند تا مردم قدرت دریافت وام و انگیزه سرمایهگذاری را پیدا کنند. فاصله نرخ سود سپرده با نرخ تسهیلات بهتر است یک تا 1.5 درصد باشد تا هم بانکها توان مالی برای پرداخت وام را داشته باشند و هم مردم قادر به دریافت تسهیلات شوند.